بخشی از مقاله

چکیده :

تعیین عوامل تخریب منابع طبیعی و همچنین سرعت تخریب آن ازاساسی ترین اطلاعات درزمینه برنامه ریزي براي مدیریت منابع طبیعی درهر منطقه اي است عوامل تخریب منابع طبیعی دراستان اذربایجان غربی به دو دسته انسانی و طبیعی تقسیم بندي می شوند که سهم عوامل انسانی بیش از عوامل طبیعی می باشد عوامل انسانی هر ساله باعث می شود مراتع متوسط استان به مرتع هاي درجه 3 تبدیل شوند تعداد زیاد دامها در مراتع بیش از ظرفیت آنها - عدم رعایت ظرفیت مراتع - .

تبدیل اراضی مرتعی و جنگلی به اراضی کشاورزي و غیرکشاورزي ، زمین خواري و تصرف اراضی ملی، حمله افراد سودجو به جنگل هاي دست کاشت و طبیعی استان براي منافع شخصی، بی توجهی به رعایت چراي دام، ورود دام به مناطق مرتعی خارج از فصل و قطع درختان براي تامین سوخت و نیاز مردم را از تهدیدهاي موجود در عرصه منابع طبیعی بیان کرد، منابعطبیعی براي همه نسلها در تمام عصرها خلق شده لذا حفظ این منابع براي نسلهاي آینده باید هدفی بزرگ قلمداد شود.

از آنجائیکه بیش از 80 درصد از عرصه کشور تحت پوشش اراضی ملی و دولتی - منابعطبیعی - میباشد بنابراین حفظ، اصلاح، احیاء، توسعه و بهرهبرداري اصولی از این منابع، مستلزم تغییر نگرشها، تحقق مدیریت جامع و هماهنگ و همچنین توجه به اصول و مبانی رویکردهاي جدید نظیر "مشارکت کلیه دستاندرکاران" و "توسعه پایدار" میباشد.

مقدمه:

شناخت ارزشهاي نهفته در منابع جنگلی و مرتعی از جمله عواملی است که انگیزه حفاظت و احیاء منابع طبیعی تجدید شوند را قوت خواهد بخشید. وجود گونه هاي تنوع گیاهی با ارزشهاي صنعتی, دارویی و خوراکی که بعضی از آنها نقش پر اهمیتی را در صادرات غیرنفتی دارا می باشند,که جاذبه هاي فراوانی را درگستره جنگلها و مراتع کشور پدید می آورد.

برخی از این گونه ها که از دیر باز مورد شناسایی اطباء دانشمندان اعصار گذشته قرار گرفته, سابقه بهره برداري دیرینه اي در میان مردم هر سامان داشته و پاره اي از آنها به دلیل ناشناخته ماندن در نظر ارزشهاي موصوف در خور اهمیت دانسته نشده و یا به واسطه صفات کم اهمیت تري مورد بهره برداري قرار نگرفته است.

یکی از مشکلات فعلی منابع طبیعی کشور شیوه بهره برداري, احیاء و حفاظت از این سرمایه ملی است، با رویکردي که در سالهاي اخیر به دانش بومی شده است, بحث استفاده از تجربیات و دانش بومی عشایر و روستائیان در زمینه بهره برداري و حفاظت از منابع طبیعی نیز مطرح شده است. که به برخی از مهمترین تجربیات دانش بومی عشایر و روستائیان در زمینه بهره برداري صحیح و بهینه از مراتع اشاره می کنیم.

عوامل از منظر اقتصادي- اجتماعی و فرهنگی، کمتر مورد تحقیق و بررسی قرار گرفته است. بنابراین به نظر می رسد که قبل از هر اقدامی باید تخریب منابع طبیعی متوقف شود و برنامه اي براي قطع تخریب منابع طبیعی تنظیم در سطح »قطع تخریب منابع طبیعی« شود. نتایج نشان داد که در مجموع 19 عامل اصلی در قالب سه گروه عوامل مربوط به دام و دامداري، عوامل مربوط به قطع و برداشت و عوامل مربوط به تغییر کاربري و طرحها در تخریب منابع طبیعی استان موثر بوده اند.

تخریب منابع طبیعی:

منابع طبیعی، بستر حیات و توسعه پایدار کشور و پشتوانه بخش کشاورزي محسوب میشود و نقش آن در تولید و حفظ خاك، تامین غذا، تولید اکسیژن و تلطیف هوا و غیره بر کسی پوشیده نیست و با توجه به مفاهیم توسعه پایدار، این مواهب الهی، میراث گذشتگان ما نیست بلکه امانت نسل هاي بعدي در نزد ماست که میبایست بدرستی حفظ شده، توسعه یافته و بهره برداري شوند.

آموزه هاي گرانقدر دین مبین اسلام و آخرین دستاوردهاي علمی و فنی در زمینه مدیریت اصولی و پایدار منابع و افزایش بهرهوري، حاکی از آن است که میبایست حداکثر تلاش جهت استفاده درست و اصولی از این منابع در راه رسیدن به اهداف متعالی و درست - صحیح - ، بعمل آید.با توجه به محدودیت هاي موجود در بخش منابعطبیعی و تخریب و خسارات عدیده وارده بدلیل بهرهبرداري بیرویه و یا نامناسب و از طرف دیگر شرائط خاص اقتصادي – اجتماعی کشور ایجاب می نماید تا بجاي تحمیل فشارهاي مضاعف بر بخش منابع طبیعی، در سایر بخش هاي کشاورزي، صنعت، خدمات، اکوتوریسم و ... سرمایه گذاري بیشتري صورت پذیرد.

جاي تاسف است که بعضاً بهره برداري هاي غیراصولی و بیش از توان اکولوژیکی عرصه ها، نه تنها سبب تخریب و اتلاف منابع ذیقیمت آب، خاك و پوشش گیاهی - تنوع زیستی - در بالادست حوضه هاي آبخیز می شود بلکه سبب اتلاف و تضییع سرمایه گذاري ها در پایین دست می گردد که مثال بارز آن پر شدن مخازن سدها از رسوبات - کاهش عمر مفید آنها - ، خسارات ناشی از سیل و زمین لغزش بر تاسیسات زیربنایی، راههاي ارتباطی، مزارع کشاورزي و تاسیسات پرورش آبزیان، شهرها و آبادي ها و غیره و همچنین مشکلات عدیده زیست محیطی موجود است.

اگر چه چالش هاي جهانی تغییر اقلیم، بیابان زایی و به خطر افتادن تنوع زیستی و همچنین چالش هاي ملی از قبیل:رشد روزافزون جمعیت، کاهش حاصلخیزي اراضی - کشاورزي، جنگلی و مرتعی - در اثر بهره برداري بی رویه و غیراصولی، برخی سیاست هاي ناکارآمد در زمینه کشاورزي، گسترش بیوقفه بخش صنعت و خدمات، شرائط خاص اقتصادي کشور و ارزش افزوده زمین - که سبب ایجاد انگیزه در رابطه با رانت خواري و زمین خواري شده است - و از طرف دیگر، لزوم اجراي پروژه هاي عمرانی در راستاي توسعه کشور و ...، استفاده و بهرهبرداري از اراضی ملی و دولتی را اجتنابناپذیر مینماید اما چنانچه سیاستگذاري ها و بهره برداري ها، بصورت شتاب زده و بدون توجه به اصول آمایش سرزمین، توان اکولوژیکی و استعداد ذاتی اراضی باشد، نتیجهاي جز تشدید روند تخریب و اتلاف سرمایه ها ندارد.

چالشها و مشکلات موجود در سطح کشور:

·    افزایش جمعیت و نرخ بیکاري

·    ضرورت اشتغالزایی و تامین معیشت مردم

·    در اکثر موارد، بهرهبرداري بیرویه و خارج از ظرفیت منابع

·    افزایش فاصله طبقاتی و افزایش روزافزون جمعیت زیر خط فقر

·    سودجویی و زیادهطلبی برخی آزمندان

·    تمرکز سرمایهگذاري در پروژههاي بزرگ که بعضاً با منافع عام و عدالت اجتماعی، در تعارض است.

·    برخی تعارضات موجود بین منافع کوتاهمدت و درازمدت که عمدتاً سبب ناپایداري میشود.

·    تمرکز یا عدم تمرکز روي محصولات خاص که ممکن است با منافع برخی از بهرهبردارا ن، در تعارض باشد.

·    عدم پایداري اقدامات انجام شده در مواجهه با شوکهاي ناشی از نوسانات اقلیمی، سرمایهاي و ناپایداريها

·    برنامه ریزي در ظرف هاي جمعیتی، قومی و سیاسی متأثر از سلایق افراد صاحب نفوذ و عدم امکان ارزیابی درست از شرایط طبیعی خاص کشور

·    سطح پایین آگاهی مردم و بهرهبرداران محلی و حتی برخی از مدیران و کارشناسان

·    لزوم تغییر ساختارها و نهادهاي اجتماعی بخصوص در مورد مسئله مالکیت اراضی

·    ناکارآمدي و نقص قوانین و مقررات موجود

·    عدم کفایت و نقص در ضوابط و استانداردهاي مورد نیاز

·    حاکمیت نگرش بخشی در نظام برنامه ریزي و بودجه ریزي کشور بجاي جامعنگري و نگرش سیستمی

·    وجود بوروکراسی اداري پیچیده و محدودکننده
·    ضعف ساختار تشکیلاتی و فقدان هماهنگی بین دستگاههاي اجرائی مختلف فعال در عرصه حوضه آبخیز

·    کمبود اعتبارات و تسهیلات در بخش منابع طبیعی و حفاظت از محیط زیست

·    معضلات اداري و سیاسی کشور - پراکندگی پروژه هاي اجرائی که اثربخشی آنها را کاهش میدهد -

·    پایین بودن سطح آگاهی مردم و مسئولین در مورد نقش و اهمیت منابعطبیعی و خدمات زیستمحیطی اکوسیستمها

·    روشهاي نادرست بهرهبرداران محلی در زمینههاي کشاورزي و دامپروري

·    نیاز نیازمندان - افراد فقیر و محروم و در حاشیه مانده -

·    حرص و طمع آزمندان و سودجویان و رانتخواران
·    افزایش جمعیت و کمبود منابع

·    برخی سیاستهاي نادرست و ناکارآمد

·    خلاءها و یا رویهمافتادگیهاي برخی قوانین و مقررات

·    کمبود ضوابط و استانداردهاي فنی مورد نیاز

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید