بخشی از مقاله
چکیده
در برخورد با معماری که بتواند حس مکان را ایجاد و تقویت نماید، نکته حائز اهمیت توجه به موضوعات مرتبط با روابط و تعاملات اجتماعی و طراحی مکان است. تلاش در معرفی فضاهایی که در جهت ارتقاء تمایل حضور کاربران در فضا بکوشد، همچنین فضاهایی با امکان ایجاد حس مکان در آنها و توجه به تجربیات و خاطرات افراد و مد نظر قرار دادن موضوعات مختلف مرتبط با طراحی محیط می تواند در این خصوص بسیار موثر باشد.
پژوهش حاضر با هدف دستیابی به اصول و مولفه های موثر بر ایجاد حس تعلق به مکان صورت گرفته است. نتایج حاصل از مرور برخی مطالعات موجود در این زمینه به ابعاد و مولفه های گوناگونی اشاره دارد که برخی از این موارد به کالبد فضا و برخی به نوع فعالیتهای حاکم در این فضاها، همچنین عوامل ادراکی و شناختی معطوف می باشند.
روش تحقیق مورد استفاده در این رساله کیفی و از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد، زیرا با استفاده از مطالعات کتب و مقالات مختلف و نتایج حاصل از آنها به عمل آمده است . روش گردآوری اطلاعات، میدانی و از طریق مشاهده مستقیم می باشد. این پژوهش با معرفی معیارهای موثر بر ایجاد حس مکان و مد نظر قرار دادن عناصر کمی و کیفی و تأثیر پذیر ی آنها از یکدیگر، الگویی قابل ارزیابی جهت ایجاد حس تعلق به مکان را معرفی می نماید.
مقدمه
معماری به عنوان یک هنر، بالاتر از حد جوابگویی صرف به نیازهای عملکردی یک بنا می باشد، چرا که اصولا تجلیات فیزیکی معماری با عملکرد انسانی مطابقت دارد و به عبارت دیگر و در نهایت ترکیب و نحوه سازماندهی عناصر شکل دهنده فرم و فضا و شیوه های طراحی معماری، منجر به استخراج جوابها و یک سری معانی خواهد شد. لذا عناصر اولیه تشکیل دهنده فرم و یا فضا به عنوان ابزاری برای حل معمارانه مسأله در برخورد با مسائلی از جمله عملکرد، معانی و مفاد و محیط پیرامون خواهد بود.
انسان همواره در تعامل با محیط است، همانگونه که بر محیط اثر می گذارد، ویژگی های محیط نیز قادرند تسهیل کننده و یا بازدارنده رفتارهای او باشند و آنچه نیروی هدایت کننده رفتار انسان است نیازها و انگیزش های اوست. بنابراین برای خلق فضایی که افراد تمایل به حضور و فعالیت در آن را داشته باشند، باید نیازهای افراد استفاده کننده که شامل نیازهای فیزیولوژیک و نیازهای رفتاری توأم با هم است، از محیط به درستی شناخته شود و پایه و اصول طراحی فضای مذکور قرار گیرد. از آنجاییکه معمار نیازهای جامعه را می شناسد می تواند برای این نیازها راه حل ارائه دهد. این نیازها او را در جهت طراحی با امکان ایجاد حس تعلق به مکان که مشوق حضور و تداوم در مراجعه مجدد به فضاست یاری می کند.
-1 محیط
1-1 طراحی محیط و منظر
با اینکه یکی از مولفه های اصلی تجربه فضا، فهم معنا و محتوا یا پیام آن است، ولی مواجهه انسان با محیط مصنوع و حتی محیط های طبیعی، فقط به جنبه ادراک آن محیط، محدود و منحصر نیست. تجربه فضایی جزئی از زندگی و آمیخته با آن است. همه انسان ها بدون شک تجربه ای از فضای پیرامون خود دارند، تجربه ای که در کلیت خود مشکل بتواند در قالب کلمات به طور کامل توصیف شود.
با این حال اغلب اوقات علت اینکه یک ساختمان یا فضا را ناآشنا و نامأنوس احساس می کنیم، این است که آن بنا یا محیط برای ما بدون معنا و بدون محتوا جلوه می کند یا اینکه برقراری ارتباط با آن محیط برایمان ناممکن است. گرچه غنای بسیاری از تجارب فضایی در گرو ادراک معنا از محیط است، اما برخی اوقات معلول و متأثر از حضور معنایی و متعالی است، احساسی درونی که از مکان برنمی خیزد، بلکه رنگ و بوی خود را بر مکان می افکند. - ال راس و دیگران، [1] - 1379 طراحی محیط و منظر با عوامل تشکیل دهنده آن که عوامل طبیعی و ساخته های دست انسان است، مرتبط است.
با بکار بستن اصول و قوانین منبعث از ارزش های فرهنگی و جهان بینی جامعه، طراح به منظور پاسخگویی به برخی نیازهای معنوی و روانی و مادی انسان، فضا و محیطی را ایجاد می کند که در جهت ارتقاء کیفیت محیط و مناسب نمودن آن برای تداوم زندگی مطلوب انسان ایفای نقش می نماید .
قابل توجه است که طراحی محیط و منظر مستقل از انسان معنا ندارد. البته انسان نیز تنها کالبد و جسم نبوده و واجد ساحتهای دیگری از حیات مثل ذهن و نفس و روح نیز می باشد. به این ترتیب اولا منظر که محل و فضا و محدوده مشاهده انسان است تنها با حضور انسان معنا می یابد. ثانیا انسان مطابق جهان بینی و فرهنگ خود که مبین نحوه نگرش وی به عالم هستی، روش زیست مطلوب و مورد نظرش می باشد، به طراحی و شکل دادن محیطی می پردازد که حاصل آن منظری خواهد بود که ارزش ها و مفاهیم خاص و مورد نظر وی را به ناظر القاء و منتقل نماید.
2-1 قابلیت های محیط
محیط مجموعه ای سازمان داده شده از قابلیت هاست. قابلیت های هر چیزی چه مادی و چه غیر مادی، بخشی از داشته های آن چیز است که آن را برای موجودی خاص یا عضوی از یک گونه موجودات قابل استفاده می سازد. داشته ها می توانند پیکره بندی کالبدی یک شئی یا یک مکان رفتاری باشد که آن را برای فعالیت خاص قابل استفاده می سازد. این داشته ها معانی و دریافت های زیبایی شناختی را نیز تأمین می کنند.
مفهوم قابلیت در عین سادگی مفهومی قوی و بنیادین در نظریه طراحی محیط است. الگوهای مختلف محیط ساخته شده، انتخاب های رفتاری و زیباشناختی فرد را بسته به چگونگی پیکره بندی محیط محدود می کند یا گسترش می دهد. مردم محیط های طبیعی و مصنوع را برای دگرگون کردن قابلیت ها تغییر داده و به تغییر آن همچنان ادامه می دهند
محیط زیست انسان را می توان مجموعه ای از عناصر طبیعی، آثار انسان ساخت، فرهنگ، آداب و سنت ها و امکانات فن آوری که انسان به آنها دست یافته است دانست. این عناصر ضمن اینکه فضای زندگی انسان را مطلوب و مناسب خواسته های او می سازند، رفتارهای فردی و جمعی او را نیز تحت تأثیر قرار می دهند. در مجموع محیط دربردارنده امکانات و قابلیت های بالقوه ای است که انسان متناسب با باورهای خویش از آنها در تأمین نیازهایش بهره می گیرد. این قابلیت ها را می توان به دو دسته طبقه بندی کرد:
اول: قابلیت های مادی که به عملکرد آن محیط یا عنصر محیطی اشاره دارند، مثل قابلیت سقف برای ایجاد سایه در مقابل تابش آفتاب و یا قابلیت پله برای حرکت رو با بالا یا پایین.
دوم: قابلیت های معنایی که شامل معنای ظاهری، معنای نشانه ای، معنای نمادین و معنای مقدس می باشد.
از آنجاییکه محیط در رابطه و در مقایسه با انسان مطرح می شود، می توان محیط را مجموعه تمام عوامل و عناصری دانست که بر انسان به نوعی احاطه داشته و انسان در میان آنها زندگی و فعالیت می کند و تمامی آنها در شکل گیری و نحوه فعالیت ها و رفتارهای انسان موثرند. این عناصر شامل طبیعت، عناصر انسان ساخت، فرهنگ، جوامع انسانی، قانونمندی، روابط حاکم بر جامعه و انواع مصنوعات انسانی دانست. شاخص های معرف قابلیت های محیط در جدول 1 آورده شده است.
جدول-1 قابلیت های محیط
3-1 تعامل انسان و محیط
محیطی که مردم در آن برنامه ها و فعالیت های خود را انجام می دهند، برخوردار از روابطی دو سویه است. افراد محیط را متأثر می نمایند و محیط انسان را تحت تأثیر قرار می دهد.