بخشی از مقاله

چکیده

پیشرفت تحصیلی، افت تحصیلی و کسب موفقیت زندگی اجتماعی و بهبود عملکرد دانشجویان از مهمترین مسایلی هستند که بسیار مورد توجه قرار گرفته اند. دانشجویان در مرحله اي از زندگی قرار دارند که نه به خانواده وابسته هستند و نه به طور کامل وارد جامعه شده اند، آنان نه از طرف خانواده قابل نظارت و کنترل هستند ونه از طرف جامعه. مهمترین عواملی که می تواند سبب بهبود عملکرد دانشجویان در این برهه از زندگی گردد دو مولفه و ویژگی مهم روان شناختی خود تنظیمی و خود کارامدي است.

دارا بودن این دو مولفه به آنان اجازه می دهد تا مسایل و عملکرد هاي شان -را در محیطی که چندان نظارت، کنترل یا همکاري از سوي خانواده دریافت نمی کنند – به گونه اي مطلوب و مستقلانه تنظیم نموده و کارامد باشند. خودکارامدي دانشجویان از عوامل مختلفی تاثیر می پذیردکه از جمله آنها می توان به انگیزش هاي مختلف روانی مانند انگیزه پیشرفت/ تحصیلی اشاره نمود، گرایش به عملکرد و تعلل ورزي، فراشناخت،ویژگی هاي شخصیتی مانند اعتماد به نفس، فرسودگی تحصیلی، نقش والدین و اساتید و ... را نام برد.

مقدمه

مطالعه عوامل مؤثر بر پیشرفت تحصیلی طی سه دهه اخیر بیش از پیش مورد توجه متخصصان تعلیم و تربیت قرار گرفته است. یافته هاي پژوهشی متعددي نشان داده اند که پیشرفت تحصیلی هم از ساختارهاي دانش و فرایندهاي پردازش اطلاعات تأثیر می پذیرد، هم از گذشته ، عوامل محیطی از جمله عوامل خانوادگی و خودتنظیمی.

بسیاري از پژوهشگران رابطه بین فرآیندهاي شناختی - انگیزشی را با عملکرد تحصیلی به طور مجزا بررسی کرده اند، ولی امروزه اکثر روانشناسان به هر دو مؤلفه شناخت و انگیزش و نقش آن ها در یادگیري توجه دارند و بر اساس نظریه هاي جدید مانند یادگیري خودتنظیمی، مؤلفه هاي شناخت، انگیزش و عملکرد تحصیلی آن ها را به صورت مجموعهاي در هم تنیده و مربوط به هم در نظر می گیرند. خودتنظیمی در یادگیري از مقوله هایی است که به نقش فرد در فرایند یادگیري می پردازد -

خودتنظیم گري و باورهاي فرا شناختی در دانش آموزان بنا به دلایل مختلف یکی ازعر صه هاي مهم تحقیقاتی نظامآموز شی ا ست . دلیل اول این ا ست که تعلل ورزي، خودتنظیم گري و باورهاي فرا شناختی می توانند کلید مهم درك رفتارهاي مختلف دانش آموزان، مانند عملکرد تحصیلی، افت تحصیلی و فرسودگی تحصیلی در دوران تحصیل باشند.

دلیل دوم این است که خودتنظیم گري و باورهاي فراشناختی رابطه دانش آموزان و دانشجویان با مدرسه خود را تحت تأثیر قرار می دهد. سوم اینکه خودتنظیم گري و باورهاي فراشناختی می تواند شوق و اشتیاق دانش آموزان را به ادامه تحصیل تحت تأثیر قرار دهند. با توجه به این نکته مهم، شنا سایی متغیرهاي پیش بینی کننده فر سودگی تح صیلی و ناگویی خلقی یکی از مو ضوع هاياسا سی در این عرصه ا ست

خودتنظیمی

خودتنطیمی ابتدا در سال 1967 تو سط بندورا مطرح شد - کدیور، - 1380 بر ا ساس نظریه سه وجهی بندورا، مبناي یادگیري خودتنظیمی، شناخت اجتماعی ا ست . به عقیده وي، فعالیت هاي یادگیري دان شجویان به و سیله سه عامل فرایندهايشخ صی، محیطی و رفتاري آن ها تعیین می- شود - بندورا، - 1986 اهمیت این سازه در یادگیري موفقیت آمیز تح صیلی، شغلی و غیره به حدي است که صاحبنظران مختلف الگوهاي متفاوتی از آن را ارائه داده اند. از جمله این الگوها، است.

راهبردهاي شناختی به هرگونه رفتار، اندی شه یا عمل که هدف آن کمک به فراگیري، سازماندهی و ذخیره سازي دانش و سهولت بهره برداري از آن ها در آینده است، اطلاق میشود

راهبردهاي فراشناختی نظارتی هستند و در نظارت بر راهبردهاي شناختی و هدایت آن ها مورد استفاده قرار می گیرند. راهبردهاي خودتنظیمی را می توان درسه دسته قرار داد:  

-1 راهبردهايبرنامه  ریزي 

- 2 راهبردهاينظارت و کنترل  

- 3 راهبردهاي نظم دهی.        

راهبردهاي مدیریت منابع راهبردهاي تسهیل  کننده اند و یادگیرندگانمعمولاً از آن ها براي کنترل و ادارة محیط مثل مدیریت در     تنظیم وقت، نحوة تلاش، انتخاب محیط مطالعه و کمک گرفتن از افراد دیگر مثل معلمان، هم سالان، منابع و غیره نظریه یادگیري خودتنظیمی بر این اساس استواراست که دانشجویان چگونه از نظر فراشناختی، انگیزشی و رفتاري، یادگیري را در خود سامان می بخشند ، استفاده می کنند

خودتنظیمی، پیامدهاي ارزشمندي در فرآیند یادگیري، آموزش و حتی موفقیت زندگی دارد و یکی از مفاهیم مطرح در تعلیم و تربیت معاصراست . چهارچوباصلی نظریه یادگیري خودتنظیمی بر این اساس استواراست که افراد چگونه از نظر باورهاي فرا شناختی، انگیز شی و رفتاري، یادگیري خود را سازمان دهی می کنند. یادگیري خودتنظیمی به معناي ظرفیت فرد براي تعدیل رفتار متناسب با شرایط و تغییرات محیط بیرونی و درونی است و شامل توانایی فرد در سازمان دهی و خودمدیریتی رفتارهایش جهترسیدن به اهداف گوناگون یادگیري است و از دو مولفه راهبردهايانگیزشی و راهبردهاي یادگیري تشکیل شده است

یکی از مولفه هاي قابل بررسی در این پژوهش انگیزش پیشرفت تحصیلی محققان در بررسی همه جانبه پیشرفت
تحصیلی به عوامل درون فردي - روانشناختی مانند خودکارامدي و خودتنظیمی - و محیطی که پیشرفت تحصیلی را پیش بینی میکنند پرداختهاند. یکی از مهمترین عوامل درون فردي که تحقیقات متعددي را به خود اختصاص داده است، انگیزش پیشرفت 1 است.

انگیزش تحصیلی یک درگیري تحص یلی یا به عبارت دیگر سرمایه گذاري شناختی، عاطفی و رفتاري براي پیشرفت در تعلیم و تربیت بر اساس اهداف آموزشگاهی است - حافظی، . - 1381 نظریه انگیزش پیشرفت بر تحقیقات اولیه هوپ، سیرز، مک کللند و اتکین سون ا ستوار ا ست.

این نظریه بر نقش هدف در موفقیت و شک ست دانش آموز تأکید دارد - گلاور، . - 1383 انگیزش پی شرفت به عنوان تمایل فرد به کسب هدف بر اساس مجموعهاي از استانداردها تعریف شده است. گیج و بلاینر انگیزهي پیشرفت را بصورت یک میل یا علاقه به موفقیت کلی یا موفقیت در یک زمینه فعالیت خاص تعریف کرده اند

رایان و دسی در نظریه خود تعیین گري1  به بررسی ماهیت و نحوه اثر پذیري انگیزش تحصیلی از عوامل بافتی پرداختهاند. بر اساس این نظریه ﺑﺮاﻧﮕﯿﺨﺘﻪ شدن به داشتن انگیزه براي انجام کارها اشاره دارد. شخص هنگامی که نیرو یا منبع محرکی براي عمل کردن ندارد، فاقد انگیزه است و برانگیخته ن شده ا ست در مقابل فردي که براي ر سیدن به هدفی به جلو رانده می شود یا فعالیت میکند، برانگیخته شده ا ست. این نظریه بین دو انگیزش درونی،2 انجام فعالیتهاي رفتاري و روانشناختی بدون نیاز به تحریک ﺑﯿﺮوﻧﯽ یا وابستهايتقویت کننده و انگیزش بیرونی3، اشتغال به کارهایی که خود وسیله اي براي دستیابی به اهداف دیگر هستند، تمایز قایل شده اﺳﺖ

در نظریه خود تعیین گري چنین فزض شده است که، این که ما کدام یک از دونوع انگیزش را داریم بستگی به این دارد که به چه اندازه ارزشها و تنظیم هاي رفتاري را از منابع بیرونی اکتساب کرده و آنها را به باورها و سبکهاي تنظیم فردي تبدیل کرده ایم، فرایند درون سازي 4، و در عین حال با ترکیب ساختارهاي درونی مفهوم واحدي از خود کسب کردهایم، فراین یکپارچه ﺳﺎزي براین اساس و با توجه به سازي میزان درونانگیزشی بیرونی به چهار نوع تقسیم شده ا ست نخست تنظیم بیرونی 5 ، که درآن رفتارها کاملاً براي دریافت پاداش یا به عنوان ﭘﺎﺳﺦ در برابر فشارهاي بیرونی انجام میشود، دوم تنظیم درون فکنی شده 6، که اشاره به موقعیتی دارد که در آن رﻓﺘﺎر فقط به صورت ظاهري پذیرفته شده است نه اینکه واقعاً تکوین یافته با شد، سوم تنظیم همانند سازي شده 7، که در آن رفتار به صورت درونی و به شیوهاي خودمختار تنظیم میگردد، اما هنوز به طور کامل از آن فرد نشده است و در نهایت تنظیم منسجم 8 ، که در آن به جاي آنکه صرفا چیزي به ساختار وحدت یافته درونی اضافه شود، این ساختار تغییر شکل میﯾﺎﺑﺪو تنظیم به طور کامل خودمختار میشود

نظریه یادگیري خود تنظیم گري را پینتریچ و دي گروت مطرح کردند. یادگیري- خود تنظیم گري نیز نوعی از یادگیري است که در آن، افراد به جاي آن که براي ک سب دانش و مهارت بر معلمان، والدین یا دیگر عوامل آموز شی تکیه کنند، شخصاً تلاشهاي خود را آغاز و هدایت می  کنند. مطابق نظر باندورا خود تنظیم گري کاربرد تواناییهاو قابلیت  هاي خود هدایتی، خودکنترلی و خودمختاري میباشد. از نظر وي قابلیتهاي ذکر شده تحت تاثیر باور افراد دربارهي خودکارآمدي در فعالیتها و رفتارهاي مختلف است.

خود تنظیم گري، به عنوان کوششهاي روانی در کنترل وضعیت درونی، فرایندها و کارکرد جهت دستیابی به اهداف بالاتر تعریف شده است. زیمرمن و اسچونک - 2004 - 9 معتقدند که فراگیران خود- تنظیم از لحاظ فراشناختی، انگیزشی و رفتاري، فرایندهاي یادگیري را خودشان آغاز و هدایت میکنند.

در زمینه انگیزشی، این فراگیران خود را با کفایت، خودکارآمد و مستعد درك میکنند . وي اشاره کرده که بین میزان استفاده از راهبردهاي یادگیري خود تنظیمی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان رابطه قابل ملاحظه و معناداري وجود داشته است. شونکوف و فیلیپس خود تنظیمی را به عنولان توانایی کودك در کسب کنترل کارکردهاي بدنی، مدیریت هیجانها و حفظ توجه و تمرکز تعریف کرده و معتقدند رشد خود تنظیم گري اساس رشد کودکی اولیه بوده و در تمام جنبه هاي رفتار نمایان است

بشر از بدو خلقت تا به امروز همواره تلاش نموده تا خود را بشناسد و به توانایی ها و استعدادهاي خود پی ببرد و به واسطه ي آن محیط پیرامون خود را تغییر دهد.در این میان توجه به خودشناسی بیشتر مورد توجه قرار گرفت. آموزش خودشناسی نه تنها به افراد کمک می کند تا درك خود را تقویت نمایند و خودشان را بهتر اداره کنند، بلکه آنان از این طریق توانایی لازم براي درك تفاوتهاي فردي را کسب می کنند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید