بخشی از مقاله
چکیده:
در جامعه کنونی اعتیاد به مواد مخدر در میان زنان باعث فراهم آمدن اثرات بسیار تأسف باری در جامعه است که علاوه بر تبعات جبران ناپذیری که برای خود فرد ایجاد می کند در شکل گیری رفتار خانواده مخصوصا فرزندان و بعد از اطرافیان و جامعه تأثیر بسزایی دارد.
در تحقیقات انجام شده دراین مقاله به زمینه های ناسالم اجتماعی ، اقتصادی ، فرهنگی و .... فراهم شده از زنان و اعتیاد مورد بررسی قرار می گیرد. امروزه شنیدن آمار و ارقام مربوط به اعتیاد بویژه مواد مخدر و مسائل ناشی از آن بخصوص در میان زنان تصویر دردناکی را رودروی انسان قرار میدهد، که نمیتواند بیاعتنا به این مشکل بزرگ ا جتماعی باشد. مقاله حاضر به بررسی عوامل موثر بر گرایش زنان به اعتیاد و موانع درمان آن پرداخته است.
مقدمه
اعتیاد به مواد مخدر بعنوان یک مشکل اجتماعی پدیدهایست استعماری که علاوه بر زمینه های ناسالم اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و فرهنگی زمینههای شخصیتی، روانی و تربیتی نیز در چگونگی ابتلاء به آن از اهمیت زیادی برخوردار است . امروزه وسعت این مشکل در جهان چنان گسترده است که لودوینگ لوین سم شناس معروف گفته است :" اگر غذا را مثتنی کنیم هیچ ماده ای در روی زمین نیست که به اندازه مواد مخدر این چنین آسان وارد زندگی ملتها شده باشد".
براثر تحقیقات انجام شده در این زمینه و نظرات جامعه شناسان و روان شناسان میتوان گفت که ضعف شخصیت، ناهنجاریهای روحی، عدم تعادل و بی ثباتی اوضاع اقتصادی و بالاخره زندگی پردغدغه ناشی از صنعت و تمدن و فقدان روابط انسانی مناسب بتدریج فرد را در مقابل مشکلات و گرفتاریهایی قرار میدهد که در طی آنها خود را عاجز و ناتوان یافته و در نتیجه سعی میکند از واقعیتها فرار کند و در این راه دانسته یا نادانسته با وسیلهای آشنا میشود که ظاهراً برای زمانی اندک آنهم در ذهن، وی را از رویارویی با مشکلات در امان داشته و پنام میدهد.
یکی از این وسایل میتواند اعتیاد به مواد مخدر باشد که نه تنها خود زاییده مسائل مختلفی است، بلکه به وجودآورنده عوارض مختلف جسمی و فکری و از همه خطرناکتر رکود اجتماعی است که بدنبال آن سراسر جامعه را فرا میگیرد. جامعه شناسان عقیده دارند " نیاز هر جامعه به مواد مخدر نشانه انحطاط و سقوط آن جامعه است ". و به عقیده سیاستمداران جهان، برای تسخیر مملکتی و تضعیف و تصاحب ملتی ، هیچ عاملی بهتر از تریاک نیست. آنها معتقدند برای مغلوب ساختن ملتها یک کیلو تریاک و یک حقه وافور از چندین تانک و هزاران توپ موثرتر است.
بیان مسئله
در حال حاضر اعتیاد در کشور ما بعنوان معضل و مشکل اجتماعی مطرح است و در سطح وسیعی از جامعه پخش میباشد و در میان اکثر قشرهای جامعه منجلمه زنان یافت میشود. اعتیاد نیز همانند دیگر انحرافات و آسیبهای اجتماعی حاصل تاثیر مسائل فردی در مسیر زندگی فرد است و در جنبههای گوناگون مورد بررسی قرار میگیرد. بطور کلی جامعه شناسان و آسیب شناسان، معتادان به مواد مخدر را بیمار روانی یا افراد تن پرور و بزهکاری نمی شناسند بلکه آنها را افرادی میدانند که در زندگی خانوادگی و حرفهای و در رابطه با سازمانهای اجتماعی دچار مشکل شده اند و در حقیقت پناه به مواد مخدر پرده ای است از برای پوشاندن این مشکلات که آنان در جامعه به آن برخورد نموده اند.
استعمال مواد مخدر توسط افراد بعنوان یک بحران کلی جامعه شناخته شده است یک بحران هویت که ناشی از احساس گم گشتگی اجتماعی و فردی است از این رو توجه به افزایش روز افزون معتادان از جمله زنان و درک این مسئله و اینکه یک مسئله اجتماعی را بوجود آورده می تواند عامل مهمی در تغییر و تحول یک جامعه منظم باشد .
بدلیل حساسیت موضوع اعتیاد بویژه در زنان در این مقاله سعی شده علل و عوامل اجتماعی اعتیاد در زنان را بهتر باز شناسانده و آن را بعنوان یک مسئله اجتماعی مورد بررسی قرار دهد.
اهمیت موضوع
موادمخدر میتواند علاوه بر آسیبهایی که از نظر شخصی وارد میآورد به اجتماع نیز آسیب رسانده و این مواد برای جامعه جزء مواد مصرفی مضر چیزی نیستند . معتادین در اولین تخریب اجتماعی مشکلات زیادی را در خانواده خود بوجود آورده و در صورتی که خود عضو یا از خانواده پدری باشند باعث پیش آمدن مشکلات و مسائل فراوانی برای آنان شده تا حدی که خانواده را دچار نابسامانی می کنند و در صورتی که خود صاحب خانواده باشند و بعنوان یک همسر و یا فرزند باشند به حدی خانواده را دچار مشکل مینمایند که اکثراً به از هم پاشیدگی خانواده منجر میگردد.
از طرف دیگر اعتیاد باعث میشود تا به اخلاقیات و معنویات جامعه نیز لطمات شدید و جبران ناپذیری وارد آید و از جمله چیزهایی که انسانیت را نه تنها نابود میکند، بلکه از بُعد روانیاش میاندازد همین مسئله اعتیاد است . اعتیاد نه تنها قدرت اندیشیدن را از آدمی می-زداید و نیروی عرفان و شناخت او را از بین میبرد بلکه قوای حیوانی را هم از انسان میگیرد و انسان را تبدیل به موجودی میکند که از هر جهت از تمام منافع و استفادهها محروم میافتد.
با توجه به موارد مطرح شده ملاحظه میگردد که این آسیب اجتماعی تا چه اندازه تخریبگر بوده و چه آفات و مضرات عدیدهای را به دنبال خود خواهد داشت از این رو ضروری به نظر میرسد تا نسبت به شناسایی این آسیب مهم اجتماعی اقدام گردد.
تعریف اعتیاد
تعریف کاملی که از اعتیاد شده و مورد قبول جهانیان است آنکه در سال 1950 کمیته متخصصین تشخیص مواد اعتیادآور که وابسته به سازمان کمیسیون بهداشت جهانی است نموده و اعتیاد به مواد را شامل مسمومیت حاد یا مزمنی دانسته که مضر به حال شخص و اجتماع باشد و زائیده مصرف دارویی طبیعی یا صنعتی به شمار می رود و خصوصیات این حالت عبارتند از :
اول : وجود یک تمنا و احتماج به ادامه ا ستعمال دارو و بدست آوردن آن به هر طریق که ممکن باشد.
دوم: وجود یک علاقه شدید یا یک گرایش به ازدیاد میزان مصرف دارو که به نام فزون طلبی مشهور است .
سوم : یک وابستگی روانی و جسمی به آثار داروهای اعتیاد آور بدین نحو که وقتی دارو به معتاد نرسد اثرات روانی و جسمی که بهآثار قطع دارو و موسوم است در وی ظاهر گردد.
تعریف مواد مخدر:
اصطلاحاً مواد مخدر به کلیه مواد طبیعی و شیمیایی گفته میشود ، بعضی از این مواد تخدیر کننده نبوده بلکه ممکن است ایجاد تحرک و توهم نماید. به طور کلی اینها موادی هستند که مصر ف آنها در انسان حالات غیرعادی ایجاد مینماید ، این حالاتعموماً به صورت موقت و کاذب ایجاد میگردد.
انواع مواد مخدر
مواد مخدر در حال حاضر از تنوع زیادی برخوردار است که تقسیم بندیهای متعددی در مورد انواع آن، از نظر منشاء شیمیایی یا طبیعی، آثار مصرف و غیره وجود دارد .
تقسیم بندی دیگر این مواد را به چهار قسمت مواد خوابآور، مواد توهمزا، مواد محرک و مواد آرامشبخش مجزا میکنند.
عوامل اعتیاد به مواد مخدر -1عوامل اجتماعی
الف - عوامل تربیتی و آموزشی :خانواده ، مدرسه، گروه همسالان ، وجود فیلمها و برنامه ها و مطبوعات مضر و منحرف کننده ، وجود تفریحات ناسالم ، فساد اجتماعی
ب - عوامل اقتصادی : فقر، مهاجرت ، بیکاری ، سودجویی از طریق تهیه و فروش مواد مخدر
ج - عوامل سیاسی : جنگ ، سیاست استعماری دول خارجی و سرمایه داران بزرگ بینالمللی
د- عوامل فرهنگی : بیسوادی یا کم سوادی ، عدم آگاهی به مسائل اجتماعی از جمله مضرات مواد مخدر، فقدان احساس مسئولیت
-2عوامل روانی
الف - عوامل روان پزشکی : انواع افسردگی ، انحرافات جنسی
ب- عوامل روان شناسی : ناپایداری عاطفی و احساسی ، اضطراب و بیقراری ، عدم اعتماد به محیط و آینده ، احساس عدم توانایی ، عقده حقارت ، عدم رشد شخصیت
-3 عوامل طبیعی
- عوامل فیزیکی : بیماری و درمان سرخود ، نقص جسمی
چارچوب نظری موضوع
تفاوتهای جنسیتی در نقشهای اجتماعی و فرهنگی،همانند مخاطرات روانی و فیزیکی ممکن است مردان و زنان نوجوان را به سوی چالشهای مختلف شخصی و محیطی سوق دهد . چنین تفاوتهایی ممکن است در چگونگی گسترش مسائل مواد مخدر در بین زنان و مردان نوجوان، جستجوی درمان و نحوه پاسخ دادن آنهابه درمان سهیم باشد
تفاوتهای جنسیتی باید در زمینه رشد اعتیاد و استراتژیهای پیشگیری از آن مورد ملاحظه قرار گیرد . به میزانی که متغیر جنسیت ، الگوهای استعمال مواد مخدر را تعیین میکند، منطقی است انتظار داشته باشیم که درمان موثر با در نظر گرفتن این تفاوتها همراه باشد
در زمینه پیشگیری نیز برنامه آموزشی پیشگیرانه باید انگیزه های زنان را در ارتباط با مصرف مواد مخدر و نیز آسیب پذیری بیشتر آنها در مقایسه با مردان نوجوان - درزمینه نشانههای بیماریهای جسمانی شدید ناشی از مواد مخدر - مورد تاکید قرار دهد
مطالعه بنیاد کرون، نشان میدهد که تا این اواخر مسائل زنان و اعتیاد آنان پنها ن بوده است . زنان معتاد توجه اندکی را از سوی تامین کنندگان درمان ، محققان و عامه مردم دریافت کرده اند. توجه به مسائل و استراتژیهای درمان نیز بر مردان متمرکز شده است .اما زنان همچون مردان نسبت به مواد مخدر ، الکل و اعتیاد آسیب پذیر هستند. تحقیقات و برسیهای ملیدر آمریکا نشان میدهد که سوء مصرف مواد مخدر و الکل در بین زنان رو به افزایش است و روند برابری جنسی در این سوء مصرف به چشم میخورد.اگر چه مردان فرصتهای بیشتری برای دستیابی به مواد و سوء مصرف آن دارند، ولی قابلیت دسترسی به مواد برای زنان نیز افزایش یافته است،تا جایی که احتمال تجربه مصرف مواد برای زنان نیز به سرعت در حال گسترش است .
در زمینه رواج اعتیاد نیز یک بررسی ملی در سال 2000 برآورد کرده است که 7/7 درصد مردان در مقایسه با 5 درصد زنان آمریکایی از مواد مخدر استفاده میکنند - با اختلاف جنسیتی کمتر از 3درصد - .