بخشی از مقاله
چکیده
هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل موثر بر مدیریت استراتژیک فضای کسب وکار صنایع کوچک و متوسط در شهرستان اهر میباشد که به صورت توصیفی پیمایشی انجام گرفته است. جامعه آماری40 نفر از مدیران صنایع کوچک و متوسط شهرستان اهر بوده،که به دلیل کم بودن جامعه آماری کلیه افراد به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیدند. جهت جمعآوری اطلاعات از پرسشنامه عوامل استراتژیک جیلجوس - 1995 - استفاده شده که روایی محتوایی آن مورد تائید بوده و پایایی آن با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه و 0/89بدست آمده است. نتایج پژوهش نشان می دهد عوامل مدیریتی، عوامل مالی، عوامل بازاریابی، عوامل مهندسی و تولید، عوامل مربوط به کالا و عوامل مربوط به کارکنان در مدیریت استراتژیک فضای کسب و کار صنایع کوچک و متوسط شهرستان اهر تاثیر دارد.
واژههای کلیدی:مدیریت استراتژیک، کسب و کار، صنایع کوچک و متوسط
1 مقدمه
امروزه فعالیتهای اقتصادی جهان توسط سازمانهایی با اندازههای بزرگ، متوسط و کوچک انجام میشود. این سازمانها در محیطی درحال تغییر و بازاری رقابتی فعالیت میکنند. بنابراین، برای کامیابی نیازمند برنامهریزی استراتژیک هستند. وجود تفاوتهایی در اندازه، حجم و ماهیت فعالیت سازمانهای بزرگ و کوچک، نحوه برنامهریزی استراتژیک آنها را نیز از هم متمایز کرده است به طوری که اکثر مدلهای ارائه شده در این زمینه با توجه به ویژگیهای سازمانهای بزرگ بوده و شاید به همین دلیل آنها به راحتی و در زمان دلخواه میتوانند اقدام به برنامهریزی استراتژیک کنند. در حال حاضر مدیریت استراتژیک نقشکلیدی را درموفقیت بنگاههای کوچک و متوسط ایفا مینماید.
پایههای اساسی این نوع مدیریت برمبنای درک دقیقیاز فضای کسب و کار استوار است. مدیریت استراتژیک و استفاده ازآن در اداره واحدهای تولیدی بیش از نیم قرن سابقه دارد. استفاده از مدیریت استراتژیک در صنایع و واحدهای اقتصادی بزرگ نتایج موفقی را در بر داشته است لیکن استفاده از آن در بنگاههای کوچک و متوسط بعلت شرایط خاص این بنگاهها کمتر موردتوجه قرارگرفته است - باستانی،. - 1393صنایع کوچک و متوسط بخش مهم و ضروری اقتصاد هر کشوری اعم از پیشرفته و در حال توسعه را تشکیل می دهد. این صنایع اهمیت بسزایی را در اشتغال عوامل تولید دارند.
در بیشتر کشورهای در حال توسعه که به مرحله قابل توجهی از صنعتی شدن رسیده اند و حتی کشورهای پیشرفته صنعتی، ابتدا و صنعتی شدن را از ایجاد و توسعه SMEهای خود آغاز کردند که به تدریج در برخی از بخش ها صنایع کوچک را به صنایع بزرگ و سنگین تبدیل کردهاند.در ایران تا چند سال گذشته به این بخش حیاتی توجه لازم نشده است. این بی توجهی موجب از دست رفتن فرصت هایی شده است که جبران آنها بسیار مشکل و هزینه بر است. متاسفانه علیرغم اینکه اهمیت شایانی این بخش در اقتصاد و صنعت کشور دارد، فعالیت چندان منسجم و برنامهریزی شده ای در این زمینه انجام نگرفته است.
به منظور ایجاد بستری مناسب جهت رشد و توسعه صنعتی و اقتصادی کشور لازم است که به این بخش توجه لازم معطوف شود و مشکلات آن بررسی و در جهت حل آنها اقدام شود. یکی از عوامل رشد و توسعه صنایع کوچک و متوسط بهبود و توسعه مدیریت علمی استSME ها به منظور حضور آگاهانه در بازار ونیز کسب سهم بازار مناسب برای خود نیازمند توجه به استراتژی بازاریابی علمی می باشند - بهرام زاده،. - 1387در این میان مدیریت استراتژیک به عنوان فرایندی راهبردی، میتواند با تاثیرگذاری برجنبه های مختلف صنایع کوچک و متوسط از جمله عوامل مدیریتی، عوامل بازاریابی، عوامل مهندسی و تولید، عوامل مربوط به کالا و عوامل مرتبط با کارکنان در رشد و شکوفایی این بنگاهها و موفقیت آنها عامل اساسی در موفقیت تلقی شود.
مدیران باید درک نمایند که سازمان ها در شرایط محیطی در حال تغییر و تحول به سر میبرند پس لازم است با توجه به این وضعیت استراتژیهای مناسبمخصوصاً در بازارهای رقابتی آینده را پیاده نمایند. تهدیدات محیطی از هر سو حیات و بقای سازمان را تهدید میکند. سازمانها باید جایگاه فعلی خود را شناخته نقاط ضعف و قوت خود را دقاًی تحصیل کرده و با تکیه بر نقاط قوت از فرصت های محیطی استفاده کرده و خود را برای برخورد با تهدیدها آماده سازند، این امرتنها در قالب برنامه استراتژیک و اجرای استراتژیک امکان پذیر است - گنجی نیا و حبیب زاده، . - 1389
بطورکلی در هر کشوری بسته به شرایط و سیاست های کلان اقتصادی، گروههای مشخصی از بنگاهها در سطح متوسط و کوچک قرار می گیرند. در کشور ایران بنگاههای کوچک و متوسط بیش از%90 جامعه تجاری را تشکیل می دهد. به این جهت برای استفاده از مزایای رقابتی در ترتیبات اقتصاد جدید در حال ظهور و فائق آمدن بر چالشهای مختلف در بازارهای محلی صنایع کسب و کار متوسط و کوچک نیاز دارند که برای آنها برنامه های بسترسازی و ظرفیتسازی مناسب پیشبینی شود. پایین بودن کیفیت محصولات تولیدی، بالابودن ضایعات تولید، کاهش بهره وری نیروی کار و پایین بودن سطح فناوری و میزان تحقیق و توسعه از جمله چالش های اصلی صنایع کوچک و متوسط کشور است.
از سوی دیگر براساس برنامه پنجم توسعه حدود 5 درصد از رشد بخش صنعت به رشد بهره وری کلیه عوامل اختصاص دارد که با توسعه صنایع کسب و کار متوسط و کوچک این امر می بایست تحقق یابد - اخوان صراف و شیخ بهائی، . - 1391باتوجه به تغییرات و تحولات سرسام آور محیط و شدت زیاد رقابت در بازارهایجهانی، هرسازمانی در راستای تداوم حیات و کسب موفقیت بیشتر، نیاز مبرم به بهره مندی از برنامه ریزی استراتژیک دارد. با توجه به این که امروزه سازمان های کوچک از اهمیت زیادی برخوردار هستند و آنها هم نیاز به برنامهریزی استراتژیک فعالیت های خود دارند تاکنون مطالعات چندانی در اینباره صورت نگرفته و مدلهای کافی از برنامه ریزی استراتژیک برای سازمانهای کوچک ارائه نشده است.
استفاده از استراتژیک در فضای کسب و کار صنایع کوچک و متوسط در دطی دهه های اخیر بسیار مورد توجه واقع شده است. چرا که مطالعات نشان داده که 75 درصد از شرکت های کوچک در جهان در 5 سال اول کارخود با شکست مواجه می شوند. با وجود مزیت های بسیاری که صنایع کوچک و متوسط نصیب هر کشور می کنند، این بخش دارای مشکلات فراوانی است لازم است تا مشکلات این بخش مورد بررسی قرار گیرد تا با شناسایی آنها زمینه برای رفع موانع و رشد در این بخش فراهم گردد - گومزٌ، . - 42 :2008با توجه به مطالب بیان شده هدف اصلی درپژوهش حاضر بررسی عوامل موثر در مدیریت استراتژیک در فضای کسب و کار کوچک و متوسط میباشد که فرضیات زیر در هدف اصلی مورد بررسی قرار خواهد گرفت.
.1 عوامل مدیریتی در فرآیند مدیریت استراتژیک کسب وکار صنایع کوچک و متوسط تاثیر دارد.
.2 عوامل مالی در فرآیند مدیریت استراتژیک کسب و کار صنایع کوچک و متوسط تاثیر دارد.
.3 عوامل بازاریابی در فرآیند استراتژیک کسب و کار صنایع کوچک و متوسط تاثیر دارد.
.4 عوامل مهندسی و تولید در فرآیند استراتژیک کسب و کار صنایع کوچک و متوسط تاثیر دارد.
.5 عوامل مربوط به کالاها در فرآیند استراتژیک کسب و کار صنایع کوچک و متوسط تاثیر دارد.
.6 عوامل مربوط به کارکنان در فرآیند استراتژیک کسب و کار صنایع کوچک و متوسط تاثیر دارد.
.7 عوامل مربوط به مواد در فرایند استراتژیک کسب و کار صنایع کوچک و متوسط تاثیر دارد.
2 پیشینه پژوهش
باستانی - - 1393 در پژوهش خود با عنوان مدیریت استراتژیک در صنایع کوچک و متوسط بیان می کند که صنایع کوچک و متوسط از طریق چهار کانال کارآفرینی، نوآوری و تغییر فناوری، پویایی صنعت، و در نهایت ایجاد فرصت های شغلی و افزایش درآمد بر اقتصاد جهانی اثرگذارند. مزیت های صنایع کوچک و متوسط به علت وجود اثر حمل و نقل، اثر اندازه بازار، اثر تنظیم، موثر بودن انتخاب و اثر کنترل این صنایع را در تولید اغلب کالاها به انتخاب اول مبدل کرده است . واضح است مدیریت کردن این سازمان های جدید و مورد توجه بدون در نظر گرفتن عوامل محیطی و برنامه ریزی استراتژیک با موفقیت همراه نخواهد بود.
فخرالدینی و بنی فاطمه - - 1392 پژوهشی با عنوان تجزیه و تحلیل موانع پیاده سازی برنامه های بهبود در صنایع کوچک و متوسط - مورد مطالعه: شهرکهای صنعتی منتخب استان یزد - انجام داده است نتیجه این کار مشخص شد که 5 عامل "استراتژی"، "کارکنان"، "رهبری"، "فرآیندها، محصولات و خدمات" و "مشارکتها و منابع" به ترتیب بیشترین بار عاملی را با عامل مرتبه دوم "توانمندسازها" دارند.بهرام زاده - 1387 - پژوهشی با عنوان »بررسی نقش مدیریت استراتژیک در رقابت پذیری بنگاههای کوچک و متوسط کشور« انجام داده است. این پژوهش به صورت کتابخانه ای انجام گرفته است. در این مقاله ضمن بررسی ابعاد مختلف SMEها، استراتژی های موثر جهت رقابت پذیری آنها در بازارهای جهانی، بررسی متغیرهای مرتبط با سه استراتژی رقابتی پورتر - تمرکز، تمایز و رهبری هزینه - ، بهترین استراتژی ممکن را برای افزایش سهم بازار و رقابت پذیری SME ها در عرصه جهانی ارائه داده است.
رین - 2004 - 1 در تحقیقی که در مورد برنامه ریزی استراتژیک یکی از مناطق آموزشی مدیسون امریکا انجام داد به این نتیجه دست یافت که مدیران دارای نگرش استراتژیک در آن منطقه توانسته اند عهده ی تغییرات حاصله در پیرامون خودشان برآیند و باعث افزایش موفقیت دانش آموزان خود در زمینه های مختلف شوند.یونیکشنان و اقبال ٍ - - 2015 در پژوهش خود به بررسی »شیوه های مدیریت استراتژیک در شرکت های کوچک و متوسط در هند« پرداخته اند این مطالعه به بررسی موانع و محرکهای نوآوری در فن آوری در شرکتهای کوچک و متوسط از مخاطبان پیشنهادات را دریافت نموده است. نتایج به دست آمده نشان داده است که در برخی از شرکتهای کوچک و متوسط، خطرات مرتبط با مسائل ایمنی افزایش یافته در حالی که ریسک در دیگر کاهش یافته است. شیوه های مدیریت ایمنی ناکافی در بسیاری از شرکتهای کوچک و متوسط می باشد. رقابت در بازار، بازده بهتر، ریسک کمتر و قوانین سختگیرانه مهم ترین محرک ها و محدودیت های مالی، عدم آگاهی، مقاومت در برابر تغییر، و فقدان آموزش برای کارکنان موانع اصلی شناخته شدهاند.
ناینگارا و همکاران َ - 2015 - پژوهشی با عنوان عوامل موثر بر مدیریت استراتژیک شرکت های کوچک و متوسطانجام داده اند . نتایج نشان داده است که شرکت های کوچک به ندرت قدرت اقتصادی و سیاسی را برای کنترل محیط خود دارند و فقط حدود 20 در دوره 5 ساله بعدی رشد کرده اند همچنین نتایج نشان داده است که شرکت های کوچک در شهر کیسومو از تمام سه حالت مدیریت استراتژیک استفاده می کنند، اما آنها به تکیه بر واکنش حالت مدیریت استراتژیک تمایل دارند، در واقع، حداقل حالت مدیریت استراتژیک مشاغل حالت مدیریت استراتژیک عمدی بود. این به این معنی است که مدیریت استراتژیک رسمی برای عملکرد شرکت های کوچک در این شهر ناکافی است.
3 روش تحقیق
روشتحقیق توصیفی- همبستگی می باشد، جامعهآماری پژوهش حاضر شامل کلیه مدیران صنایع کوچک و متوسط شهرستان اهر می باشد که به دلیل کم بودن جامعه آماری40 نفر از مدیران با استفاده از نمونه گیری در دسترس به عنوان نمونه آماری انتخاب گردیدند. جهت جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شده است. پرسشنامه مورد استفاده توسط جیلجوس - 1995 - طراحی شده و دارای68 سوال بود که به صورت طیف لیکرت - خیلی زیاد - - 5،... خیلی کم - - - 1 نمره گذاری می شوند.روایی محتوایی پرسشنامه توسط اساتید حوزه مدیریت مورد تائید بوده وپایایی پرسشنامه بعد از پیاده سازی با استفاده از آلفای کرونباخ محاسبه و 0/89 بدست آمد که در سطح خوب و قابل قبولی ارزیابی میشود . همچنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون کولموگروف-اسمیرنوف، برای بررسی نرمال بودن توزیع داده ها استفاده شد تا آزمون مناسب - پارامتریک یا ناپارمتریک - انتخاب شود و برای بررسی تاثیر عوامل موثر بر مدیریت استراتژیک از آزمون T تک نمونه ای استفاده شده است.
4 یافته های پژوهش
جدول :2 شاخص توصیفی میانگین و آزمون کولموگروف- اسمیرنوف برای بررسی نرمال بودن داده ها
چنانچه در جدول 2 مشاهده میشود آزمون کولموگروف اسمیرنف به منظور بررسی نرمالیتی توزیع متغیرهای پژوهش انجام شده است. نتایج نشان میدهد با غیر معنیدار شدن تمام متغیرها، توزیع متغیرهای پژوهش