بخشی از مقاله

چکیده

به لحاظ اهمیت و نقش کارآفرینی و کارآفرینان در روند توسعه کشور در دهه گذشته، آموزش و تربیت کارآفرینان دارای اهعمیت ویژه ای دارد. سازمان ها برای افزایش عملکرد خود از طریق نوسازی راهبردی و ایجاد فرصت های جدید پر مخاطره، به کارآفرینی روی می آورند. در این میان مربیگریی یک راه مؤثر برای نوسازی راهبردی محسوب میشود. در این مقاله با مرور ادبیات تحقیق به بررسی عوامل موثر بر قصد و رفتار کارآفرینی اشاره میشود. و در نهایت عواملی همچون: یادگیری، ارزیابی، بینش، تمرین، مشاوره معرفی شد.

مقدمه

در عصر حاضر به دلیل پیشرفتهای علمی و فنی، بازنمایی ذهنی بشر از کره زمین به دهکده-ی جهانی مبدل شده است. از آنجا که شبکههای ارتباطی بازارهای گوناگون، تولید و عرضهی خدمات را در سطحملّی، منطقهای و جهانی به یکدیگر متصل ساخته و کلید ورود به این بازار جهانی را رقابتپذیری دانستهاند، بدیهی است که در این رقابت جهانی نه تنها کشورها بلکه کلیه نهادها و افراد باید ائماً قابلیتهای رقابتپذیری و سازگاری خود را افزایش دهند - مشایخ، - 1 :1383، بنابراین جوامعی در جهت سازگاری با تغییرات و رقابت جهانی پیشتاز خواهند بود که از نیروی انسانی ماهر، متخصص و خلاق و خود باور برخوردار باشند. برای دستیابی به این مهم، پرورش ایده-های خلاق و کارآفرینانی که بتوانند خود را پیوسته با دنیای جدید هماهنگ و سازگار کنند، ضروری بهنظر میرسد. بنابراین توجه به کارآفرینی و پرورش زمینههای تحقق آن در جوامع امروز یک ضرورت است

کارآفرینی فرایند پویای ر ؤیاپردازی و عمل برای ایجاد کسب وکار است و از سویی دیدگاه کارآفرینانه ماهیتی غیرساختارمند دارد

بنابراین یادگیری و آموزش این دیدگاه منحصر بفرد به نسل جوان، موضوعی جذاب ، اساسی و چالشی محسوب می شود. وجود دانشجویان مستعد و علاقه مند به عنوان سنگ بنای آموزش کارآفرینی، به تنهایی منشاء پرورش کارآفرینان نوپا در دانشگاه ها نیست و استفاده از مربیان و استادان متناسب با ضرورت های آموزش کارآفرینی نیز مقوله ای بسیار با اهمیت در این عرصه به شمار می آید

با توجه به نرخ فزایندهی تغییر و تحولات در حوزههای علمی، اقتصادی و اجتماعی، مدیران کسب و کار در صورتی اثربخش و کارآمد خواهند بود که بتوانند با ایجاد بسترهای لازم، منابع انسانی تحت آموزش خویش را به دانش، مهارت و ویژگیهای کارآفرینان تجهیز و روحیه کارآفرینی را در آنها پرورش دهد. در این زمینه، مربیگری و حرفهآموزی نقش مهمی ایفا می کند.

ادبیات تحقیق

در برنامهی سوم توسعه، ضرورت توجه به کارآفرینی و فعالیتهای کارآفرینانه، بخشی از روند رو به توسعهی نگرش کارآفرینی را قوام و تداوم بخشیده است.

با وجود علاقه و بررسیهای قابل توجه دربارهی کارآفرینی و کارآفرینان، تعریف و درک هر دو، مشکل و چالشبرانگیز باقی مانده است - موهر1، . - 2007 در واقع مطالعهی کارآفرینی یک فرآیند چند جانبه است - دونتس2، - 2009 که حیطهی گستردهای از رشتههای مدیریت، اقتصاد، جامعهشناسی و روانشناسی را دربرمیگیرد. بنابراین، دارای یک تعریف قطعی و مشخص نیست و درک کامل آن نیازمند داشتن دیدگاهی میان-رشته ای است

تامپسون معتقد است که کارآفرینی یک فرایند مدیریتی است که این امکان را به فرد میدهد که بهطور مستمر حداکثر استفاده از فرصت-های موجود را به-عمل آورده، ایدهی جدیدی ارائه دهد و آن را به-کارگیرد

همچنین »مکللند4« تعریف گستردهای از کارآفرینی ارائه می-کند و فرآیند کارآفرینی را فراتر از شغل و حرفه بلکه یک شیوهی زندگی تعبیر مینماید، بهطوری که خلاقیت و نوآوری، پویایی، عشق به کار و تلاش مستمر، پویایی، مخاطرهپذیری، آیندهنگری، ارزشآفرینی، آرمانگرایی، فرصتطلبی، نیاز به پیشرفت، مثبتگرایی، مثبت اندیشی و رقابتمندی زیربنا و اساس زندگی کارآفرینانه میباشد

پژوهشگران برای مطالعهی کارآفرینی رویکردهای متفاوتی بهکار بردهاند. مطالعهی کارآفرینی حیطهی گستردهای از رشتههای مدیریت، اقتصاد، جامعه-شناسی و روانشناسی را در بر میگیرد. بنابراین، دارای ماهیت میانرشتهای است. به همین دلیل روانشناسان به کمک دانش اقتصاد میآیند و تلاش آنها برای سه دههی 50 تا 70 معطوف به تعیین ویژگیهای روانشناختی مشترک کارآفرینان میشود. بر اساس نگرش روانشناختی، ویژگیهای شخصی و معینی افراد را مستعد کارآفرینی میکند. تأکید فزایند بر ویژگی-های فردی کارآفرینان منجر به تکوین نگرشی شد که بعدها به "رویکرد ویژگیها"5 یا "رویکرد شخصیتی" شهرت یافت

رویکرد ویژگیها بر روی این فرض تأکید میکند که کارآفرینان دارای ویژگیها، دیدگاهها و ارزش-هایی هستند که یک نیروی محرک برای آنها فراهم میکنند و آنها را از دیگران متمایز میسازند - گریول و اتسن6، . - 2006 پیشینهی مطالعات کارآفرینی نشان میدهد که مطالعات تجربی که مفروضات مکتب ویژگی-های روانشناختی و مدل ویژگیهایش را دنبال میکنند در مقایسه با سایر مکاتب کارآفرینی رواج بیشتری داشته است

شواهدی از تلاشهای ارزشمند پژوهشگران برای تعیین ویژگیهای شخصیتی مشترکی که کارآفرینان دارند، وجود دارد و پژوهشهای متعددی، ویژگیهای خاص شخصیتی را بهعنوان ویژگیهای کارآفرینان مورد تحلیل قرار دادهاند

نقشهای کارآفرینی میتواند به وسیلهی مدیران سطح ارشد، سطح میانی و سطح عملیاتی اجرا شود - دراکر6، 2002؛ نقل از دهقان و همکاران، . - 1391 در واقع کارآفرینی را می توان تحت عنوان گرایشی اتخاذ شده از سوی مدیران به سمت محیطشان تفسیر کرد که در آن محیط باید توانایی کشف فرصت های جدید جهت توانایی فعالیتهای نوآورانه را داشته باشند.. کارآفرینی بسیار فراتر از موضوع ایجاد و تاسیس بنگاه ها است و مدیریت کارآفرینی به عنوان یک الگوی مدیریتی و متفاوت از مدیریت سنتی نگریسته و مطرح شده که فرایندها و ارزشهای کارآفرینی می تواند در هر سازمانی به وجود آید

خیاطان و همکاران - 1393 - ، عوامل محتوایی - شایستگی های فردی، رفتار شبکه سازی، سبک شناختی، تجربهی پیشین، مخاطره پذیری، خودکارآمدی، پیشگامی و خلاقیت و نوآوری - ، عوامل زمینهای - جو کارآفرینانه، فناوری و دسترسی به منابع - ارتباطی معنادار و مثبت و عوامل ساختاری - رسمیت، کنترل، استاندارد و تخصصی بودن کارها - دارای ارتباطی معنادار و منفی با رفتار کارآفرینانه بود. در پژوهش دهقان و همکاران - 1391 - سه دسته عوامل ساختاری، رفتاری و زمینهای بر شکلگیری نوآوری و کارآفرینی سازمانی موثر هستند.

حق شناس و همکاران - - 1386 در مطالعه ای با عنوان الگوی کارآفرینی سازمانی در بخش دولتی کشور، ساختار، استراتژی، سبک رهبری، فرهنگ سازمانی و ... را به عنوان عوامل درون سازمانی و تکنولوژی، بخش اقتصادی و بازار، بخش فرهنگی و اجتماعی، دولت و ... را به عنوان عوامل برون سازمانی موثر بر کارآفرینی سازمانی معرفی نموده اند

مهارت های ویژهی مربیان و استادان کارآفرینی

هینونن و پویکیجوکی - 2006 - 7 ابعادی از ضرورت های رویکرد کارآفرینانه به آموزش کارآفرینی شامل تاکید بر نقش کلیدی کشف، ارزیابی و بهره برداری از فرصت ها و هم چنین توجه به روش های یاددهی عملی در آموزش کارآفرینی را مطرح کرده اند. چالش اصلی آموزش کارآفرینی، تسهیل یادگیری به دلیل حمایت از فر ایندهای کارآفرینانه است .

روش های یاددهی سنتی، بایستی توسط رویکرد کارآفرینانه شامل یادگیری در عرصهی عمل و فراهم کردن فرصت های مشا رکت فعال دانشجویان در محیط یادگیری تکمیل شوند. پژوهش بیان شده ، دو بعد اساسی آموزش کارآفرینی شامل موضوع یاددهی - کشف، ارزیابی و بهره برداری از فرصت ها - و روش یاددهی - یادگیری در عرصه ی عمل و مشارکت فعال دانشجویان در یادگیری - را به صورت ضمنی به عنوان ضرورت های مهارتی مربیان و استادان کارآفرینی مطرح می کند.

هم چنین کمیسیون اروپا در گزارش - - 2008 جایگاه کارآفرینی در آموزش عالی، تلاش کرده است تا معیارهای آموزش کارآمد کارآفرینی را مطرح کند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید