بخشی از مقاله
چکیده:
هدف از این مقاله که با استناد به آیات قرآن، احادیث و نظریه های روانشناسان پیرامون نقش دین و خانواده بر جعیت کشور ایران بیان شده است، ایجاد نگرشی جدید بر رفتار مردم ایران مبنی بر افزایش جمعیت با توجه به بیانات امام خامنه ای - مدض العالی - می باشد. از آن جا که کشور ما ایران بر پایه حکومت اسلامی اداره می شود، بنابراین جامعه باید با توجه به دین مقدس اسلام به این هدف والا یعنی خانواده و جمعیت، نگاه ویژه ای داشته باشد.
در این مقاله ابتدا به اهمیت نقش خانواده از نظر اسلام در روند برتری جامعه پرداخت شده و سپس با توجه به نمودارهای آماری که نشان دهنده کاهش ازدواج و همچنین افزایش خانوده های تک فرزندی در ایران است که این آمارها نشان دهنده این باور غلط مردم ایران در دهه های اخیر می باشد که کاهش جمعیت، یعنی خوشبختی بیشتر و جامعه ای برتر و والاتر از دیدگاه دین و خانواده به آن پرداخته شده است، که در صورت عوض نکردن این نگرش خود، جامعه ایران به سمت آینده ای نافرجام خواهد رفت، سپس در ادامه بحث درمورد عوامل ایجاد این نگرش منفی و راه حل های این معضل اجتماعی مطالبی بین گردیده است.
این پژوهش با روش توصیفی - تحلیلی1و با استناد به آیات قرآنی، احادیث، نمودارهای آماری کشور، مقالات و کتب جامعه شناسی و سایر منابع، به بررسی موضوع مورد نظر پرداخته است.
مقدمه و بیان مسئله:
در مقالهحاضر آن چه که ذهن محقق را به خود مشغول کرده مسئله ای است که در زندگی روزمرّه ی امروز از اهمیت بالایی برخوردار است و آن نقش خانواده در روند کاهش نرخ رشد جمعیت جامعه ایران در طول دهه های اخیر می باشد و لذا می توان گفت خانواده یکی از اصلی ترین و مؤثرترین نهادهای اجتماعی است و اولین هستهی زندگی اجتماعی بشر از خانواده آغاز می باشد. از آنجا که در دهه های اخیر نوع زندگی مردم ایران از سنتی به سمت مدرن2تغییر یافته است، بنابراین خانواده ها به شکل مرکزی و هسته ای تغییر شکل یافته اند و می توان اظهار کرد که یکی از عناصر مهم برای تجدید نسل، نهاد خانواده محسوب می شود
دلایل مختلفی همچون تغییرات ارزشی در حوزهی خانواده موجب گردیده است تا تمایل خانواده ها جهت فرزند آوری در دهه های اخیر رو به کاهش میل نماید، از این رو، تمامی نگاه ها به جهت تاثیر بر جامعه به سمت خانواده ها روانه گشته است. البته تغییر در عرصههای گوناگون جامعه، اعم از فرهنگی، اقتصادی و... نیز در مناسبات خانوادگی تأثیرگذار خواهد بود. روند نزولی رشد جمعیت در ایران طی دهه های اخیر که به دنبال تغییر سبک زندگی رخ داده، متأثر از مدرنیته 3و مبانی مدرنیستی است
اما نباید این نکته را نادیده گرفت که معنای مدرنیته این تغییر سبک زندگی در خانواده ها را کاملا تصدیق می کند و همان گونه که پل دومان - - 1919-19834، منتقد ادبی بلژیکی- آمریکایی درمورد مدرنیته میگوید: مدرنیته میل رسیدن به شروع جدیدی است همراه با خواست ازمیان برداشتن هرآنچه ازقبل وجود داشته - جهانبگلو، :1384 صفحات 2 تا - 12، پس بنابر این ما باید به عواملی در این مقاله بپردازیم که توان مقابله با این پدیده را داشته باشد و بتواند در کنار این پدیده به جامعه ایرانی ما کمک کند تا بتواند بر این مشکل کاهش نرخ رشد جمعیت ایران غلبه نماید، که منظور از کاهش نرخ رشد جمعیت همان کاهش میزان زاد ولد در طول یکسال معین در ایران می باشد، که در این پژوهش در طول سال های 1370 تا 1390 می باشد.
در مقاله حاضر، ابعاد کمی که مورد بررسی قرار گرفته است، تعداد فرزندان متولد شده در دهه های اخیر جامعه ایران و بعد کیفی آن عوامل بسیار و متنوعی می باشد که مهمترین آنها از دید پژوهشگر: دین، ازدواج، اقتصاد و موارد دیگری می باشد که در ادامه به آنها اشاره خواهد شد.
امروزه با توجه به آمارهای بدست آمده از جمعیت قاره های مختلف می توان به این موضوع مهم دست پیدا کرد که نرخ رشد جمعیت جهان در ده سال گذشته، سالانه 1/ 24 درصد بوده و امروزه این درصد تا میزان 1 /18 کاهش یافته است تقریبا سالانه 83 میلیون نفر بیشتر نرخ رشد تولیدی که در اواخر دهه 1960 به اوج خود رسید، از سال 1970 به طور پیوسته در حال کاهش است. سازمان ملل متحد در حال حاضر بیان میکند که نرخ زاد و ولد جهانی از 2 /5 کودک یک زن در سال های 2010 تا 2015 به 2 /4 در سال های 2025 تا 2030 کاهش یافته است.
همچنین برای کشورهای کمتر توسعه یافته جهان یک کاهش شدید پیش بینی شده است که این میزان به طور متوسط کاهش 4 /3 در سالهای 2010 تا 2015 و 3 /5 در سال های 2025 تا 2030 و 2 /1 در سال های 2095 تا 2100 خواهد بود - تابناک باتو،:1394 ص - 3 و همچنین در طول سال های 1345 تا 1390 نرخ رشد جمعیت ایران از 3,1 به 1,3 درصد کاهش یافته است - سالنامه آماری کشور، :1390 صفحات . - 2 -1 باتوجه به آمارهای بدست آمده در سال های 1335 تا 1390 درصد نرخ رشد جمعیت ایران دست خوش تغییراتی بوده، که می توان دلیل آن را در تحولات دینی، سیاسی، فرهنگی و اجتماعی که در دهه های اخیر در کشور رخ داده است جویا شد.
اهمیت بررسی این موضوع زمانی آشکار میشود که بدانیم در صورت ادامه این روند، در آینده با پیری جمعیت و مشکلات ناشی از آن مواجه خواهیم بود. بر این اساس، مقاله حاضر قصد دارد به این دو سوال پاسخ دهد که ابتدا نقش خانواده و فرزندآوری چه نقشی در تغییر نرخ رشد جمعیت ایران در دهه های اخیر داشته است؟ و همچنین مسئله اساسی که در این پژوهش مطرح شده به رابطه ی بین دین و عقاید مذهبی با خانواده و جمعیت جامعه ایران می پردازد. دین مقوله ی شناخته شده ای است که در طول تاریخ همواره با انسان بوده، حتی انسان های اولیه هم مفهومی از خدا و پرستش و در نتیجه گرایشات دین داری را از خود بر جای گذاشته اند و مستندات تاریخی و باستان شناختی این نظر را تأیید می کنند.
می توان در تعریف معنای دین اینگونه بیان نمود که دین، مجموعهای از برنامههای عملی هماهنگ با نوعی جهان بینی است که انسان برای رسیدن به سعادت خود، آن را وضع میکند و یا از دیگران میپذیرد - طباطبایی، 1360، ترجمه ذفتر انتشارات اسلامی، :1378 ص . - 7 به عبارت دیگر بررسی این سوال حائز اهمیت است که آیا افرادی که عقاید دینی بالاتری دارند در زمینه خانواده و جمعیت جامعه هم به همین ترتیب در سطح بالایی از بهنجاری قرار دارند؟
بیشینه پژوهش :
از میان پژوهشهای تجربی انجام شده در ایران در زمینه عوامل کاهش رشد جمعیت ایران در دهه های اخیر، رضوی زاده و غفاریان در مجله راهبرد فرهنگ در سال 1394 در پژوهش خود با عنوان " کاهش نرخ باروری و تاثیر آن بر جمعیت شهر مشهد" نشان دادند که فرزندآوری پس از شروع زندگی مشترک مورد مذاکره زوجین قرار میگیرد. اطرافیانمعمولاً تلاش میکنند در تصمیمات زوجین مداخله کنند، لکن این تلاشها کم اثر است. دغدغه های فرزندمحور - به ویژه تربیتی - و والدمحور - اقتصادی، رفاهی و محدودیت زایی - موجب کم فرزندی و تأخیر در فرزندآوری میشود.
پاره ای زمینه های ذهنی و عینی از جمله وجه ارزشی یافتن کم فرزندی و تمهیداتنهادیِ مشوق کم فرزندی موجب ترغیب زوجها به کم فرزندی شده است و این به سبب کاهش جمعیت شهر مشهد امری مهم می باشد
همچنین جوکار و صفورایی در سال 1393 در مقاله خود با عنوان " مدرنیته، تغییر سبک زندگی و کاهش جمعیت در ایران" بیان نموده اند که روند نزولی رشد جمعیت در ایران طی سالهای اخیر متأثر از مدرنیته و مبانی مدرنیستی است. آنها در ادامه اهمیت بررسی این موضوع را زمانی برای مردم آشکار میدانند که بدانند در صورت ادامه این روند، در آینده با پیری جمعیت و مشکلات ناشی از آن مواجه خواهند بود، و این نکته مهم را در طول مقاله خود بیان کرده اند که اگرچه در پژوهشهای انجام گرفته در طول سال های اخیر، عوامل مختلفی نظیر عوامل اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی برای کاهش جمعیت ایران ذکر شده است اما نباید از تأثیر عامل مهمی به نام مدرنیته غفلت نمود و برشمردن ابعادی از تأثیر مدرنیته در کاهش جمعیت، مثل تغییر بینش اعتقادی، ترویج مصرف گرایی، افزایش سن ازدواج و طلاق، تحقیر نقش مادری و... که به دنبال رواج اندیشه های مدرنیستی در جامعه رخ داد شده است، را بررسی کرده اند
در ادامه بررسی بیشینه های مقاله حاضر به مقاله بیگدلی و کلانتری که در سال 1380 با عنوان " رابطه بین میزان باروری کل با توسعه اقتصادی و اجتماعی" برخورد می کنیم که اینگونه بیان می کنند که جمعیت و مسائل مربوط به آن، از جمله مسائل چند بعدی و پیچیده جوامع انسانی است که هم تحت تأثیر عوامل اقتصادی، اجتماعی فرهنگی، سیاسی و... میباشد و هم تأثیرگذار بر آن، میتوان گفت که مسائل جمعیتی و تغییر و تحولات مربوط به آن به قدری گسترده و دارای پراکندگی است که تحت الشعاع و زیر سیطره یک نظریه یا فرمول خاصی قرار نمیگیرد بلکه حرکات جمعیتی خاص در یک جهت ویژهاحتمالاً در شرایط زمانی و مکانی متفاوت، علل مختلف و متنوع وبعضاً متضادی داشته است.
به عبارتی، جمعیت و مسائل مربوط به آن به عنوان یک مسئله اجتماعی از جمله مسائلی است که بیشترین تشتت آرا را در این زمینه به دنبال دارد. و دولتها نیز در مقابل این مسئله، سیاستهای جمعیتی متعدد و متنوعی دارند. مثلا پدیده باروری یکی از ابعاد مهم جمعیتی است که در بعضی از کشورها برای بالابردن میزان آن، سیاستهای تشویقی اعمال میشود و در جامعه یا کشور دیگری به سبب بالارفتن آن، سیاستهای تنبیهی اعمال میگردد: در این مورد میتوان از کشور چین که سیاست تک فرزندی و کشورهای اروپای غربی که سیاست تشویقی را اعمال میکنند نام برد
در ادامه به مقاله کلانتری و عباس زاده و دیگر همکاران که در سال - با موضوع " بررسی جامعه شناختی گرایش به فرزندآوری و برخی عوامل مرتبط با آن" به تحریر در آمد می پردازیم، آنها در مقاله خود اینگونه بیان نموده اند که فرزندآوری یکی از مهمترین مؤلفه های علم جمعیت و از جمله موضوعاتی است که درحوزه مسائل اجتماعی، توجه زیادی را به خویش معطوف داشته است. به دلیل اهمیت تحولات جمعیتی ایران در چهار دهه اخیر و تأثیر پذیری فرزندآوری از عوامل اقتصادی، اجتماعی و..، پژوهش حاضر در نظر دارد با استفاده از تئوری های مبادله، وبر، استرلین، فازیو، دورکیم و... به بررسی جامعه شناختی ارتباط بین گرایش دینی، پذیرش اجتماعی، مشارکت اجتماعی و منافع اقتصادی با گرایش به فرزندآوری پرداخته و سهم و تاثیر هر کدام از متغیرهای یاد شده را بر میزان گرایش به فرزندآوری مشخص نماید
حال با توجه به مطالب بالا می توان نگاهی داشته باشیم به مقاله محرابیان و صدقی سیگارچی که در سال 1389 با موضوع " تاثیر رشد جمعیت بر رشد اقتصادی در کشورهای چهار گروه درآمدی" اینگونه بیان می نمایند که جمعیت یکی از عوامل موثر بر رشد اقتصادی در بلند مدت است. برخی از مطالعات تجربی حاکی از تاثیر منفی این عامل بر رشد اقتصادی هستند و بعضی اثر مثبت را نشان می دهند. هدف از این مقاله آن است که تاثیر جمعیت بر رشد اقتصادی طی سال های 1985 - 2007 بین 156 کشور در چهارگروه درآمدی - بالا، متوسط رو به بالا، متوسط رو به پایین و پایین - بررسی شود.
در این مطالعه با استفاده از روش پنل دیتا تاثیر رشد جمعیت و نرخ زاد و ولد بر رشد اقتصادی به روش مستقیم و غیر مستقیم ارزیابی می شود. نتایج نشان می دهد که در کشورهای با گروه درآمدی بالا جمعیت اثر منفی بر رشد اقتصادی می گذارد ولی در سایر گروه های درآمدی این اثر مثبت است. همچنین نرخ زاد و ولد به روش مستقیم در گروه های درآمدی بالا و پایین تاثیر منفی بر رشد اقتصادی دارد و در دو گروه دیگر تاثیر مثبت را نشان می دهد. تاثیر نرخ زاد و ولد بر سرمایه گذاری در کشورهای دارای درآمد متوسط رو به بالا مثبت ولی از نظر آماری بی معناست و در سایر گروه ها این اثر مثبت و معنادار بدست آمده است. به طور کلی در کشورهای با درآمد متوسط رو به پایین تاثیر نرخ زاد و ولد بر رشد اقتصادی بستگی به برآیند دو اثر مستقیم و غیر مستقیم دارد