بخشی از مقاله
چکیده
پس از خانواده که مهم ترین مکان برای شکل گیری شخصیت کودک ، قبل از ورود به اجتماع می باشد ، مدرسه و نظام آموزشی نقش اصلی را بر عهده دارد تا به وسیله ی یک برنامه ریزی درست و حساب شده ، دانش آموزان را در زمینه ی یادگیری مهارت های زیستی ، فرهنگی و اجتماعی یاری رساند . از جمله ی این مهارت های مهم و ضروری اجتماعی موضوع شهروندی ، حقوق و فرهنگ مربوط به آن است.
آموزش این مهارت به منظور توسعه ی حس همنوع دوستی و هم زیستی مسالمت آمیز میان شهروندان جامعه و تقرب به جامعه ای موفق و پیشرفته بایستی در برنامه ی تمام نهاد های اجتماعی و به خصوص نظام آموزشی و مدارس ابتدایی ، لحاظ گردد. هدف از پژوش حاضر که به روش کتابخانه ای و مطالعه ی منابع بسیار تهیه و تنظیم شده ، شناسایی مفهوم فرهنگ شهروندی مطلوب و اهمیت و ضرورت توجه به آن وقرار دادن در برنامه های درسی مدارس ابتدایی ، متناسب با فرهنگ جامعه می باشد.
مقدمه
مدرسه نخستین محیطی است که کودک پس از خانواده وارد آن می شود . مدرسه با مشخص کردن وظایف و حقوق افراد و انتقال ارزش ها و مهارت های اجتماعی ، از جمله مراکز مهم اجتماعی شدن فرد تلقی میشود . آموزش و پرورش از یک سو به دلیل ارتباط مستقیم و بی واسطه ای که با کودکان و نوجوانان دارد ، در کنار خانواده و سایر نهادهای اجتماعی از جمله نهاد های مذهبی و وسایل ارتباط جمعی تاثیر ویژه ای در شکل گیری شخصیت اجتماعی نسل آینده می گذارد
از سوی دیگر اصول و مهارت های فرهنگی و اجتماعی که دانش آموزان در مدرسه آنان را می آموزند می تواند در زندگی فردی و جمعی آنها تاثیرات قابل توجهی داشته باشد.
دوره ی ابتدایی دوره ی حساس و مهمی می باشد زیرا بیشتر اندوخته های بشری می تواند مبنای عمل فردی و اجتماعی در بزرگسالی قرار گیرند . در سایه ی آموزش شهروندی در این دوران است که می توان افراد را برای پذیرش نقش شهروندی در بزرگسالی آماده و تربیت نمود . دانش آموزان ابتدایی اکنون به عنوان سرمایه های انسانی جامعه تلقی میشوند ، و یادگیری پارامترهای آموزش رفتار شهروندی به افزایش کیفیت زندگی جمعی و تقویت سرمایه اجتماعی میانجامد بنابراین آموزش مهارت های اجتماعی و شهروندی در کنار آموزش مفاهیم و علوم گوناگون ، از اهمیت روز افزونی برخوردار است و وجود یک برنامه ریزی دقیق و اصولی برای آموزش شهروندی در دوران ابتدایی به مراتب مهم و ضروری است.
پژوهشگران و صاحب نظران مدرسه را بهترین مکان برای آموزش و تعلیم شهروندی می دانند. طبق نظرات آنان چون مدرسه اولین محیط اجتماعی است که کودک وارد آن می شود بنابراین بهترین مکان برای انتقال ارزش ها ، دانش و مهارت های زندگی به آنان می باشد وزمینه ی رشد شخصیتی و اجتماعی آنان را فراهم و تقویت می کند . بنابراین گنجاندن مسائل و مباحث مهم مربوط به شهروندی در برنامه ی درسی مدارس و آموزش و کاربردی ساختن آنان در محیط مدرسه و خارج از آن به پرورش افراد آگاه و مسئول و محترم کمک میکند و باعث می شود افراد قابلیت همزیستی مسالمت آمیز اجتماعی بادیگر افراد جامعه و مسئولیت پذیری و همکاری موثر با یکدیگر برای رسیدن به اهداف آرمانی را به دست بیاورند . بنابراین توجه به مقوله ی فرهنگ شهروندی و لحاظ کردن آن در برنامه ی درسی مدارس ابتدایی امری مهم و اجتناب ناپذیر است و می تواند مزایا ی بسیاری به دنبال داشته باشد .
پیشینه ی تحقیقات
پژوهش ها و مطالعات بسیاری در مورد مسئله ی شهروندی ، فرهنگ مربوط به آن ، اهمیت و ضرورت آن در جامعه انجام شده است . اما تعداد تحقیقاتی که نقش و اهمیت این موضوع را در مدارس ابتدایی بررسی کرده اند زیاد نیست.
درمقاله ای با عنوان لحاظ کردن ارزش های شهروندی در برنامه ی درسی برای تدریس در دوره ی دبستان که در پاییز 1385 توسط آقایان دکتر کوروش فتحی واجارگاه ، دکتر محمد یمنی دوزی سرخابی و خانم ملیحه آشتیانی انجام شده است ، هدف ، شناخت نظام ارزش های شهروندی برای لحاظ کردن در برنامه ی درسی با توجه به موازین دینی در ایران ، متناسب با فرهنگ کشور و آموزش و تدریس در دوره ی دبستان است .
ماهیت این پژوهش کاربردی و در بعد کمی و توصیفی پیمایشی است . در این پژوهش برای دستیابی به نظام ارزشهای شهروندی مناسب برای تدریس در دوره ی دبستان از جداول متعدد فراوانی ، درصد ،جداول تعیین ارزشمند بودن نوع ارزش مورد نظر برای تدریس و در نهایت اولویت بندی در هفت مقوله ی ارزش و مولفه های مربوط به آنها استفاده شده است .
پژوهش دیگری با عنوان آموزش شهروندی ملی و جهانی همراه با تحکیم هویت و نظام ارزشی دانش آموزان توسط دکتر حسین لطف آبادی صورت گرفته است . مطالعات ارائه شده در این مقاله نشان می دهد که گروه های قابل توجهی از نوجوانان وجوانان دانش آموز ایرانی دچار ضعف های اساسی در هویت اجتماعی ومدنی و گرفتار نگرش های ضداجتماعی و خلافکاری و روحیه سرکشی هستند .
در چنین وضعیتی، آموزش حقوق و مسئولیت های محلی و ملی و جهانی در جوانب گوناگون شهروندی در برنامه های درسی و فعالیت های کلاس و مدرسه و آموزش رفتار مبتنی بر تفکر درست ، مسئولیت پذیری، و تصمیم گیری اندیشمندانه ضرورت دارد . چگونگی این آموزش ها نیز، در این مقاله مورد بحث قرار گرفته است . نگرش بنیادی در این مقاله آن است که رشد شخصیت و تحکیم هویت و نظام ارزشی ملی و دینی و انسانی دانش آموزان ایرانی مهم ترین وظیفه تربیتی آموزش و پرورش است و تربیت شهروندی محلی و ملی و جهانی و مهارت های زندگی انسانی از طریق آموزش درست اندیشیدن، باید به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از برنامه های درسی مدارس در نظر گرفته شود.
دکتر یحیی قائدی در پژوهشی با عنوان تربیت شهروند آینده گفته است :
نظر به اینکه شهروند آینده، خصوصیات وی و نحوه پرورش آن از روند های عمومی تری اثر می پذیرد ، در بادی امر، آینده، روندهای آن، پیش فرض ها، اهداف، گرایش ها، تصویر پردازی های آینده ، پیشرفت ها و مشکلات آینده و مجموعه اقدامات در برابر گزینه های آینده باید مورد بررسی قرار بگیرد . تحقیق دیگری نیز با عنوان توسعه ساختار سازمانی شهری و گسترش فرهنگ شهروندی توسط دکتر سروش فتحی و مریم ثابتی انجام شده است که هدف از آن بررسی فرهنگ شهروندی شهروندان تهرانی است .
در این مقاله فرهنگ شهروندی با ابعادی چون مشارکت جویی ،مسئولیت پذیری و رعایت قوانین، سنجیده شده است .روش تحقیق اسنادی و پیمایشی است و نمونه مورد مطالعه 150 نفر از شهروندان منطقه 6 شهر تهران هستند . نتایج تجربی این تحقیق نشان می دهد که شهروندان تهرانی در ابعاد سه گانه شهروندی یعنی مشارکت جویی، مسؤولیت پذیری و رعایت قوانین و در نهایت پایبندی به اصول شهروندی در حد متوسط هستند.
تحقیق حاضر نیز که به روش کتابخانه ای و مطالعه منابع و مقالات معتبر علمی و پژوهشی انجام شده است ، به دنبال تبیین مفهوم فرهنگ شهروندی در درجه اول و سپس بررسی اهمیت و ضرورت پرداختن به این مسئله در برنامه های درسی مدارس ابتدایی می باشد .
مبانی نظری پژوهش
نظریه پردازان و دانشمندان ایده ها و نظرات بسیاری در مورد شهروندی و مولفه های آن و ارتباط آن با تعلیم و تربیت ارائه داده اند که به برخی از آنان اشاره می شود:
به عقیده ی دروکهایم بنیانگذار جامعه شناسی ، آموزش و پرورش ساز و کاری است که جامعه از طریق آن بزرگسال آرمانی خود را تولید میکند . و ابزاری است برای نیل به انسجام اخلاقی و ساز و کاری است که از طریق آن هنجار ها و ارزش های جامعه از نسلی به نسل دیگر منتقل می گردد
دورکهایم میگوید : واقعیت های اجتماعی بر رفتار فرد تاثیر می گذارند و نقش آموزش و پرورش وارد کردن و جا دادن فرد در نظام اجتماعی است
روسو مفهوم دقیق شهروندی را به شیوه ای ایده آلیستی در ترجیح خیر و صلاح عمومی بر منافع خصوصی تعریف کرد، در آموزههای روسو بین حقوق و تکالیف شهروند ، پیوندی ناگسستنی وجود دارد، شهروند برای تعیین سرنوشت خودضمن بهرهمندی ازحقوق، میبایستی تکالیف شهروندی خود را نیز انجام دهد که مشارکت در وضع قوانین واطاعت از آن، بخشی از این تکالیف میباشد
تی . اچ . مارشال درباره فرهنگ شهروندی به سه نوع حقوق شهروندی اشاره کرده که این حقوق در طی سه قرن شکل گرفته است .
1 - حقوق مدنی : عبارت از حقی است که امکان تملک دارایی ها ، التزام به قرار دادها ،آزادی های حزبی وآزادی فکر و اندیشه را فراهم می کند. ایجاد توقعات برابر و قضاوت بی طرفانه در نظام حقوقی نسبت به همه شهروندان از جمله حقوق شهروندی مدنی است.
2 - حقوق سیاسی: عبارت است از حقوقی که امکان مشارکت مردم را در تصمیمات عمومی کشور با تشکیل احزاب سیاسی و برگزاری انتخابات فراهم می کند.
3 - حقوق اجتماعی: عبارت از حقوقی است که امکانات رفاهی حمایتی از فرد وخانواده های آسیب پذیر را به منظور ایجاد تعادل در زندگی رفاهی آنها فراهم می آورد. حقوق اجتماعی همچنین شامل فراهم آوردن شرایط مساوی بهره مندی امکانات آموزشی، مسکن و سلامتی برای همه اعضای جامعه است بر این اساس این امید خواهد بودکه همگان از حداقل امنیت و امکان برابر فردی در روند رشد اقتصادی بهره مند شوند
برایان ترنر ابتدا به نقد فرهنگ شهروندی مارشال پرداخته و عقیده دارد که باید در حقوق شهروندی نه تنها به ابعاد "مدنی و سیاسی" شهروندی توجه کرد؛ بلکه ابعاد "اقتصادی و فرهنگی" حقوق شهروندان باید مورد بررسی قرار گیرد. بر این اساس شهروندی اجتماعی و سیاسی با تکیه بر شهروندی فرهنگی و اقتصادی رشد می کند.