بخشی از مقاله

چکیده

مسئله مورد مطالعه در این پژوهش مبحث سلامت سازمانی در سازما نهای آموزشی و پژوهشی است . این پژوهش با مطالعه و بر اساس مطالعه تحقیقاتی علمی پژوهشی های دیگر انجام شده و بصورت مروری می باشد هدف برررسی ابعاد سلامت سازمانی با توجه ابعاد آن از دیگاه سطح اداری ، سطح فنی و سطح نهادی در مراکز و سازمانهای علمی پژوهشی است .که در این مقاله سعی شده است هر کدام تشریح و توصیف شود و به این موضوع پرداخته می شود . در نهایت از مطالعات بدست آمد به این نتیجه رسیدیم که بین ابعاد سلامت سازمانی و اثربخشی افرد در سازمانهای علمی پژوهشی ارتباط هست و با باید راهکارهایی برا ی افزایش میزان سلامت سازمانی اندیشه شود تا اثر بخشی علمی افزایش یابد که در پایان مقاله به چند راهکار کاربردی اشاره شده است .

واژگان کلیدی: سلامت سازمانی ، مراکزپژوهشی ،  یگانگی نهادی ، نفوذ مدیر ، روحیه

مقدمه

امروزه اهمیت عامل انسانی و نقش منحصر به فرد آن به منزله یک منبع استراتژیک و طراح و مجری نظام ها و فراگردهایسازمانی جایگاهی به مراتب والاتر از گذشته یافته است تا جایی که در  تفکر سازمانی پیشرفته از انسان به مثابه مهمترین منبع و دارایی برای سازمان یاد می شود .بدین لحاظ، امروزه سازمان ها برای بقا، انتظام و بالندگی خود می کوشند از طریق منابع انسانی فرهیخته در گستره جهانی به رشد سریع، بهبود مستمر، کارآمدی، سودبخشی، انعطاف پذیری، انطباق پذیری، آمادگی برای آینده و برخورداری از موقعیت ممتاز در عرصه فعالیت خود نایل شوند .بدون این کیفیت ها، سازمانها واقعاً غیرممکن است که بتوانند در مواجهه با بهترین ها به صورت رقابتی و اثربخش عمل کنند .

سلامت سازمانی یک نگرش و حرکت جدید در زمینه مدیریت سازمان ها می باشد که در سال های اخیر توجه روان شناسان صنعتی - سازمانی را به خود معطوف ساخته است . سازمان ها به عنوان ارکان جدایی ناپذیر اجتماع با ضرورت هایی روبرو هستند که می توان سلامت سازمانی را به عنوان یکی از مولفه های ساختاری آن مطرح نمود سلامت سازمانی به وضعی فراتر اثر بخشی کوتاه مدت سازمان دلالت دارد و به مجموعه ای از خصایص سازمانی نسبت پر دوام اشاره می کند . یک سازمان سالم ، به این معنا ، نه فقط در محیط خود پایدار می ماند ، بلکه در دراز مدت قادر است به اندازه کافی با محیط سازگار شود و توانایی های لازم را برای بقای خود پیوسته ایجاد کند و گسترش دهد سازمان های سالم خواهان مدیرانی با نفوذ هستند ، مدیران این سازمان ها لازم است با ویژگی های سازمان سالم آشنایی کامل داشته باشند و افرادی متخصص و رهبر در زمینه کاری خود باشند ؛علیرغم کاربرد وسیع مفهوم سلامت سازمانی ، به علت وجود دیدگاه های مختلف در خصوص این مفهوم، یافتن تعریفی واحد از این مفهوم دشوار است.

تحقیقات انجام شده در مورد سلامت سازمان در دو گروه جای می گیرند . تحقیقات گروه نخست، سلامت سازمان را از دیدگاه توسعه کسب وکار بررسی و بر بهبود عملکرد سازمان تأکید می کنند . گروه دوم تحقیقاتی هستند که به ویژگی های شغل و اثر آن بر سلامت جسمی و روحی افراد می پردازند .غالب این مطالعات توجهی به اثربخشی سازمان ندارند.مطالعات گروه نخست مفهوم سلامت سازمان را از منظر اهداف و عملکرد سازمان بررسی نموده و دستیابی به اهدا ف مالی، استفاده بهینه از منابع، توانایی حل مسئله ، قابلیت تطبیق با شرایط، تعهد به رشد و یادگیری ، تلاش برای تولید کالا ها و خدمات مناسب برای مشتریان را از ویژگی های سازمان سالم می دانند .

در مقابل محققینی که سلامت سازمان را از نظر سلامت جسمی و روانی کارکنان بررسی می کنند، به احساسات و قابلیت های کارکنان نیز توجه دارند. .از دیدگاه ایشان نرخ پایین غیبت و ترک شغل، وفاداری کارکنان به سازمان و احساس مثبت آنها نسبت به مدیران و بالعکس بیانگر سلامت سازمان است و سازمان ها برای کسب سلا مت، باید ارتباطات انسان دوستانه ای میان کارکنان با یکدیگر و نیز با مدیران و سرپرستان داشته باشند.در جولای سال 2000 در میزگرد اقتصادی مدیران صنایع مطرح شد که ، سلامت سازمانی نشان از رشد اقتصاد یک سازمان دارد ، در این جلسه روان شناسان صنعتی اظهار داشتند عدم سلامت روان مقوله های زیر را در سازمان شدت می بخشد

-1: کاهش رضایت کارکنان -2 گسیختگی کاری واجتماعی که بواسطه عملکرد پائین افراد یا غیبت مکرر آنها رخ داده است-3 افزایش اختلافات -4 کاهش نوآوری وانگیزه همکاری -5 نرسیدن به موعد های مقرر برای انجام پروژها-6کاهش کیفیت تولید وخدمات که یکی از مهمترین مولفه های مطیت رقابتی است .بنابراین ضرورت این پژوهش تا حدودی روشن شد؛با توجه به اینکه کشور در یک شرایط گذار از مرحله توسعه قرار دارد تحقیقاتی از این دست که در کشورهای جهان سوم بصورت های گوناگون انجام شده است نه تنها لازم است بلکه ضرورت دارد.سلامت سازمانی چنانکه هرانسانی برای ادامه حیات و انجام وظایف انسانی خویش به سلامتی نیاز دارد، یک سازمان هم به عنوان به موجودزنده وارگانیک به منظورنائل شده به اهداف تعریف شده خویش، به سلامتی وصحت سازمانی، نیازمنداست .

در صورتی که این سلامتی یا بخشی از آن تامین نشود به همان نسبت بخش عمده ای از هد فهای جامعه ، شرایط ونحوه رسیدن به اهداف مشخص شده خدشه دارمی شود. جهان در هزاره سوم، مستقیم یا غیرمستقیم با موضوع سلامت درارتباط است . از زاویه نگاه صاحب نظران واندیشمندان کشور، امروز بزرگترین چالش پیش روی رهبران سازمان ها، توسعه نگرش نوین مدیریت درهمه بخش های سازمان است . در چنین فضایی، سازمان های حوزه سلامت کشوربرای افزایش توانمندی ها، ارتقای مداوم خود و غلبه برمشکلات، بیش از دیگر سازمان ها به توسعه ظرفیت مدیریت نیاز دارند .

در مورد سلامت سازمانی تحقیقات متعددی انجام گرفته است که همگی دلالت بر این موضوع دارد که سازمان های سالم سازمان هایی هستند که در همه ابعاد سلامت سازمانی در سطح بالایی قرار دارند . همچنین بر اساس مطالعات انجام شده رابطه معنی داری را بین سلامت سازمانی از یکسو و متغیرهایی چون اعتماد ، اطمینان ، روحیه ، اثربخشی کارکنان ، سبک های رهبری و از سوی دیگران نشان می دهد. - سلم آبادی، - 1393 سلامت سازمانی در محیط آموزشی و پژوهشی ، یک سازمان سالم را به عنوان سازمانی تعریف میکند که نه تنها در محیطخود دوام می آورد بلکه در یک برهه زمانی طولانی نیز به طور کافی سازش کرده و تواناییهای بقاء و سازش خود را به گونه مداوم توسعه و گسترش میدهد .

چیزی که در این تعریف واضح است، این است که سازمان سالم با نیروهای بازدارنده بیرونی به گونهای موفقیت آمیز برخورد کرده ونیروی آن را به گونهای اثربخش در راستای اهداف ومقاصد اصلی سازمان هدایت میکند. اگر تخصصها و فنون از سلامت کامل برخوردار باشند، افزایش مسئولیت پذیری کارکنان و بهبود کیفیت محصولات و خدمات سازمانها تامین می شود. بنابراین، تلاش برای بهبود سلامتی و رفاه نیروی کار باید از راه سالم سازی خود سازمان آغاز شود و ادامه یابد .اصلاح، رشد و پیشرفت سلامت سازمانی بیان می کند که محدوده محل کار سالم باید ارتقاء و بهبود یابد. - دی جوی و همکاران ، - 2007

ارزش قائل شدن برای وقت، انرژی، هزینه های مردم و به طور کلی ارزش نهادن به کرامت انسانی افراد است. بنابراین نهادینه سازی اخلاقیات در سطح سازمان به عنوان راهی برای ارتقای کمیت و کیفیت میان سازمان و افراد جامعه، مبارزه با فساد مالی و کیفیت محصولات و خدمات قابل ارائه، اخلاقی کارکنان، توجه به جایگاه کارکنان، اجرای رعایت عادلانه قوانین،ایجاد خلاقیت و پویایی در سطح سازمان و جذب و انتصاب افراد متعهد و متخصص، نیز مؤید همین رویکرد است. - کمالی ، - 1390 که باعث رضایت کارکنان و همچنین افزایش سطح سلامت سازمانی می شود. - هوی و همکاران ، - 2008 سلامت سازمانی - - 1 یگانگی نهادی - توانایی سازمان در سازگاری با محیط به طریقی که یگانگی، انسجام وتمامیت برنامه های خود را حفظ کند - ، - 2 - نفوذ مدیر - توانایی مدیر به تأثیرگذاری بر رؤسا ومافوق خود، ترغیب آن ها به توجه بیشتر نسبت به مسائل سازمان، مواجه نشدن با موانع اداری، سلسله مراتبی، وابسته نشدن به مافوق است که همه ی این ها کلید رهبری اثربخش محسوب می شوند. - - 3

روحیه - به حس جمع دوستی، باز بودن و اعتماد متقابل بین اعضای سازمان اشاره دارد - که ابعاد یگر ی نیز دارد که در این مبحث به این سه مولفه پرداخته شده است .به منظور افزایش اثربخشی و بهره وری, سازمانها مبادرت به اتخاذ استراتژیهایی اعم از: - 1 - مهندسی ساختار، - 2 - تولید ناب، - 3 - کوچک سازی، - 4 - دوایر منعطف و - - 5 تاکید برکارگروهی جهت افزایش کیفیت و کمیت محصول همراه با کاهش هزینه ها نموده اند همزمان با شروع این استراتژیها تحقیقات دیگری در خصوص اهمیت مساله سلامتی کارکنان در نتیجه این اقدامات سازمانی صورت پذیرفت. درگذشته توجه تحقیقات سلامت سازمانی به محیط فیزیکی کار معطوف بود اما تحقیقات

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید