بخشی از مقاله

چکیده:

از آن جا که موضوع هم گرایی و اتحاد مسلمانان از مهم ترین موضوعات مطرح در طول تاریخ اسلام بوده و آثار و نتایج حیاتی برای مسلمانان به دنبال داشته است، دشمنان پیوسته کوشیدهاند در راه تحقق آن موانعی ایجاد نمایند و البته اکثر این دشمنیها از خارج مرزهای اسلامی بوده است.

تلاشهای پیگیر دشمنان اسلام به گونهای بوده که بدون آنکه به حضورشان نیاز باشد، موانعی از درون جوامع اسلامی ظهور کرده و در داخل مرزهای اسلام موجب تفرقه افکنی و ایجاد شکاف در صفوف مسلمین شده است. توجه به مجموعه عواملی که موجب واگرایی و تفرقه در میات امت اسلامی می شود و تلاش برای رفع آنها یا محدود کردن تأثیر آن در کنار تقویت عوامل همگرا می تواند اجزای جهان اسلام را در مسیر حرکت به سوی وحدت هدایت کند و آینده ای نیکو و رو به تعالی را برای جهان اسلام رقم زند.

هر چند تفکیک دقیق موانع تقریب به جهت در هم تنیدگی موضوعات و ارتباط و انسجام آنها با یکدیگر امکان پذیر نیست؛ اما در این نوشتار به بعضی از موانع موجود در مسیر تقریب مسلمانان از جمله تعصب و تکفیر و سیاست های بیگانه و دور شدن مسلمانان از تعالیم اصیل اسلامی و پیدایش جهل و خرافات و بدعت و تقلید پرداخته میشود. 

مقدمه

امت اسلامی اکنون از پی قرن ها فراز و فرود و با انباشت تجربه ای معادل دو قرن در پاسخ به پرسش بنیادین »چرا انحطاط؟ « در نقطه ای قرار گرفته است که از آن می توان به »خودآگاهی نسبی« یاد کرد. تردیدی نیست که کوشش دو قرن اخیر متفکران و نخبگان جهان اسلام در یافتن پاسخ برای پرسش مزبور به دلیل پژواک متفاوت این پرسش در زیست بوم گونه گون آنان، پاسخ های گوناگونی یافته است اما در مجموع می توان برخی رویکردها و راهکارها را وجه مشترک این پاسخ ها دانست.

واقعیت آن است که علی رغم هوچی گری و غوغاسالاری جریان های بی ریشه افراطی و تکفیری، پویش اعتدال گرایی و وحدت طلبی سرلوحه آرزوها و برنامه های اکثریت نخبگان و حتی توده های امت اسلامی قرار گرفته است و نخبگان امروز تشنه وجود کانون هایی هستند که در متن امت، این مسیر را هدایت و تقویت نمایند. در این مسیر تلاشگران عرصه وحدت اسلامی اکنون به اجماع نسبی رسیده اند که تقریب مذاهب اسلامی یکی از مفید ترین و اساسی ترین راهکارها در تحقق آرمان وحدت اسلامی است.

بدون تردید، در مسیر تحقق آرمان اتحاد اسلام و وحدت مسلمانان از دیرباز موانع و تهدیدهایی بوجود آمده که فرآیند همگرایی جوامع اسلامی و ملتهای مسلمان را دچار بسآمدها و فراز و نشیبهای فراوان در حوزههای مختلف نموده است. هرچند به دلیل ارتباط تنگاتنگ ساختها و بافتهای جامعه اسلامی و درهم تنیدگی ابعاد مختلف آن با یکدیگر، تفکیک حوزهها امری دشوار است، اما برای سهولت در پردازش دادهها و دستهبندی آنها، منشأ واگرایی جهان اسلام را میتوان در حوزهی مسائل فرهنگی و اجتماعی، سیاسی، تعصبات قومی و مذهبی و اختلافات فقهی، کلامی و تاریخی جستجو نمود:

.1 عوامل فرهنگی و اجتماعی

از مهمترین عوامل واگرایی امت اسلامی مجموعهای از عوامل فرهنگی و اجتماعی است که در میان جوامع اسلامی همواره مشکلساز بوده و مورد سوء استفاده دشمنان اسلام قرار گرفته است. در ذیل به مصادیقی چند از این عوامل اشاره می کنیم.

أ. اختلافات قومی و ملیتگرایی

شیفته بودن انسان به خود و آنچه متعلق به اوست، همواره از آفت هایی بوده که مانع تکامل مادی و معنوی او شده و وی را از بهرهوری از مواهب دیگران محروم ساخته است. این خودشیفتگی هم در قالبهای فردی و شخصی بروز و ظهور دارد و هم در قالبهای قومی- قبیلهای و مذهبی جلوه میکند. گاه انسان تحت تأثیر این عامل شیطانی، خود و وابستگان خود را از دیگران برتر دانسته و بر سر آن تعصب میورزد. او تحت تأثیر هواهای نفسانی، به جای طبیعی دانستن اختلافات نژادی، زبانی و جغرافیایی؛ خود و اندیشه خود را به کلی برحق دانسته و اندیشه دیگران را یکسره بر باطل میپندارد و بر پایه تعصبات کور به طرد دیگران میپردازد.

با مطالعه تاریخ مشاهده میکنیم که نه تنها در عصر جاهلی بلکه در صدر اسلام نیز همین مساله گاه باعث جنگ و خونریزی میشده است.

مسیلمه کذاب کسی بود که به دروغ ادعای پیامبری کرد و چون میخواست این دروغ خویش را راست جلوه دهد گاه به تقلید از رسول خدا کارهایی انجام می داد تا نبوتش را اثبات کند اما هر بار رسوا میشد و نتیجه معکوس میگرفت. مسلما هیچ انسان عاقلی به چنین شخص دروغگویی اعتماد نمی کند و به پیروی و تبعیت از وی نمی پردازد اما با تعجب مشاهده میکنیم که افراد قبیله او تنها به خاطر تعصب قومی و قبیلهای او را بر محمد - ص - ترجیح میدهند و وقتی دلیل این کارشان از آنها سؤال میشود میگویند: ما میدانیم که او دروغگوست و محمد راستگوست اما دروغگوی قبیله ربیعه نزد ما از راستگوی قبیله مضر محبوبتر است!

این در حالی است که خداوند متعال در کتاب جاویَاد خودأَیﱡهَافرمودهالنﱠاسُاست:

«حجرات» - 13/ ای مردم، ما شما را از مرد و زنی آفریدیم و شما را ملت ملت و قبیله قبیله کردیم تا یک دیگر را بشناسید. در حقیقت ارجمندترین شما نزد خدا پرهیزگارترین شماست، بی تردید خداوند دانا و آگاه است.« در حدیثی رسول اکرم به شدت انسانها را از تعصب و حمیت جاهلی برحذر میدارد و ضمن هشدار به اقوامی که به پدران و نیاکان مرده خود افتخار می کنند می فرماید:

»اقوامی که به پدران و نیاکان مرده خود افتخار می کنند از این کار باز بیایند، نیاکان آن ها زغال هایی از زغال های دوزخ هستند، و یا این که چنین فردی - که به پدر مرده خود افتخار می کند - نزد خداوند از سوسکی که با بینی اش کثافت را پیش می برد بی ارزشتر خواهد بود. خداوند، جاهلیت و افتخار به پدران را از شما دور کرده است. و فقط خود فرد یا مؤمن پرهیزگار است یا فاسق بد بخت، مردم همه فرزندان آدم هستند و آدم از خاک آفریده شده است. 

اینگونه قومگرایی و تفاخر به آبا و نیاکان ریشه در تعصبی دارد که از کبر و خودبزرگبینی افراد ناشی میشود. بر همین اساس است که امیرمؤمنان علی - رض - در نهج البلاغه می فرماید:شراره» های تعصّب و کینه های جاهلیّت را که در دلهای شما پنهان شده است، خاموش سازید؛ زیرا که این تعصّب ]ناروا[ در مسلمانان از القائات و کبر و نخوت و فریبها و وسوسه های شیطان است. « - نهج البلاغه، ص 287، ذیل: "التحذیر من الشیطان" - در جایی دیگر ایشان شیطان را امام و پیشوای افراد متعصب میخواند و میفرماید: - »شیطان - دشمن خدا و پیشوای متعصبین و سلف مستکبرین است که سنگ عصبیت را بنا نهاد و با خدا در جبروتش به نزاع برخاست -

ب. مشکلات اقتصادی و تجاری

اختلاف سطح توسعه اقتصادی و درآمدی جوامع اسلامی نیز از مهم ترین عوامل واگرایی آنهاست. از حیث اقتصادی، متاسفانه کشورهای اسلامی اکثرا توسعه یافته نیستند و اقتصاد تک محصولی ضربه شدیدی بر حیات اقتصادی آنان وارد میکند. اغلب کشورهای عربی با فروش نفت امرار معاش میکنند و این منبع بیبدیل و حیاتی را با کالاهای مصرفی و لوکس غربی معاوضه میکنند و از این رو میبینیم که نوسان قیمت نفت بر اقتصاد این کشورها تاثیر فوقالعادهای دارد. بعضی از کشورهای اسلامی، اقتصادی متکی بر کشاورزی یک محصول معین دارند که میراث دوران استعمار است.

این سیستم اقتصادی در برابر کشاورزی مکانیزه و پربازده قدرتهای بزرگ، قابل مقایسه نیست و قدرت رقابت ندارد. از حیث دفاعی و نظامی نیز کشورهای اسلامی وامدار بیگانگان هستند. خرید هنگفت تسلیحات، انعقاد پیمانهای دفاعی با کشورهای غربی، در اختیار گذاشتن پایگاههای نظامی به بیگانگان و مانورهای مشترک، همه حکایت از وابستگی نظامی این کشورها دارد. بنابراین عدم خودکفایی و وابستگی، دولتهای اسلامی را از فرایند وحدت طلبی اسلامی دور میکند و همین وابستگی به بیگانگان و قدرتهای استکباری فرصت همبستگی با امت اسلامی را از آنان می گیرد.

از سوی دیگر، یکی از موانع مهم و اساسی در گسترش همگرایی اقتصادی و تجاری کشورهای اسلامی، این است که تجارت کشورهای اسلامی نمیتواند مکمل تجارت بقیه آنها باشد. به عبارت دیگر ساختارشناسی تولید کشورهای اسلامی، نشان می دهد که اکثریت آنها تولید کننده کالاهای اولیه، مواد معدنی و خام و محصولات کشاورزی میباشند و مشخصه تجارت کشورهای اسلامی -با استثناهایی اندک- صدور مواد خام و معدنی و ورود کالاهای ساخته شده صنعتی و مواد غذایی است.

بدین ترتیب، به جای این که تجارت آن ها مکمل یکدیگر باشد، رقیب یکدیگر است و طبیعی است که با این وضعیت، طرف های تجاری کشورهای مسلمان، بیشتر کشورهای پیشرفته صنعتی باشند. به عنوان نمونه، براساس آخرین گزارشها، حجم تجارت درونگروهی کشورهای اسلامی، در سال 2009 م، به 16/5 درصد رسیده است. به عبارت دقیقتر، در بعد اقتصادی، میزان همگرایی اقتصادی، حدود 17 درصد و در مقابل، میزان واگرایی اقتصادی، 83 درصد بوده است. این برونگرایی تجارت - نسبت به کشورهای اسلامی - ، نقطه مقابل نیازی است که این کشورها برای گسترش همکاری اقتصادی دارند.

از چندی پیش برخی از بزرگان جهان اسلام سخن از »بازار مشترک« اسلامی به میان آورده اند که میتواند ابزاری کارآمد در یکپارچگی اقتصادی به شمار آید اما باید توجه داشت که این ایده با چالش ها و در عین حال فرصتهایی روبرو است که در زیر به بخشی از آن اشاره می نماییم:

الف - تهدیدها

1.    اسلامی نبودن فعالیتهای اقتصادی در بیشتر کشورهای اسلامی.

2.    محدود بودن سطح مبادلات و ارتباطات کشورهای اسلامی با یکدیگر.

3.    عدم قطببندی فعالیتهای تجاری و اقتصادی در کشورهای اسلامی.

4.    عدم تنوع صادرات در اکثر کشورهای اسلامی.

5.    عدم الزام عملی اکثر کشورهای مسلمان به مصوبات و تصمیمات اتحادیه های مربوطه.

6.    عدم توسعه یافتگی اکثر کشورهای اسلامی.

7.    وجود نقاط ضعف در سطوح ساختاری اقتصاد جهان اسلام.

8.    افزایش جدی جمعیت کشورهای اسلامی که موجب شده سرمایه گذاری درآمد ملی در بخش اجتماعی اجتناب ناپذیر بوده، سرمایه گذاری اقتصادی کمتری در جوامع اسلامی صورت گیرد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید