بخشی از مقاله

خلاصه

قصد کارآفرینانه، یکی از مفاهیم مهم در حوزه کارآفرینی است که از دهه 1990 تا کنون، مطالعات صورت گرفته بر روی آن، با رشد سریعی همراه بوده است. از جهت دیگر مفهوم قصد کارآفرینانه اجتماعی نیز توسط پژوهشگران مختلفی مورد بررسی قرار گرفته است و پژوهشها در این حوزه در حال گسترش میباشد. به طور کلی میتوان اظهار داشت که قصد، بهترین عامل محرک هر رفتار برنامهریزیشدهای همچون کارآفرینی است.

از این رو، این پژوهش به بررسی میزان قصد کارآفرینانه و قصد کارآفرینانه اجتماعی در میان دانشجویان مقطع کارشناسی رشتههای مدیریت و مهندسی صنایع مجتمع آموزش عالی گناباد پرداخت. همچنین تفاوت میزان این دو متغیر در میان دانشجویان مذکور بر اساس متغیرهای جمعیتشناختی و نیز همبستگی میان این دو متغیر مورد بررسی قرار گرفت.

بدین منظور از مطالعه موردی و روش تحقیق توصیفی -همبستگی استفاده شد و پرسشنامه 5 گزینهای طیف لیکرت بین 133 دانشجو که با روش نمونهگیری تصادفی ساده انتخاب شده بودند، توزیع گردید. برای تجزیه و تحلیل دادهها از نرم افزار SPSS و همچنین روش مدلسازی معادلات ساختاری با رویکرد حداقل مربعات جزئی و نرمافزار Smart PLS 3 استفاده شد.

نتایج نشان داد که میانگین قصد کارآفرینانه و قصد کارآفرینانه اجتماعی، به ترتیب برابر با 3,261 و 3,142 میباشد که نشان دهنده میزان متوسط قصد کارآفرینانه و قصد کارآفرینانه اجتماعی در بین دانشجویان مورد مطالعه میباشد. نتایج آزمون t نیز نشان داد که تفاوت قابل ملاحظهای از نظر تفاوتهای جنسیتی، وضعیت تأهل و رشته تحصیلی در میزان قصد کارآفرینانه و قصد کارآفرینانه اجتماعی نمونه مورد مطالعه وجود ندارد. میزان همبستگی میان این دو متغیر نیز، متوسط - 0,596 - به دست آمد.

.1 مقدمه

کارآفرینان نقش مهمی در ایجاد ثروت در جوامع امروزی بازی میکنند .[1] کارآفرینی فرآیندی است که در طی یک دوره زمانی رخ میدهد. اگر کارآفرینی را به عنوان یک فرآیند در نظر بگیریم، قصد کارآفرینانه باید پیش زمینه فعالیتهای کارآفرینانه در نظر گرفته شود

بررسی قصد کارآفرینانه میتواند درک ما را از رفتار بالقوه کارآفرینی بهبود بخشد .[1] ادبیات کارآفرینی نشان میدهد که مفهوم قصد کارآفرینانه نقش مهمی در تصمیمگیری برای شروع یک کسبوکار جدید بازی میکند

قصد کارآفرینانه یک حالت ذهنی است که تمرکز افراد برای بدست آوردن یک هدف را هدایت میکند. اهمیت قصد کارآفرینانه از مطالعات انجام شده در زمینه کارآفرینی مشهود است باید به این نکته توجه داشت که موضوعات مختلف در رشته کارآفرینی دارای یک تجانس کامل نیستند و چند نوع کارآفرینی وجود دارد

در دهه 1980 و 1990 میلادی تقرباًی تمام مباحث کارآفرینی به صورت انحصاری در زمینه کسبوکار بوده است و تمرکز اصلی آن بر روی مسائلی از قبیل کسبوکارهای جدید و کوچک و به طور کلی چارچوب اقتصادی معطوف بوده است .[4] اما اخراًی و به ویژه در طی دهه گذشته، علاقه به موضوع کارآفرینی اجتماعی نیز افزایش یافته است

مفهوم کارآفرینی اجتماعی، به عنوان یک پدیده جهانی به منظور پرکردن شکاف بین نیازهای اجتماعی و عرضه منابع مربوطه پدید آمده است [6] و در حال حاضر به یک موضوع شایع در کسبوکار، جامعه و سیاست تبدیل شده است و هنوز هم در حال رشد میباشد. بر اساس یک مطالعه در سال 2006، جستجوی عبارت »کارآفرینی اجتماعی« در گوگل منجر به نمایش بیش از یک میلیون نتیجه شده است و در شش سال بعد یعنی سال 2012، نتایج آن به بیش از 4 میلیون رسیده است

از طرف دیگر تحقیقات دانشگاهی با سرعت در زمینه کارآفرینی اجتماعی در حال افزایش است که در این مورد میتوان به عملکرد مجلات پیشرو که در حال انتشار مسائل ویژه در زمینه این موضوع هستند و همچنین برگزاری کنفرانسهای مختلف اشاره کرد. علاوه بر این کلاسهای کارآفرینی اجتماعی در مدارس کسبوکار در حال رونق گرفتن است و دانشگاهها به انتصاب اساتیدی اقدام کردهاند که به طور خاص به تحقیق در زمینه کارآفرینی اجتماعی میپردازند .[8] اما با این وجود، تحقیقات در مورد کارآفرینی اجتماعی هنوز مراحل اولیه خود را طی میکند [9] و اغلب ادبیات آن بر روی تعریف و توصیف این پدیده متمرکز شده است

کارآفرینان اجتماعی نقش محوری در افزایش ابتکار و ایجاد سرمایه اجتماعی به منظور رسیدگی به چالشهای اقتصادی و اجتماعی در مناطق مختلف و جوامع محلی ایفا میکنند .[10] در این رابطه یک نیاز مبرم برای دانشگاهها و مؤسسات وجود دارد تا بتوانند به اندازه کافی گروههای در حاشیه را به منظور دگرگون کردن جامعهشان از طریق زدودن عناصری مثل فقر، جرم و جنایت، بیکاری و دیگر آسیبهای اجتماعی که برای جوامع ویرانگر هستند، آماده کنند. به عبارتی دیگر، به نظر میرسد که دانشگاهها به ویژه در کشورهای در حال توسعه باید پیشگام کارآفرینی اجتماعی باشند

دانشگاهها و دیگر موسسات ممکن است خواهان آموزش و توسعه عوامل تغییر به منظور ایجاد تغییرات مثبت اجتماعی در جوامع محروم باشند

دانشجویانی که دارای قصد کارآفرینانه اجتماعی میباشند ممکن است داوطلبان مناسبی برای شرکتهای مخاطرهپذیر اجتماعی که جامعه را تحت تاثیر قرار میدهند، باشند .[13] البته با وجود این واقعیت که رشد مداومی در زمینه پژوهشهای کارآفرینی اجتماعی وجود دارد، زمینه شناختی کمی در مورد انگیزههای قصد کارآفرینانه اجتماعی وجود دارد 

باید خاطر نشان کرد که مطالعه قصد کارآفرینانه اجتماعی به چند دلیل دارای اهمیت میباشد: اول اینکه کارآفرینی اجتماعی نوآوری و تغییر در جامعه را تحریک میکند که موجب تسریع توسعه در جوامع بشری میشود. دوم اینکه کارآفرینی اجتماعی به یک جریان مهم عمل و پژوهش تبدیل شده است که سابقه آن باید درک شود و سوم اینکه کارآفرینی اجتماعی یک فرآیند مهم است که توسط آن، دانش جدید به محصولات و خدمات تبدیل میشود که موجب ارتقای مزیتهای اقتصادی و اجتماعی به صورت توأمان میشود

باتوجه به اهمیت مفاهیم قصد کارآفرینانه و قصد کارآفرینانه اجتماعی، در این پژوهش ما به بررسی این دو مفهوم مهم در بین دانشجویان پرداختهایم. همچنین باید خاطر نشان کرد که برررسی ادبیات این مفاهیم نشان میدهد که در این خصوص پژوهشی در دانشگاههای کشور انجام نشده است که این امر، ضرورت مطالعه موردی حاضر را نشان میدهد.

.2 مروری بر ادبیات نظری و پیشینه پژوهش

.1 .2 کارآفرینی اجتماعی

ادبیات کارآفرینی اجتماعی تعاریف مختلفی از این مفهوم را در خود جای داده است .[15] تقراًیب در همه تعاریف، کارآفرینی اجتماعی، یک کسبوکار یا اقدام تهورآمیز با یک هدف مشخص توصیف شده است که تا حد زیادی این هدف، یک هدف اجتماعی میباشد .[12] به عبارتی دیگر در ادبیات این مفهوم بر دو عنصر رسالت اجتماعی و فعالیتهای کارآفرینانه تأکید میشود 

آستین1 معتقد است که کارآفرینی اجتماعی شامل فعالیت نوآورانه و خلق ارزش افزوده است که میتواند در درون کسبوکارهای غیرانتفاعی و بخش عمومی رخ دهد. هو2 در یک تعریف کارکردی عمومی، کارآفرینی اجتماعی را »مجموعهای از فعالیتهای بههم پیوسته موسسات به منظور پیگیری اهداف مالی از طریق تعقیب و ترویج ارزشهای اساسی و نهایی« میداند

نیکولاس3 و چو 4 در سال 2006 سه بعد اجتماع، نوآوری و جهتگیری بازار را به عنوان ابعاد کارآفرینی اجتماعی در نظر گرفتند 

مایر و مارتی 5در مقاله خود در سال 2006، مفروضاتی را برای کارآفرینی اجتماعی لحاظ کردند: اول اینکه این نوع کارآفرینی را به عنوان فرآیند ایجاد ارزش از طریق ترکیب منابع به شیوهای جدید در نظر گرفتند که این ترکیب منابع به منظور کشف و بهرهبرداری از فرصت برای ایجاد ارزش اجتماعی از طریق تغییر اجتماعی یا برآوردن نیازهای اجتماعی، صورت میگیرد و اینکه کارآفرینی اجتماعی شامل ارائه خدمات و محصولات از طریق ایجاد سازمانهای جدید میباشد 

سانتوس6 استدلال میکندکه کارآفرینی اجتماعی شامل پیگیری فعالیتهایی برای ایجاد ارزش، همچون رفاه اجتماعی میباشد، در حالی که کارآفرینی تجاری تحت تاثیر بدست آوردن ارزش همچون تولید سود فردی یا سازمانی میباشد 

از نظر دیس7 کارآفرینان اجتماعی گونهای خاص از رهبران هستند. همچنین لیدبیتر8 بیان میکند که کارآفرینان اجتماعی رهبران خوبی هستند. وی یک رویکرد رهبری برای درک کارآفرینی اجتماعی ارائه میکند .[6] در زمینه ماهیت کارآفرین اجتماعی باید گفت، تحقیقات موجود تصویر مثبتی چه در سطح فردی و چه سطح سازمانی از وی و تواناییهای او به منظور مواجهه با چالشهای اجتماعی که دیگر ارائه دهندگان نمیتوانند یا تمایل به مطرح نمودن آن ندارند، نشان میدهد 

به عبارت دیگر کارآفرینان اجتماعی به عنوان عوامل تغییر در اجتماع شناخته شدهاند. زیرا آنها، ارائه راهحلهای نظاممند برای مشکلات اجتماعی، رسیدن به تغییرات اجتماعی و ایجاد ارزش اجتماعی را هدف خود قراردادهاند .[6] سیکلیوکین9 و کیسیلیوس10 معتقدند، کسبوکارهای اجتماعی و کارآفرینان اجتماعی، طرحهای ابتکاری و راهحلهایی را ایجاد میکنند که مشکلات حل نشده اجتماعی را برطرف کنند و ایجاد ارزش اجتماعی و کسب سود برای افراد و گروههای مختلف را مأموریت اصلی خود قرار میدهند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید