بخشی از مقاله
چکیده
این مقاله درصدد است نقش خانواده را در وصول انسان به غایت خود بررسی نماید. وجود انسان همچون وجود سایر موجودات، غایتمند است. غایت وجود انسان، بر نوع جهان شناختی و انسان شناختی انسان مبتنی است. براساس جهان بینی دینی، غایت انسان، وصول به حد کمال نهایی و همان مقام قرب به حق است. اماانسانِدارای وجود دوساحتیِ جسمانی و روحانی، باید در همین عالم طبیعت، خود را رشد و تعالی دهد تا به کمال نهایی خود برسد. یکی از عوامل تأثیرگذار در رشد انسان، خانواده است.
با تفکر در فلسفه تشکیل خانواده و تأکید دین اسلام برآن به عنوان کمالی برای انسان و عامل بازدارنده گناه و مسیر رشد و ترقی به سوی حق تعالی، می توان به نقش مؤثر خانواده در وصول انسان به غایت خود پی برد اما گاه ممکن است خانواده با نگاه مادی انگارانه و غفلت از ساحت های معنوی و روحانی وجود انسان، مانع رشد و کمال او گردد.
.1 مقدمه
انسان موجودی غایتمند و کمال طلب است، کمال طلبی یکی از امیال فطری انسان است که می توان آن را منشأ بسیاری از امیال فطری دیگر همچون قدرت طلبی، حقیقت جویی و ... دانست. میل به کمال مخصوص انسان نیست بلکه حیوانات نیز می شود، منتها انسان درجه خاصی از کمال را واجد است که در حیوان یافت نمی شود، تفاوت میان انسان و حیوان، در حوزه تشخیص مصداق کمال است.
کمال دارای درجات و مراتب است و انسان باید برای وصول به کمال نهایی مراتب و مدارج مختلف را پیموده تا به سر منزل نهایی خود دست یابد.
از سوی دیگر انسان مدنی بالطبع بوده و در اجتماع و بویژه در خانواده زندگی می کند و بالاتفاق فلاسفه و اندیشمندان و بویژه دین اسلام، به خاطر نقش مؤثر خانواده در اخلاق و معنویت انسان ها،آموزه هایی را ارائه دادند.
گرچه در باب غایت و کمال انسان و همچنین مباحث پیرامون خانواده بطور مجزا تحقیقاتی صورت گرفته است و کتاب های نگاشته شده است و برای وصول به کمال وسایل و راه های متعددی را برشمردند اما کمتر توجهی به نقش خانواده در این امر مهم شده است.
مسأله اساسی این است که خانواده چه تأثیری در رسیدن انسان به غایت خود دارد؟ و در جستجوی این مسأله باید بدانیم که غایت وجودی انسان چیست؟ این مسأله خود بخاطر اختلاف جهان بینی ها و انسان شناسی های فلسفی، با نظرات متفاوت و گاه متضادی روبروست از این رو مبنای پاسخگویی به مسأله، بر اساس دیدگاه دینی است. همچنین اینکه آیا خانواده می تواند مانع وصول انسان به غایت و کمال نهایی شود؟
طبق جهان بینی الهی، غایت وجود انسان، نیل به کمال نهای و مقام قرب به حق است و باید در این مسیر تلاش جدی نماید. و این مسیر از گذر عالم طبیعت و همراه با اجتماع و بالاخص خانواده صورت می گیرد. اینجاست که خانواده نقش خود را در رشد و ارتقاء به سمت کمال به منصه ظهور می رساند. چرا که اگر غالب تفکر خانواده بر مبنای جهان بینی مادی و ماتریالیستی باشد چه بسا به دوری انسان از کمال نهایی و گاه هلاکت او گردد. ولی چنانکه طبق جهان بینی دینی که در آیات و روایات مشاهده می شود انسان با ازدواج و تشکیل خانواده، استعدادها و صفات و خصوصیاتی را کسب می کند که رو به سوی غایت و کمال نهایی دارد.
در این مقاله سعی شده است با توضیح مفاهیم غایت و کمال و سپس تشخیص مصادیق کمال، ارتباط این مفاهیم و مصادیق با مقوله خانواده بررسی شده و ضمن بهره مندی از متون دینی مسائل فوق پاسخ داده شود.
.2 غایت شناختی وجود انسان
قبل از ورود به بحث بهتر است با اصطلاحات هدف و غرض، غایت آشنا شویم. هدف در لغت به معنای نقطه و نشانه ای است که تیر انداز در نظر می گیرد و تیر را به طرف آن پرتاب می کند و در محاورات عرفی به نتیجه کار اختیاری گفته می وشد که عاقل مختار از آغاز در نظر دارد و کار را برای رسیدن به آن انجام می دهد ،به طوری که اگر نتیجه کار منظور نباشد و این نتیجه از آن جهت که منتهی الیه است »غایت « و از آن جهت که از آغاز مورد نظر و قصد فاعل بوده »هدف و غرض « و از آن جهت که مطلوبیت آن موجب تعلق اراده فاعل به انجام کار شده »علت غایی« نامیده می شود
در مورد غایتمندی جهان به طور کلی دو نظریه وجود دارد که یکی نگاه مادی گرایانه است معقتدند که جهان از ماده به وجود آمده و هیچگونه عامل خارجی درایجاد آن دخالت ندارد و لذا عالم طبیعت چون بر اساس فعل و انفعالات فیزیکی و شیمیایی پیدا شد، هرگز هدف و غایتی را به دنبال نخواهد داشت، اما در مقابل این دیدگاه، نگاه الهی که می گیود: جهان براساس حکمت الهی به سوی غرض و غایت خاصی در حرکت است.
این دیدگاه تأکید دارد که همه مخلوقات دارای غایت هستند چه آنها که اراده و آگاهی دارند و چه آنها یی که فاقد اراده و آگاهی اند. دیدگاه نخست خلاف عقل بوده و با عقل و حکمت سازگار نیست. اما در مورد دیدگاه الهی، چه طرفدار این عقیده باشیم که همه مخلوقات دارای غایت هستند حتی موجودات فاقد اراده و خواه فقط موجودات دارای اراده و آگاهی را غایتمند بدانیم، باید بپذیریم که انسان در این دار هستی، دارای وجودی غایتمند و هدفدار است. غایت و هدف چیزی است که در آفرینش برای انسان در نظر شده است و انسان می بایست در حد توان و امکانات خود، برای وصول به آن سعی و تلاش کند.
حال این سؤال مطرح است که غایت وجود انسان چیست؟ اکثر فلاسفه و دانشمندان و علمای اخلاق و عرفان و همچنین ادیان الهی غایت انسان را رسیدن به کمال می دانند. کمال هر حرکت آزادانه و آگاهانه و سازنده است که در جهت فعلیت یافتن استعدادهای درونی و شکوفایی شخصیت و حیات آدمی صورت می گیرد.
ابن سینا تفسیر غالب فلاسفه را بر مفهوم کمال این گونه بیان می کند که حصول چیزی برای امری که آن امر شأنیت واجد شدن آن را داشته باشد. کمال هر چیزی، رسیدن آن چیز به فعلیت و وضعیتی است که با آن شیء سازگار است و به نظر ملاصدرا، کمال هر چزی عبارت است از آن چیز و زیاده ای از سنخ خود او. از این رو کمال انسان کامل، تنها با انسانیتی افزون بر انسانیت انسان ناقص محقق می شود
در اینجا چند نکته حائز اهمیت است نخست اینکه کمال جویی و کمال طلبی، از امیال فطری اصیل درانسان است و شاید بتوان آن را بنیاد و اساس بسیاری از امیال فطری دیگر دانست، درست است که میل به کمال در حیوان و انسان مشترک است با این همه، در حوزه علم به آن میل و تشخیص مصداق کمال بینشان تفاوت وجود دارد. آیت ا... شاه آبادی در مورد فطرت کمال طلب می گویند: »ما اگر به فطرت رجوع کنیم، می یابیم که او عاشق کمال مطلق است، به طوری که اگر به همه حقایق کیهانی آگاه شود و احتمالاً وجود اکمل از آن ها رد او منقدح گرد، آن را نیز آرزو می کند. -
دیگر اینکه شناخت کمال انسان به نوع نگاه و جهان بینی هر فردی بستگی دارد، چنانکهدر نگاه غیر دینی و مادیگرایانه، بسته به مکاتب مختلف لذت گرایی، قدرت گرایی، علم گرایی و انسان گرایی و ... به عنوان کمال انسان معرفی می شوند اما در نگاه دینی، کمال انسان جنبه روحانی و الهی پیدا می کند
دیگر اینکه هر موجودی، دارای مراتبی از کمالات است که در سیر تکاملی خود، به تدریج آن مراحل و مراتب را پشت سر می نهد و از مرتبه ای فروتر و به مرتبه ای بالاترپیش می رودتا اینکه پس از این سیر استکمالی و صعود مدارج کمال، نهایتاً به مقام تکامل نهایی نائل و واصل می شود
مقصود از کمال نهائی هر موجودی، نقطه ای است که کمال فراتر از آن برای آن موجود تصور نمی شود. بنابراین کمال حقیقی هر موجود ،صفت یا اوصافی است که فعلیت اخیر آن موجود، اقتضای واجد شدن آنها را دارد و امور دیگر، در حدی که خواهند بود و به عبارتی دیگر کمال نهایی انسان، آخرین پله نردبان ترقی اوست که همه تلاش ها و اوج گرفتن ها برای رسیدن به آن است. هرچند تنها افراد اندکی به آن مقام و مقصد عالی می رسند
.3 کمال نهایی:
در مطلب قبلی، با مفاهیم غایت، کمال، کمال نهایی و گزاره های مربوط به آن ها آشنا شدیم و دانستیم که هر موجودی و از جمله انسان در مسیر کمال نهایی در حرکتند. حال این سؤال به ذهن خطور می کند که مصداق کمال نهایی چیست؟ آیا به عدد انسان ها کمال نهایی وجود دارد یعنی امری نسبی است یا کمال نهایی واحد است و مطلق؟ همانطور که اشاره شد مصداق کمال نهایی، بر مبانی جهان شناختی و انسان شناختی فلسفی مبتنی است، لذا با توجه به تفاوت دیدگاه ها در باب جهان بینی و انسان شناسی، نظرات متفاوت و گاه متضادی در باب کمال نهایی مطرح گردید.
به نظر برخی انسان همواره در جستجوی لذت و پرهیز از درد است، لذا سعی دارد سعادت و کمال نهایی انسان را با بهره گیری هر چه بیشتر حس خودخواهی داشته اند، برخی خیر اجتماعی و نفع عمومی را مورد هدف قرار داده اند، و برخی نیز با اصالت دادن به انسان و طرفداری از ارزش های والای انسانی دستیابی به سعادت و کمال را میسر دانستنه اند. عده ای علم و دانش را هدف اعلای حیات آدمی قرار داده اند
بنابر این بر اساس جهان بینی غیر دینی، کمال امری نسبی است و معیار و ملاک خاصی ندارد و هر مکتبی طبق مبانی فکری و فلسفی خود ،امری را به عنوان مصداق کمال در نظر می گیرند و توجهی به آخرت ندارند.
حال کمال از منظر جهان بینی دینی چگونه است. از آن جا که کمال مستلزم هدف است با نظر به آیات و روایات می بینیم که اهداف مختلفی را بیان کردند. قرآن گاه عبادت را به عنوان هدف آفرینش قرار داده است»و ما خلقت الجن و الإنس الّا لیعبدون.