بخشی از مقاله

چکیده

فانتزی در لغت به معنی وهم و خیال است و در ساختار ادبی گونهای است که از عناصر خیالی و غیر واقعی در آن به عنوان درونمایهی اصلی استفاده میشود. آثاری که از واقعیت به دور است و با پناه بردن به نیروی تخیل، رویا، خواب و خیال سعی دارد، تصویر شگفتانگیز و نا آشنا را قانونمند جلوه دهد.

خور و بیابانک به عنوان یکی از نواحی سرزمین کهن و متمدن ایران از نظر قصههای عامیانه پربار و غنی است اگر چه نویسندگان و روایت کنندگان این آثار معلوم نیستند، اما بعضی از قصههای عامیانهی این منطقه توانسته است با بهرهمندی از عناصر تخیل حال و هوای گذشته، شیوه زندگی، طرز تفکر و گرایش فکری این دیار را به خوبی نمایان سازد.

این پژوهش بر آن است، تا نخست نظری دربارهی فانتزی دهد، انواع فانتزی را معرفی کند، سپس با تحلیل قصهی آهو، به استخراج عناصر فانتاستیک و خیالپردازانهی آنها بپردازد تا حاصل کار را بتوان به همهی داستانهای خور و بیابانک تعمیم داد.

مقدمه

خور از توابع استان اصفهان مرکز بخش وسیع خور و بیابانک است که تا پایان عهد قاجاریه این ولایت را
جندق و بیابانک مینامیدند.

خور مرکز بخش جندق و بیابانک که فرهنگی گرانبار دارد و در گویش آن واژههای اوستایی و کهن به فراوانی یافت میشود. و مردم جندق را گندشی میگویند. نام جندق با بیابانک همراه است . بیابانک روستای - gemdeshi - بیاضه است که در فاصله ده فرسنگی جنوب شرقی خور قرار دارد و صورت درست آن - بیاذه - است.

در دوره قاجاریه جندق و بیابانک را قرای سبعه میگفتند و بنا به نوشته اعتمادالسلطنه در مرآت البلدان »این قراء عبارت بودند از: فرخی - خور - بیاذه - بیاضه - - اردیب - مهرجان - گرمه - ایراج - «یغمایی،. - 20 :1385 گویشوران خور، قصه را اوسانگ میگویند، همان واژهی اوسان و اوسانه است. در فرهنگ مردم بیابانک زمان قصه گفتن شب و مان قصه گفتن محل دیدارهای شبانه و دیدارهای شبانه آیرون - شب نشینی - و چیریسون - چرخ ریسان - بود. در منطقهی خور و بیابانک 46 قصهی عامیانه جمع آوری شده است که در همهی قصهها به عناصر فانتاستیک دیده میشود.

نویسنده سعی دارد در این مقاله انواع فانتزی در قصههای عامیانه خور و بیابانک به همراه عناصر فانتاستیک مشخص نماید، این افسانهها هر کدام زبان مستقیم و بیواسطه، واقعیتهای سیر فکری مردمان گذشته را به صورت شفاهی تا زمان ما انتقال داده است و این ادبیات شفاهی و غیر رسمی که در محاورات مردم شکل خود را پیدا کرده است نیازمند است که دوباره بازنگری و بازنویسی شود و جایگاه واقعی خود را در ادبیات پیدا کند.

»سرنوشت فانتزی به عنوان گونهای مدرن در ادبیات کودکان ایران، نمایشی از پیوند تنگاتنگ این گونه ادبی با زمینه اجتماعی آن و نشاندهنده رابطه متن و زمینه متنی است. فانتزی در دنیای پیشرفته نشانگر دوره رشد ساختارهای اجتماعی و فرهنگی است -

فانتزی سفر به درون ذهن نیمهآگاه است که میتواند از راه ادبیات داستانی مخاطب خود را تغییر دهد آثار وهمی ترسآور، جادویی و رویایی را میشود در فانتزی به صورت قصهای توصیف کرد. در دنیای فانتزی می-توان به موجوداتی برخورد نمود، که کارهای خارقالعاده انجام میدهند و مانند ما زندگی میکنند.» کار ساختار دنیای فانتزی با جهان واقعی ما متفاوت است، اما ساکنانش زنان و مردانی مانند خود ما هستند، آنگونه که ما زندگی میکنیم آنان زندگی میکنند. دنیای فانتزی دنیایی است که هر غیر ممکنی در آن ممکن میشود.

پس به این ترتیب با دنیای فانتزی واقعگرایانه برخورد میشود، چرا که فراتر از جهان واقعی ما را نشان می-دهد. در جهان فانتزی عناصر غیر واقعی در دنیای واقعی نفوذ میکند. گاه شخصیت محوری این فانتزیها انسانها گاه حیوانات و گاه موجودات فرا واقعی هستند ولی آنچه شخصیتهای فانتزی را از قصه کهن جدا میکند، تک بعدی نبودن آنهاست در فانتزی ما با شخصیتهای چند بعدی روبرو هستیم که حتی وقتی انسان نیستند، نمادی از انسان و ویژگیهای گوناگون او هستند

تخیل در ساخت فانتزی نقش دارد. » اما از آن جا که فانتزی خودآگاه آفریده میشود، از نوع تخیل روزانه است. اگرچه فانتزی از محتوی رویاها به شکل یادآوری و خاطره ، به فراوانی استفاده میشود اما تخیل زبان گفتگو با خود در بیداری و خواب است . تخیل با خود به شکل مکالمه ما به شکل دیداری و یا ترکیبی از این دو است. فانتزی هم ترکیبی از تخیل مکالمهای و هم تخیل تصویری است.

تخیل چند ویژگیهای خاص دارد که عبارتند از: .1 نیروی خلاق و سازنده دارد. .2 آرام بخش و تنش زدا است. . 3 دارای نیروی عشق و زندگی است..4 نیروی عاطفی یا عاطفه زا و لذت بخش دارد..5 با تخیل میتوان از جبر زمان و مکان گریخت..6 نیروی کشف و اختراع دارد. . 7 تخیل، نیروی اندیشه و آرزوهای نیاکان ما را در قالبهای الگویی کهن در ما زنده میکند

قصههای جن و پری از قدیم در میان آدمیان رواج داشته است، اما دقیقاً نمیتوان دانست که این داستانهای تخیلی از چه زمانی آغاز شده است، آن زمان که انسانها به دور از هیاهوی زندگی ماشینی با صفا و صمیمیت در کنار یکدیگر زندگی میکردند و در تلخیها و شیرینیهای زندگی با هم شریک بودند و به دور از مزاحمت لامپهای خیره کننده در کنار چراغهای نفتی حلقهوار مینشستند، با گفتن قصههای خیالی که از درونشان سرچشمه میگرفت شب را به صبح میرساندند، افسانههایی که با کمی دقت و تأمل، هر یک بیانگر حوادث شاد و دردناک آن روزگار بود.

فانتزی زبان هنری است که تک تک اجزای آن در عالم واقعی وجود دارد، وقتی این اجزا در کنار یکدیگر قرار میگیرند ما را به دنیای فراتر و شگفت انگیزتر و لطیفتر وارد میکند، دنیایی که نه هست و نه میتواند باشد.» فانتزی روایتی از دنیای غیرممکنهاست برای نمایش و تبیین مفاهیم عالی بشر، به یک معنا، همه ادبیات داستانی نوعی فانتزی و تخیل است. فانتزی شکلی از اغراق موضوعی است، که به کمک داستان تصویر میشود -

بنمایه فانتزی نیز، مانند موضوع آنها نامحدود است و اغلب شامل مواردی چون:آدم کوتولهها، بچههای عجیب، فانتزی سازگار با نوع درونمایهی آن، جدی و یا طنزآمیز است. در فانتزی منطقی ویژه حاکم است، بنابراین هر فانتزی بر پایهی منطق ویژه ان نقد و ارزشیابی میشود -

.2 ربط و پیوند فانتزی و تخیل یکی از عوامل مهم در فانتزی تخیل است، زیرا جوهرهی اصلی فانتزی تخیل است، تخیل از مرزهای واقعیت فراتر میرود و یا این تخیل نتیجه ذهن آدمی است، زیرا او تنها موجودی است که دارای تخیل است. منشا تخیل عواطف، امیدها و ترسهای آدمی است. هستهی اصلی و مایهی تخیل تصویرهای ذهنی است که در ذهن نمایان میگردد تخیل در حوزهی خودآگاه، همان تخیل روزانه و آگاهانه است.

تخیل در حوزهی ناخودآگاه، همان تخیل شبانه و رویاهای ما است. از جهاتی دیگر» در کار آفرینش فانتزی، ثبت خود به خود تصویرهای ذهنی منجر به تخیل خلاق نمیشود. تخیل خلاق هنگامی شکل میگیرد که فعالیتی ذهنی در بازسازی، آفرینش، قرینهسازی، انتخاب، تغییر، دگر دیسی، حذف و جابهجایی این تصویرها در جهت هدفی از پیش تعیین شده انجام شود

.3 انواع فانتزی محمدی، حاجی نصراالله، ورزی فانتزی را بر اساس طرح، لحن، درونمایه، شخصیت و نقش شخصیتها در گروهها و به انواع مختلف تقسیم کردند:

.1,3 فانتزی جانوری: در این داستانها عموماً راوی نویسنده است. شخصیت اصلی در این آثار جانوران هستند که نویسنده، با مشاهده زندگی و نیازهای کودکان و بر اساس تخیل جان پندار کودک، به گسترش داستان می-پردازد.» در این آثار جنسیت نیز طرح نمیشود و به سادگی دختر و پسر کوچولو میتواند با شخصیت داستان یعنی خرگوش کوچولو خرس کوچولو، قورباغه کوچولو هم ذاتپنداری و احساس مشابه را تجربه کند -

.2,3 فانتزی با عناصر داستانهای کهن - جادویی - پریانی »: - فانتزی پریان، ریشه در افسانهها و داستانهای کهن دارد. در مجموعه مورد بررسی، راویان با استفاده از شخصیتها، کنشها و اشیای برگرفته از داستانهای کهن که با تخیل فردی راوی در هم آمیخته شده است، دنیای تخیلی داستان را طرح ریزی کرده اند - «همان: - 81 برای نمونه مجموعهی »جادوگران« با ترجمهی هاله خوانساری را میتوان نام برد .

.3,3 فانتزی اسباببازی : در اینگونه از داستانهای فانتزی اسباب بازیها به موجوداتی جاندار تبدیل میشوند و نقش اصلی را در داستان بر عهده دارند.» به عنوان نمونه از آدم برفی مهربان یاد کرد 

.4,3 فانتزی گیاهی : در این نوع فانتزی، شخصیت اصلی داستان گیاه است. »نمونه خوب این فانتزی درخت افرا« ترجمهی سید مهدی شجاعی است. در این داستان روایتگر آن، اول شخص یعنی درخت افرا شخصیت اصلی داستان است

.5,3 فانتزی حماسی یا اسطورهای: از حماسهها و اسطورههای موجود استفاده میکند یا با سبک و طریقهی نثر مشابهی آن، داستان جدیدی را تعریف میکند» از شناخته شدهترین نمونهی فانتزی حماسی میتوان داستانهای برادران شیردل را نام برد -

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید