بخشی از مقاله
چکیده :
با توجه به اینکه الگوی مصرف و مدیریت بهینه منابع و مصارف خانواده ها وگسترش فرهنگ استفاده درست و صحیح یکی از رسالتهای خطیر خانواده ها به شمار می رود ، و بر هر انسانی چه غنی و چه فقیر وظیفه است ، که در مصرف عواملی مثل مشروعیت ، اخلاق ، میزان در آمد ، مسئله عرف ، اقتصاد کشور ، تولید داخلی و محیط زندگی را در نظر بگیرد ، و در تهیه و مصرف بسیار مواد ، از عادت غلط و افراط در مصرف به دور باشد . و آن کس که در عین غنا یا فقر ، جنبه اقتصاد را رعایت کند ، در برابر دشواریهای زندگی آماده مقاومت و حل رفع آن خواهد بود .
مصرف زدگی اغنیا سبب محرومیت فقرا وحتی طبقه متوسط جامعه است . باید دانست که قناعت غنیمت است ، ومیانه روی نشانه بلوغ فکری است ، پس در مصرف در هر زمینه حد وسط واعتدال را در زندگی باید رعایت کرد ، تا در مواقع تنگنای و مصائب روزگار بتوان با آن دست وپنجه نرم کرد . هم چنین رعایت حد وسط و اعتدال در زندگی و مصرف ، زمینه را برای بهره مندی دیگران از نعمت های خداوند فراهم می نماید .
مقدمه :
عصر ما عصر بحران مصرف است و این مسئله ای است فراگیر که در همه جای جهان و حتی در مناطق فقیر نشین نیز بیش یا کم به چشم می خورد . چنان است که گویی مردم راه ورسم مصرف درست را فراموش کرده و به دام بی بندوباری در مصرف افتاده اند. توسعه جاده سازی ها و آسان شدن حمل ونقل وجابه جایی کالاها سبب آن شده است که مصرف ها صورت فصلی خود را از دست بدهند. مثال ساده آن موضوع میوه ها و غذاهای فصلی است که مرز آن ها گم شده است .
در روزگاران گذشته ، مرکبات ، صیفی ها ومیوه هایی چون گلابی و انگور ، در فصلی معین به بازار می آمدند و پس از پایان فصل ، آن میوه ها نیز تمام می شد و در بازارها دیگر به چشم نمی خوردند ، ولی امروزه وضعیت به این صورت نیست. میوه ها در همه فصول ودر همه مناطق به چشم می آیند. شما می توانید میوه پاییزی را در فصل بهار و تابستان ببینید و میوه گرمسیری را در هر فصل ، در مناطق سردسیر ، وبر عکس ملاحظه کنید.
نفس دیدن ها هوس بر انگیز است وسبب آن می شود که آدمی طالب و خواستار آن چیزی بشود که دیده است و اگر توانایی دست یابی به آن را نداشته باشد ، خودش را فقیر و محروم به حساب آورد و آه و ناله اش از این محرومیت به آسمان رود . هم چنین ، وضع کار و در آمد زمینه را برای خواهندگی و مصرف بیش تر فراهم کرده ، اکثر افراد در خانواده خود بیش از حد محصول یک درخت ، میوه مصرف می کنند و این امر خود موجب بحران در مصرف برای عده ای و احساس محرومیت برای عده ای دیگر می شود. این موضوع درباره همه مواد و پدیده ها ، حتی در امر مصرف انرژی ، آب ،مخصوصاً پوشاک ، اثاثیه و ابزار زندگی بسیار چشمگیر است
شناسایی نیازهای اساسی خانوارهای شهری و روستایی ، مزد و حقوق بگیر و مشاغل آزاد ، خانوارهای تازه بنیان گرفته و خانوارهای پر پیشینه تر و غیره با توجه به رشد جمعیت کنونی ، می تواند به طراحی الگوی کلی مصرف خانوار منجر شود . در راستای این الگو با توجه به آنچه که در داخل موجود است و امکان رشد درونزا - کنترل شده از داخل - دارد، تولید برای رفع نیازهای مزبور انجام گیرد .
نکته مهم آنکه آیا خانوارهای ایرانی تا بدان حد در مورد مصرف بخردانه از دید تأمین توسعه مستقل اقتصادی و نه مشابه وضع کنونی توسعه وابسته اقتصادی ، واکنش نشان خواهند داد؟ ویا اصولاً الگوی مصرف متناسب که از کار کارشناسان با نظر خواهی از همگان پدیدار می شود ، برای به عمل در آمدن کافیست و نیازی به مشارکت همگان ندارد؟
ضرورت اقتصاد درزندگی:
از نظر صاحبان اندیشه و خرد ، رعایت حد وسط و اعتدال در زندگی و مصرف ، ضروری است ، تا بدین ترتیب هم زمینه برای بهره مندی دیگران از پدیده ها و مواد مصرفی فراهم باشد و هم خلق و خوی افراط در مصرف از افراد دور شود . تهیه و مصرف بسیار مواد ، عادت غلط و ناصوابی در افراد پدید می آورد که سبب می شود در تنگناها و مصائب توان تحمل را از کف بدهند ودر برابر آن احساس محرومیت کنند.
هم چنین مصرف زدگی اغنیا سبب محرومیت فقرا و حتی طبقه متوسط جامعه است و شما امروزه مواد غذایی و مصرفی ویژه ای را می بینید که مخصوص طبقه مرفه است وافراد متوسط وفقیر هرگز آن ها را ندیده اند یا بدان ها دسترسی ندارند. این همه نگرانی ها درباره کمبود مواد غذایی ، که سبب توسعه برای کنترل جمعیت شده است ، اگر به واقع مورد بررسی قرار بگیرند ، به این نتیجه خواهیم رسید که علت عمده ، کمبود نیست ، بلکه شکمبارگی ، پر خوری و ریخت و پاش طبقه اغنیاست ؛ و این امر تا بدان حد است که باید گفت مازاد مواد غذایی در یک جشن یا در تالار پذیرایی یک هتل چند ستاره می تواند ده ها گرسنه را سیر کند اما به خاطر فرار از گدا پروری - ! - همه مازاد غذا را در چاه یا در ظروف زباله می ریزند.
اولیای اسلام ودست پروردگان آنان ، در جریان زندگی ، اصل واساس را بر اقتصاد قرار داده ، حد وسط را در زندگی رعایت می کردند این عمل را نوعی رفتار معنوی ودر ردیف عبادت می دانستند ، زیرا به فرموده قرآن کریم ، امت اسلام ، امت معتدل و میانه رو است - بقره ، . - 143 آن گاه که بحث مصرف به میان می آید معنی حد وسط بین اسراف واقتار را می دهد . هم چنین است در جایی که سخن از مشی ها به میان می آید مثل این آیه در قرآن : واقصدفی مشیک - لقمان ، - 19
در مشی خود میانه رو باشید . یا در آیه شریفه : و علی االله قصد السّبیل - نحل ، - 9 ، کلمه قصد به معنای متوسط ، راه راست ، میانه و متوسط آمده است . هم چنین ، در آیه : لو کان عرضاً قریباً وسفراً قاصداً - توبه ، - 42، سفراً قاصداً به معنی سفر متوسط - نه بسیار طولانی و نه بسیار کوتاه - است . بر این اساس ، انسان مقتصد آن کس است که میانه روست ، یا در راه راست است ودر کارش مستقیم است ، مثل آیه : و منهم امّه مقتصده - مائده ، . - 66
سخنان ائمه در درباره مصرف :
پیامبر - ص - فرمودند : ثلاث منجیات ... والقصد فی الغنا والفقر : سه چیز از عوامل نجات است ... یکی از آنها میانه روی در حال ثروت داری و فقر است . الاقتصاد فی النفقه نصف المعیشه : میانه روی در هزینه نیمی از زندگی است