بخشی از مقاله
چکیده
یکی از پدیده هایی که جامعه بشری در حال حاضر با آن مواجه است پدیده جهانی شدن می باشد، ابعاد و دامنه های این پدیده آنقدر وسیع و گسترده است که تمام شئون زندگی بشری را در عرصه های مختلف علم، تکنولوژی، فرهنگ، اجتماع، سیاست و اقتصاد تحت تاثیر خود قرار داده تا جایی که برخی از صاحب نظران آن را به عنوان بزرگترین و مهمترین رخداد تاریخ بشری یاد کرده اند. پدیده جهانی شدن به دنبال ایجاد جهانی یکدست با حاکمیت الگویی خاص در زمینه های مختلف اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی با محوریت تفکر لیبرال دموکراسی غرب است .در این راستا قدرتهای مسلط، برای ترویج و نهادینه کردن این پدیده، از ابزارهای تبلیغی مختلفی بهره میگیرند که از جمله مهمترین آنها فضای سایبر، فناوری اطلاعات و ارتباطات است.
در همین حال اسلام به عنوان یک هویت مستقل فرهنگی - تاریخی، جهانی شدن را چالشی مهم از جانب غرب برای خود می داند و درصدد است تا در مقابل تاثیرات آن مقاومت کرده و مانع از نفوذ آن بر جوامع خود شود. هدف این پژوهش، بررسی فرآیند جهانی شدن و چالش های آن در کشورهای اسلامی می باشد. رویکرد حاکم بر پژوهش توصیفی – تحلیلی است.
نتایج پژوهش مبین آن است که : ساختارهای خاص فرهنگی کشورهای اسلامی با توجه به شرایط برگرفته از قوانین اسلامی با جهانی شدن منافات داشته ودر دهه های اخیر با استفاده از اهرم فرهنگ و تهاجم فرهنگی سعی در رسوخ در فرهنگ و آئین اصیل اسلام کرده تا از این طریق تکیه گاه مستحکم مذهب را متزلزل و جهان اسلام را به چالش بکشانند. که برای برون رفت از پی آمدهای ناسازگار بر جوامع اسلامی، راهکارهایی پیشنهاد گردیده است.
-1 مقدمه
در یک تعریف ساده می توان جهانی شدن1 را حاصل گسترش روابط و تعاملات اقتصادی، سیاسی و فرهنگی میان دولتها و جوامع با یکدیگر دانست. [1 ] در واقع جهانی شدن، مرحله ای از تاریخ بشر است که در آن روابط اجتماعی و انسانی کیفیتی بدون مرز و بدون زمان به خود می گیرد؛ به گونه ای که زندگی انسان ها در سطح کره خاکی به مثابه مکانی واحد شکل گرفته و در نهایت با یک نوع نگرش و نگاه به زندگی انسجام می یابد
واژه جهانی شدن و جهانی سازی برای توصیف مرحله بین المللی شدن ارتباطات چه از طریق وسایل ارتباط جمعی و چه از طریق مبادله و انواع پیام ها به کار رفته است .پس جهانی شدن فرآیندی متنوع و قدرتمند است که در جنبه های فرهنگی، اقتصادی، نظامی، سیاسی، ورزشی و غیره جامعه جهانی، در حال به وقوع پیوستن است.
این اصطلاح، پس از دوران جنگ سرد در بین اندیش ههای ژئوپلیتیک جایگاه ویژه ای یافت و به صورت گفتمان مسلط در تبیین و تشریح تحولات و مناسبات جهانی تجلی پیدا کرد .ریشه های روند جهانی شدن را باید در وضعیت نوین اقتصادی ناشی از صلح پس از سال 1945 ، فتح بازارهای بین المللی توسط آلمان و ژاپن از فردای جنگ جهانی دوم، ظهور قدرت ژئواستراتژیک شوروی و نیز سلطه ایالات متحده آمریکا بر جهان جستجو کرد .جهانی شدن نظام اقتصادی بازار آزاد که از دهه 1980 آغاز شد، با فروپاشی شوروی و سقوط نظام جهانی دوقطبی در دهه 90 به اوج خود رسید .
این حرکت در سایه ایجاد جهانی واحد و یا یک GLOBE در ساختار نظام سلسله مراتب جهان و از سوی ایالات متحده رهبری می شود. توسعه تجارت و اقتصاد، رقابت های جهانی را از بعد ایدئولوژیک خارج و به آن جنبه ای ژئواکونومیک بخشید .رقابت های اقتصادی و جهانی شدن اقتصاد، اثرگذار یهای فرهنگی، سیاسی و اجتماعی نیز در سطح جوامع جهان در پی داشت که ابعاد جهانی شدن را به شکل پیچیده ای مطرح کرد .بدون شک ابزار اصلی این تاثیرگذاری ها، استفاده از فضای مجازی یا فضای سایبر است
فضایی که از دهه 90 میلادی، همزمان با آغاز جهانی شدن، وارد زندگی بشر شد .فضای سایبر با در اختیار نهادن امکانات ارتباطی پر سرعت، مرزهای جغرافیایی را در نوردیده و به انتقال آزاد اطلاعات و سهولت دسترسی به آنها از سوی بشر کمک کرد .تاثیر گذاری این روند بر جوامع بشری به حدی گسترده است که امروز، از کم رنگ شدن مرزهای جغرافیایی، تغییر فرهنگ ها و آداب و رسوم در نقاط مختلف جهان، سخن به میان می آید که واکنش منفی جوامع فرهنگی در کشورهای با ساختار ایدئولوژیک برای مقابله با این پدیده نوظهور و تاثیرگذار را برانگیخته است.
جهان اسلام1 به عنوان یک هویت مستقل فرهنگی – تاریخی، جهانی شدن اقتصادی را پذیرفته است اما در مقابل تاثیر این پدیده بر فرهنگ و به تبع آن، سیاست و اجتماع خود مقاومت می کند و آن را چالشی از جانب غرب برای خود می داند .هرچند که عده ای معتقدند جهانی شدن، فرآیندی طبیعی و اجتناب ناپذیر در زندگی بشر امروز است و مقاومت در مقابل آن، بی فایده است
-2 روش پژوهش
این مقاله با روش تحلیلی – توصیفی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسنادی معتبر، در صدد بررسی و تبیین فرآیند جهانی شدن، ابعاد گوناگون جهانی شدن و چالش های آن بر کشورهای جهان اسلام می باشد.
-3 مبانی نظری پژوهش
جهانی شدن هم اکنون به چالشی ترین بحث در میان علوم و بخصوص علوم انسانی تبدیل شده است. ریشه های روند جهانی شدن را می توان تا وضعیت نوین اقتصادی ناشی از صلح پس از 1945 م و سلطه نسبی آمریکا ردیابی کرد. از آن هنگام که آلمان و ژاپن فتح بازارهای بین المللی را در فردای جنگ جهانی دوم آغاز کردند و از هنگامی که شوروی پیشین اندکی پس از پایان جنگ توانست بر فراز موانع جغرافیایی پلی استراتژیک بسته و حضور نظامی قدرتمندی در اقیانو سهای پهناور گیتی پیدا کند و تئوری سرزمین های قلبی و سرزمین های پیرامونی سرهالفورد مکیندر کارایی خود را از دست دهد از همین دوران بود که سرزمین گرایی و توجه به گسترش فضایی کشور و قدر ت ها، جای خود را به اقتصاد داده و ژئواکونومیک نقش خود را در سیاست های جهانی آغاز و جهانی شدن نظام اقتصادی بازار آزاد از سال 1980 خودنمایی کرد
با فروپاشی شوروی سابق در دهه 1990 م و پایان گرفتن بازی های قدرتی میان دو قطب ایدئولوژیک، جهانی شدن به عنوان الگوی جدید ژئوپلیتیکی با کارکردهای اقتصادی اوج گرفت و به گفتمان غالب جهانی تبدیل شد .البته این فرآیند صرفا در بعد اقتصادی محدود نشده و تمام ابعاد سیاسی، فرهنگی، اجتماعی ارتباطی، اطلاعاتی و نهایتا ژئوپلیتیک را نیز در بر می گیرد که قدرتمندان با کنترل اقتصاد جهانی، بر سیاست ها و نهایتا کشورها، مناطق و جهان کروی - - GLOBE مسلط خواهند شد
اکنون اتفاق نظر جامعی در مورد تعریف دقیق جهانی شدن و تاثیر آن بر زندگی و رفتار ما در بین دانشمندان حاصل نشده است .برخی از دانشمندان کوشیده اند جهانی شدن را به عنوان مفهومی اقتصادی تعریف کنند .در حالی که جمعی دیگر به تبیین این مفهوم در چارچوب کل تحولات فرهنگی، سیاسی، اقتصادی و زیست محیطی پرداخته اند.
- مفهوم جهانی شدن در فرهنگ علوم اجتماعی نلسون چنین تعریف شده است :روند جهانی شدن عبارت از روند گسترده بین المللی شدن ارتباطات و سازمان اقتصادی و تجاری است.
- آنتونی گیدنز در ساده ترین تعریف، جهانی شدن را همبستگی می داند . یعنی زندگی کردن در دنیای جهانی تر، زندگی در دنیای به هم وابسته تر که در آن رخدادهای یک سوی جهان مستقیما بر وقایع سوی دیگر آن تاثیر م یگذارد.
- حافظ نیا جهانی شدن را انتشار کروی پدیده ها می داند. وی با نگرشی ژئوپلیتیکی به موضوع، جهانی شدن را توسعه حوزه نفوذ یک یا چند پدیده در مقیاس کروی توسط دولت یا اشخاص حقیقی و حقوقی دارنده آن تعریف می کند.
- رابرتسون نیز جهانی شدن و سیاره ای شدن جهان را مفهومی می داند که به تراکم جهان، تشدید آگاهی درباره جهان به مثابه یک کل، وابستگی متقابل در قلمرو جهان و هم آگاهی از یکپارچگی جهانی در قرن بیستم اشاره دارد. در واقع نگرش به جهان، به مثابه یک کل و وابستگی متقابل.
مک گرو جهانی شدن را برقراری روابط متنوع و متقابل بین دولتها و جوامع که به ایجاد نظام جهانی کنونی انجامیده است و فرآیندی که از طریق آن حوادث تصمیمات و فعالیتها در یک بخش از جهان می تواند پیامدهای مهمی برای سایر افراد و جوامع در بخشهای دیگر کره زمین داشته باشد می داند . وی معتقد است جهانی شدن در تمامی حوزه های زندگی مدرن در ابعاد مختلف ظهور و بروز دارد و از این رو جهانی شدن یک فرآیند چند بعدی است
جهانی شدن افزایش ارتباطات متقابل و تعاملات جهانی است که در آن دولتها و جوامع مختلف به سمت ایجاد نظام نوین جهانی در حرکتند به گونه ای که تمایز بین آنچه جنبه داخلی دارد و آنچه که خارجی است را بطور روزافزونی محو و کمرنگ می کند. جهانی شدن پدیده ای غربی برای جهان اسلام است، یعنی پرسشی غربی است که در برابر جهان اسلام گذاشته شده است