بخشی از مقاله
چکیده:
تحول سازمانی نوعی استراتژی بهسازی سازمان است که در اواخر دهه 1950 و اوایل دهه 196 مطرح شد. اساس آن بر بینش ها و آگاهی های حاصله از پویایی های گروهی و نظریه و عملی مرتبط با تغییر برنامه ریزی شده، استوار است. حوزه تحول سازمان در راه تکامی خود به چارچوبی منسجم از نظریه ها و کاربردها رسیده است که می تواند بسیاری از مسائل مهم انسانی موجود در سازمان را حل و فصل کند.
تحول سازمانی از سازمان ها و همچنین افرادی که درون سازمان ها هستند و چگونگی کارکرد آنها بحث می کند. همین طور در زمینه تغییرات برنامه ریزی شده ای که منجر به ترغیب افراد، گروه ها و سازمان ها به کارکرد بهتر می شود، سخن به میان می آورد.
مقدمه
پیروزی هر جامعه چه در سطح ملی و چه در سطح جهانی به ویژه امروزه که فعالیت جامعه ها به شکل روزمره زیر تاثیر رویدادهای شتابنده و متحول جهانی است، در گرو فعالیت و کارآمدی مدیران و تصمیم گیران آن در تمامی سطح ها است. امروزه مقوله مدیریت و اداره سازمان ها، بخش ها و حتی یکان های کوچک درون سازمانی مقوله ایی بسیار پیچیده و دشوار شده است. عامل های تولید از هر نوع که باشند مانند تکنولوژی ، منابع ، ابزار، تجهیزات ، سرمایه و تسهیلات همگی یا در حال تغییر و تحول دائمی هستند و یا زیر تاثیر تحول های پیش بینی نشده محیط های پویای خود قرار دارند.
افزون بر آن، تغییرهای شگرفی که در سرشت و ترکیب برجسته ترین عامل سازمانی یعنی »عامل انسانی « به وجود آمده و هنوز هم در حال به وجود آمدن است، صحنه را برای بزرگترین زورآزمائی دانشی، بینشی و مهارتی مدیران آماده ساخته است.
در زمان حاضر اساس کار مدیران نه بر تاکیدهای متداول مدیریت - که در سال های گذشته نزدیک و دور بر پایه یک سلسله وظیفه های کلیشه ای استوار بود - که بر محوری دگرگونه که همانا »مدیریت تحول« است دور می زند. این، به کلام ساده بدین معنی است که مدیریت هر سازمان چگونه می تواند کشتی سازمانی را در آبهای متلاتم و موج هایی غیر دوستانه به سمت هدف هایی پذیرا هدایت کند و به شکل مداوم در گسترش و تقویت ظرفیت های سازمان در رویارویی با جریانهای پیش بینی نشده کارساز باشد.
روشن است که دست یابی به چنین آرمانی جز با همیاری و همدلی تمامی دست اندرکاران هر یکان سازمانی و بهره گیری بهینه از تمامی امکانات و ظرفیت های موجود و قابل گسترش سازمان امکان پذیر نخواهد بود.
برخی از تعاریف اولیه از تحول سازمان
تحول سازمان، فعالیت یا تلاشی است - 1 - برنامه ریزی شده - 2 - در سراسر سازمان - 3 - که به وسیله مدیریت عالی سازمان اداره شده و - 4 - اثر بخشی و سلامتی سازمان را از طریق - 5 - برنامه های تغییر برنامههای ریزی شده در فرایندهای سازمان، با استفاده از علوم رفتاری افزایش می دهد .
تحول سازمان پاسخی برای تغییر و نوعی استراتژی پیچیده آموزشی برای تغییر باورها، نگرش ها، ارزش ها و ساختار سازمان به شمار می رود، به طوری که این عوامل بتوانند خود را با فناوری ها، بازارها و چالش های جدید و همین طور با سرعت تغییر در شرایط و محیط، بهتر تطبیق دهند .
تحول سازمان می تواند به عنوان فعالیتی برنامه ریزی شده و پایدار برای به کارگیری علوم رفتاری به منظور بهبود سیستم، با استفاده از روش های تحلیلی و پژوهشی به کمک خود افراد ، تعریف شود .
تحول سازمان عبارت است از یک فرایند برنامه ریزی شده، شامل تغییر فرهنگ سازمانی به سوی فرهنگی که در آن فرآیندهای گروهی و جمعی نهادینه شده اند. - الوانی، دانایی فرد، 1394 ، - 22 اهداف تحول سازمان عبارتند از: - 1 - افزایش سازگاری بین ساختار، فرایندها، استراتژی، افراد و فرهنگ سازمان، - 2 - ایجاد و توسعه راه حل های نو و خلاقانه در سازمان - 3 - و توسعه توانایی نوسازی خویشتن در سازمان.
تحول سازمان فرایندی است سازمانی برای درک و تحول همه فرایندهای اصلی سازمان که ممکن است برای انجامیک وظیفه یا تحقق اهدافی ایجاد شود.
به عبارت دیگر تحول سازمان فرایندی است برای بهبود فرایندها و این هدفی است که اساساً تحول سازمان به قدمتی 35 ساله به دنبال آن بوده است. تحول سازمان، مجموعه ای از نظریه ها، ارزش ها، استراتژی ها و فنون مبتنی بر علوم رفتاری است که در فرایند تغییر برنامه ریزی شده محیط کاری سازمانی - به منظور افزایش بهبود عملکرد فردی و سازمانی، از طریق تغییر رفتار اعضای سازمان در شغلشان - به کار گرفته می شود.
رهبران کارآفرین
محیط پویای امروز خواهان سازمان ها و مدیرانی است که برای موفقیت طی زمان به طور مستمر خود را تطبیق داده، نوتران گردانند. کارکنان و سازمان ها هم به طور متناوب باید تغییر کرده و به گامهایشان سرعت بخشند. بخصوص موفقیت در محیط های کسب و کار به شدت رقابتی، به کارآفرینی وابسته است. این واژه جهت توصیف تفکر فراگیر و رفتار خطر پذیر بکار می رود، که نتیجه اش خلق فرصت های نوین برای افراد و سازمان هاست. کارآفرینی رفتاری پویا، خطرپذیر، خلاق و رشد ... محور است.
ویژگی های رهبران کارآفرین
کارآفرین فردی است که در کشار فرصت هاست، در موقعیت هایی که دیگران حتی از تشخیص آن عاجزند و گاهی ممکن است فرصت ها را به جای تهدیدها و مشکلات بیانگارند.
ویژگی های کارآفرینان می تواند اینگونه فرصت شود:
ویژگی های کارآفرینان
کارآفرین فردی است که در شکار فرصت هاست، در موعیت هایی که دیگران حتی از تشخیص آن عاجزند و گاهی ممکن است فرصت ها را به جای تهدیدها و مشکلات بیانگارند.
ویژگی های کارآفرینان می تواند اینگونه فهرست شود:
-مرکز کنترل داخلی: کارآفرینان اعتقاد دارند که بر سرنوشت خویش حاکم اند.
-پرانرژی : کارآفرینان مصر، سختکوش، و یا جد و جهد و مشتاق کوشش در کارهای چالشی هستند.
-نیاز به پیشرفت زیاد: آن ها در تحقیق اهداف چالشی خود - انگیخته اند.
-تحمل ابهام: کارآفرینان قادر به تحمل موقعیت هایی هستند که از درجه های بسیار بالایی عدم قطعیت برخوردارند.
-اعتماد به نفس: کارآفرینان خود باورند، مشتاق تصمیم گیری و به شدت به لیاقت خود می بالند.
-عمل گرایی: کارآفرینان خواهان سریع انجام امور هستند و نمی خواهند وقت ارزشمند را هدر دهند .
مثال هایی برجسته کارآفرینی: »بادی شاپ آنیتا رودیک«، »مایکروسافت بیل گیتس«، »وال مارت سام والتون« می باشند. اما کارآفرینان در مقیاس کوچکتر عمل می کنند. آنهایی که خطر خرید امتیاز یک شعبه »مک دونالد«، یا ساندویچ فروشی داخل مترو و یا باز کردن یک باب مغازه خرده فورشی کوچک را پذیرا می شوند یا حرفه هایی که به صورت انفرادی یا خود - مدیریتی اداره می شود، اینها هم کارآفرین هستند. به طور کلی هر کس که مسئولیت معرفی یک کالای جدید را می پذیرد یا در یک سازمان تغییر در عملیات راهوار آن ایجاد می کند یک کارآفرین است.
تغییرات سریع و تدریجی
تغییراتی که در محیط رخ می دهد به دو گونه است یا به سرعت روی می دهد یا اینکه حالت تدریجی دارد. تغییرات تدریجی نشان دهنده یک رشته پیشرفت های مستمر است که همواره تعادل کلی سازمان حفظ می گردد و اغلب یک بخش سازمان تغییر می کند؛ بر عکس، در تغییرات سریع، در سازمان چارچوب مرجع می شکند، اغلب در سازمان تعادل دید به وجود می آید، زیرا کل سازمان متحول می شود.
برای مثال، هنگامی که سازمان دست به کار نوعی تغییر تدریجی می شود، برای تامین نیازهای نیروی انسانی خود، در کوتاه مدت، یک سیستم پرداخت پاداش جدید به اجرا در می آید، در حالی که اگر سازمان دست به کار ایجاد تغییرات سریع گردد ظرف یک سال - و نه چهار سال - محصولات جدیدی عرضه خواهد کرد و در همان مدت مجددا سازمان به حالت تعادل در می آید، یعنی تعادل جدیدی بر سازمان حاکم می شود.
در بیشتر موارد، تغییرات تدریجی در ساختار پا بر جای سازمان و فرایندهای مدیریت رخ می دهد، ولی در مواردی هم شامل کاربرد تکنولوژی نوین می گردد - مثل سیستم مکانیزه منجسم که کارها به وسیله کامپیوتر انجام می شود - یا نوع محصول بهبود می یابد.