بخشی از مقاله
چکیده
تحقیق حاضر به بررسی پدیده فرزند کشی در شاهنامه فردوسی با تأکید بر رستم و سهراب و نمونه های مشابه آن در ادبیات جهان میپردازد و آن ها را از جهات گوناگون مقایسه میکند. در اساطیر و آثار ادبی جهان به نمونه های مشابهی از نبرد بین پدر و پسر برمی خوریم که ازنظر ساختار کلی بسیار به هم نزدیک هستند. در این پژوهش به بررسی چند نمونه از تقابل و رویارویی پدر و پسر در اساطیر ایران و جهان و تفاوت ها و شباهت های موجود میان آن ها با نبرد رستم و سهراب در شاهنامه فردوسی می پردازیم.
ازجمله این داستان ها، داستان کوهولین و کنلای در افسانه ایرلند، هیلده براند و هادو براند آلمانی، ایلیا مورمیث و شاهین روسی، نبرد میان لیجینگ و پسرش لینو در افسانه چین هستند که مشابهت زیادی با داستان رستم و سهراب دارند. روش تحقیق در پژوهش حاضر توصیفی و تحلیلی ساده بوده و به روش کتابخانه ای و فیش برداری انجام گرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که خاستگاه نبرد پدر و پسر در ادبیات جهان یکی بوده، ملت ها و اقوام مختلف بنا بر مقتضای زمان، آن را برای خود و به زبان خود در ادبیات مختلف بازسازی کرده اند. عامل دیگر نبرد پدر و پسر در ادبیات جهان وجود فاصله مکانی و زمانی میان زندگی پدر و محل پرورش پسر و در کل عدم آشنایی بین آنان است.
-1 مقدمه
موضوع نبرد بین پدر و پسر و یا پیکار بین دو آشنای غریب بر اهل ادب و تاریخ ناآشنا نیست و در ادبیات بسیاری از ملل همچون ایرانیان، یونانی ها، اسلاوها،کِلتها، ژرمن ها، چینی ها، ساکنان جنوب دریای پاسیفیک و سرخپوستان آمریکای جنوبی به چشم می خورد. طغیان پسر علیه پدر و یا از پای درآوردن یکی از آن ها به دست دیگری به هیچ عنوان امری طبیعی و یا مطابق با نهاد و سرشت انسانی نیست
تقریباً در فرهنگ تمامی اقوام و ملل نامبرده پدر از جایگاهی والا برخوردار است و دلسوزی و عشق پدرانه و اطاعت و حس وظیفه شناسی متقابل از جانب فرزند است که امری طبیعی و پسندیده به شمار می آید. نبرد پدر و پسر که از مضامین مهیج اقوام آریایی است و پیش از هر چیز به شکل نزاع بر سر حکومت، جانشینی و یا حفظ شرافت رخ مینماید، ریشه در ادبیات باستان دارد و تحت تأثیر عوامل محیطی خویشتن داری طرفین و قوانین اخلاقی حاکم بر جامعه به گونههای متفاوت رخ می نماید. نزاع بین دو هم خون که پیامدهای آن خشم پدر بر فرزند و یا تمرد و عصیان پسر در برابر پدر خواهد بود. ازجمله عوامل بروز چنین تنش هایی علاوه بر موارد فوق ظهور عقاید و افکار جدید و پایبندی هر یک از طرفین به قوانین و سنن کهن است کهبعضاً بر پیوندهای خانوادگی ارجح شناخته میشوند.
داستان رستم و سهراب از شورانگیزترین قسمت های شاهنامه به شمار می رود و »سخنگوی پیشینه« در آن با نهایت قدرت و مهارت، مواد و عناصر حماسی و تمثیلی را به هم درآمیخته است. زبونی و درماندگی انسان در مقابل تقدیر و سرنوشت که در این داستان به صورت جنگی بین پسر و پدر تمثیل شده است، در ادبیات بیشتر قتل ها به همین صورت یا چیزی بدان است اما هیچ داستانی این مایه شورانگیزی و دلربایی ندارد
در داستان شورانگیز رستم و سهراب که در آن رستم نمونه والای انسانی در کنار همه اسباب و عوامل روشنگری فرزند خود سهراب را در سایه روشن آگاهی به قتل می رساند و چون به عقب می نگرد ملاحظه می کند که اسباب پرهیز از این فاجعه به تمام و کمال فراهم بوده است و جا دارد که خود را نکوهش کند. این داستان نمونه بارزی از بی اعتباری و شومی سرنوشت جوان و نوخاسته دلیری باآن همه آراستگی بیهوده و ناشناس به دست پدرش کشته می شود و این پدر پهلوان نخستین بار در زندگی اش به نابکاری و نیرنگ آلوده می گردد باآنکه جوان جان او را بخشیده است، اما چون بر او دست می یابد او را لحظه ای امان نمی دهد.
در این ماجرا همه بازیگران تقدیر از جانب ایران و توران دانسته و ندانسته دست به دست هم می دهند تا این فاجعه را به وجود آورند. داستان نبرد تن به تن میان دو جنگجوی نیرومند ازقضا پدر و پسر هستند ولی هیچ یک، از این خویشاوندی که با حریف دارد آگاه نیست و بالاخره کشته شدن پسر به دست پدر و آگاهی یافتن پدر از راز پسر خویش، پس از آن که پسر زخم مهلک برداشته است در میان افسانه های باستان دیده می شود.
در اکثر این داستان ها پهلوانی با زنی آشنا می شود و شبی، ماهی، زمستانی و حتی گاه چند سالی را با او به سر می برد و از او صاحب فرزند می شود. در تمام موارد این آشنایی دور از شهر و دیار پهلوان صورت می گیرد و به همین دلیل روز بعد و یا بهار بعد، ناگهان پهلوان قصد عزیمت به شهر و دیار خود می کند؛ اما قبل از حرکت، انگشتر یا بازوبند، یا شمشیری به زن می دهد که آن را به عنوان نشانی با فرزندشان همراه کند. ازقضا زن، پسری به دنیا می آورد. پسر وقتی به سن رشد رسید درمی یابد که وی با سایر همسالان خود تفاوت دارد. زیرا آنان پدر دارند و او ندارد.
گاهی نیز همسالان او را حرام زاده و بی پدر می خوانند و این در حالی است که اومعمولاً از همسالان خود رشیدتر و قوی تر است. به هرحال پسر به سوی مادر می شتابد و پس از آن که از احوال پدر باخبر شد، همراه با آن شیء نشانی به جستجوی پدر برمی آید. پدر و پسر در نبردی رودرروی یکدیگر قرار می گیرند و این در حالی است که هیچ یک نام دیگری را نمی داند و این البته لازمه رودررویی است. در بعضی از داستان ها، این ناآگاهی از نام دیگری با توجیهاتی مانند عدم تمایل به گفتن نام یا مرسوم نبودن آن، سوءنیت دیگران در کتمان نام آنها و یا بحران جنگ، همراه شده است.
هدف اصلی این تحقیق، بررسی علت و خاستگاه داستان نبرد پدر و پسر در ادبیات حماسی و اسطوره های ملت های مختلف است. به نظر نگارندگان، نبرد پدر و پسر ریشه در ادبیات حماسی ایران داشته و دیگر ملت ها آن را برای خود الگوبرداری کرده و نام قهرمانان خود را به جای قهرمانان داستان ایرانی جایگزین نموده اند. تحقیق حاضر با مقایسه و تحلیل مورد به مورد این داستان ها سعی نموده با شواهد متقن این موضوع را به اثبات برساند و علت وقوع آن ها را نیز از جهاتی مشابه یکدیگر به حساب آورد. هدف فرعی این تحقیق نیز بیان رابطه تنگاتنگ میان مللی است که ازلحاظ نژادی یا مکانی به یکدیگر نزدیک بودهاند و به نحوی از یکدیگر تأثیر پذیرفتهاند.
داستان رستم و سهراب یکی از مشهورترین و هیجان انگیزترین حوادث شاهنامه و از جالب ترین و تکان دهنده ترین داستان های اساطیری جهان است ازاین رو از همان روزهای نخست در اواخر سده هیجدهم، که شاهنامه به زبان های اروپایی ترجمه شد1 و محققان و نقادان ادبی و هنری اروپا به ارزش و اعتبار این حماسه بزرگ آگاهی یافتند داستان رستم و سهراب بیش از بقیه داستانهای شاهنامه نظر ایشان را گرفت و عده زیادی از گویندگان و سخن پردازان اروپایی و آمریکایی مضمون این داستان را گرفتند و به سبک و سیاقی مطلوب به زبان خود به نظم کشیدند.
ظاهراً نخستین کسی که رستم و سهراب را به صورت داستانی مستقل ترجمه و منتشر کرد ه فردریک روکرت2 شاعر و ایران شناس آلمانی بوده است. روکرت در سال 1838 این داستان را به شیوه ای نغز و دلپسند در آلمان منتشر ساخت و وسیله معرفی آن در اروپای مرکزی گردید. پس از روکرت، شاعر و محقق انگلیسی، ماثیو آرنولد - 1822-1888 - 3 از این داستان منظومه ای ساخت که بیشتر صورت اقتباس دارد و در سال 1853 آن را در لندن منتشر کرد. کمی بعد شاعر و خاورشناس روسی، واسیلی آندری یویچ ژوکوفسکی - 1783-1852 - 4 این داستان را به زبان روسی به نظم درآورد و منتشر ساخت
تحقیقات زیادی درزمینه داستان رستم و سهراب و همچنین داستان های نظیر آن در دیگر کشورها صورت گرفته است ازجمله: سلامی و پنجه شاهی - 1390 - ، بررسی تطبیقی نبرد پدر و پسر در دو افسانه ایرانی رستم و سهراب ژرمنی هیلدبراند و هادوبراند. پرداخته است -2 مورای آنتونی پاتر - 1980 - ، در کتاب رستم و سهراب، داستان نبرد بین رستم و سهراب و موارد همانند آن را در 80 کشور را مورد بررسی قرار داده است. بااین-وجود نگارندگان درصددند تا پنج روایت را که بیشترین مشابهت را با داستان رستم و سهراب دارد را موردبررسی و واکاوی قرار دهند.