بخشی از مقاله

چکیده

مکران سرزمینی ساحلی در جنوب خاوری ایران و جنوب باختری پاکستان است که در طول خلیج عمان از رأس الکوه در باختر جاسک تا لاس بلا در جنوب خاوری ایالات بلوچستان پاکستان گسترده است. سواحل مکران بدلیل ارتباط با تنگه هرمز، خلیج فارس و اقیانوس هند نقش مهمی در ارتقای قدرت جمهوری اسلامی ایران در منطقه و فرامنطقه و بین المللی ایفا می کنند.

سواحل مکران - دریای مکران - - دریای عمان - ادامه ی اقیانوس هند می باشد. از لحاظ موقعیت ژئواستراتژیکی عوامل جغرافیایی - دریای عمان و ساحل مناسب و شکل و... - و نیز دارا بودن عمق استراتژیکی خاص توان دفاعی- امنیتی، جمهوری اسلامی ایران را در سطح بین الملل تضمین می کند. همچنین از لحاظ موقعیت ژئوپلتیکی و ژئواکونومیکی ویژه ای که این سواحل در اختیار ایران گذاشتند - تأسیس بنادر و مناطق آزاد تجاری و... - توان سیاسی و اقتصادی ایران را تضمین می کند.

موقعیت جغرافیایی یک کشور می تواند بر قدرت ملی و رفتارهای سیاسی آن کشور تأثیرات متفاوتی داشته باشد. درک موقعیت جغرافیایی نواحی مختلف هر کشور نیز می تواند تأثیرات مستقیمی بر منافع آن کشور داشته باشد. سواحل جنوب ایران با دارا بودن ظرفیت های ژئوپلیتیک فوق العاده اقتصادی، امنیتی، دسترسی ارتباطات منطقه ای و بین المللی واجد کارکردهای تولید کننده قدرت در کشور است که تا کنون مورد غفلت واقع شده و با وجود دارا بودن پتانسیل های فوق الذکر که دیگر مناطق ایران فاقد چنین پتانسیلهایی هستند، یکی از عقب مانده ترین مناطق کشور به لحاظ اقتصادی، اجتماعی و محیطی محسوب می گردد. مقاله ی پیش رو با ماهیتی توصیفی- تحلیلی و به شیوه کتابخانه ای به بررسی ناحیه مکران و ظرفیت های ژئوپلیتیکی این منطقه می پردازد.

-1 مقدمه

عوامل جغرافیایی - وسعت، شکل، وضع طبیعی، مرزها و وضعیت اقلیمی - مهم ترین عواملیاند که باید در ارزیابی قدرت کشورها مورد توجه قرار بگیرند

سواحل مکران، از این موقعیت ها و ویژگی های استراتژیک برخوردار است. مثلاً، شکل بیشتر سواحل مکران به نحوی است که برای ایجاد بنادر و پایگاه های نظامی ساحلی مناسب می باشند. سواحل مکران با ویژگی های ژئوپلتیکی و امنیتی خود و امکان دسترسی های منطقه ای و بین المللی می تواند جایگاه ایران را در مقیاس جهانی ارتقا دهد

سواحل و آب های شرق ایران دارای عمق استراتژیک خاصی است که توان بالایی را برای ایران در مقابله با چالش های دفاعی- امنیتی منطقه تضمین می کند. اگرچه تفکر راهبردی دفاعی ایران در جنوب، بر خلیج فارس متمرکز است، چنانچه صفحه ی عملیاتی ایران قبل از ورود به خلیج فارس، از دریای عمان طراحی شود، توان استراتژیک مضاعفی در اختیار ایران قرار می گیرد. استراتژی دریایی، نقش عمده ای در توسعه ی فرا- منطقه ای کشور بازی می کند. برطبق نظریه ی آلفرد ماهان، از پدران علم استراتژی، نظارت بر دریاها، اولین گام در راه کسب قدرت برتر جهانی است. به نظر وی در نزاع بین قدرت ها، نیروهایی که در موقعیت برتر دریایی قرار دارند، امکانات بیشتری برای در دست گرفتن ابتکار عمل نظامی برخوردارند

جنوب شرق ایران با دارا بودن ظرفیت های ژئوپلیتیک فوق العاده ی اقتصادی، امنیتی، دسترسی، ارتباطات منطقه ای و بین المللی واجد کارکردهای تولید کننده ی قدرت در کشور است که تاکنون مورد غفلت واقع شده و با وجود دارا بودن پتانسیل های فوقالذکر که دیگر مناطق ایران فاقد چنین پتانسیل هایی هستند، یکی از عقب مانده ترین مناطق کشور به لحاظ اقتصادی، اجتماعی و محیطی محسوب می گردد. توسعه ی آینده کشور با توجه به موقعیت جغرافیایی و ساحلی دریای عمان وابسته به طراحی سیاست های کارآمد و استفاده ی بهینه از کارکردهای این منطقه از کشور می باشد 

واقع شدن جنوب شرق ایران در دسترسی به راه های آبی و مسیرهای بزرگ ترانزیت کالا به اروپا، کشورهای مدیترانه و هندوستان، پتانسیل های بازرگانی را برای فعال شدن بخش اقتصادی در این منطقه فراهم آورده است که با وجود سازمان های منطقه ای همچون »اکو« و »آ سه آن« چشم انداز بازرگانی روشنی می توان برای آینده بازرگانی این منطقه انتظار داشت

مقاله ی پیش رو از حیث ماهیت توصیفی - تحلیلی می باشد. اطلاعات به شیوه ی کتابخانه ای بدست آمده و به بررسی ناحیه مکران و ظرفیت های ژئوپلیتیکی این منطقه می پردازد.

-2 مبانی نظری

-1 -2 ژئواکونومیک

در این دیدگاه، ژئواکونومیک جایگزین ژئوپلتیک شده است و از نقش قدرت نظامی کاسته می گردد. در این دیدگاه سه بلوک اقتصادی رقیب یعنی بلوک پاسفیک به رهبری ژاپن و شامل کره، جنوب شرقی آسیا و احتمالاً چین، بلوک نیمکره غربی بر محور نفتا و بصورت بالقوه امریکای لاتین و بلوک اروپایی بر محوریت اروپا تبدیل خواهد شد و خاورمیانه به عنوان کلنی نوین تأمین کننده منابع نفت عمل خواهد کرد و درمعرض رقابت هر سه بلوک قرار می گیرد

ژئواکونومی در واقع، اقتصاد و رابطه بین جغرافیا و قدرت اقتصادی کشورها را مورد مطالعه قرار می دهد. زمانی که بخشی یا تمام قابلیت اقتصادی کشورها در گرو مسائل جغرافیایی باشد، اقتصاد جغرافیایی یا ژئواکونومی شکل می گیرد. البته، ژئواکونومی را مانند دیگر زیرمجموعه های ژئوپلیتیک - ژئواستراتژی و هیدروپلیتیک - نمی توان بحث جداگانه ای از مبحث مادر دانست. چرا که هر یک از این مباحث قرائت ویژه خود را از ژئوپلیتیک ارائه می دهد؛ یعنی آنجا که اقتصاد انگیزه ی رقابت های قدرتی است، ژئوپلیتیک قرائتی اقتصادی از شرایط موجود ارائه می دهد و جنبه ژئواکونومیک به خود می گیرد. بنابراین ژئواکونومی، اثرگذاری عوامل یا زیر بناهای اقتصادی در محیط کشوری، منطقه ای یا جهانی در تصمیم گیری های سیاسی و رقابت های قدرتی و اثرگذاری این عوامل در ساختار شکل گیرند، ژئوپلیتیک منطقه ای یا جهانی را مورد مطالعه قرار می دهد

در تعریفی دیگر از ژئواکونومیک باید گفت: ژئواکونومی یعنی زمینه های اقتصاد پایه، یعنی سرزمین هایی که در اقتصاد جهانی نقش دارند

-2 -2 ژئواستراتژیک

آندره لوئیس در تعریف ژئواستراتژی می گوید: ژئواستراتژی یک روش اقدام سیاسی در فضایی جغرافیایی است - LOUIS .1992: P:44 - ژئواستراتژیک به بررسی روابط فیمابین استراتژی و عناصر جغرافیایی می پردازد. عناصر ثابت ژئوپلیتیک - عناصر جغرافیای طبیعی - شالوده ژئواستراتژیک را تشکیل می دهد چرا که عناصر طبیعی تأثیر عمیقی در کاربرد ابزار و امکانات با توجه به شرایط جغرافیایی انتخاب شده و مورد استفاده قرار می گیرد 

مطالعه اهمیت محیط به طور اساسی در ارتباط با درک مسأله، شامل رفاه اقتصادی یا سیاسی نسبت به دیدگاه بین المللی، ژئواستراتژیک خوانده می شود. به عبارت دیگر بسیاری از تحلیل گران در مورد رابطه بین موقعیت، وسعت سرزمینی و قدرت ملی به تعمیم گرایی پرداخته اند. این دانش پژوهان »ژئواستراتژیک« ارزش و اعتبار فضا را از لحاظ اقتصادی و سیاسی و نظامی مورد ارزیابی قرار می دهد و در مورد عملکرد روابط بین المللی در ارتباط با رعایت امنیت و مصالح ملی توصیه هایی را ارائه می نمایند

-3 -2 ژئوپلتیک

از دیدگاه ساموئل کوهن، ژئوپلیتیک رابطه بین قدرت سیاسی بین المللی و محیط جغرافیایی را مورد بررسی قرار می دهد . به طور کلی ژئوپلیتیک به جغرافیا از منظر تأثیرگذاری آن بر میزان قدرت بازیگران و تأثیر آن بر چرخه ی قدرت جهانی می نگرد. راتزل و هاوسهوفر به عنوان نمایندگان ژئوپلتیک آلمانی تأکید بر نیاز کشوهای بزگ به مرزهای بیرونی، دستیابی به فضای حیاتی، نیل به خودکفایی در مواد خام، صنعت، بازار و ... - قاسمی، . - 129 : 1391 پیر گالوا ژئوپلیتیک را روابط موجود بین رهبری و هدایت یک سیاست قدرت و چارچوب جغرافیایی می داند که سیاست مذکور در آن کادر و چارچوب اعمال می شود

به طور کلی مفاهیمی از قبیل؛ قدرت، نزاع، همگرایی، سلسله مراتب قدرت، حوزه نفوذ، رقابت، تصمیم گیری، بحران، کنترل، سلطه و نفوذ، صلح و همکاری، منابع و محیط، فضا، عوامل ایستا - ثابت - ، عوامل پویا - متغییر - ، منابع ملی، روابط فضایی، امنیت، وحدت ملی، اقتدار ملی و ... در ژئوپلیتیک یافت می شوند

-4 -2 قدرت دریایی

قدرت دریایی به مفهوم رایج آن برای نخستین بار در سال 1894 میلادی توسط » آلفرد تایر ماهان« دریادار و مورخ دریایی آمریکایی در کتاب معروف او تحت عنوان »تأثیر قدرت دریایی در تاریخ« مطرح شد

ماهان شرایط دارا بودن نیروی دریایی توانا را برای هر ملتی شش تا می داند که عبارتند از: موقعیت جغرافیایی، وضع طبیعی، گستردگی زمین، شمار جمعیت، ویژگی های مردم، نوع دولت. در واقع ماهان طراح ایده دریاها به عنوان پایه قدرت ملی و بقاء در چرخه قدرت جهانی و این که قدرت دریایی برای افزایش قدرت ملی حیاتی محسوب می گردد

ماهان، اظهار داشت چنانچه دولتی دارای قلمرو مساعد و مطلوبی باشد و با برخورداری از منابع کافی، مبادرت به توسعه نیروی دریایی و تسلط بردریاها کند، این خود کلیدی برای کسب قدرت جهانی به شمار خواهد رفت - قوام، :1390 . - 69 قدرت دریایی تعاریف متعدد دارد ولی جامع ترین و به روزترین تعریف این است که: قدرت دریایی عبارتست از: »مجموعه ی توانایی های یک ملت در استحصال منافع خویش از دریاها و اقیانوس ها با بکارگیری آب های دنیا برای مقاصد سیاسی، اقتصادی و نظامی در زمان صلح و جنگ به منظور نیل به مقاصد و اهداف ملی

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید