بخشی از مقاله
چکیده:
رشد سریع جمعیت شهری ناشی از افزایش طبیعی جمعیت و مهاجرتهای روستاشهری که نتیجهی انباشت سرمایه در شهرهای بزرگ بویژه پایتخت بوده است موجب آن گردید که زمین بعنوان منبع محدود، اهمیت و حساسیت خود را بیش از پیش جلوهگر سازد. در چنین شرایطی شهرهای بزرگ دیگر قادر نیستند تا با تصاحب سطح و رشد افقی، به نیاز مسکن خانوارهای جدید و مهاجر پاسخگو باشند. لذا مسکن این بار به جای گسترش در سطح، در ارتفاع ساخته شد که نمود آن با عنوان "آپارتمان" خوانده می شود.
این در حالی است که فرهنگ مناسب آپارتماننشینی در میان قشر عظیمی از آنان که در حال حاضر به این نوع از سکونت در کشور ما و بویژه تهران روی آوردهاند وجود ندارد. در این راستا و برای پرداختن به این پرسش که »راهکارها و شیوه های حل مشکلات فرهنگی موجود در آپارتمان نشینی و ارتقای فرهنگ آپارتمان نشینی در تهران کدامند؟« پژوهشی شکل گرفت که هدف از آن دستیابی به راهکارهای حل مشکلات فرهنگی زندگی آپارتماننشینی است.
نتایج این پژوهش -که از نظر ماهیت از نوع پژوهشهای کمی و از نظر هدف در زمره تحقیقات کاربردی قرارداشته و به روش توصیفی- تحلیلی و بر پایه راهبرد پیمایش انجام گردید- نشان داد که با افزایش سابقه سکونت افراد و خانوارها در واحدهای آپارتمانی، میزان مشکلات آنها نیز کمتر خواهد بود. همچنین شرکت در جلسات گروهی درون آپارتمانی، از مشکلات موجود در زمینه فرهنگ آپارتمان نشینی میکاهد. به انضمام آنکه بین میزان "آموزش" و میزان مشکلات فرهنگی آپارتمان نشینی، رابطه معکوسی وجود دارد.
-1مقدمه
پیدایش و توسعه زندگی شهرنشینی بویژه در شهرهای بزرگ، همچنان که رفاه و پیشرفت را در برخی از ابعاد زندگی در بر داشته است، مشکلات و دشواریهایی را نیز به ارمغان آورده است. اگرچه نمیتوان انکار نمود که امروزه افراد با زندگی در شهرهای بزرگ به امکانات و تسهیلات فراوانی دست مییابند، اما از بسیاری از آنچه که زندگی در محیطهای کوچک شهری و روستایی بهمراه داشته محروم ماندهاند. چرا که فقدان آسایش روانی، سطح پایین تعاملات انسانی - عاطفی - و زندگی در قالب های تنگ و فضای نامطلوب سکونتگاهی، اغلب از دستاوردهای زندگی در محیط های پرتراکم مسکونی و مناطق آپارتمان نشین است.
در کشور ما، همراه با مفهوم شهرنشینی، واژه جدیدی وارد ادبیات شهری شهر و برنامهریزی شهری شد. ورود مدرنیسم و غلبه جاذبههای فرهنگ غرب، تحولات سریعی را در عرصههای مختلف زندگی شهری موجب شد که پیامدهای آن سالیان دراز دامنگیر خواهد بود.
رشد سریع جمعیت شهری ناشی از افزایش طبیعی جمعیت و مهاجرتهای روستاشهری که نتیجهی انباشت سرمایه در شهرهای بزرگ بویژه پایتخت بوده است موجب آن گردید که زمین بعنوان منبع محدود، اهمیت و حساسیت خود را بیش از پیش جلوهگر سازد. در چنین شرایطی شهرهای بزرگ دیگر قادر نیستند تا با تصاحب سطح و رشد افقی، به نیاز مسکن خانوارهای جدید و مهاجر پاسخگو باشند. لذا مسکن این بار به جای گسترش در سطح، در ارتفاع ساخته شد که نمود آن با عنوان "آپارتمان" خوانده میشود. همانند بسیاری از الگوها و فناوریهای وارداتی، آپارتماننشینی یک الگوی وارداتی است که ریشه در فرهنگ بومی کشورمان نداشته است، اگرچه باید اذعان نمود که رشد سریع جمعیت از یک سو و محدودیت منابع - اقتصادی، زمین و ... - از سوی دیگر، پیروی از چنین الگوهای سکونتی را از حالت اختیار به یک اضطرار و اجبار تبدیل نموده است.
شهر تهران بعنوان پایتخت کشوری در حال توسعه، انبوهی از جمعیت شهرنشین را در خود و در فضایی محدود جای داده است و این درحالی است که به دلیل تمرکز سیاسی، اداری و اقتصادی بالایی که دارد، مهاجرت و استقبال از زندگی در این کلانشهر، بالاست. بیشک مشکل تأمین مسکن برای جمعیت رو به تزاید این کلانشهر، از دغدغههای مهم متولیان و مسئولین دولتی و محلی بوده تا ضمن پاسخگویی به نیازهای سکونتی، از بروز حاشیهنشینی جلوگیری شود. بدین ترتیب، شکل عمودی توسعه مسکن مورد توجه بخش عمومی و خصوصی قرار گرفته است؛ بگونهای که مطابق آمارهای رسمی، تعداد آپارتمانهای موجود در این شهر در سال 1385 برابر با 1414513 و تعداد آنها در سال 1389 برابر با 1418199 بوده است - آمارنامه سال 1390 شهرداری تهران - . با احتساب تعدا خانوادهها و افراد ساکن در هر واحد، براحتی قابل تصور است که حجم بالایی از جمعیت چندمیلیون نفری این کلانشهر در آپارتمانها زندگی میکنند.
باید پذیرفت که فرهنگ مناسب آپارتماننشینی در میان قشر عظیمی از آنان که در حال حاضر به این نوع از سکونت در تهران روی آوردهاند وجود ندارد که این شکل دیگری از پیشی گرفتن شهرنشینی بر شهرگرایی و شهروندمداری است. یعنی ضروریات شهرسازی، الگوی جدیدی را به نام آپارتمان مطرح کرد اما فرهنگ آپارتما ننشینی باتوجه به آداب و رسوم و باورهای ایرانی و اسلامی در کشور نهادینه نشده است. پرسش مطرح در این پژوهش آن است که راهکارها و شیوه های حل مشکلات فرهنگی موجود در آپارتمان نشینی و ارتقای فرهنگ آپارتمان نشینی در تهران کدامند؟ هدف از این پژوهش، دستیابی به راهکارهای حل مشکلات فرهنگی زندگی آپارتمان نشینی شهر تهران است.
-2مفهوم آپارتمان نشینی و تاریخچه آن
-1-2مفهوم آپارتمان
قبل از هر تعریفی از از آپارتمان نشینی باید مفهوم مسکن آشکار شود. مسکن ار نگاه مرکز آمار ایران معادل واحد مسکونی درنظر گرفته است. مرکز آمار ایران مسکن را فضا یا محوطه ای تعریف نموده که یک یا چند خانوار در آن سکونت داشته و به یک یا چند ورودی - شارع عام و یا خاص - راه داشته باشد - مرکز آمار ایران، . - 1370 در تعریف ساده می توان آپارتمان را یک واحد مسکونی نامید که دارای مالکیت شخصی است اما بر خلاف مسکن تک خانواری، مالک واحد آپارتمانی مالک تمام ساختمان نیست. آپارتمانها از آنجایی که بسته به اینکه در کدام ناحیه شهری از نظر درآمدی و با چه هدفی احداث شده باشند دارای انواع مختلفی است: آپارتمانهای استیجاری1، باغآپارتمان ها2، آپارتمانهای متعارف یا کوتاهمرتبه3، آپارتمانهای بلند4و مجتمعهای آپارتمانی مسکونی.
-2-2سابقه آپارتمان سازی و آپارتمان نشینی در ایران و تهران
در کشور ما، شهر و شهرنشینی و تبعات آن از جمله آپارتماننشینی حاصل سیر طبیعی جامعه نبود بلکه پدیدهای وارداتی و کپیشده بدون در نظر داشتن نیازها، امکانات و پیشینههای فرهنگی است. در زمان رضاشاه به دلیل توجهی که به خیابانسازی شده ساختمانهایی متداول گشت که در بر خیابانها ساخته میشد. این ساختمانها که معمولا دارای چند طبقه بودند نوعی آپارتمان محسوب میگردیدند - بهلول ماکویی، پریچهر، همان ماخذ، ص . - 28 بدین شکل، آپارتمانسازی در ایران نخستینبار در زمان رضاشاه صورت گرفت.
بمناسبت توجهی که در آن زمان به خیابانسازی میشد، ساختمانهایی متداول شد که در بر خیابانها ساخته میشد. این ساختمانها معمولا در چند طبقه ساخته میشد که طبقات اول برای مغازهها، طبقات دوم برای دفتر وکالت و مطب و دفتر کار اختصاص داده میشد و در طبقات بالاتر خانوادهها ساکن میشدند
اولین پروژه بخش خصوصی در باب اسکان جمعیت در یک مجموعه مسکونی، آپارتمانهای شهرآرا بوده است و از طرف بخش دولتی میتوان مجموعه مسکونی کوی سیلو را اولین دانست. پس از آن میتوان آپارتمانهای کوی کن، سامان، دوما، بهجت آباد و ساعی را نام برد. پس از آن آپارتمانهای وحیدیه، لویزان، خیابان گرگان، فرصت غربی و آ.س.پ بوجود آمدند
غیر از آپارتمانهای چهار یا پنجطبقه، طرح قدیمیترین مجموعه مسکونی آپارتمانی در تهران متعلق به وزارت مسکن و شهرسازی میباشد که اقدام به ساختن آپارتمانهای کوی کن نمود. بنابراین آپارتمانهای کن اولین پروژه وسیع آپارتمانسازی بود که در ایران اجرا شد.
در مهرماه 1347 شرکت سهامی خاص ساسان ایران اقدام به احداث یک مجموعه مسکونی مشتمل بر 2 بلوک و 193 واحد مسکونی نمود و در خردادماه 1348 نیز وزارت مسکن و شهرسازی مبادرت به احداث مجموعه مسکونی بهجت آباد کرد که شامل 384 واحد مسکونی در 14 بلوک که دارای 12 طبقه بود کرد. سپس در سال 1350 آپارتمانهای وحیدیه، لویزان وآپارتمانهای گرگان و فرصت غربی نیز پایان یافت. بدنبال این طرح، طرح های دیگری شامل مجموعههای آپارتمانی مشابه و یا کوچکتر توسط بخش خصوصی و دولت تهیه و به مورد اجرا گذاشته شده است5، بطوری که در حال حاضر در اکثر نقاط تهران بزرگ ساختمانهای مسکونی مرتفع سربه آسمان کشیده و هر کدام انبوهی از جمعیت را در خود جای داده اند. بررسی ها نشان می دهد که تعداد طبقات ساختمانها در شهر تهران نسبت به کل کشور بالاتر میباشد.
-3دیدگاهها و مبانی نظری
-1-3دیدگاههای نظری در مورد چالشهای فرهنگی شهرنشینی
در اینجا دیدگاه برخی از صاحب نظر ان در خصوص چالشهای فرهنگی شهرنشینی و به تبع آن، فرهنگ آپارتماننشینی در ایران مورد بررسی قرار میگیرد:
دیدگاه نخست؛ دیدگاه نخست مشکلا ت و چالشهای فرهنگی شهرنشینی در ایران را به شرح زیر تشریح مینماید:
الف-پیشی گرفتن شهرنشینی6 بر شهرگرایی:7 شهرنشینی به مفهوم رشد کمی تعداد افراد ساکن شهر است، در حالی که شهر گرایی با تغییراتی در ارزشها، رسوم اخلاقی ، آداب و رسوم و رفتارهای جمعی همراه است. به طور کلی شهرگرایی را میتوان از شیوه زندگی ساکنان شهر تشخیص داد. شهرگرایی به همه ویژگیهای سیاسی، اقتصادی و اجتماعی - فرهنگی شیوه زندگی شهری اطلاق میشود و بر خلاف شهرنشینی فرآیندیصرفاً کمی نیست. به طور کلی بر اساس مطالعات گوناگون، شهرگرایی به عنوان شیوه مطلوب زندگی شهری دارای ویژگیهای فرهنگی از قبیل توجه به قراردادهای الزامآور اجتماعی، سهلگیری، گمنامی، بیگانگی و رفتارهای منحرفانه است. در شهرگرایی با وجود غریبگی و گمنامی احساس تعلق به فضا، احساس هویت شهری و حس همنوع دوستی در ساکنان وجود دارد و مدام تقویت میشود
ب-تعدد متولیان امور فرهنگی: متولین امور فرهنگی متعددند و در عین تعدد، هیچ تعامل سازمانی و برنامهای بین آنها وجود ندارد و بدلیل عدم هماهنگی و یکپارچگی در اداره امور فرهنگی شهر، عملا با وجود تلاشهای متعدد آنها، مشکلات جدی وجود دارد.
ج-عدم آموزش شهروندی: از آنجا که شهر محل حضور خرده فرهنگها و حضور افراد متفاوت و فرهنگ های متفاوت است، لذا ضرورت دارد افراد در برخی از حوزههای شهرنشینی آموزش کسب کنند. به عبارت دیگر سکونتگزینی در شهر مستلزم برخی رفتارهای فرهنگی است که باید از سوی نهادهای آموزشی و اطلاع رسانی چون صدا و سیما، آموزش و پرورش و وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آموزش داده شوند.
دیدگاه دوم؛ در دیدگاه دوم؛ به طور کلی عمدهترین چالشهای فرهنگی شهرهای ایران بدین شرح میباشند:
-1تعارض بین خرده فرهنگها در شهرها و عدم آموزش به شهروندان در مورد شیوه تعامل با یکدیگر و نحوه استفاده از فضای شهری و به طور کلی شهرنشینی.
-2انزوای حاکم در شهر، به ویژه در کلانشهرها، به دلیل رفتارهای منحرفانه و غریبگی در شهر. ساکنان شهر در انزوای اجتماعی و تنهایی به سر میبرند؛ چرا که مشکلات اقتصادی و مالی سبب شده است که افراد زمان بیشتری را به کار اختصاص دهند و از همنوعان خود در شهر بیخبر بمانند. این امر در نهایت تأثیرات فرهنگی خود از قبیل غریبگی و عدم احساس شهروندی را بر جای میگذارد.
-3کاهش میزان همبستگی و تجانس اجتماعی و فرهنگی. گفته میشود که هرچقدر تطابق اعمال و باورهای جامعهای بیشتر باشد، میزان فرهیختگی آن ملت بیشتر است.
-4عدم احساس تعلق به شهر و مسائل شهری.
-5کاهش نقش اخلاق و معنویت در شهرها.
-6بحران هویت. در شرایط کنونی در شهرهای ما هویت محلی از بین رفته است و افراد چندان به ارزشها و هنجارهای انسانی و روحیه اجتماعی شهر توجهی ندارند.
-7تضعیف وجدان عمومی در جامعه.
-8ناتوانی نظریه پردازان و مدیریت فرهنگی در سطح کلان شهر.
-9در شهرها فرهنگ سرمایهداری بر فضا سایه افکنده و اقتصاد مصرفی ارزش های اصیل انسانی را کمرنگ کرده است. مصرفزدگی و منفعت جویی ارزشهای فرهنگی و انسانی را در شهرها به حاشیه برده است