بخشی از مقاله
چکیده:
ادبیات نمایشی در ایران به دلیل سرشت غیر رسمی اش به نسبت شعر که همواره نظر به نخبگان و ارباب قدرت داشته، رو به عامهی مردم داشته است. از این رو بسیاری از مؤلفه های فرهنگ توده و سنت های مردمی را می توان در دل نمایش های غیر رسمی مردم عادی به روشنی دید. برای تدوین تاریخ جامع ادبیات نمایشی ایران ضروری است، نمایش های رایج مردمی را در خرده فرهنگ های قومی نواحی ایران، به خوبی گزارش و ضبط و تحلیل کرد.
با توجه به این ضرورت فرهنگی و علمی در این مقاله می کوشیم به روش توصیفی-تحلیلی نمایش زار که از سنت های نمایشی مردم هرمزگان است از منظر عناصر نمایشی ارسطو که شامل بیان، چشم انداز، موسیقی، پیرنگ، شخصیت و انگاره است؛ توصیف و تحلیل کنیم. نتیجه آن که تمامی عناصر یاد شده در نمایش زار نمود یافته اند و موسیقی به عنوان برجسته ترین عنصر این نمایش نقش مهمی در دست یافتن به نتیجهی این نمایش که به زیر آوردن باد زار، از مرکب خود است، ایفا می کند. این نمایش از منظر عناصر نمایشی دارای بسامد بالایی است و به دلیل اعتقاد به چنین باور و بینشی همچنان در هرمزگان به اجرا در می آید.
.1مقدمه
ادبیات عامه برگرفته از فرهنگ عامیانه است. فرهنگ عوام در زبان فارسی معادل کلمهی بین المللی فولکور است. فولکور کلمهای مرکب از folk و lore به معنای دانش عوام است. نخستین کسی که این کلمه را به کار برد آمبرواز مورتن1 بود،که در سال 1885 این عنوان را برگزید. در زبان فارسی فولکلور را فرهنگ عامه، فرهنگ عوام و دانش عوام ترجمه کرده اند
در ایران »اصطلاح فرهنگ عامه را نخستین بار رشید یاسمی، استاد دانشگاه تهران در سخنرانی اسفند 1314 خورشیدی به جای اصطلاح فولکور به کارگرفت. - « میهن دوست، - 25 :1380 ادبیات عامه را می توان به ادبیات داستانی، ادبیات غیر داستانی، ادبیات نمایشی، ادبیات شفاهی و کتبی تقسیم کرد. در ادبیات نمایشی مباحثی چون خیمه شب بازی، بازی های نمایشی، سخنوری، نقالی، شبیه خوانی، شمایل خوانی، مولودی خوانی و... مورد بررسی قرار می گیرد
نمایش و تئاتر هر دو جزئی از درام هستند اما واژهی نمایش با مفهوم تئاتر متفاوت است. نمایش ارتباط غنی تری با آئین داردآئین،» برگزاری منظم و دقیق و ادواری مراسم و تشریفات خاص است که عملاً صورتی نمایشی دارد و ما بعدالطبیعی و جادویی و یا واقعه ای سعد و میمون به نیت تذکار خاطره ای خجسته یا تجدید برکت و فیض و موهبتی ذاتی آن باور است. بنابراین، باور اسطوره ای مقدم بر آئین است و آئین، یادآور و نقش پرداز اسطوره-پشتوانه و ذات هستی بخش آئین- محسوب می شود و نمایشگر آن است
برجسته ترین تفاوت نمایش با تئاتر در این است که نمایش با هدف حل شدن انسان در تمامیت هستی و رسیدن به حقیقت وجود اجرا می شود و در این راستا تمایزی مابین نمایشگر و تماشاگر وجود ندارد. بنابراین در نمایش، هر گونه فردیت نفی می شود و آمیختگی در ناخودآگاه جمعی و پیوند با روح سنت و آئین جای آن را می گیرد. در نتیجه دیدگاه های شخصی هنرمند، خلاقیت های فردی و مقاصد انفرادی از شرکت در اجرا یا تماشای نمایش منتفی است اما تئاتر زمینی تر و انسانی تر است.
در تئاتر نمایشگر به عنوان فردی با حق بدعت و با هدف مشخص تلاش می کند معنا، فضا، احساس یا پیامی را به تماشاگر که به قصد تماشا، لذت بردن، آگاهی یا برقرار کردن رابطه با اثر هنری انسانی به تماشاخانه آمده، منتقل و جایگاه انسان را در موقعیت اجتماعی تعریف شده، مشخص کند
نمایش»عبارت از داستانی است که توسط انسان های واقعی در برابر تماشاگران به اجرا در می آید؛ به این ترتیب، برخلاف داستان ادبی صرف، نمایش با حضور زندهی بازیگران، هم مرئی و هم ملموس می شود. - « سهیلی راد، :1389 - 64 به بیان دیگر»ادبیات آنگاه که با صدای بلند و به ویژه اگر همراه با اشارات و حرکات و در برابر مخاطب یا مخاطبان اجرا شود، تا حد زیادی به نمایش بدل شده است. -
ادبیات نمایشی در ایران ریشه ای بس کهن دارد. مهم ترین آئین های نمایشی قبل از اسلام را می توان رقص های نمایشی، داستان گویی های نمایشی اولیه، سرودهای اوستا، چک چک باران، مغ کشی و سوگ سیاوش نامید
یکی از تکامل یافته ترین نمایش های آئینی زرتشتی را سوگ سیاوش می دانند. در این نمایش تراژیک، سیاوش به عنوان نمادی از خوبی و پاکی با افراسیاب نماد بدی و ناپاکی مواجه می شود. در این نمایش، یک نقال واقعهی قتل سیاوش به دست افراسیاب را برای مردم اجرا می کرده است
از دورهی ساسانیان نیز »متنی موزون و مقفا در قالب گفتگویی دو نفره در دست است که در کنار رقص پادواژیک و آواز اجرا می شده است. این نوع نمایش را پتواژ و بازیگرانش را پتواژگوی می خواندند. پتواژی در واقع یکی از بازی های اشراف و نجبای عصر ساسانی مثل چوگان بازی و شمشیربازی بوده که صحنه یا محل پتواژ را پتواژه می گفتند. گویا عمل پتواژگویان شبیه نقالان بوده است.
پس از حملهی اعراب به ایران و مسلمان شدن ایرانیان برخی باورها و الگوهای دینی مسلمانان در ادبیات نمایشی ایرانیان راه یافت. ستاری می نویسد: »خروج شیعه از جامعه یا امت واحدهی اسلامی، درام آفرید و احساس غیریت پدید آورد و مایهی اختلاف و جدایی شد، زیرا شیعه با تقدیر به معنای سیاسی واژه یعنی تاریخ عصر و نظام حاکم، درگیر شد و این برخورد مبتنی بر دریافتی دراماتیک از تاریخ بود.
در واقع دین اسلام در شکل گیری فولکلور و ادبیات توده نقش داشته و این نوع از ادبیات به مثابه پایه و اساسی در خدمت رهبران مذهبی قرار گرفته است. به دلیل کمبود پژوهش در عرصهی ادبیات نمایشی عامیانه و برای پایداری این بخش از ادبیات، واکاوی این سنت های بومی حائز اهمیت است. ما در این پژوهش نمایش زار2 را، که از جمله نمایش های سنتی مردم هرمزگان است، از منظر عناصر نمایشی که ارسطو از آنان نام می برد، تحلیل و بررسی می کنیم. لازم به ذکر است که این نمایش محدود به جغرافیای امروزی هرمزگان نیست و چه بسا در نواحی همجوار چون بوشهر و سیستان و بلوچستان هم با همین شکل و شمایل یا تفاوت هایی اجرا شود یا اجرا می شده است.