بخشی از مقاله
چکیده
هدف پژوهش حاضر شناسایی چالشهاي برنامهي درسی مطالعات اجتماعی پایهي سوم ابتدایی در فرهنگ اسلامی ایرانی و تربیت شهروندي میباشد. روش پژوهش توصیفی و جامعهي آماري شامل معلمان ابتدایی ناحیه 3 شهر تبریز در سال تحصیلی 92-93 که 102 نفر - 86 زن و 16 مرد - نمونه به روش نمونهگیري تصادفی طبقه اي نسبتی انتخاب شدهاند. ابزار جمعآوري دادهها پرسشنامهي محقق ساخته براساس عناصر برنامهي درسی و روش تجزیه و تحلیل استفاده از آمار توصیفی میانگین و انحراف استاندارد و آزمون فریدمن با بهرهگیري از نرمافزار Spss میباشد.
نتایج عمدهي پژوهش نشان میدهد که در عنصر »هدفها«، عدم هماهنگی هدفها با شرایط و امکانات محلّی و محیطی یادگیرندگان از نظر فرهنگی؛ در عنصر »محتوا«، بیتوجهی به تلفیق مفاهیم فرهنگی و مهارتهاي شهروندي؛ در عنصر فعالیتهاي یاددهی – یادگیري،عدم« اجراي فعالیتهاي مناسب جهت ایجاد فرصت لازم براي تمرین رفتارهاي مطلوب اجتماعی؛ و در عنصر »ارزشیابی،عدم« توجه به خلاقیت و نوآوري فراگیران بالاترین اولویت را در بین چالشهاي مطرح شده به خود اختصاص دادهاند.
مقدمه
ضرورت ارتباط بین فرهنگ و برنامهدرسی موضوعی است که هم اکنون به فصل مشترك اکثر دیدگاهها، تحلیلها و اظهار نظرهاي اندیشمندان و صاحب نظران حوزه برنامه درسی تبدیل شده است. در این خصوص، یادگیري و آموزش شهروندي به عنوان بخشی از برنامه هاي درسی اکثر نظام هاي آموزشی نیازمند طیف گستردهاي از عناصر فرهنگی میباشد. بدین منظور، براي درك این ارتباط نخست باید به تعریف فرهنگ پرداخت. به اعتقاد تیلور، فرهنگ کل پیچیدهاي متشکل از دانش، عقیده، هنر، اخلاق، قانون، رسوم و هر نوع عادت و ویژگی دیگري است که توسط انسان به عنوان عضوي از جامعه کسب میشود
فرهنگ به عنوان واسطهاي در جهت انتقال ارزشها و نگرشهاي گوناگون به فراگیران، فرصت دستیابی به آموزش و فراگیري برنامهدرسی را تسهیل میکند
در واقع فرهنگ جزء جداییناپذیري از زندگی است که به صورت امري ملموس درآمده و درست مانند زبان است که در عین تسلط و کاربرد آن ممکن است از ساختار و اجزاي آن آگاهی نداشته باشیم. فرهنگ بخشی از آموزههایی است که فرد آن را از دوران کودکی از خانواده و جامعه خود کسب میکند. از زمانی که فرد فرهنگ را میآموزد و آن را در زندگی به کار میگیرد فرهنگ به صورت عادت درآمده و تبدیل به امري بدیهی میگردد - سبزواري،. - 1390 و گسترش فرهنگ اسلامی هم، مدیون استفاده از تجربیات طولانی ایرانیان با فرهنگ بود. بدین گونه عقل ایرانی در کنار شرع مقدس، در قرون اولیه اسلامی حماسه آفرید و فرهنگ ایرانی که در این هنگام با فرهنگ اسلامی آمیخته بود، مبنایی استوار براي پیشرفت علوم در همه رشتهها پدید آورد
فرهنگ اسلامی عبارت است از: »مجموعه عقاید، باورها، ارزشها، آداب و رسوم، الگوها، روش و شیوههاي عمل متخذ از قرآن کریم و سنت معصومین - ع - .« از این رو، فرهنگ هر یک از افراد و جوامعی که دین رسمی آنان اسلام است، در صورتی اسلامی قلمداد میشود که بر روابط چهارگانه ایشان با خدا، خود، طبیعت و جامعه حاکم باشد. از سوي دیگر هرگاه معناي فرهنگ به دستاوردهاي بشر و میراث اجتماعی آن اطلاق شود، فرهنگ اسلامی عبارت از: »مجموع آثار مثبت مادي و غیرمادي جوامع اسلامی که افراد آن عقاید، باورها، ارزشها، آداب و رسوم، الگوها و شیوه هاي عمل خود را از قرآن کریم و سنت معصومین - ع - اخذ کرده و در پیروي از آن، هیچ گونه کوتاهی عمدي روا ندارند
ضرورتهاي اجتماعی، سیاسی، فرهنگی و اقتصادي عصر حاضر موضوع تربیت شهروندي را به یکی از مهمترین زمینههاي تصمیم و عمل در نظام آموزش و پرورش تبدیل کرده است. تربیت شهروندان مسئول و آگاه یکی از محوريترین و بنیاديترین رسالتهاي نظامهاي آموزشی در کشورهاي مختلف است. هر کشوري در قالب آموزش رسمی و غیر رسمی وظیفه آماده کردن شهروندان را براي ورود به زندگی اجتماعی، اقتصادي، سیاسی و فرهنگی دارد که این کار در قالب آموزش مستقیم شهروندي از طریق گنجاندن عنوان درسی به همین نام یا در قالب آموزش دروس مختلف انجام میپذیرد. امروزه جامعه ملی و جهانی نیازمند حضور انسانهایی آگاه، مسئول، مشارکتجو، حساس به مسائل جامعه و علاقمند به تعامل و گفتگو است
شهروندي، از مهمترین ایدههاي اجتماعی است که به منظور کمک به شناخت بهتر جامعه، روابط درونی آن و هدایت کنش ها و رفتارها به وجود آمده است. مفهوم »شهروندي«1 در بر گیرنده ي عناصري مانند »هویت ملی«2،»تعلقات اجتماعی، فرهنگی و فراملیتی«3،»نظام اثر بخشی حقوقی«4و »مشارکت مذهبی وسیاسی«5است و این عناصر با هم دیگر ارتباط نظام دار داشته و با اتفاق مفهوم شهروندي را شکل می دهند و با عنایت به مفهوم ذکر شده شهروند مطلوب به کسی گفته میشود که از که از هویت اصیل برخوردار باشد
بنابراین یک جامعهي سیاسی سالم به شهروندانی فعال نیاز دارد؛ زیرا که اصطلاحات سیاسی باید به هدف بهبود فرصت هاي شهروندان براي اعمال حقوق و وظایفشان به وسیلهي ترویج یک اخلاق مشارکت صورت گیرد. تنها از طریق اعمال فعالانهي شهروندي است که تقابل میان حقوق و مسئولیتها را می توان از بین برد - صرافی،. - 1384
شهروندي به عنوان رویکردي که به انواع حقوق انسانی در جامعه اشاره میکند، تعامل بین فرد و جامعه را جهت می-دهد - پارکر، - 2000 و همچنین به یک تعهد دو بعدي، مشارکت آگاهانهي فرد در فعل و انفعالات جامعه و احقاق و احترام به حقوق فردي توسط دولت - مک دونالد،1365به نقل از واحدچوکیده و فتحی واجارگاه، - 1385اشاره دارد . از جمله اهدافی است که نظام تعلیم و تربیت جامعه چه به صورت آشکار و چه به صورت ضمنی آن را به عنوان روحی تلقی می کند که بر کلیهي اهداف پاره سیستمهاي نظام آموزشی حاکم است
هر نظام آموزشی در تلاش است تا از طریق طراحی و تدوین برنامه هاي درسی مشخص، انواع مختلف دانش و مهارت ها را به دانش آموزان انتقال داده و آن ها را براي بر عهده گرفتن نقشها ومسئولیتهایشان در زندگی واقعی آماده سازد
دانش آموزان از طریق برنامههاي درسی با انواع دانش علمی، اجتماعی، تاریخی اقتصادي و سیاسی، مهارتها و نگرشهاي مختلفی همچون احترام، صداقت، سعه صدر، وطن پرستی و غیره آشنا شوند
از میان تمام موسسات دخیل در تربیت شهروندان،مدارس و برنامه هاي درسی آن ها نقش تعیین کننده اي دارند، به عبارتی مدارس نقش مستقیمی در تدارك فرصت هاي کسب دانش، توسعه ي بینش و تمایل و ارتقاي مهارت-ها و عملکردهاي لازم براي یک شهروند خوب بودن دارند
از آنجا که داشتن جامعهاي ایدهآل از هر حیث، نیازمند شهروندان ایدهآل است و از اهداف متعالی همهي نظامهاي آموزشی کنونی و دورهي ابتدایی مهمترین دورهي تحصیلی در تمام نظامهاي آموزش و پرورش جهان به جهت شکلگیري شخصیت و رشد همه جانبهي فرد، رشد مفاهیم و معانی اموري که کودك در زندگی روزمره با آن مواجهه است، تدارك فرصتهاي مناسب براي تحصیل، تربیت و یادگیري شیوهي ارتباط با دیگران و شکوفایی تدریجی استعدادهاي هر کودك میباشد
و همچنین بیشتر مطالب مورد ارائه براي تربیت شهروند مطلوب - کودك رشدیافتهي متعادل - در دورهي ابتدایی در دروس مطالعات اجتماعی گنجانده شده است.لذا، با توجه به ارتباط تنگاتنگی که بین برنامه درسی با فرهنگ وجود دارد و با عنایت به تأثیر و تأثر فرهنگ و برنامه هاي درسی، پژوهش حاضر با هدف شناسایی چالشهاي برنامهدرسی مطالعات اجتماعی پایه ي سوم ابتدایی با تاکید بر نقش فرهنگ بپردازد.
پیشینهي تحقیق
تعامل و ارتباط متقابل ذاتی فرهنگ و تربیت به طور اعم و برنامههاي درسی به عنوان قلب آموزش و پرورش به طور اخص ایجاب می کند که فرهنگ و برنامههاي درسی در عمل مرتبط بوده، یکدیگر را تقویت کرده و زمینه رشد همه جانبه و متعادل دانشآموزان را مهیا نمایند
یکی از جنبه هاي عملی تقویت رابطه فرهنگ و برنامه هاي درسی مدارس، تربیت شهروندان آن جامعه متناسب با فرهنگ ملی آن جامعه می باشد. در این راستا، صاحبنظران تربیتی، هدف تربیت اجتماعی را تعلیم رفتارهاي اجتماعی و ارزشهاي اخلاقی میدانند. پارهاي دیگر، هدف تربیت اجتماعی را تقویت و توسعهي هنر خوب زیستن، باهم زیستن، پرورش حس مسئولیت، مهرورزي و خدمتگذاري به دیگران میدانند. عدهاي دیگر غرض اصلی و نهایی تربیت اجتماعی را آزاد کردن انسان از عادتها و قالبها و رهانیدن او از همهي قید و بندهاي مغایر با استقلال فردي و هویت شخصی او میدانند
یکی از ابعاد تربیت انسان، بعد اجتماعی تربیت است. و مقصود از آن، تربیت افرادي است که از مهارتهاي اجتماعی، ارتباطی، اقتصادي و محیطشناسی برخوردار باشند. آموزشوپرورش باید دانشآموزان را افرادي مطلع نسبت به مسائل گذشته، حال و آیندهي جامعه، محیطزندگی - اعم از طبیعی و اجتماعی - ،متعهد به ارزشها و علاقهمند به مشارکت در فعالیتهاي اجتماعی، سیاسی و داشتن روحیهي انتقادپذیري و انتقادکنندگی تربیت کند.
تنها از طریق آموزش مطالعات-اجتماعی است که افراد با محیط جامعه، ارزشها،فرآیندهاي اجتماعی و اقتصادي ومسئولیتهاي خود نسبت به دیگران آشنا میشوند. هیچ یک از مواد درسی همچون مطالعات اجتماعی نمیتواند به تحقّق این هدفها کمک کند