بخشی از مقاله

گاهی همزیستی مبتنی بر کرامت انسانی در جامعه بوسیله عوامل واقعی یا خیالی مورد تهدید واقع میشود. این در حالی است که فرهنگ وحیانی مبتنی بر عقلانیت برهانی، انسان را در ساخت حیات طیبهای که خداوند متعال نوید آن را به مؤمنین داده است، به سلاح تدبیر مجهز مینماید. حکمفرما شدن آموزه دینی »کرامت انسانی« در شئون مختلف یک جامعه، نه تنها باعث افزایش توانایی شهروندان - به عنوان اشخاص حقیقی یک جامعه - و حکومتها - به عنوان اشخاص حقوقی یک جامعه - برای رعایت ارزشهای مورد پذیرش طرفین، احترام به شخصیت انسانی افراد و رعایت حقوق اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آنها در سطوح مختلف محلی، ملی و بین المللی میگردد، بلکه این فرهنگ به عنوان جزئی از اخلاق اجتماعی آن جامعه بدل میگردد.

به عبارت دیگر محصول این فرهنگ، روابط اجتماعی عادلانه و مبتنی بر احسان و احترام متقابل میان افراد انسانی خواهد شد.  هدف این پژوهش کوشش در جهت تبیین نگاه آموزههای وحیانی و سنن نبوی و علوی به همزیستی مسالمت آمیز و نقش آن در تعالی اجتماعی انسان و جامعه میباشد. نتیجهای که از این پژوهش حاصل میشود این است که هر قدر فرهنگ اصیل اسلامی در جامعه بیشتر گسترش یابد، مردم از نظر فرهنگی در افق بالاتری قرار میگیرند و همزیستی مسالمت آمیز بین افراد آن جامعه بیشتر شده و به رحمت خدا نزدیکتر میشوند ، و از حیات دنیویشان بیشتر لذت برده و به حیات طیبه نائل گشته و در آخرت نیز از رحمت خدا بهرهمند خواهد شد.

مقدمه:

براساس جهانبینی اسلامی انسان بدون در نظر گرفتن دین یا عقیده اش، مُکَرّم 1و بر مبنای طبعش اجتماعی است.2 لازمه حیات اجتماعی سلامت فرهنگی است اما گاه این سلامت از سوی عوامل داخلی یا خارجی مورد تهدید قرار می گیرد. از نمونه های تاریخی این تهدیدات میتوان از نزاع و جدالهای حاکمان جور و پرچمداران کفر و شرک علیه مردان توحید و عدل مثال آورد همچون: نزاع نمرود با ابراهیم ، فرعون با موسی ، قیصر با عیسی ،کفار قریش با محمد - ص - و معاویه با علی - ع - ؛ از سوی دیگر نزاعهای بیحاصل و زیانبار فراوانی را نیز میتوان نام بردکه از ضعف فرهنگی برخی اقوام و ملّتها سرچشمه گرفتهاند، از جمله آنها نزاعهای جاهلی قبل از اسلام در میان اعراب مانند نزاع دو قبیله اوس و خزرج در یثربکه عمدتاً جنگهایی برای تصرف چراگاهها، آبها، توسعه منطقه حکومت و ... صورت گرفته اند.

امروزه در پی دگرگونیهای جمعیتی، ناشی از شاخصههایی همچون زاد و ولد، مهاجرت - به خارج4 و نیز مهاجرت به داخل- 5 در طول نیم قرن گذشته، جهان شاهد تحولات اجتماعی فزایندهای بوده است. پژوهشهای اخیر حاکی از رشد جمعیت جهان تا مرز 7 میلیارد نفر در سال 2015 است.6 در خلال 12 سال اخیر حدود 1 میلیارد نفر به شمار جمعیت جهان افزوده شده است.

برمبنای پیشبینیهای صورت گرفته نیز، جمعیت زمین در سال 2030 به مرز 8/5 میلیارد نفر، در سال 2050 به مرز 9/7 میلیارد نفر و تا سال 2100 به مرز 11/2 میلیارد نفر افزایش خواهد یافت.7 با وجود پیشینه تاریخی عوامل تهدید کننده همزیستی مسالمت آمیز انسان در جوامع بشری و نیز ارقام جمعیتی مذکور و عوامل مدرن تهدید کننده این مسئله که در سه سطح محلی، ملی و بینالمللی اشاره خواهد شد، کمتر جامعهای را میتوان یافت که نمایندگانی از فرهنگهای مختلف، در آن حضور نداشته باشند. لذا در عصر حاضر، جزء جدایی ناپذیر وجود یک جامعه سالم، گسترش فرهنگ همزیستی مسالمت آمیز است.

در ادامه با ارائه بحثی تئوریک، مهمترین اصطلاحات مورد استفاده این پژوهش را مورد بررسی قرار داده و پس از آن به بررسی جایگاه همزیستی مسالمت آمیز در حیات متعالی اجتماعی بشر از منظر آیات قرآن کریم و روایات نبوی و علوی، موانع شکلگیری آن در عصر حاضر و راهکارهای فرهنگ وحیانی مبتنی بر عقلانیت برهانی را مورد بررسی قرار خواهد گرفت.

چهارچوب مفهومی:

پژوهش حاضر در این بخش که اصطلاحاً بدان چهارچوب مفهومی8 گفته میشود، درصدد است که مراد خود از مفاهیم اصلی این تحقیق را روشن نماید. ابتدا به واژه فرهنگ9 پرداخته خواهد شد.

1.    فرهنگ: گرچه این واژه جز آن دسته از مفاهیمی است که بر معنایی روشن، جامع و مانعی دلالت ندارد،10با این وجود معانی زیر مورد توجه قرار گرفته است؛ در برخی از فرهنگنامههای فارسی، واژه »فرهنگ« را مرکب از دو واژه »فر« و »هنگ« دانسته و آن را به معنای ادب، تربیت، دانش، علم، معرفت و آداب و رسوم تعریف کردهاند.11 در زبان لاتین واژه Culture از ریشه Cultura به معنای مراقبت از گیاهان و در معنای اصطلاحی بهمعنای مراقبت از اندیشه است.12 فرهنگ در این نوشتار عبارت از امر حادث در حوزه فعل انسان است، به عبارت دیگرقلمرویی که محصول تعامل حیات ذهنی انسان و حیات عینیِ محیط بر وی است. 

2.    همزیستی مسالمت آمیز: آنچه که از واژه همزیستی16 به ذهن متبادر میشود، تعامل دو یا تعداد بیشتری از انسانهایی است که در کنار هم زندگی میکنند.17به عبارت دیگر همزیستی امری طرفینی است و بایستی بین حداقل دو نفر انجام گیرد؛ حال ممکن است این دو نفر یا گروهی از مردم که دارای همزیستی هستند در برخی موارد با همدیگر توافق داشته و در برخی امور متفاوت همدیگر باشند، اما حداقل تفاهم بین آن دو مورد نیاز است. نقطه مشترک در نوع انسان، انسانیت وی و اصل کرامت نوع انسان میباشد که ناگزیر شکلگیری امر همزیستی در جامعه را هموار میکند.

واژه همزیستی بیشتر در حوزه مطالعات فرهنگی به کار میرود. اضافه شدن کلیدواژه »مسالمتآمیز«به مفهومِ همزیستی، نشان از انواع همزیستی میباشد، به عبارت دیگر همزیستی میتواند حداقل به دو صورت شکل بگیرد: .1 همزیستی مسالمت آمیز و دوستانه یا .2 همزیستی خشونت آمیز و خصمانه. همزیستی گاهی بر اساس زور، تهدید، تطمیع، قتل و کشتار قوام میگیرد و گاهی بر اساس »منطق، استدلال، دوستانه، همکاری و عادلانه18« شکل گرفته، ادامه مییابد. در این پژوهش مراد ما از همزیستی همان بعد مسالمت آمیز آن است که در فرهنگ اسلامی، به عنوان یک ارزش و کمال از آن یاد میشود.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید