بخشی از مقاله
چکیده:
گسترش اینترنت در کشور ایران باید به گونهای باشد که به رشد خلاقیت در جوانان کمک کند، نه اینکه موجبات خلاقیتزدایی و انزواطلبی را فراهم آورد. همچنین سیاستگذاری در مورد توسعه اینترنت نباید به توسعه مصرف یا بازتولید محتوای آن محدود شود؛ بلکه باید گسترش فرهنگ بومی مذهبی و مقاومت فرهنگی را به دنبال داشته باشد، بنابراین بیش از توسعه اینترنت باید به نظام تولید و سازماندهی الکترونیک اطلاعات علمی، فرهنگی بر اساس استانداردهای قابلِ تبادل در شبکه اهتمام داشت و بودجهای کلانی را به این امر اختصاص داد.
تدوین و اجرای قوانین موردِ نیاز و روزآمد در حوزه ارتباطات شبکهای بسیار اساسی است. در سیاستگذاری آموزشی باید چگونگی کاربرد فنآوری توسط متولیان آموزشوپرورش و بررسی تأثیر آن بر مخاطبان در نظر گرفته شود. نظام نظارت فرهنگی بر محتوای دادههای مبادله شده و ثبت ملی، نقشی اساسی در پیشگیری از گسترش تهدیدات دارد. به نظر میرسد اینترنت که به طور بالقوه میتواند هم تهدید و هم فرصتی طلایی برای امنیت فرهنگی و سیاسی باشد، به عرصهای فراخ برای رقابت گروههای فشار سیاسی و فرهنگی تبدیل شده است.
فقدان دانش جامعنگر در مورد صورتِ مسئله و نبود مطالعات سیاستگذاری مقایسهای در کشور، حاکمیت روش آزمونوخطا و اعمال سلایق فردی و سازمانی را به دنبال داشته است. مسئولیت پذیری دولت در سیاستگذاری علمی، کارشناسانه و همهسو نگر بوده و بهرهگیری از تمام توان علمی کشور، شرط اصلی تحقق بیشترین منافع و کمترین آسیبها از گسترس صنعت اینترنت در ایران است.
مقدمه:
فرهنگ جامعه ما بر پایه دین مبین اسلام بنا نهاده شده و الگوهای تربیتی این جامعه نیز بر اساس آموزه های اسلامی شکل گرفته است و سعی همه ما بر این است که بتوانیم فرزندانی مطابق با این آموزه ها تربیت نماییم و باعث رشد و بالندگی آن ها شویم.انسان بر اساس طبیعت ذاتی خویش احتیاج به برقراری ارتباط دارد. انسان ها از آغاز برای برقراری ارتباط و رساندن پیام خود به دیگران، شیوه های گوناگون را به کار برده اند؛ از اشاره های رمزگونه اولیه گرفته، تا استفاده از پیشرفته ترین وسایل ارتباطی مدرن امروزی .رسانه ها و وسایل ارتباط جمعی که در گذشته دارای رشدی کند و ناچیز بوده، در عصر حاضر با تحول چشم گیری روبه رو شده اند؛ به گونه ای که عصر حاضر را "عصر اطلاعات و ارتباطات" می خوانند، آن هم ارتباط جوامع انسانی؛ یعنی ارتباط بین کالا، سرمایه، فرهنگ و اعتقادات که به آسانی از مرزهای جغرافیایی می گذرند و وارد قلمرو دیگر جوامع می شوند. همچنین عصر حاضر را "عصر جریان های اجتماعی و تحول" نیز نامیده اند، تحول در عقاید، انگاره ها، پیام ها و ارزش ها
در چنین برهه ای از زمان که فضای مجازی جهان را به دهکده ای کوچک مبدل کرده و مردم جهان را از کوچک و بزرگ با فرهنگ و باورهای متفاوت با یکدیگر مرتبط نموده، مباحثتربیتی فرزندان را با چالش روبه رو ساخته است. در شرایطی که فرزندان با هدایت والدین باید الگویی مناسب برای خود برگزینند و مسیر زندگی خویش را انتخاب کنند، با ورود به این دهکده جهانی، به دنیایی بی انتها متصل شده و با آن خو می گیرند و طبق راه ورسم آن رشد نموده و بلوغ جسمی و روحی پیدا می کنند.
در چنین فضایی که فرزندان به ارتباطات انسانی و واقعی اطرافیان و مسائل اجتماعی پیرامون خویش کم توجه و در برخی از اوقات بی توجه شوند، این هشداری جدی برای خانواده ها محسوب می شود که باید درصدد رفع این مشکل برآیند، زیرا ممکن است صدمات جبران ناپذیری را سبب شده و دیگر توان کنترل فرزندان خود را از دست بدهند.اکنون نسل کنونی در شرایطی قرار دارد که استفاده از رایانه و به خصوص اینترنت در زندگی شان اجتناب ناپذیر است
در میان فناوری های نوین ارتباطی و اطلاعاتی که ساختار اطلاعاتی جوامع امروز را تغییر داده اند، رسانه اینترنت که فضای مجازی را درزندگی واقعی انسان وارد کرده، از ویژگی های خاصی برخوردار است و تأثیرگذاری آن در بخش های مختلف زندگی انسان، روزبه روز در حال افزایش است . شبکه اینترنت به نوعی توانسته همه رسانه های نوین را در خود جای دهد.
اینترنت به علت دارا بودن ویژگی های خاصی مانند دسترسی به فضای مجازی سرگرمی و تفریحی، ظرفیت بالای نگهداری اطلاعات، قابلیت استفاده گسترده از بایگانی های عظیم و غنی رسانه های متنی، صوتی و تصویری، تعامل دوسویه، تمرکز زدایی، چند رسانه ای بودن، جمع زدایی، عدم پایبندی به زمان و سرعت دسترسی به اطلاعات بدون کنترل، فرزندان را بیشتر از رسانه های دیگر به خود جلب نموده است. این ابزار به خودی خود می تواند رقیبی برای والدین محسوب شده و فرزندان را از بسترهای تربیتی والدین جدا سازد. آنچه در این عصر برای والدین مهم است، آشنایی با مبانی تربیت اسلامی و توجه به چالش های تربیتی این ابزار مدرن است.برای تربیت اسلامی تعاریف بسیاری بیان شده است.
در تعریف تعلیم و تربیت اسلامی از منظر علمی می توان چنین گفت: "تعلیم و تربیت اسلامی، ناظر به نظامی است که مستقیم یا غیر مستقیم از متون اسلامی سرچشمه گرفته و شامل شناخت نسبت به پدیده ها و روابط موجود در حوزه عملی تعلیم و تربیت، صورت های مطلوب آن ها و چگونگی ایجاد تغییر در آن ها است"
مسلم است که زیربنای این تربیت، شناخت معارف اسلامی و آموزه های دینی و نیز آشنایی با چالش های تربیتی عصر حاضر است. اگر قصد داشته باشیم که بر اساس موازین اسلام تربیتی صحیح و هدفمند را برای فرزندانمان در پیش بگیریم، نخست باید مانع دسترسی فرزندان به اطلاعات وآموزه هایی شویم که با روش ها و مفاهیم تربیتی اسلام مغایر و در تضاد است. برخی از این اطلاعات، موجب خنثا شدن تلاش های تعلیم و تربیتی والدین شده، با اهداف گوناگون و بعضاً انحرافی روی اینترنت قرار می گیرد. در فضای وب، فرزندان ما با مسائل جذابی روبه رو می شوند که توجه آنان را به خود جلب می کنند و همین جذابیت است که احتمال الگو قرار گرفتن آن ها از سوی فرزندان ما را افزایش می دهد.
-1 پنج کارکرد فضای مجازی:
اندیشمندان پنج کارکرد مهم را برای فضای مجازی برمی شمارند که عبارتست از: الف- ارتباطات: هدف اولیه مشارکت کنندگان در فضای سایبرنتیک است،
ب- تحصیل: نه تنها تحصیلات رسمی با فضای مجازی دچار دگرگونی می شود، بلکه بسیار فراتر می رود، نوعی آموزش لذت بخش که همراه با سرگرمی است، ایجاد می شود.
ج- تفریح و سرگرمی :فضای مجازی، تفننی بدیع و هیجان انگیز است، چه به طور مستقیم و چه به وسیله ابزار آنلاین تفریح و سرگرمی و چه به وسیله بازی های رایانه ای و البته تلفن های همراه و یا شرکت در چت های مورد علاقه. به علاوه، دسترسی آسان به انواع هنرها و ابزارهایی که امکان تجربه آن ها در زندگی واقعی وجود ندارد، از عوامل جذابیت بخش فضای مجازی هستند.
د- تسهیل امور :فضای مجازی با امکان ارتباط از راه دور، پژوهش، نامه نگاری، انجام معاملات و حتی کار کردن، به تسهیل امور روزانه افراد می پردازد، ه- تجارت الکترونیک: خرید الکترونیکی و بانکداری الکترونیکی، از جمله مهم ترین انواع تجارت الکترونیکی جدید هستند که پیش تر، با این کیفیت امکان پذیر نبوده است
اگر به کاربری های متفاوت فضای مجازی نگاهی بیندازیم،متوجه می شویم که شبکه های اجتماعی مجازی حداکثر در تمامی موارد و حداقل در چهار مورد از این کاربردهای فضای مجازی قادر به ارائه خدمات به کاربران خود هستند. شبکه های مجازی اجتماعی قادر به ایجاد مکانی برای آسان سازی ارتباطات بین افراد هستند و هم زمان می توانند کارکردهای: آموزشی، تفریحی و... را نیز به همراه داشته باشند.
بدیهی است که این کارکردها، اهمیت یکسانی برای کاربران نخواهند داشت. با این حال، به نظر می رسد که کارکرد ارتباطی، مهم ترین کارکرد شبکه های اجتماعی مجازی باشد.از دیگر سو، همین ارتباط تعاملی - همانند ارتباطات سنتی - به شکل گیری هویت کاربران در شبکه های اجتماعی یاری رسانده است. محدودیت هایی که در نظام های ارتباطی سنتی وجود دارد، تا حدی در شبکه های اجتماعی مجازی از بین می رود و همین امر، شکل گیری هویت و فرهنگ در این فضا را آسان می نماید.
تسهیل ارتباطات در این شبکه ها، به گونه ای است که در کنار عرصه عمومی، به یک عرصه عمومی مجازی برای تبادل نظر و گفتگو تبدیل شده اند
تعریف سنتی از اجتماع، معمولاً دارای قید و بندهای جغرافیایی است اما اجتماع های مجازیمعمولاً از نظر جغرافیایی پراکنده هستند. جوامع مجازی، به طور معمول، مرزهایی بین اعضای خود و اعضای غیرعضو برقرار می سازند. با این حال، میزان شباهت اجتماعات واقعی و اجتماعات مجازی، بسیار زیاد است و هر دوی آن ها امکاناتی مانند: پشتیبانی از اعضا، گردش اطلاعات و ایجاد رابطه دوستی بین اعضا را فراهم می آورند. اجتماع های مجازی، به وسیله گروه های متفاوت و گاه حرفه ای مورداستفاده قرارمی گیرند. شبکه های مجازی اجتماعی، قادر به ایجاد مکانی برای آسان سازی ارتباطات بین افراد هستند و هم زمان می توانند کارکردهای: آموزشی، تفریحی و... را نیز به همراه داشته باشند. بدیهی است که این کارکردها، اهمیت یکسانی برای کاربران نخواهند داشت
-2 شبکه های اجتماعی و مشارکت اجتماعی:
افراد فراوانی در سرتاسر جهان، از شبکه های اجتماعی به عنوان وسیله ای برای بیان دیدگاه و گفتمان خود در مورد مسائل مختلف استفاده می کنند. این شبکه ها می توانند نوعی فعالیت مدنی را برای شهروندان به وجود بیاورند. شهروندان سعی می کنند خود را به این شبکه های مجازی متصل سازند و از آن به عنوان محملی برای اظهار نظر در مورد عرصه های گوناگون زندگی استفاده نمایند؛
به بیان دیگر، شبکه های اجتماعی عرصه ای را به وجود آورده اند که فضای مناسبی برای ابراز هویت گروه های محروم اجتماعی فراهم کرده است. این عرصه عمومی نوین، از جهت توجه به گروه هایی که به دلایل مختلف، از جمله بُعد مکانی و محرومیت های دیگر، نمی توانند در عرصه عمومی مشارکت داشته باشند، حایز اهمیت است.گسترش این شبکه های نوین اجتماعی، فضای مناسبی برای بیان هویت گروه های پراکنده فراهم آورده است. اکنون این اجتماعات این امکان را یافته اند که به مدد ارتباطات، هویت جمعی خود را به نوعی تقویت کنند. این امر به خصوص در کشور ما که دارای وسعت سرزمینی فراوان و تنوع قومیتی گوناگون است، می تواند مورد توجه قرار گیرد تا از طریق این شبکه های اجتماعی، امکان تبادل فرهنگی میسرتر گردد