بخشی از مقاله
چکیده:
فلسفه، روش درست اندیشیدن، کوشش براي شناختن هستی، و راه خردمندانه زیستن است. پائولوفریره، مبانی اساسی تعلیم و تربیت را در زمینه دگرگونی اجتماعی و تضاد طبقاتی مورد بحث قرار میدهد.
هدف مقاله حاضر معرفی فلسفه و روش" آگاهسازي انتقادي" در آموزش بزرگسالان و تحلیل اجتماعی انتقادي است. مروري بر برخی از مقالات پژوهشی که در داخل کشور دربارة دیدگاه تربیتی فریره تحریر شده حاکی از آن است که گرچه برخی از مضامین تربیتی و اجتماعی او در جامعهي ما آشناست و تا حدي در مقالات مختلف به آن پرداخته شده است، اما کمتر به شکل یک نظام فکري معرفتی منسجم مورد بررسی قرار گرفته است.
در راستاي هدف فوق، خاستگاههاي فکري- معرفتی فریره بر حول چهار محور عمده فلسفه هگل، دیدگاه انتقادي مکتب فرانکفورت، ساختارگرایی گلدمن و اندیشه ویگوتسکی تبیین شده است. علاوه بر آن مبانی معرفت شناختی و هستی شناختی او نیز در چارچوب هرمنوتیک انتقادي و رئالیسم انتقادي مورد بررسی قرار گرفته است. در نهایت بر مبناي نتایج حاصل از پژوهش، پیشنهادها و راهکارهایی در جهت کمک به سیاستگزاران، مدیران و برنامهریزان نظام آموزش عالی ارائه گردید.
مقدمه
در دنیاي امروز آنچه بیش از پیش اهمیت یافته است، مسئله تعلیم و تربیت است. از آنجایی که مبناي فکري و روند تکاملی افراد جامعه از مدرسه آغاز میشود، اندیشمندان بسیاري در این زمینه قلمفرسایی نمودهاند و هریک به نوعی کوشیدهاند تا در این فضاي گسترده نظریه-پردازي، به ارائه الگویی موفق و راهکاري ویژه براي بهبود روند تعلیم و تربیت اقدام کنند.
با توجه به گسترش روزافزون تکنولوژي و ترقی علوم و فنون مختلف در سطح جهان و رقابت علمی بین کشورهاي مختلف، اهمیت توجه به مسئله آموزش و پرورش دو چندان شده است. از آنجایی که ارتباط تنگاتنگی بین پیشرفت و ترقی یک کشور با کارآیی نظام آموزشی آن کشور برقرار است، توجه برنامهریزان نیز به مسئله تعلیم و تربیت بیشتر شده است. ظهور گرایشهاي مختلف و متنوع در رشته تعلیم و تربیت، دلالت خوبی بر اهمیت و حساسیت موضوع در دنیاي علوم و تمدن جدید بشري دارد
در تأئید اهمیت آموزش و پرورش همین بس که این مسئله، از دیرباز مورد توجه و عنایت فلاسفه بزرگ و مربیان تربیتی جهان بوده است. ایدهآلیسم، رئالیسم و تومیسم نماینده فلسفههاي سهگانهاي هستند که فرآیندهاي تعلیم و تربیت را هدایت میکنند و محتواي برنامههاي درسی را فراهم میآورند. در این میان باید به یک نحله فلسفی جدید به نام مکتب فرانکفورت یا نحله انتقادي اشاره کرد که از استقلال اختیار ناقص محدود انسان - اکثریت افراد - در جامعههاي کنونی انتقاد کرده، طرفدار تعمیم آزادي انسان در جهان هستند.
یکی از نمایندگان برجسته این نحله در حوزه تعلیم و تربیت پائولو فریره برزیلی میباشد که بهعنوان یکی از برجستهترین صاحبنظران در زمینه تعلیم و تربیت معاصر شناخته میشود. در واقع هر تحلیلی از تعلیم و تربیت انتقادي یا رادیکال، با بررسی کار پائولو فریره شروع میشود. او نخستین فیلسوف، مربی و دانشمند اولیه تعلیم و تربیت انتقادي یا رادیکال محسوب میشود.
از نظر تاریخی، تعلیم و تربیت انتقادي، بهعنوان فهم نظریه انتقادي مکتب فرانکفورت در مدارس است، که گاهی اوقات نیز نظریه انتقادي نامیده میشود - دیناروند،. - 1387 از جمله مسائلی که در اندیشههاي تربیتی فریره، حایز اهمیت است، توجه وي به نقش و ارتباط متقابل سیاست در تربیت و مسائل آموزش و پرورش است. به همین علت، آراي تربیتی وي، اصولاً رنگ و بوي سیاسی به خود گرفته است و کوشیده تا از منظر سیاسی بتواند، روند تربیت سنتی موجود را دگرگون سازد.
به-همین دلیل وي، از آموزش و پرورش رهاییبخش3 و آموزش به مثابه آزادسازي4، هشیارسازي5 و مردمیسازي6 یاد میکند و آن را با مشارکت گروهی همه مردم امکانپذیر میداند. فریره معتقد است که نظام سنتی موجود در زمینه آموزش و پرورش دیگر نمیتواند جوابگوي ذهن منتقدانه فراگیرانی شود که میکوشند خود را از فضایی که در آن باید مطیع معلمان باشند، رها سازند. به همین دلیل وي طرح مسئله را در برابر حل مسئله مطرح میکند - مک لارن و لئونارد، - 2004، زیرا معتقد است که در حل مسئله، ذهن فراگیر، قدرت انتقادي خود را از دست می-دهد و جایی را براي بروز خلاقیت در خود نمیبیند. به عبارتی دیگر، تربیت سنتی و مصداق متعارف آن یعنی آموزش بانکی میکوشد تا:
الف - فکر کردن و عمل را تحت تسلط در آورد.
ب - آدمیان را به منطبق شدن با جهان وا دارد.
ج - در برابر نیروي آفریننده انسانها سدي ایجاد کند
فریر از نظام سنتی آموزش و پروش که در آن معلم به عنوان حاکم مطلق کلاس و داناي کل و دانش آموز به عنوان مطیع معلم و کسی که چیزي نمیداند و به دانش معلم محتاج است - فریره، - 1385، انتقاد میکند میکوشد تا با طرح گفت و شنود متقابل بین معلم و فراگیر، این فضاي یکسویه آموزشی را در هم شکند. او از نظام سنتی تربیتی به عنوان یک نظام ستمگرانه یاد میکند و یادآور میشود که در جریان یادگیري واقعی، باید هم معلم و هم فراگیر هر دو از همدیگر، مسائلی را بیاموزند و یادگیري تنها وظیفه شاگردان نیست. توجه فریره به اهمیت آموزش بزرگسالان بیشتر ناشی از توجه وي به سیاسی بودن مسئله تربیت است، زیرا وي معتقد است که وقتی بزرگسالان ما از آگاهی سیاسی و اجتماعی برخوردار نباشند، راه براي مقاومت در برابر ظلم و بی-عدالتی براي همیشه بسته میشود.
بیان مسئله:
مشهور است که دانش ها از مادر خود، یعنی فلسفه، زاده شدند ولی به تدریج رشد یافتند و پس از مطالعات بسیار به این نتیجه رسیدند که براى خود مستقل شدند. گرچه به رغم پیشرفت روزافزون، علوم خود را نیازمند بازگشت به سوى فلسفه میدانند، اما دربارة تربیت، گذشته از آنه به سلیقة خود، آن را علم، هنر، فن یا حتی صنعت بدانیم، حالتی تقریباً استثنایی وجود دارد و آن اینکه تربیت پیوسته در پیوندى مستقیم با فلسفه باقی مانده است و این وضع همچنان ادامه دارد
در آموزش کشاورزي، فراگیران در اکثر موارد بزرگسال میباشند. براساس تعریف، آموزش بزرگسالان فرآیندي است سازمان یافته به منظور ایجاد آگاهی، شناخت مهارت در بزرگسالان، تا بتوانند در جهت تکامل و در سرنوشت جامعه خود از لحاظ اجتماعی، فرهنگی، سیاسی و اقتصادي مشارکت فعالانه داشته باشند.
بارها اظهار شده که آموزش بزرگسالان در پیشبرد برنامههاى مملکتی از اهمیت خاصی برخوردارست و باید مورد توجه فراوان قرار گیرد، اما آنچه کمتر مورد تأکید قرار گرفته، جهتدار بودن آموزش بزرگسالان و معرفی هدف آن است و اینکه اصولاً بزرگسالان چه کسانی هستند، چه ویژگی هائی دارند، چه کسانی هستند، چه ویژگی هائی دارند و چه کسانی با چه مهارت ها و توانائی هائی باید در محدوده آموزش بزرگسالان فعالیت کنند.
در آموزش بزرگسالان فراگیران غالباً افرادى هستند که با یکدیگر تمایز و تفاوت فراوانی دارند و در عین حال اهداف مشخص و مشترکی را دنبال میکنند و در جهت برآورده ساختن این اهداف بهصورتی خودانگیز مطالب آموزشی را فرا میگیرند و بکار میبرند.
نکته قابل توجه آن است که در تربیت سیاسی، بهندرت منابعی یافت شده و این حوزه بحث بهشدت مغفول مانده است - منصورنژاد،. - 1387 به همین منظور در تحقیق حاضر به بررسی عقاید فرر از فلسفه تعلیم و تربیت تا فلسفه آموزش بزرگسالان میپردازیم.
سؤالات:
تأکید این مقاله بر فلسفه آموزش بزرگسالان و نظریه آموزش و پرورش انتقادي پائولوفریره در عرصه آموزش بزرگسالان و در واقع سواد اجتماعی آنان، در کشورهاي در حال توسعه است که این امر در نهایت به دگرگونی تدریج ی در ساختار این جوامع میانجامد.
اهمیت عقاید فرر در آموزش کشاورزي به افراد بزرگسال بررسی خاستگاههاي فکر ي- معرفتی فریره بر حول چهار محور عمده فلسفه هگل، دیدگاه انتقادي مکتب فرانکفورت، ساختارگرایی گلدمن و اندیشه ویگوتسکی و در پایان، مبانی معرفت شناختی و هستی شناختی فرر در چارچوب هرمنوتیک انتقادي و رئالیسم انتقادي مورد بررسی قرار گرفته است.
روش:
روش انجام این تحقیق بر اساس اطلاعات حاصل از مشاهده بیواسطه در مناطق با سط ح سکوت فرهنگی بالا و جمع آوري کتابخانهاي می-باشد. در واقع بررسی سیر تحولی عقاید حاکم بر جوامع در حال توسعه میباشد.
نتایج:
با توجه به شیوه تربیتی فریره فقط در حیطه آموزش و پرورش عمومی و در ارتباط با خردسالان مدنظر قرار گرفته است برخی از وجوه مثبت آن نادیده گرفته شده اس ت. نویسنده مقاله به درستی به برخی از ویژگی هاي مثبت " تعلیم و تربیت سؤال محور" ، همچون تطابق آن با ویژگی ها و خصوصیات و جودي انسان، یا پرورش کنجکاوي، پرسشگري و جست وجوگري در دانش آموزان، یا " انسانی بودن" آن اشاره کرده است؛ اما وجه دگرگون ساز آن را نادیده گرفته است
الگوي مفهومی فلسفه خردگرایی مینوي و علمی و مراتب سهگانه آن در فلسفه تعلیم و تربیت را در نمودار شمارة یک نشان دادهایم. در این نمودار با مراتب سهگانه معرفت آدمی در سه جهان اول و دوم و سوم - از سطح کاملاً عینی تا سطح مینوي - مواجه هستیم:
-1 جهان دانش تجربی یا دانش عینی که دربرگیرندة تمام علوم، خاصه علوم رفتاري، اس ت.
-2 جهان اندیشه درست یا خرد و اندیشه که از سادهترین مرتبه تفکّر آغاز می شود و عقل عملیاتی و صوري و مراتب اندیشه فراصوري جست وجوگر و نقاد، پویا و روشمند، و خرد مینوي را در بر میگیرد.
-3 جهانِ مینويِ راستی و خیر و زیبایی و پاکیزگی. در این مرتبه از هستی است که ایم ان، عرفان، هنر، اخلاق و ارزشها در مرکز توجه است.
براي هر یک از مراتب م کور میتوان فلسفه خاصی را در نظر گرفت. مثلاً در مرتبه مین وي، با فلسفه عرفانی، فلسفه هنر، و فلسفه اخلاق و ارزشها مواجه هستیم. در مرتبه خرد و اندیشه، میتوان به طرح و بحث فلسفه علم یا فلسفه ذهن پرداخت