بخشی از مقاله

مقدمه

امروزه بسیاري از فناوري ها و پیشرفت ها در عرصه مدرنیته و توسعه توانمندي هاي انسان در عرصه اقتصاد ، صنعت و علوم مختلف مرهون ریاضیات است. هرچند از منظر نظریه پردازان انتقادي این پیشرفت ها متضمن سعادت نوع بشر نیست و حتی زندگی توأم با عزت انسان را به خطر می اندازد - ارنست ، - 2012 ،اما به جامعه انسانی در بسیاري از ابعاد خدمت نموده است .اما با وجود نقش تأثیرگذار ریاضیات در زندگی آدمی، به نظر می آید در خصوص فلسفه آموزش ریاضی ، ارتباط آن با اهداف آموزش ریاضی و چگونگی تأثیر گذاري این مقوله در فرآیند آموزش عمومی و زندگی افراد با تأکید بر جامعه ایران ، تحقیقات علمی لازم انجام نگردیده است . از اینرو این مقاله بر آن است تا این موضوع را در حد وسع خود مورد واکاوي علمی قرار دهد .

بیان مسئله :

ریاضیات به عنوان یکی از جنبه هاي دانش در همه دوران ها مورد توجه مربیان جهت آموزش بوده و هست. افلاطون ریاضیات را بهترین ابزار آموزش و پرورش می دانست و بر درگاه آکادمیش نوشته شده بود : » هر کس که ریاضیات نمی داند وارد نشود « - بیژن زاده ، . - 1373 ریاضیات داراي گستره وسیعی است: ریاضیات، مطالعه الگوها و ارتباطات است ، ریاضیات، یک شیوهتفکّر است ، هنري است که با نظم و سازگاري درونی توصیف می شود ، زبانی است که در تعریف دقیق اصطلاحات و نمادها به کار می رود و یک ابزار است و این همان چیزي است که ریاضیدان ها و حتی مردم عادي در زندگی روزمره به کار می برند - ریس ، سایدام ، لیندکوئیست ، . - 1377

یادگیري ریاضیات توسط دانش آموزان براي بسیاري از مربیان و والدین ، از ارزش و اهمیت بالایی برخوردار است و در عین حال با مشکلات زیادي روبروست . وجود مشکلات عدیده در آموزش و یادگیري ریاضیات در همه کشورها و به خصوص در ایران سؤالات زیادي را به ذهن می آورد؛ از جمله ، فلسفه آموزش چیست؟ ماهیت ریاضیات و آموزش آن چیست؟ چرا باید کودکان ما ریاضیات بیاموزند؟ منظور از یادگیري ریاضیات چیست و ...در اواخر قرن بیستم ، تئوري هاي پایه اي آموزش ریاضی از ریاضیات و روانشناسی نشأت می گرفتند ولی در دو دهه اخیر، اهمیت رشته هاي دیگر از جمله: فلسفه ، جامعه شناسی ، زبان شناسی و نماد شناسی در آموزش ریاضیات در حال افزایش است - ارنست ، 2013 - .

محققان در هر یک از این گرایش ها به بررسی آموزش ریاضی از دیدگاه خود می پردازند . از آنجایی که فلسفه با بنیادهايتفکّر سر و کار دارد ، می تواند چراغ راهی باشد براي انتخاب مسیرهاي درست در حیطه آموزش ریاضیات و رفع نسبی مشکلات آن .در چند دهه اخیر محققان در عرصه فلسفه آموزش ریاضی ، تلاش نموده اند تا از چشم اندازهاي مطلق گرایانه - که شامل فلسفه هاي منطق گرایی ، صورت گرایی و تا حدودي شهود گرایی است - در فلسفه ریاضی فاصله گرفته و به چشم اندازهاي جایزالخطا گرایانه نزدیک شوند، این تغییر نگرش می تواند بر فلسفه آموزش ریاضی تاثیرگذار باشد. از جمله کسانی که در این مسیر تلاش هاي بسیار نموده اند می توان از: دیویس ، هرش و ارنست نام برد - باقري ، . - 1389

در نظام آموزشی که پایه هاي فلسفی آن را دیدگاه هاي مطلق گرایانه - که ریاضی را دانشی فراانسانی ، مطلق و بدون زمان می دانند - تشکیل می دهند ، در رویکردهاي آموزشی خود به یادگیرنده ، محیط و شرایط اجتماعی توجه چندانی نداشته و فقط ریاضیات را که براي آن موجودیت مستقل از انسان قائلند مورد توجه قرار می دهند . این دیدگاه که ریشه هاي آن را می توان از زمانی که هندسه در یونان توسعه یافت و آموزش ریاضی و هندسه به صورت دانشی که از دیدگاه افلاطون متعلق به عالم مثل است ، از سوي او لزوم یافت ، جست و جو کرد . این رویکرد براي بسیاري از یادگیرندگان پیامدهاي منفی در برداشت .

در نظام آموزشی که پایه هاي فلسفی آن را دیدگاه هاي جائزالخطا گرایانه تشکیل می دهند ، در رویکردهاي آموزشی خود به آموزش دهنده، یادگیرنده، نیازهاي شخصی، محیطی و اجتماعی اهمیت می دهند. این رویکرد فلسفی سبب آموزش ریاضیاتی ملموس ، دوست داشتنی ، قابل استفاده و به طور کلی » ریاضیاتی براي همه « می شود . باقري - - 1389 ، معتقد است که فلسفه مورد قبول و تأثیرگذار در فلسفه و برنامه ریزي آموزش ریاضی ایران، واقع گرایی سازه گرایانه است؛ یعنی حد وسط دو فلسفه مطلق گرایانه و جائزالخطاگرایانه .از مجموعه تحقیقات انجام شده در عرصه آموزش ریاضیات - به ویژه تحقیقات ارنست - 1989،2004،– - 2013

می توان اینگونه برداشت کرد که ، براي بررسی فلسفه آموزش ریاضیات، باید به حیطه هاي متعددي توجه شود ؛ از یکسو فلسفه ریاضیات ، فلسفه آموزش و تدریس ، فلسفه یادگیري و ارتباط آنها با یکدیگر باید بررسی شود و از سوي دیگر باید ارتباط مباحث فلسفی مربوطه با پداگوژي و فعالیت هاي یاددهی– یادگیري مورد توجه و واکاوي قرار گیرد . از طرفی رابطه بین ماهیت ریاضیات و آموزش آن با زندگی جاي بررسی دارد که به طور خاص در این خصوص ، نظریه پردازي هاي متنوع و متفاوتی صورت گرفته است :

از جمله ، پولیا در کتاب خلاقیت ریاضی از قول » روژه گورسانی « نقل می کند که : » نخستین وظیفه ریاضیات ، ساختن و تحول دادن چیزي به جامعه است که امروزه کمتر کسی خواستار آن است ، یعنی »انسان« ، انسانی که بیندیشد ، انسانی که درست را از نادرست تشخیص دهد ، انسانی که شناخت و انتشار حقیقت را بر بسی چیزها از جمله یک تلویزیون برتري دهد ، انسان آزاد نه آدموارهاي آهنی - « پولیا ، 1965 - .با توجه به نکات بیان شده در خصوص فلسفه آموزش ریاضی و با نظر به آنکه تغییر در رویکرد هاي فلسفی در ابعاد مختلف آموزشی ، بستري براي ایجاد تغییر در فرآیندهاي آموزشی ایجاد می کند ، ضرورت دارد ، چگونگی و نسبت تغییرات ایجاد شده ، رابطه این تغییرات با اتخاذ اهداف آموزش ریاضییات در مدارس مورد بررسی قرار گیرد .

و از سوي دیگر ، تدوین برنامه درسی ملی ریاضی در هر کشوري به طور ملموس یا نا ملموس بر فلسفه آموزش ریاضی مورد قبول در آن جامعه تکیه دارد . در برنامه درسی ملی کشورمان آمده است : » در ریاضیات مدرسه اي ، فعالیت هاي آموزشی باید برخاسته از ریاضیات محیط پیرامون باشد و به دانش آموزان کمک کند تا مفاهیم و گزاره هاي ریاضی را در محیط پیرامونی خود مشاهده ، تجزیه و تحلیل و درك کند و براي مفاهیم ریاضی در محیط پیرامونی تعبیرهاي گوناگون به دست آورند .« اما نگاهی به وضعیت آموزش و یادگیري ریاضیات در مدارس ما روشن می سازد که آنچه در برنامه درسی ملی بیان شده با آنچه در مدارس ما می گذرد متفاوت است ، که علل این تفاوت باید مورد بررسی قرار گیرد .در این مقاله تلاش بر آن است که با توجه به تحقیقات صورت گرفته در زمینه فلسفه آموزش ریاضیات ، برنامه درسی ملی کشورمان و تجارب زیسته به چالش هاي فلسفی آموزش ریاضیات به ویژه در آموزش و پرورش ایران پرداخته شود .

سؤالات پژوهشی :

-1 فلسفه آموزش ریاضی با فلسفه ریاضی ،عمل آموزش و یادگیري ، تصورات و باورهاي معلمان در امر آموزش ریاضی و تصورات و باورهاي دانش آموزان در امر یادگیري ریاضیات چه ارتباطی دارند ؟

-2 چالش هاي فلسفی آموزش ریاضیات در آموزش و پرورش ایران چه هستند و رفع این چالش ها چگونه بر کیفیت آموزش ریاضیات در ایران تاثیر می گذارد؟

روش پژوهش :

بررسی سؤالات مطرح شده در این مقاله به روش تحلیل کیفی صورت گرفته است. در این مقاله به بررسی تحلیلی نظریات فلسفی در حیطه آموزش ریاضیات و تحقیقات صورت گرفته پرداخته شده و سپس با توجه به تجربیات زیسته در عرصه آموزش ریاضیات ،چالش هاي فلسفی موجود در آموزش ریاضی در مدارس ایران بررسی گردیده است .

نتایج :

نتایج این پژوهش عبارتند از :

-    مرز درك و توانایی استفاده و کاربرد مفاهیم ریاضی در افراد مختلف متفاوت است و نباید بر فلسفه ریاضیات خاصی به صورت متعصبانه تمرکز شود، به عنوان مثال مفهوم انتگرال براي یک مهندس کاملا ملموس و تجربی است در حالی که این مفهوم براي کارگر کارخانه یک مفهوم صوري و غیر ملموس است .

-    معمولا برنامه درسی ملی متأثر از فلسفه ریاضی و فلسفه آموزش آن، نیازهاي جامعه و دانش آموزان می باشد و بر اساس آنها اهداف آموزش ریاضی تدوین می گردد ، اما بین اهداف آموزش ریاضی و کتب درسی ، سیاست ها و روش هاي تربیت معلمان ریاضی، ارزشیابی و...شکاف وجود دارد و این امر سبب پیاده نشدن اهداف و فلسفه آموزشی مورد قبول می گردد .

-    تصورات و باورهاي معلمان از ریاضیات و فلسفه آموزش آن نقش مهمی در کیفیت آموزش ریاضی دارد و این در حالیست که بسیاري از معلمان ریاضی شناخت کافی از مباحث فلسفی مرتبط با آموزش ریاضی ندارند.

-    عدم توانایی کتب درسی و معلمان در ایجاد چالش فکري در دانش آموزان احساس می شود . بیشتر مباحث کتب درسی بر اساس دیدگاه مطلق گرایی یا به بیان هندل - - 2002 ، بنیادگرایی تألیف یافته اند و حتی اگر معلمان ریاضی دیدگاهی چون فلسفه ساختارگرایی اجتماعی داشته باشند ، قادر به آموزش بر اساس باورهاي خود نیستند.

-    همانطور که غلط آموزش دیده ایم ، غلط آموزش می دهیم و همان طور که باورهاي فلسفی در ما شکل نگرفته ، توانایی شکل دهی باورهاي فلسفی در دانش آموزان را نداریم . بسیاري از پرسش هایی که در ذهن دانش آموزان علاقه مند به ریاضی وجود دارند ، داراي پاسخی فلسفی هستند. در برخورد با مسائل آموزش ریاضی داشتن نگاهی فلسفی می تواند راهگشا باشد. پرداختن به چیستی و چرایی ؛ در حل مسائل، به کار بردن استدلال ها، مثال هاي نقض و ... می تواند براي دانش آموزان نشاط و انگیزه لازم جهت یادگیري بهتر و کاربردي تر ریاضیات را فراهم نماید .

-    نه تنها معلمان بلکه برخی مسئولین آموزش و پرورش کشور نیز دیدگاههاي فلسفی مشخصی که طبق آن عمل کنند، ندارند و دیدگاه افلاطون گرایی در بین بقیه مسئولین آموزش ریاضی کشور و معلمان حاکم است و باعث گردیده تا نوعی نخبه پروري - که البته باز هم به زوایایی از این نخبه بودن می توان شک کرد - به وجود آید .

-    فلسفه آموزش ریاضیات تخصصی ، پرورش ریاضیدان ها ، مهندسین و متخصصین کاربرد ریاضیات در حیطه هاي مختلف است که ارتباط زیادي با فلسفه آموزش ریاضیات عمومی ندارد ولی متأسفانه این فلسفه با فلسفه آموزش ریاضیات عمومی اشتباه گرفته شده و تمام تلاش براي ارائه بیشترین محتواي ریاضی به دانش آموزان صورت می گیرد .

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید