بخشی از مقاله

چکیده :

فناوری نرم مقولهی تازهای نیست. انسان از نخستین روزهای حیات خود به شیوهای ناخودآگاه از فناوریهای نرم در قالب روشها و شیوههای سازگاری و یا استیلا بر طبیعت و پایداری خود استفاده کرده است؛ با این وجود، دستاوردهای سترگ و چشمگیر علم و فناوری در حوزه علوم طبیعی و فناوریهای سخت، پیوسته فناوریهای نرم را در سایه و حاشیه قرار داده بود. این شیوه از نگرش موجب شده بود که فناوری نرم به مثابه گونهای قابل توجه از فناوری به شیوهای هدفمند و عقلانی مورد مطالعه و بررسی قرار نگیرد.

به سیستم های دانشی کاربردی و نشأت گرفته از علوم انسانی اجتماعی، دانش و علوم غیرمادی که هدفشان حل مشکلات عملی بشر باشد، فناوری نرم گویند. حرکت به سمت جامعه ی دانشی، اهمیت روز افزون تولید فکر و تحقیق و توسعه یافتن راه ها برای بهبود سازگاری محیط زیست و نظام اجتماعی، پشتیبانی از خشنودی فکری و آرامش خیال، نرم کردن بسیاری از سخت افزارها و فعالیت های سخت افزاری و انسانی نمودن هر چه بیشتر سخت افزار، موضوعاتی هستند که فناوری های نرم از طریق ترکیب دانش تکنیک های علوم طبیعی و علوم فرهنگی اجتماعی به آنها می پردازد. هدف این نوشتار توصیف فناوری نرم، جنبههای گوناگون و ویژگی آن است.

.1 مقدمه

فناوری نرم یک پارادیم فناورانه ی جدید است که دیدگاه و نگرش ما به صنعت، تحقیق، تولید، بازاریابی، آموزش، کسب و کار، تجارت، امنیت ودفاع را تغییر خواهد داد. - Jin, 2005 - رقابتهای نظامی و اقتصادی فعلی در چنین جهانی جای خود را به رقابتهای فرهنگی خواهند سپرد. و رقابت فرهنگی برهر نوع رقابت دیگری پیشی می گیرد، و سایر انواع رقابت را تحت الشعاع قرار می دهد

اما باید پرسید رقابت فناوریهای نرم که ماهیت تجاری دارد، هنگامی که رقابتهای فرهنگی همه گیر شود، چه کالایی را خواهد فروخت؟! پاسخ در مفهوم "صنعت فرهنگی" است که معنای تجاری رقابتهای فرهنگی را توضیح می دهد. ماده ی صنایع موجود، که اغلب ماهیت سخت افزاری دارند، "ماده ی فیزیکی" است که بی واسطه یا با واسطه از طبیعت به دست می آید؛ اما ماده ی صنعت فرهنگی، یک ماده ی نرم است که از ذهن و روح انسان می جوشد، و فرآورده های آن نیز کاربرد روحی و روحانی دارد سینما، رادیو و تلویزیون، نشر کتاب، معماری، ورزش، موسیقی، طراحی لباس، صنایع دستی، نقاشی، و ...، شاخه های گوناگون صنعت فرهنگی را می سازند.

صنعت فرهنگی به سرعت جای پای خود را در بخش دفاعی و جنگهای جدید نیز می گشاید، و می رود تا به یکی از شالوده های اصلی بنیه ی دفاعی تبدیل گردد . - McRae, 1994 - هب زودی آشکار خواهد شد که ارزش ذخایر غنی نفت و گاز کشور در برابر ارزش این منابع لایتناهی، واقعاً ناچیز است.

المانجرا1 میگوید که در خلال انقلاب صنعتی، اندیشه ای بر جهان - غرب - حاکم بود که می کوشید تا امور غیر مادی - فرهنگ، روحانیات، و... - را به امور محسوس مادی تبدیل نماید؛ روندی که در یک عبارت می توان آن را "مادی سازی غیر مادیات" نامید. اما از دهه ی 1980 م این روند در جهان معکوس شده است، و گویا کوشش می شود که همه ی امور مادی، حالتی غیر مادی بگیرد؛ روندی که وی آن را "غیرمادی سازی مادیات" می نامد - المانجرا، مهدی, - 1384 ، همه جا نمایان است.

سازمانهای فیزیکی - مادی - به سازمانهای مجازی - غیر مادی - ، و کتابها و نشریه های فیزیکی به کتابها و نشریه های مجازی تبدیل می شوند و ... این روند به قدری نافذ است که حتی مزیت رقابتی سازمان ها را نیز تحت الشعاع خود قرار داده است. تا همین اواخر تصور می کردیم که قابلیتهای فناورانه یا مواردی مثل کیفیت بالا و قیمت پایین را باید مزیتهای رقابتی یک صنعت بدانیم؛ اما اینک ثابت شده است که این گونه مزیتها تبعی و عرضی هستند و اموری فرعی به شمار می آیند.

مزیت اصلی سازمانها "مزیت معنوی" است که برساخته ی ارزشها، نگرشها، و فرهنگ معنوی حاکم بر سازمانهای متعالی است. گفته می شود هرکس که چند صباحی را در شرکتهای موفق ژاپنی کار کرده باشد، معنای واقعی این مزیت را لمس می کند - . - Senge, 2006 اگر این نکته را عمیقاً تشخیص می دادیم که وقتی یک پارادایم جدید می آید، شرایط به وضعیت صفر باز می گردد، همه ی ملتها و سازمانها از پیشرفته و در حال پیشرفت، در شرایط نسبتاً یکسانی قرار می گیرند - Barker, 1992 - پارادایم فناوری نرم برای ایران به یک فرصت تاریخی تبدیل می شد.

به تصریح چشم انداز بیست ساله ی کشور، قرار است ایران تا سال 1404 به قطب اول اقتصادی، نظامی، فرهنگی، و ... در منطقه ی آسیای جنوب غربی تبدیل گردد؛ و فناوری نرم به ویژه در شاخه ی فناوریهای فرهنگی می تواند ما را به سرعت در مسیر تحقق این چشم انداز قرار دهد. فناوری نرم به عنوان یک پارادایم همچنین حاوی فرصتها و تهدیدهای بالقوه ی بزرگی برای کشور است. فناوری نرم در حقیقت زیربنای قدرت نرم2 است که مهمترین مولفه ی قدرت نظامی در آینده را تشکیل می دهد. بهتر است این طور بگوییم که بدون پشتیبانی قدرت نرم، قدرت سخت به تنهایی ابتر می ماند و راه به جایی نمی برد. این حقیقت هم اکنون نیز مشهود است.

.2 تاریخچه

اصطلاح "صنعت فرهنگی" ابتدا پس از جنگ جهانی دوم به مثابهی نوعی نقد ساختارشکن و گزنده علیه "سرگرمی انبوه"3 از سوی اعضای مکتب فرانکفورت، که تئودور آدرنو و مکس هاکهیم آن را رهبری میکردند، پیدا شد. متعاقباً نویسندگانی مثل هربرت مارکوزه، آن را ادامه دادند. در آن زمان "صنعت فرهنگی" پرچمی به نشانه ی اعتراض و اعلام هشدار بود. این باور وجود داشت که فرهنگ و صنعت دو مقوله ی متضادند، و صنعتی سازی فرهنگ بهمعنای تولید انبوه کالاهای فرهنگی مانند فیلمهای سینمایی و صرفاً با هدف سرگرمسازی مردم، حاصلی جز ابتذال فرهنگی ندارد.

این وضع ادامه داشت تا اینکه واژه ی صنعت فرهنگی، همچون یک ناسزای ادبی برای ابراز تنفر از روزنامه ها، فیلمها، مجلات و موسیقی های عوام پسند - که توده ها را به خود مشغول می کردند - ، به کار رفت. هنوز هم اختلاف نظرها در تفسیر فرهنگ به مثابه ی یک صنعت مرتفع نشده است. برای بعضیها مفهوم "صنایع فرهنگی" یادآور تضادهایی مانند فرهنگ نخبگان در برابر فرهنگ توده ها، فرهنگ برتر در مقابل فرهنگ عامه، و هنرهای زیبا و متعالی در برابر سرگرمی های تجاری است.

معهذا، وجه غالب این است که صنایع فرهنگی به عنوان صنایعی که کالاها و خدمات فرهنگی تولید می کنند، کم و بیش مورد قبول واقع شده و جای خود را باز کرده استمثلاً. در یونسکو، صنایع فرهنگی به صنایعی گفته می شود که به "خلق، تولید و تجاری سازی مضامین نامشهود و دارای طبیعت فرهنگی اشتغال دارند. این مضامین نوعاً از طریق کپی رایت حمایت می شوند و می توانند شکل کالاها یا خدمات را به خود بگیرند."یک جنبه ی مهم از صنایع فرهنگی، بنا به تعریف یونسکو، این است که این صنایع از حیث "ترویج و حراست از تنوع فرهنگی و تضمین دسترسی دمکراتیک به فرهنگ" بسیار حایز اهمیت اند.

این ماهیت دوگانه ترکیب جنبه های فرهنگی و اقتصادی سیمای متفاوتی به صنایع فرهنگی می بخشد. در فرانسه نیز اخیراً "صنایع فرهنگی" به عنوان گستره ای از فعالیتهای اقتصادی که کارکردهای خلق ایده و مضمون در ساحت فرهنگی را با کارکردهای صنعتی همچون تولید و تجاری سازی انبوه کالاهای فرهنگی در می آمیزد، تعریف شده است. این تعریف می تواند سرآغاز فرآیندی باشد که به تفسیری گسترده تر از صنایع فرهنگی می انجامد، و این صنایع را از آنچه به طور سنتی "بخش فرهنگی" نامیده می شود، جدا می کند.

در سال 1994 مفهوم "صنایع خلاق" در استرالیا با ارایه ی گزارش " ملت خلاق" 1 پیدا شد. این اصطلاح در سال 1997 وقتی دولت انگلستان به کمک وزارت فرهنگ، رسانه و ورزش این کشور کارگروه " صنایع خلاق" را با هدف احیای هژمونی - اقتدار - اقتصادی سیاسی "بریتانیای کبیر" به راه انداخت، توجه سیاستگذاران را جلب کرد. شایان ذکر است که رواج اصطلاح "صنایع خلاق" قلمرو صنایع فرهنگی را تا آن سوی ادبیات و علوم انسانی گسترش داد، و نظر دولتمردان را بیش از پیش به روح یا هسته ی اصلی صنایع خلاق، یعنی صنایع فرهنگی، جلب نمود. - کیقبادی، مرضیه, فخرایی،مرضیه, علوی،سیده سارا, زواری، سید عبدالمجید, - 1387 امروزه صنایع خلاق یا صنایع فرهنگی جزئی از فناوریهای نرم محسوب می شوند.

.3 فناوری چیست؟

غالباً "فناوری" را اینگونه تعریف می کنند: یک "سیستم دانش عملی"که عمدتاً از دانش علوم طبیعی نشأت می گیرد. در نوشتار حاضر، این تعریف به "فناوری سخت" باز می گردد؛ همان مهارتها، ابزارها و قوانینی که انسان از آنها برای تغییر، سازگاری - انسان تنها می تواند خود را با طبیعت سازگار نماید و نمیتواند آن را کنترل کند - و مدیریت طبیعت به منظور پیشرفت و بقای خود استفاده می کند.

اما نوعی " سیستم دانش عملی" که از علوم اجتماعی، علوم غیرطبیعی و دانش غیرعلمی - سنتی - سرچشمه می گیرد و هدف آن حل مشکلات عملی مختلف است نیز در زمره ی فناوری قرار می گیرد. این نوع فناوری، "فناوری نرم" نامیده می شود. فناوری نرم از کاربرد هشیارانه ی تجربه ها یا قوانین رایج در فعالیتهای اقتصادی، اجتماعی و انسانی سر بر می آورد و قوانین، سازوکارها، مفاهیم، قواعد بازی2 ، روشها و رویه هایی را شکل می بخشد که به بهبود، انطباق و کنترل دنیای عینی و ذهنی کمک می کند.

بنابراین، فناوری به طور کلی به دو دسته ی فناوریهای نرم و فناوریهای سخت تقسیم می شود. با توسعه ی اقتصادی و تغییرات فناورانه، به تدریج مرز میان فناوریهای نرم و سخت رنگ می بازد. به طور خلاصه، فناوری نرم، فناوری فکری3 خلق و نوآوری است که بر اندیشه، ایدئولوژی، احساسات، ارزشها، جهان بینی ها، رفتارهای فردی و سازمانی و جامعه ی انسانی متمرکز است. - - Jin, 2005 برای آن که درک عمیقتری از فناوری نرم به دست آید، پیش از آن که به طبقه بندی فناوری نرم از دیدگاههای گوناگون پرداخته شود، به ویژگیهای اصلی این فناوری خواهیم پرداخت.

.4 ویژگیهای فناوری نرم

از آنجا که فناوریهای نرم و سخت، هر دو فناوری هستند، ویژگیهای مشترک فراوانی دارند. از دیدگاه سرشت ذاتی آنها به عنوان فناوری، هر دو نوع فناوریهای نرم و سخت دارای ویژگیهای زیر هستند:

·    برای حل مساله، به شکل تدابیر، مهارتها، ابزارها، سازوکارها، متدولوژیها یا فرایندها در می آیند.

·    با هدف تأمین "خدمات" در راستای پیشرفتهای اجتماعی و توسعه ی اقتصادی پدید آمده اند.

با وجود این شباهتها، همانطور که در جدول 1 نیز مشاهده می شود، فناوری نرم در مقایسه با فناوری سخت، پارادایم فناورانهی کاملاً تازه ای است. ژوئینگ جین - - Jin, 2005 در کتاب "تغییر جهانی تکنولوژیکی: از تکنولوژی سخت به تکنولوژی نرم" به طور کلی، ویژگیهای فناوری نرم در مقایسه با فناوری سخت را چنین برشمرده است :

-1-4 فناوری نرم مظهر مفاهیم برجسته ی انسانیت و عوامل انسانی است

گزارش ملت خلاق - - Nation Creative در واقع یک سند ملی است که چشمانداز بیست ساله ی نوین استرالیا را تبیین می کند. این کشور بر آن است که تا دو دههی دیگر به یک ملت خلاق تبدیل شود؛ ملتی که پایهی توسعهی اقتصادی و اجتماعی آن بر صنایع خلاق، و به تعبیری بر صنایع فرهنگی است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید