بخشی از مقاله
خلاصه
جوامع مختلف در جستجوی راه هایی برای افزایش میزان بهره وری و بهره گیری بهتر از منابع و سرمایه های در دسترس خود هستند. در این راستا تکنولوژی های جدید نقش مهمی را ایفا می کنند. در سال های اخیر بکارگیری ICT ابعاد مختلف زندگی بشری را متاثر ساخته و تحولات شگرفی را در بعد اقتصادی و اجتماعی به وجود آورده است. ICT آثار گستردهای را بر بهره وری و توسعه سازمان ها دارد. به همین منظور هدف اصلی این مطالعه بررسی تاثیرات فناوری های جدید و به طور اخص ICT بر بهبود بهره وری سرمایه های سازمانی است.
کلمات کلیدی: فناوری های نوین، توسعه، بهره وری، سرمایه های سازمانی.
1. مقدمه
در دهه های اخیر، شاهد افزایش چشمگیر نقش دانش و فناوری های نوین در فعالیت های اقتصادی در سطح بین الملل می باشیم؛ زیرا فناوری ها نوین و نوآوری مهم ترین جنبه خلق دانش است.[1] فن آوری های جدید و نوآوری فرآیند ترجمه دانش به رشد اقتصادی و بهبود اجتماعی است و در بر گیرنده مجموعه ای از فعّالیت های علمی، فناوری، سازمانی، مالی و تجاری است. فناوری های نوین و نوآوری ها در قالبمعرّفی و تجاری کردن محصولات یا خدمات جدید یا بهبود اساسی در کاربرد محصولات و خدمات موجودمعرّ،فی فرایند تولید جدید یا بهبود اساسی در فرایند های موجود، گشودن درهای بازار جدیدتوسعه، منابع جدید تأمین کننده مانند موّاد اولیه، تجهیزات و دیگر ورودی ها و ایجاد تغییرات اساسی در ساختار های صنعتی و سازمانی در جوامع ظاهر می شود و نقش تعیین کنندهای بر رشد و توسعه اقتصادی و بهبود عملکرد سازمان ایفاء می کند.[2 ]
به جرات می توان مدعی شد که در طول تاریخ ظهور فناوری های نوین در بین رشته های مختلف علوم ارتباط ایجاد کرده و موجب رشد و توسعه آن ها شده است. یکی از نمودهای فناوری های نوین، فناوری اطلاعات و ارتباطات1 است. این فناوری به عنوان یک پیوند دهنده، تمامی علوم روز را به کار می گیرد تا بتواند اطلاعات مورد نیاز متخصصین، صنایع، سازمان ها و بالاخره همه مردم در قسمت های مختلف جامعه را در کمترین زمان و بهترین وجه ممکن تامین نماید. به طوری که امروزه ICT مرزهای کشورهای جهان را در می نوردد و ملت ها را در یک جامعه جهانی گردهم می آورد. ICT بی شک در دهه های اخیر تحولات گسترده ای را در تمامی عرصه های اقتصادی و اجتماعی ایجاد کرده است.
گستره کاربرد و تاثیرات این فناوری در زندگی امروزه بهحدی است که به یکی از مهم ترین مباحث روز جهان تبدیل شده و توجه بسیاری از کشورهای جهان را به خود معطوف ساخته است.ICT به نوعی انگیزه ای در زندگی اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و فرهنگی جهان پدید آورده است.[3]ICT در توسعه ی اقتصادی و اجتماعی همواره یکی از عوامل ضروری است و نقش مهمی را ایفا می کند. امروزه بر همگان روشن است که علت اصلی کندی کشورهای در حال توسعه در پیشرفت های اجتماعی و اقتصادی و حتی فرهنگی ناتوانی آن ها در باز شناخت یا گسترش فناوری درست و بهره گیری از آن در فعالیت های تولیدی است.[4] افزایش سرعت ICT در تولید جهانی کالاها و خدمات همه ی بازارها را تحت تأثیر خود قرار می دهد و در تمام شئون و کل جامعه رسوخ می کند. همچنین ICT عامل اصلی رشد اقتصاد از طریق افزایش بهره وری و توسعه انسانی شناخته می شود.
بدیهی است که تغییراتICT، علاوه بر اینکه در بهره وری تأثیر می نهد، باعث تغییر نوع مشاغل، مهارت ها و مسئولیت ها و وظایف نیروی کار در سازمان ها، نهاد ها و جامعه می شود.[5]کشورها، سازمان ها بنگاه های تولیدی نیز باید جهت بکارگیری و استفاده بهینه از ICT زمینه سازی لازم و مطلوب را داشته باشند تا بتوانند در این راه، گام های مهم و صحیح را در عرصه پیشرفت و ترقی طی نموده و موجبات ادامه حیات خود را فراهم نمایند. بنابراین می توان گفت بررسی و شناخت اثرات فناوری های جدید بر توسعه بخش های مختلف و افزایش میزان بهره وری و نحوه ی تخصیص بهینه منابع سازمان ها از ضروریات جهان امروز تلقی می شود. فلذا پژوهش حاضر می کوشد تا به بررسی فناوری های نوین و به طور خاص ICT و نقش آن در توسعه و بهبود بهره وری سرمایه های سازمانی بپردازد.
2. مبانی نظری و پیشینه پژوهش
اولین بار جامعه اطلاعاتی1 توسط مالچاپ و پورات2 در دهه 1970 به کار برده شد. از آن زمان مفهوم اطلاعات به عنوان عاملی مهم در فرآیند توسعه مورد توجه قرار گرفت. همزمان با پیدایش این مفهوم، تکنولوژی هایی در جهت ارتباطات و فرآیند دریافت، انتقال و تجزیه و تحلیل اطلاعات به وجود آمدند که به ICT معروف شدند.[6] نقش این تکنولوژی ها در مسیر پیشرفت جوامع چنان گستردگی یافت تا جایی که بسیاری از متخصصان از مفهوم اطلاعات و تکنولوژی های مرتبط با آن در جهت توضیح تفاوت های درجه توسعه یافتگی در بین کشورها بهره جستند و نشان دادند که ICT ممکن است از طریق فراهم آوردن ابزارهای ارزان و کارا در مسیر گردآوری اطلاعات و ارزیابی آن ها فرآیند توسعه را سرعت بخشند.[7] حتی در این میان بعضی ها پا را فراتر گذاشته و اذعان کردند که یکپارچگی با دنیای اطلاعاتی برای کشورهای در حال توسعه بدون دستیابی به سطح کافی از ICT ناممکن است.
استیگلیتز - 1988 - 3، هملینک - 1997 - 4 و آنکتاد - 2006 - 5 از جمله این مطالعات هستند. همچنین اهمیت استفاده از تکنولوژی ها و لزوم شناخت عوامل و پدیده های تاثیر گذار بر میزان استفاده از این ابزارها تاجایی پیشرفته است که امروزه یکی از مهم ترین نگرش ها در مسیر کاهش فقر در سطح جهانی توسعه و ترویج پذیرش تکنولوژی های جدید در مناطق کمتر توسعه یافته می باشد. البته ژائو - 2005 - 6 بر این اعتقاد است که اگرچه فرآیند جهانی شدن خواهد توانست به دسترسی این گونه کشورها به تکنولوژی های جدید کمک فراوان سازد، اما شدت و اندازه این پذیرش است که مشخص خواهد کرد کشور چگونه از این فرآیند نفع خواهد برد.
بنابراین در هزاره سوم، ICT به عنوان عمده ترین محور تحول و توسعه در جهان بوده و دستاوردهای ناشی از آن نیز آن چنان با زندگی مردم عجین گشته که رویگردانی و بی توجهی بر آن اختلالی عظیم را در جامعه، رفاه و آسایش مردم به وجود می آورد، زیرا در حال حاضر بسیاری از روابط، تبادلات اطلاعاتی، اقتصادی، فرهنگی، مبادله دستاورد های علمی، دستیابی به آخرین تکنولوژی ها از طریق ICT ممکن می گردد.[8] بدین ترتیب، ICT به عنوان پدیده ای جامع و فراگیر در طیف کامل فعالیت های بشری از کاربرد شخصی گرفته تا فعالیت های اقتصادی و سیاسی تاثیر گذار است. همچنین به عنوان ابزاری چند منظوره، انعطاف پذیر و دارای قابلیت های متعدد در نظر گرفته می شود، که امکان راه حل های مناسب را در قالب کاربرد های فردی یا محلی، جهت تامین نیازهای مختلف فراهم می آورد.[9]
ICT یک سرمایه دو جانبه است. از یک سوی، همانند اشکال دیگر سنتی سرمایه به عنوان یک تکنولوژی تولید استفاده می شود[10]؛ یعنی کاهش قیمت سرمایه ICT به جایگزینی داده ICT با داده های دیگر و تعمیق سرمایه منجر شده و به طور مستقیم رشد محصول و بهره وری را تحت تاثیر قرار می دهد. از سوی دیگر، ICT ویژگی هایی همانند دانش دارد؛ زیرا بخشی از سرمایه ICT بجز بخش های سخت افزاری و غیره به صورت کالای دیجیتالی است. کالای دیجیتالی ویژگی هایی دارد که می توان آن را در زمره کالای دانش طبقه بندی کرد. کالای دیجیتالی مجموعه صفر و یک هایی است که ارزش اقتصادی داشته و بر مطلوبیت و منافع افراد در اقتصاد تاثیر می گذارد. به طور کلی، هر چیزی را که بتوان در حافظه ی کامپیوتر ذخیره کرده و از طریق اینترنت قابل انتقال باشد، کالای دیجیتالی گویند.[11]
کالاهای دیجیتالی ویژگی هایی مانند غیر رقابتی، گسترش نامحدود، گسستگی، بی وزنی و باز ترکیبی را دارند. این خواص همان ویژگی های کالای دانش هستند.مطالعات مختلفی ر این حوزه انجام پذیرفته اند که در زیر به اهم موارد اشاره می شود.رحمانی و حیاتی - - 1386 تاثیر ICT را بر رشد بهره وری کل عوامل مورد پژوهش قرار داده اند. در این مطالعه رابطه بین سرریز ICT و رشد بهره وری کل عوامل تولید با استفاده از روش داده های پانل برای 69 کشور در دوره زمانی 1993-2003 بررسی شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که سرمایه گذاری داخلی در ICT و سر ریز بین المللی ICT هر دو اثر مثبت و معنا داری بر رشد بهره وری کل داشته اند.[12]
محمودزاده و رازقی - - 1387 در مطالعه ای اثر سر ریز ICT را بر رشد بهره وری کل عوامل تولید در کشورهای در حال توسعه با استفاده از مدل پانل دیتا برای دوره 1996-2006 بررسی کرده اند. نتایج بدست آمده حاکی از آن بوده که رشد تولید ناخالص داخلی حقیقی بیشترین اثر را بر رشد بهره وری کل عوامل تولید داشته است.[13]محمود زاده - - 1388 در پژوهشی اثرات ICT را بر بهره وری کل عوامل تولید مورد مطالعه قرار داده است. وی اثرات ICT بر بهره وری کل در ایران را با استفاده از روش تصحیح خطای برداری در دوره زمانی 1345-1384 ارزیابی کرده است. بر اساس نتایج بدست آمده این پژوهش، موجودی سرمایه سرانه ICT و غیر ICT تاثیر مثبت و معنی داری بر بهره وری داشته اند.[14]
شجاعی و بیگی - - 1389 ارتباط ICT و رشد اقتصادی ایران را با استفاده از مدل های رشد درونزا برای بازه زمانی 1353-1386 مورد ارزیابی قرار داده اند. نتایج پژوهش نشان داد که سرمایه ICT به دلیل ناچیز بودن سهم اش در مقایسه با کل سرمایه کشور، بر رشد اقتصادی و تولید ناخالص داخلی کشور تاثیر معنی داری نداشته است.[15]اصغرپور و همکاران - - 1390 در مطالعه ای تاثیر شاخص های توسعه ای بر پذیرش و استفاده از فنآوری های ارتباطی و اطلاعاتی در بین کشورهای منتخب آسیایی را بررسی نموده اند. یافته های تجربی نشان داد که تفاوت های منطقه ای و جغرافیایی به همراه برخی از شاخص های توسعه ای می توانند تا حدود زیادی وجود تفاوت در میزان ICT را در کشورهای مورد مطالعه توضیح دهند.[6]
سو و لی - 2006 - 1 تاثیرات ICT را بر بهره وری کل برای 23 کشور عضو سازمان همکاری های اقتصادی و توسعه و 15 کشور در حال توسعه برای دوره زمانی 1992-1996 برآورد کرده اند. نتایج حاکی از آن بود که سرمایه گذاری رویICT در کشورهای توسعه یافته سر ریز مثبت بر رشد بهره وری کل کشورهای در حال توسعه دشته است. همچنین بین رشد بهره وری کل و رشد سرمایه گذاری ICT در کشورهای توسعه یافته همبستگی قوی وجود دارد ولی این رابطه در کشورهای در حال توسعه صادق نیست.[16]لاهیری و راتناسیری - 2007 - 2 در مطالعه ای نشان دادند که هر چقدر نابرابری درآمد بیشتر شود، فرآیند پذیرش کامل فناوری طولانی تر خواهد شد.
در این مطالعه آن ها بر اساس رویکرد مطالعات بین کشوری نشان داده اند که تغییرات نابرابری های درآمدی می تواند در طول زمان باعث تاخیر در فرایند پذیرش تکنولوژی جدید و ایجاد تغییرات در ساختار توسعه ای کشور گردند.[17]حسینی و آقایی - 2009 - 3 اثرات ICT را بر رشد اقتصادی از طریق مدل پانل دیتا برای کشورهای عضو اوپک در بازه زمانی 1990-2007 مطالعه کرده اند. نتایج بیانگر این بود که ICT بر رشد اقتصادی کشورهای مورد مطالعه اثر مثبت و معنی دار داشته است.[18]وی خنگ - 2011 - 4 نقش ICT را بر رشد اقتصادی در 9 کشور منتخب OECD بررسی کرده است. نتایج نشان داد که ICT تاثیر معنی دار و و مثبتی بر رشد اقتصادی دارد؛ به طوری که با افزایش ICT می توان شاهد افزایش رشد اقتصادی از طریق افزایش تولید شد.[19]
3. فناوری اطلاعات و ارتباطات - ICT -
فنآوری اطلاعات و ارتباطات - - ICT، از تلفیق سه حوزه اطلاعات، کامپیوترو ارتباطات پدید آمده است. بخش کامپیوتر، به عنوان سختافزار و تأمین کننده تجهیزات و ادوات لازم، دادهها و اطلاعات، به عنوان مواد اولیه در درون شبکه عمل میکنند و ارتباطات مخابراتی، وظیفه برقراری ارتباط بین دو بخش دیگر را بر عهده دارد.[10] بر اساس طبقه بندی صنعتی استانداردهای بینالمللی، بخش ICT، بصورت تولید ماشینآلات اداری و حسابگر؛ تولید تجهیزات رادیو، تلویزیون، وسایل ارتباط راه دور و قطعات؛ تولید تجهیزات الکترونیک؛ انتقال دهنده های رادیویی و تلویزیونی؛ گیرندههای رادیویی، تلویزیونی، ضبط صوت، ویدئو و قطعات مربوطه؛ پست و ارتباطات راه دور و کامپیوتر، سختافزار، نرمافزار و صنایع وابسته به آن طبقهبندی میشود.[20]
بسیاری از اقتصاددانان که در قالب بهرهوری مشغول به تحصیل هستند، ICT را به عنوان هسته اصلی تغییرات فنی زمان حاضر میدانند و سعی در کمی کردن اثر آن دارند.[21] در بعضی تعاریف، اقتصاد جدید با دو مؤلفه مشخص میشود: یکی جهانی شدن که در جهت قانون زدایی، تجمع بازارهای جهانی در زمینه کالاها، نیروی کار و سرمایه و افزایش رقابت است و دیگری انقلاب تکنولوژی بر پایه ICT همه منظوره، که موجب افزایش رشد اقتصادی و بهرهوری شود. در تعاریف اخیر، اقتصاد جدید، اقتصادی است که با استفاده از تولید و بکارگیری محصولات و خدمات ICT از رشد بالای تولید و بهرهوری برخوردار باشد. در کنار آمریکا، در بعضی از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه، تولید و بکارگیری ICT موجب افزایش بهرهوری و رشد اقتصادی شده است و از بین کشورهای توسعه یافته میتوان به استرالیا، سوئد، فنلاند و ایرلند اشاره کرد که به جهت تولید ICT