بخشی از مقاله

چکیده

مدیریت دانش تلاش نوین قرن موسوم به عصر دانایی برای حفظ، هدایت و افزایش هدفمند سرمایه های دانشی سازمان هاست. دانشگاه ها، سازمانهایی هستند که در تولید علم، انتقال و مدیریت دانش نقش مهمی را در جامعه برعهده دارند. این مقاله با روش تحقیق کیفی- کتابخانه ای، هدفش شناسایی عوامل مؤثر براستقرار مدیریت دانش در این مؤسسات می باشد. این عوامل شامل فرهنگ سازمانی، ساختار سازمانی و فن آوری اطلاعات می شوند.

کلید واژه : دانشگاه، مدیریت دانش، فرهنگ، ساختار، فن آوری اطلاعات

مقدمه

تغییرات سریع در دنیای امروز، سازمان ها را با چالش های مختلفی روبرو کرده است. سازمان های پیشرو به کمک ابزارهایی مدیریتی و فناوری های نوین از فرصت های ایجاد شده در جهت نیل به اهداف سازمانی بهره برداری می نمایند.در اقتصادهای دانش محور امروزی ،دانش به عنوان منبع کلیدی محسوب می شود که باید همانند جریان نقدینگی، منابع انسانی و یا مواد اولیه، مدیریت شود. در چنین شرایطی تنها سازمان هایی می توانند عملکرد موفقیت آمیزی داشته باشند که بتوانند از دانش به عنوان یک مزیت رقابتی پایدار بهره گیرند - جعفری مقدم،. - 1382 مدیریت دانش، فرایند ایجاد ارزش از دارایی های نامرئی سازمان است.

این دارایی ناملموس، یا دانش به عنوان یک عامل اساسی و منبع حیاتی سازمان ها محسوب می شود و مزیت های رقابتی آینده به شکل توانایی سازمان ها در مدیریت دانش جلوه گر خواهد شد و سرمایه های فیزیکی و مالی، جای خود را به سرمایه های فکری و ذهنی می دهند. امروزه سازمان ها به این نتیجه رسیده اند که با پیاده سازی مدیریت دانش می توانند از ظرفیت های فکری یشان در جهت بهبود عملکرد سازمانی استفاده کنند، البته اجرای اثربخش مدیریت دانش مستلزم توجه به زیرساخت ها یا عوامل کلیدی است که نقش تسهیل کننده دارند و موجب توانمندی آن می گردنند. این زیر ساخت ها، عوامل توانمند ساز، تسهیل کننده و فعالیت هایی هستند که در پیاده سازی مدیریت دانش، حیاتی تلقی می شوند - فتح اللهی و زنجانی، . - 1388

مدیریت دانش در آینده به عنوان راهبردی عمده برای بقای سازمانها، مطرح خواهد شد و بیش از آن، ابزار مهمی برای تقویت عملکرد سازمان ها به شمار خواهد آمد. آگاهی از اینکه دانش چگونه خلق و اداره میشود، در آموزش غیر رسمی در دانشگاه ها ضروری به نظر میرسد. از آنجاکه مؤسسات بازرگانی از طریق مدیریت دانش قادر به بهبود کارایی و اثربخشی سازمانهایشان می باشند، مؤسسات آموزشی به ویژه دانشگاه ها نیز توان خلق و قدرت اشتراک دانش را به منظور تقویت معلومات و دانش فراگیران خود را دارند. مدیریت دانش باید در دانشگاه ها انعکاس پیدا کند. از آنجا که یکی از کارکردهای اصلی دانشگاه ها انتقال دانش در انواع آموزش است، مدیریت دانش، در این دانشگاه ها از چشمانداز نسبی برخوردار است.

دانشگاه هاقاعدتاً باید دریابند که پذیرش فرآیندها، فنون و ایده های مدیریت دانش در آموزش غیر رسمی برای آن بسی آسانتر از سازمانهای دیگر است - مارکووارت،. - 1385 مهمترین عوامل زیرساختی و زمینه ای سازمان های دانش محور فرهنگ، عوامل ساختاری، و فناوری اطلاعات می باشند. موفقیت هر سازمان در اجرای هر استراتژی از جمله مدیریت دانش، تا حدود زیادی به حمایت و پشتیبانی فرهنگ سازمانی از آن استراتژی بستگی دارد. تلاش سازمان ها برای تبدیل شدن به سازمان دانش محور در صورتی موفقیت آمیز خواهد بود که ویژگی های فرهنگی مورد نیاز برای اجرای مدیریت دانش در سازمان وجود داشته باشد. فناوری اطلاعات نیز نقش مهمی را در پیاده سازی مدیریت دانش ایفا می کند.

شاید از مهم ترین عوامل موثر،گسترش زیر ساخت های مناسب فناوری های اطلاعاتی و ساختار سازمانی باشند. دانشگاه ها عمده ترین مراکز تولید و اشاعه دانش هستند و ایجاد نوآوری ها و در نتیجه خلق دانش جدید از دیر باز از مهم ترین کارکرد های موسسات دانشگاهی به شمار می آمده و در این راستا، بیشترین اهتمام جامعه دانشگاهی در ارتقأدانش و تقویت سرمایه های فکری با بهره مندی از منابع موجود بوده است.این منابع نه تنها منابع اطلاعاتی، بلکه نیروهای فکری و منابع انسانی را نیز در بر می گیرد،که لازم است با به کارگیری شیوه های صحیح مدیریت شناسایی و به گونه ای سازمان یافته مورد بهره برداری قرار گیرند - نعمتی،. - 1384

به خوبی معلوم و آشکار است که مؤسسات دانشگاهی در مقام مراکز تولید و اشاعه دانش، بیش از هر سازمان دیگری نیازمند اجرای دقیق مدیریت دانش هستند. متأسفانه با آنکه دانشگاه ها خود مخازن دانش هستند در کشور ما تاکنون توجه کافی به سرمایه های فکری و دانش تولید شده به وسیله جامعه دانشگاهی مبذول نگردیده و از جمله، تا امروز، هیچگونه کنترلی بر دانش غیر مکتوب- دانش مفهومی- صورت نگرفته و دانش مدون در داخل نیز به ندرت به صورت سیستمی و یکپارچه جمع آوری و در چارچوبی نظام مند، مدیریت شده است. این ضعف مدیریتی سبب شده است که بسیاری از سرمایه ها ارزشمند موجود برای همیشه ناشناخته و دور از دسترس باشد و بسیاری از خلأهای موجود همچنان بر جای خود باقی بمانند - مراد زاده و همکاران، . - 1385

مهم این است که سازمان ها بدانند آیا برای استقرار مدیریت دانش زیرساخت های لازم را فراهم نموده اند یا خیر؟ مسئله این است که چه عوامل زیرساختی در استقرار مدیریت دانش موثراند؟ آیا ساختار سازمانی، فرهنگ سازمانی،و حمایت و پشتیبانی فناوری اطلاعات زیرساخت های مورد نیاز برای استقرار مدیریت دانش هستند؟ دغدغه این است که عدم شناسایی زیرساخت ها موجب اجرای ناکارآمد و غیر اثربخش مدیریت دانش شود. از این رو به دنبال شناختن عوامل زیرساختی برای پیاده سازی مدیریت دانش در موسسات آموزش عالی هستیم. این مقاله هدفش، پاسخگویی به پرسش های زیر می باشد.

نقش فرهنگ سازمانی برای استقرار مدیریت دانش در مؤسسات آموزش عالی چیست؟

متغیرهای عوامل ساختاری برای استقرار مدیریت دانش در موسسات آموزش عالی کدامند؟

آیا نظام فناوری اطلاعات برای استقرار مدیریت دانش در موسسات آموزش عالی نقش مؤثری ایفامی کند؟

مبانی نظری

چرخه حیات مدیریت دانش یک محور را تشکیل می دهد که از اکتساب و سازماندهی تا استقرار و استفاده مجدد یا اشاعه دانش را در بر می گیرد. اکتساب دانش یا تسخیر دانش در جاهایی اتفاق می افتد که مردم وقت روزانه خود را در آن می گذرانند. عناصر دانش به صورت مجزا کسب می گردند و با استفاده از تکنولوژی های مختلف سازماندهی می گردد. دانش حتمی از طریق برقراری ارتباط بین افراد حاصل می شود. مردم، منبع دانش و استفاده کننده از داتش هستند و نقش کلیدی در مدیریت دانش دارند. مهم است که مردم در فرایند تقسیم و به اشتراک گذاری دانش از طریق تیم ها، جوامع و گروه های سازمانی بزرگ شرکت کنند - . - Hales,2001,1 -6مدل عمومی مدیریت دانش نیومن وکنزاد یکی از معروفترین مدل های مدیریت دانش می باشد، در این مدل چهار فرآیند متعامل به شرح زیر تعریف شده است:

خلق دانش

این مرحله در بر گیرنده فعالیت هایی است که مرتبط با ورود دانش جدید به سیستم است و شامل توسعه، کشف و تسخیر دانش می شود . - Newman and Conrad,1999,40 -

حفظ و نگه داری دانش

عبارت است از فعالیت هایی که دانش را در سیستم ماندگار می کند. در این راستا صاحب نظران به مهم ترین عاملی که اشاره می کنند که حافظه سازمانی نام دارد و آن عبارت است از توانایی سازمان برای حفظ و نگهداری دانش. اگر سازمان ها به دنبال دستیابی به یک مدیریت دانش موثر هستند، نباید تنها به ایجاد و استفاده از حافظه سازمانی بسنده کنند. آنها از حافظه دیگری تحت عنوان حافظه فردی یاد می کنند. این حافظه مهم ترین منبع و مخزن دانش نهفته است. مدیریت دانش صرفا زمانی موثر خواهد بود که این دو نوع حافظه سازمانی در کنار هم وجود داشته باشند و یکدیگر را تقویت کنند - . - Pawlowsky,2001

انتقال یا تسهیم دانش

شامل رفتار های بسیار گوناگونی نظیر ارتباط، ترجمه، تفسیر، پالایش و ارائه دانش است. روش های انتخاب شده برای انتقال دانش بسیار بر روی این زمینه تاثیر دارد. انتقال دانش تنها از طریق انسان ها انجام نمی شود، بلکه نظام ها و عامل های خودکار دیگری نیز هستند که نقش میانجی را بر عهده دارند. تسهیم دانش به انتقال دانش یا انتشار آن اطلاق می گردد و به فرآیندی که به وسیله آن دانش از فردی به فردی دیگر، از اشخاص به گروه ها و از یک گروه به گروه دیگر انتقال می یابد، اشاره دارد . - Newman & Conrad, 1999 -

استفاده و به کار گیری دانش

دانش به خودی خود ارزشمند نیست. زمانی ارزشمند خواهد بود که به کار گرفته شود. دانشمندی که از دانش خود هیچ گونه استفاده ای نمی کند، قطعا دانش وی برای دیگران، هیچ ارزشی نخواهد داشت. به طور کلی دانش سازمانی باید در جهت خدمات؛ فرآیند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید