بخشی از مقاله

چکیده

در زبان فارسی میانهقواعد آوایی متعدّدی، نظیر »یاء معروف و مجهول« بهکار میرفته است. قواعد یادشده در متون فارسی قدیم نمود یافتهاند، و تقریباً در تمامیِ آثار شاعران و نویسندگان بزرگ روزگاران گذشته میتوان نشانههایی از آن به دست داد. قاعده یاء معروف و مجهول هنوز در برخی زبانها - نظیر زبان »لری« و »لکی - « بهطور زنده کاربرد دارد.

شاعران قدیم، یاء معروف را با یاء مجهول - بهسبب تفاوت در آهنگ و صدا - با هم قافیه نمیکردهاند. از آنجاییکه برخی از مصحّحان و شارحان متون فارسی نسبت به دو قاعده مذکور بیتوجّه بودهاند، بر پایه قواعد یادشده میتوان در تصحیح و شرح متون فارسی بازنگری کرد. در جستار حاضر پس از بررسی و توضیح قواعد یادشده، ابیاتی نیز بر پایه این دو قاعده تصحیح و تفسیر شده استبا. دقّت در شواهد ذکرشده درمییابیم که در تصحیح متون ادبی، باید قاعده یاء معروف و یاء مجهول را دو رکن مهم و اساسی تلقّی کرد.

مقدّمه

خانواده زبانی »هند و اروپایی« به گروهی از زبانهای همریشه اطلاق میشود که مهمترین آنها شاخه »هند و ایرانی« است. این شاخه زبانی خود به دو شاخه »ایرانی کهن« و »هندی کهن« تقسیم میشود. از شاخه »ایرانی کهن« نیز چهار شاخه »سکایی«، »مادی«، »اوستایی« و »پارسی باستان« منشعب میشوند. با تغییر و تحوّل پارسی باستان، خانواده زبانی »ایرانی میانه« پدید آمد که خود به »میانه غربی« و »میانه شرقی« تقسیم میگردد.

از شاخه »میانه غربی«چهار زبانِ »کوهساری«، »فارسی«، »بلوچی« و »لری« پدید آمد؛ پس شاخهای را که فارسی از آن منشعب شده است، میتوان بهصورت زیر نشان داد: هند و اروپایی هند و ایرانی ایرانی کهن پارسی باستان ایرانی میانه میانه غربی فارسی. - ر.ک باقری، 30 :1375 . - 24 چنانکه ملاحظه کردیم، زبان فارسی نو دنباله زبان فارسی میانه - پهلوی - است لذا دربردارنده بسیاری از واژگان و قواعد دستوری و آوایی این زبان کهن است.

کسانی که با متون پهلوی آشنایی دارند، به راحتی میتوانند ویژگیهای زبانی و دستوری نخستین گویندگان فارسی دری و همچنین شاعران و نویسندگان سبک خراسانی را در این متون ردّیابی کنند؛ برای مثال ضمیر »تو«در پهلوی با واو مجهول تلفّظ میشده - «W » - - مکنزی، - 221 : 1394 و معادل یک هجای بلند بوده است. این واژه در متون فارسی نیز گاهی به همین صورت تلفّظ شده است:

شب سیاه بدان زلفکان تو ماند    سپیدروز به پاکی رخان تو ماند

- دقیقی، - 97 :1373

با توجّه به وزن بیت » - مفاعلن فعلاتن مفاعلن فعلن - « ضمیر »تو« معادل یک هجای بلند است. شمس قیس نسبت به این قاعده بیتوجّه بوده و بر دقیقی خرده گرفته است که میمِ» ماند را مشدّد در لفظ آورده است:«شب سیاه بدان زلفکان تو مّاند - شمس قیس، . - 182 : 1388 نمونهای دیگر: واژه »امید« در زبان پهلوی با تشدید میم - «XPP G» - تلفّظ میشده است:هر»گاه امّید اُ یزدان دار:« هرگاه امید به یزدان دار - جاماسبجی، . - 271 : 1371 این واژه گاهی در متون فارسی نیز به همین صورت تلفّظ شده است:

که اندر شب تیره خورشید بود    جهان را ازو دل پرامّید بود

- فردوسی، - 65/1 : 1373

از آن ماهش امّید فرزند بود    که خورشیدچهر و برومند بود

قاعدهی »یای معروف و مجهول« و تبیین اهمیت آن ....  

- همان: - 138/1

»زر« نیز در متون پهلوی مشدّد - «zarr» - تلفّظ میشده است که در متون فارسی نیز نمونههای فراوانی دارد: زرّ بر آتش کجا بخواهی پالود جوشد، لیکن ز غم نجوشد چندان - رودکی، به نقل از نفیسی، - 530 : 1382 باری، اغلب ویژگیهای سبک خراسانی را میتوان در متون پهلوی ملاحظه کرد. گذشته از ویژگیهای زبانی و دستوری، گاهی برخی از مضامین و موضوعات متون پهلوی را هم میتوان بعینه در آثار فارسی مشاهده کرد؛ نمونه را در »اندرز انوشهروان آذرباد مارسپندان« اینگونه آمده است:راز»اُ زنان مَهبر:« راز به زنان مبر - جاماسبجی، :1371 - 271 و فردوسی اینگونه سروده است:

چنین گفت با مادر، اسفندیار    که نیکو زد این داستان هوشیار

که پیش زنان راز هرگز مگوی    چو گویی سخن بازیابی به کوی

- فردوسی، - 208/6 :1373 که ظاهراً مراد از هوشیار، »آذرباد مارسپندان« است. جستار حاضر به بررسی دو قاعده آوایی کهن، یعنی قاعده »یاء معروف« و »یاء مجهول« - که بازمانده زبان پهلوی است - میپردازد و از آنجاییکه دو قاعده یادشده در متون کهن فارسی نمود یافتهاند، توجّه به آنها محملی است برای تصحیح و بازنگری در شرح برخی از متون. در ادامه - پس از بررسی پیشینه موضوع - با بهدستدادن شواهد متعدّد به تبیین قواعد مذکور میپردازیم

پیشینه پژوهش

امیری فیروزکوهی نیز در سال 1355 مقالهای تحت عنوان »دال و ذال« نوشته است. وی بهاختصار - در یک صفحه - متذکّر این نکته شده که لازم نیست شاعران معاصر قاعده ذال معجم را در اشعارشان رعایت کنند. بخش دوم مقاله ایشان را توضیحاتی درباره »یاء نکره، یاء وحدت و یاآت دیگر مجهول« تشکیل میدهد. وی در این بخش مختصراً به توضیح یاء مجهول - آن هم بهصورت مبهم و نادقیق - پرداخته و تأکید کرده است که شاعران معاصر نیازی به رعایت این قاعده در اشعارشان ندارند.

در بخش سوم نیز به »مناقشه بر کلمات براهین«پرداخته و نقدهایی را بر مؤلّف براهینالعجم وارد کرده است، که اکثر نادرست و بیاعتبار است. حسن وحیددستگردی در سال 1307 مقالهای تحت عنوان »واو و یاء« نگاشت.وی در این مقاله یاء و واو معروف و مجهول را توضیح داده است و با توجّه به حروف قافیه، قوافی یایی و واوی را در دوازده دسته تقسیمبندی کرده است.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید