بخشی از مقاله
چکیده
جامعهی مورد نظر قرآن، جامعهی بینش، اندیشه و فرهنگ است. در قرآن کریم دستور داده شده است تا جامعهی اسلامی بر اساس اتحاد و اتفاق بنا شود و در پرتو آن، منافع مادی و معنوی جامعه حفظ گردد. از دیدگاه قرآن، جامعه دارای روح زنده و ساری است و این روح دارای قبض، بسط، ضیق و انشراح میباشد. قرآن جامعه را میسازد، جهت میبخشد و به آن عنایت دارد. این جامعهی اسلامی بر مبنای توحید و برخاسته از یگانهپرستی و در حرکت به سوی االله است.
آنچه این جامعه آرمانی را از سایر جوامعی که در طول تاریخ بشری پدیدار شدهاند و خواهند شد متمایز میسازد؛ فقط جهانبینی و ایدئولوژی آن است. این جامعهی آرمانی جامعهای است که افراد آن در مسیر سعادت و کمال حقیقی خود گام میزنند. قرآن مردم را در جهت ساختن جامعه و ایجاد روح جمعی دعوت میکند و آنها را نسبت به جامعه، بیتفاوت رها نمیسازد. بلکه آنها را به حضور در جامعه و فعالیت در جهت ساختن آن، امر میکند. این مقاله میکوشد تا جامعه را از دیدگاه قرآن مورد بررسی قرار دهد و همچنین تلاش بر آن است تا ویژگیهای جامعهی مطلوب را از دیدگاه قرآن مورد بررسی و واکاوی قرار دهیم.
مقدمه:
از آنجایی که هدف از آفرینش انسان رسیدن به کمالات نهائی است؛ لذا این هدف میّسر نمیشود، مگر این که هر فرد وظیفه انسانی خود را به نحو شایستهای انجام دهد، و دیگران را نیز در این امر یاری نماید، تا به جامعه مطلوب و ایده آلی که مورد نظر قرآن است دست یابند. و در این جامعه سالم انسانی، به رشد و کمالات معنوی نائل گردند.
جامعه دارای واقعیت و همچنین دارای آثار عظیم و منشأ بسیاری از امور است به همین دلیل اسلام و قرآن به جامعه، جمع و حضور در آن، اهمیت بسیاری دادهاند، تا آنجا که انجام برخی از عباداتِ با عظمت اسلامی، مشروط به حضور جمع است و بدون وجود جماعت، محقق نمیشود- همانند نماز جمعه-و برخی همچون حج، نماز جماعت، نماز عید فطر و عید قربان، اصولاً خصلت و ماهیت جمعی دارند. اسلام دینی اجتماعی است و احکام فردی آن نیز آهنگ اجتماعی دارد و از آنها در جهت اصلاح و تقویت روابط اجتماعی و اجرای اهداف مقدس جامعه بهره میگیرد. اسلام میان عبادات فردی و اجتماعی پیوند برقرار کرده است.
اسلام، دوری و عزلت از جامعه و جمعرا شدیداً نهی کرده است. قرآن مجید، جامعه را میشناسد، آثارش را میداند، سازندگی و قدرتش را متذکر است. به طوری که در خالصانهترین و ظریف ترین ارتباط انسان با خدا، به جمع و روح جمعی توجه دارد. مثلاً در عالیترین ارتباط مکرّر انسان با خدا، یعنی نماز یومیه- بنده عابد و نمازگزار در سوره »حمد« میگوید:ایّاک »نَعبُدُ وَ ایّاک نستعین- تنها تو را میپرستیم و تنها از تو کمک میطلبیم« و نمیگوید: » من تو را عبادت میکنم و من از تو استعانت میجویم.« به عبارت دیگر، در این عبادت و خضوع روزانه، »فرد« در میان »جمع« و با زبان جمع، معبود خودش را میستاید و با زبان جمع از او کمک میجوید
اسلام به جامعه برین با دید تکریم می نگرد و در ساختار آن سعی بلیغ دارد اهتمام اسلام به جامعه در حدّی است که نوع احکامش را به روال جمعی تنظیم کرده است و در هنگام تزاحم مصلحت فرد و جامعه، صلاح جامعه را بر صلاح و سود فرد مقدم داشته است. با یک نگاه اجمالی به مجموعه احکام اسلام معلوم میشود که روح جمعی در همه احکام و حکم اسلامی پخش است چنان که گلاب در گل مفروش است و با گرفتن گلاب از گل، آن برگِ گل فاقد منظر زیبا و بوی خوش میشود اگر روح جمعی را از مسلمانان و احکام اسلامی بردارند. این دین نیز بیخاصیت میشود. برای این که جامعه از جهت کمّی و کیفی رشد نماید نیازمند به هدف واحد، اصول، مبانی و خط مشیهای واحد است تا انسانها در پرتو آن در مسیر واحد و در جهت هدف واحد حرکت کنند و کسی در جهت خلا ف آن حرکت نکند و اگر کسی در مسیر خلاف حرکت کند او را برگردانند تا هماهنگ با دیگران حرکت کند.
مفهوم و تعریف جامعه
لفظ »جامعه،از «لحاظِ لُغوی، اسمِ فاعلِ مؤنث از مصدر »جَمع، «به معنای گِرد کردن، گِرد آوردن، فراهم کردن یا آوردن، و بر هم افزودن، است و، بنابراین، به معنای گردآورنده، فراهم کننده یا آورنده، بر هم افزاینده، و در بر گیرنده خواهد بود. این واژه عرفاً به معنای »گروه« و علی الخصوص »گروهی از انسانها« به کار میرود، خواه آن گروه از مردم که در یک روستا، دهکده، شهر، استان، کشور یا قاره زندگی میکنند و خواه آن گروه از مردم که دارای یک دین یا مذهباند، و خواه گروهی که حرفه و شغل واحدی دارند، و خواه همه انسانهایی که بر روی زمین به سر میبرند: جامعه بشری یا جامعه ی بشریّت. به نحو کلی میتوان گفت که در هر موردی که بتوان برای گروهی از مردم »وجه جامع« و »جهت وحدتی«اعتبار کرد اطلاقِ لفظِ »جامعه« بر آن گروهرواست، چه گروهِ مردانِ متأهلِ یک دهِ کوچک باشد و چه گروه انسانهایی که از ابتدای خلقت تا کنون پدید آمدهاند و از میان رفتهاند
مجموعهای از افراد انسانی که با نظامات و سنن و آداب و قوانین خاص به یکدیگر پیوند خورده و زندگی دسته جمعی دارند، جامعه را تشکیل میدهند. جامعه متشکل از گروهی انسانها میباشد که با یکدیگر حیاتی مبتنی بر پیوند و همکاری و تعاون دارند - ساروخانی، . - 1370 همچنین گفته شده که جامعه به گروهی از افراد گفته میشود که هدف مشترکی داشته باشند و برای تحقّق آن همکاری کنند. لازمه ی هدف مشترک و همکاری، برقراری روابط معین و وجود انسجام میان افراد است.
واقعیت جامعه
در برخی از آیات شریفه قرآن مجید واژههایی همانند »قرن و قرون«، »قریه و قراء«، »امه و امم«، »قبایل«، »قوم و اقوام«، »شعوب« و »رهط« دیده میشود. یا عبارتهایی دیده میشود که مفاهیم آنها ناظر به »جمع« و »گروه« است. گرچه هر یک از این تعبیرات، معنای ویژه خود را دارد و متضمّن واقعیتی خاصّ است، اما امروزه با تسامح از آنها، معانی »جامعه« و »مجتمع« استنباط میشود.