بخشی از مقاله

چکیده

طفل طبیعی، طفلی است که بدون وجود علقهزوجیت میان پدرومادر و در اثر ارتکاب عمل زنا متولد می شود، طیق دیدگاه حقوقی، نسب این کودکان، نامشروع وغیرقانونی است و قانون مدنی هم در ماده 1167 به پیروی از فقهای امامیه، طفل متولد از زنا را ملحق به زانی نمی داند. این عدم الحاق در خصوص آثار نسب از جمله حضانت می باشد. پرسش این است که حضانت این اطفال با کیست؛ رأی وحدت رویه ای به شماره 1167 مورخ 76/4/3 بیان کرده که تنها طفل طبیعی از ارث محروم است وسایر آثار نسب بر او مترتب می شود؛ که این خود جای بحث دارد ومقاله حاضر در همین جهت ارائه گردیده است.

همچنین مطابق بند 2 ماده 25 اعلامیه جهانی حقوق بشر: کودکان، چه بر اثر ازدواج به دنیا آمده باشند وچه بدون ازدواج، حق دارند از حمایت برخوردار گردند.

-1مقدمه

یکی از مسائل مهم بعد از تولد کودک، نگهداری وتربیت اوست. در اهمیت داشتن این حق با توجه به نیاز مبرم کودک به تکیه گاه و پناه مطمئن ودلسوز، هیچ تردیدی وجود ندارد. به علاوه، آینده هر جامعه ای مستلزم تربیت وپرورش کودکان است؛ چرا که چارچوب رفتاری افراد جامعه، در دوران کودکیوخصوصاً در سال های ابتدایی تولد و حتی در دوران زندگی جنینی پایه گذاری می شود. به طور طبیعی، کودک از زمان تولد به کسی احتیاج دارد که به تربیت، نگهداری وپرورش وی همت گمارد.

مهم ترین حکمت حضانت را باید حمایت از طفل با رعایت مصلحت او دانست. مصلحت طفل اقتضا دارد که والدین با کمک هم به پرورش وتربیت کودک بپردازند. والدین درباره نگهداری کودک با توجه به سن او و شرایط خانواده و آنچه که به مصلحت کودک باشد، عمل می کنندمثلاً. در دوران شیرخوارگیمعمولاً، مادر وظیفه بیشتری را نسبت به پدر برعهده می گیرد.

از طرفی حقیقت آن است که زن و مردی که در اثر رابطه خارج از نکاح باعث ولادت کودکی می شوند حق ندارند با مستمسک قرار دادن این مسئله که کودک به آنها ملحق نمی شود، از زیر بار مسئولیت نگهداری و تأمین حقوق مالی وغیر مالی شانه خالی نمایند؛ بلکه باید در برابر کودکان خارج از نکاح، تکالیف متعددی بر آنان تحمیل شود. زیرا مصلحت طفل طبیعی ایجاب می کند که والدینی از وی مراقبت نمایند، زیرا کودک از زمان تولد به کسی احتیاج دارد که به تربیت، نگهداری وپرورش وی همت گمارد؛ در حقوق امروزی ایرانمعمولاً به جای ولدزنا از اصطلاح"طفل طبیعی"نیز استفاده می شود که برگرفته از حقوق فرانسه است چرا که در حقوق فرانسه، اطفال حاصل از رابطه نامشروع را - - enfant natural یعنی طفل طبیعی می نامند که عبارت است از طفلی که در نتیجه رابطه جنسی زن و مردی که در علقه زوجیت نباشند به وجود آید.

در خصوص اینکه حضانت طفل طبیعی با کیست؛ در فقه امامیه اختلاف نظر وجود دارد، مبنی براینکه نظر مشهور عدم انتساب و نهاتاًی عدم حضانت طفل طبیعی است و این نظر در دکترین حقوقی نیز نمود یافته است. عمده دلایل مشهور بر این ادعا، حدیث فراش و اجماع منقول است.

در پی ضرورت این امر، مقاله حاضر نخست به تبیین مفهوم حضانت، طفل طبیعی و ماهیت حضانت؛ پس از آن به دیدگاه های فقهی راجع به حضانت طفل طبیعی وارتباط نسب و حضانت؛ سپس به محرومیت یا عدم محرومیت طفل طبیعی از حضانت در صورت انحطاط اخلاقی والدین و همچنین در صورت الحاق از جانب یک طرف در صورت زنا از طرف زن شوهردار و زنا از طرفمکرَه و مشتبه و نهاتاًی به نقد وبررسی رأی وحدت رویه پرداخته است.

شایان ذکر است که آیاتی از قرآن کریم به موضوع نسب - آیه54 سوره فرقان - ، موضوع ازدواج با زنان محصنه - آیه24 سوره نساء - و... اشاره کرده است، که در ادامه در قسمت هایی از مقاله حاضر به توضیح این آیات پرداخته شده است.

-2تعریف حضانت

با مراجعه به کتب امامیه ملاحظه می شود که بسیاری از آنان تعریفی از حضانت ارائه نداده اند1 و گویا آنقدر این امر برایشان روشن و واضح بوده است که نیازی به تعریف برای حضانت احساس نکرده اند. با این حال در زیر به تعریف حضانت در لغت و اصطلاح پرداخته می شود.

-2-1حضانت در لغت

حضانت، ازحِضن گرفته شده و برابر فارسی آن، "پهلو" است، قسمت زیربغل تا برآمدگی لگن. به معنای نگهداری چیزی می باشد، همچون پرنده ای که از تخم های خود در زیر بال نگهداری می کند: "حضن الطائر بیضه". هنگامی که زنی، بچه اش را در آغوش می گیرد، گفته می شودحَضَنت:"وَلَدها".

درحدیث آمده است: "عجبت لقوم طلبوا العلم حتی اذا نالوا منه صارواحّضاناً لا بناء الملوک" ؛ یعنی اینکه: در شگفتم از گروهی که در پی دانش می روند و وقتی آن را به دست می آورند، تربیت فرزندان پادشاهان را بر عهده می گیرند. و به زنی که تربیت کودک را به عهده می گیرد" حاضنه" می گویند.

-2-2حضانت در اصطلاح

فقیهان" حضانت" را برابر همان معنای لغوی، معنی کرده اند و حضانت در اصطلاح ایشان عبارت است از: "حق نگهداری و سرپرستی طفل که به شخصی واگذار می شود. " و از نظر توسعه مفهومی، همه گونه نگهداری از کودک را در بر می گیرد: پاکیزگی، خورانیدن غذا و برآوردن نیازهای غذایی، پوشش، تربیت، آموزش، یاددهی آداب اجتماعی و ... .

علامه حلی حضانت را اینگونه تعریف کرده است که: "حضانت ولایت و سلطنت بر تربیت کودک است"

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید