بخشی از مقاله
چکیده
شهروندی از جمله مفاهیم نوظهوری است که بطور ویژه به برابری و عدالت توجه دارد و در نظریات اجتماعی، سیاسی و حقوقی جایگاه ویژهای یافته است. شهروندی قالب پیشرفتهی شهرنشینی است، به باور برخی کارشناسان، شهرنشینان وقتی که به حقوق یکدیگر احترام گذارده و به مسؤولیّتهای خویش در قبال شهر و اجتماع عمل کنند، به »شهروند« ارتقا مییابند.
امروزه شناخت و معرّفی جایگاه اجتماعی و حقوقی » شهروند« به ویژه از نگاه مبانی دینی در جوامع مردم سالار دینی به عنوان یک ضرورت احساس می شود. اگر چه در متون اسلامی، از این بحث با عنوان خاص شهروند سخنی به میان نیامده ولی خطابات و اوصافی که بیانگر تکالیف و حقوق مقابل شهروندان در جامعه اسلامی است، با الفاظ و تعابیر گوناگون و فراوان به چشم می خورد که بیانگر این حقیقت است که چنین جایگاه مهمی از افق وحی و نگاه اولیای الهی مغفول نمانده است.
در قرآن و تعالیم آسمانی، تأکید اسلام بر تحقق انتظارات خود از شهروندان، از طریق تربیت و درآمیختن حقوق با اخلاق، و نیز درآمیختن آگاهی و شعور اجتماعی با تقوا، آزادی با عدالت، پرسشگری با بی غرضی، مدارا با انصاف و نیز پاسخگویی با حسن ظن است.
در این مقاله، به چند شاخص - پنج مورد - از ارکان اصلی حقوق شهروندی که در قرآن به آن تصریح شده خواهیم پرداخت و آنها را به اختصار بیان خواهیم کرد.
مقدمه :
حقوق شهروندی آمیختهای از وظایف و مسؤولیّتهای شهروندان در قبال یکدیگر، شهر و دولت یا قوای حاکم و مملکت است، هم چنین حقوق و امتیازاتی که وظیفه تأمین آن حقوق بر عهده مدیران شهری، دولت یا بطور کلی قوای حاکم میباشد که به مجموعه این حقوق و مسؤولیّتها، حقوق شهروندی گفته میشود.
شهروندی اشاره به زندگی روزمره، فعالیّتهای فرد و کسب و کار افراد اجتماع و هم چنین فعالیتهای اجتماعی ایشان دارد و بطور کلی مجموعهای از رفتار و اعمال افراد است، مجموعه گستردهای از فعالیتهای فردی و اجتماعی، فعالیتهایی که اگرچه فردی باشندامّا برآیند آنها به پیشرفت وضعیت اجتماعی کمک خواهد کرد؛ هم چنین مشارکتهای اقتصادی، خدمات عمومی، فعالیتهای داوطلبانه و دیگر فعالیتهای اجتماعی که در بهبود وضعیّت زندگی همه شهروندانمؤثّر خواهد افتاد.
در واقع، این نگاه ضمن اشاره به حقوق شهروندیمدوّن و قانونی، در نگاه کلیتر به رفتارهای اجتماعی و اخلاقی میپردازد که اجتماع از شهروندان خود انتظار دارد. دریافت این مفاهیم از شهروندی نیازمند فضایی مناسب برای گفتگو و مشارکت مردم با دیدگاههای متفاوت و نظارت عمومی است.
ویژگی کلیدیمعرّف شهروند که آن را از تابعتِیصِرف متمایز میکند، وجود یک اخلاق مشارکت است، مشارکتی کهاجباراً بر فرد تحمیل نمیشود و جنبه صوری و غیر واقعی ندارد بلکه به یک اخلاق تبدیل شده است، به عبارت دیگر، شهروندی یک موقعیّتفعّالانه است که به کمک مجموعهای از حقوق و وظایف و تعهّداتش، راهی را برای توزیع و اداره عادلانه منابع از طریق تقسیم منافع و مسؤولیّتهای اجتماعی ارائه میکند و بیشتر از هر هویّت دیگری قادر است انگیزه سیاسی انسانها را ارضا کند.
شهروندان، اجزایی از یک سیستم هستند که با در اختیار داشتن لوازم و ابزار مورد نیاز، هر یک کارکرد مشخصّی دارند و ایجاد سامان و نظم در حوزههای مختلف سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی مستلزم کارکرد صحیح هر یک از این عناصر در کنار سایرمؤلفّههایمؤثّر از جمله دولت است.
شهروندی، ویژگی است که براساس آن، شهروندانرسماً از عضویّت مشروع و برابر در یک جامعه بهرهمندند و هیچ عاملی نمیتواند عضویّت مشروع شهروندان را از آنان سلب نموده و یا برای آنها سلسله مراتبی قرار دهد و هم چنین با اطلاق واژه شهروند به افراد جامعه نمیتوان برای آنها موقعیّتهای نابرابر متصوّر شد و در واقع شهروندی وصفی است عادلانه برای همه افراد و آحاد یک ملت که در قالب آن، کلیه افراد از وضعیّت یکسان و برابر برخوردار میباشند. بر همین مبنا، شهروندی موجبات همگرایی و همبستگی اجتماعی را فراهم میسازد.
شهروندان به عنوان اعضای یک جامعه در حوزههای مختلف مشارکت دارند و در برابر حقوقی که دارند، مسؤولیّت هایی را نیز در راستای اداره بهتر جامعه و ایجاد نظم بر عهده میگیرند. شناخت این حقوق و تکالیف، نقش مؤثری در ارتقاء شهروندی و ایجاد جامعهای براساس نظم و عدالت دارد.
- شهروندی یعنی وجود یک اخلاق مشارکت در آحاد جامعه!
- شهروندی، موقعیّتی است که فرد با برخورداری از آن میتواند در یک جامعه سیاسی، اخلاقی شده و زندگی خود را براساس وابستگیهای متقابل و طبق موازین، با حفظ تعادل حقوق و مسؤولیّتهای اجتماعی ساماندهی کند.
- شهروندی یعنی مشارکت در تعیین سرنوشت خویش و برخورداری از حقوق سیاسی، اجتماعی، فردی، قضایی و... از جمله این حقوق که اندیشمندان بسیاری در مورد آن نظریه پردازی کرده اند، حق آزادی در ابعاد مختلف، حق مشارکت و برخورداری از تساوی قانونی و حقوق اجتماعی است، البتّه این حقوق زمانی لازم الاجرا می شود که مردم به عنوان شهروند در جامعه مطرح شوند و برخی حقوق جدید را مطالبه کنند.
- شهروندی محدود به حوزه اجتماعی شهری نیست! امروزه بسیاری از اندیشمندان به شهروندی جهانی میاندیشند. بگونهای که شهروندی، کاربردها و معانی مختلفی یافته است.
رابطه چند سویه بین دولت، جامعه و شهروندان ایجاب میکند که منافع فردی، مستلزم تأمین منافع ملی و اجتماعی باشد و بالعکس و بر این اساس، شهروندی در عین حال که مجموعه حقوقی را برای شهروندان معیّن میکند و آنها را بدون استثنا بهرهمند از این حقوق میداند، تکالیفی را هم برای آنهامتصوّر میشود که باید به آنها بپردازد، این حقوق و تکالیف لازم و ملزوم یکدیگرند و هیچ یک را نمیتوان بدون دیگری تصوّر کرد.