بخشی از مقاله
چکیده:
گاهی شخص زیاندیده تا پایان عمر فرصت بهتر زندگی مطلوب خود را که یک فرد عادی دارد، از دست میدهد، حال بحث این است که در نظام حقوق ایران و انگلیس برای جبران خسارت از دست دادن فرصت بهتر زندگی چه تدابیری اندیشده شده است؛ از این رو در این مقاله قلمرو جبران خسارت از دست دادن فرصت بهتر زندگی فرد را با توجه به حقوق ایران و انگلیس مورد تحلیل و بررسی قرار می گیرد.
نتایج پژوهش حاکی از این است که در حقوق انگلیس انواع خسارتهای معنوی و مادی ناشی از خسارات ناشی از از دست دادن فرصت بهتر زندگی قابل جبران شناخته شده است و صدمه زننده مسئول و ضامن جبران تمام خسارات وارده به شخص است. در حقوق ایران قاضی باید در جبران این نوع خسارت با احراز شرایط ضرر قابل مطالبه و به استناد تبصره 1 ماده 14 آیین دادرسی کیفری و مواد مرتبط در قانون مسئولیت مدنی، موضوع دعوا را به کارشناسی به ویژه در کارشناس حوزه روانشناسی ارجاع داده و با استفاده از نظریه کارشناسان حکم به جبران خسارت بدهد.
مقدمه
از مسائل مهمی که فرد زیان دیده به دلیل فعل یا ترک یک شخص - زیان دیده - با آن مواجه می شود، »از دست دادن فرصت بهتر زندگی « او می باشد که این نوع از خسارت در سال های اخیر مورد توجه حقوقدانان و رژیم های حقوقی از جمله حقوق انگلیس به منظور بهبود کیفیت زندگی افراد جامعه خود بوده است.
به عنوان نمونه یکی از عوامل موثر در کیفیت زندگی افراد »لذت بردن« از زندگی می باشد و این لذت بردن می تواند به انحاء مختلف مانند لذت ناشی از خوش نامی، لذت ناشی از نوع دوستی، لذت ناشی از داشتن یک خانواده، لذت ناشی از ثروت، لذت های حسی - بویایی، چشایی، بینایی و ... - ، لذت ناشی از تندرستی اعضاء بدن و زیبایی چهره و لذت های فراوان دیگر، جلوه کند ارتباط با جامعه و افراد آن با داشتن آرامش روحی و روانی نمونه هایی دیگر از عوامل موثر در بالا بودن کیفیت زندگی می باشند.
این از دست دادن فرصت بهتر زندگی می تواند به شکل خسارت معنوی باشد یا خسارت مازاد بر دیه یا هر عنوان دیگری داشته باشد، به طور مثال یک دختر زیبارو هر صبح که از خواب بیدار می شود در آینه چهره خود را دیده و خود را می آراید یکی از عواملی که می تواند موجب شادی و نشاط هر روز او شود، همین دیدن چهره خود، تخیل داشتن یک آینده ای خوب، داشتن فرصت ازدواج خوب و متعاقبا یک زندگی مطلوب و نیز برقراری ارتباطی با اعتماد به نفس بالا در جامعه و یا اطرافیان به همین دلیل باشد، حال اگر یک فرد با عمل خود موجب از بین رفتن این زیبایی شود، آن چه از بین می رود تنها یک گوش یا دماغ یا لب یا هر یک از اعضاء صورت نیست، بلکه کل زندگی زیان دیده تحت تأثیر آن می باشد، حال اگر به هر دلیلی شخصی موجب از بین رفتن یک یا چند مورد از این دست عناوین شود آیا زیان دیده می تواند در قالب از دست دادن فرصت بهتر زندگی مطالبه خسارت کند؟
در بیشتر مواقع آن چه موجب از دست دادن فرصت بهتر زندگی می شود همان است که ما در حقوق به آن ضرر می گوییم و به شیوه های مختلف در جهت جبران آن بر می آییم، به بیان دیگر ضرر ناشی از از دست دادن فرصت بهتر زندگی یک ضرر با مفهوم و معنای مستقل نیست بلکه مصادیقی از ضررهای مادی، معنوی و بدنی می باشد که در بعضی موارد موجب از دست دادن فرصت بهتر زندگی زیان دیده می شود.
بررسی قواعد موجود در حقوق انگلیس و ایران نشان می دهد که معیار اعاده وضع به حال سابق و رضایت زیان دیده دو معیاری هستند که در جبران خسارت ناشی از از دست دادن فرصت بهتر زندگی افراد باید اجرا شوند. اما این موضوع که چه زمانی گفته می شود وضع به حال سابق اعاده شده یا چه زمانی موجبات خرسندی صدمه دیده فراهم شده، نیاز به بررسی بیشتر دارد زیرا با ابهامات زیادی روبروست. در حقوق ایران اصولا دیه عهده دار جبران است ولی در دهه های اخیر مسائلی مطرح شده که جبران کامل بودن آن را زیر سوال برده است؛ در حقوق انگلیس نیز ساختارهای خاصی وجود دارد.
بنابراین لازم است ضمن مطالعه مشکلات موجود و نیز بررسی تفاوت های رژیم حقوقی جبران خسارت ناشی از از دست دادن فرصت بهتر زندگی افراد در حقوق انگلیس و ایران ، راه حل هایی ارائه دهیم که موجبات اصلاح قوانین و نیز جبران هر چه کامل تر خسارات ناشی از از دست دادن فرصت بهتر زندگی افراد فراهم شود. پس ما می توانیم با مطالعه دقیق عوامل موثر در از دست دادن فرصت بهتر زندگی به تطبیق این عوامل با انواع ضررهای تعریف شده در حقوق انگلیس و ایران بپردازیم و با در نظر گرفتن شرایط مطالبه خسارات و نیز اثبات ارکان مسئولیت، نحوه جبران این از دست دادن فرصت بهتر زندگی را معین کنیم و در نهایت امر افراد موثر در این کاهش کیفیت را مکلف به جبان خسارت کنیم که این امر علاوه بر پویا کردن علم حقوق، به ارتقاء کیفیت زندگی مردم نیز کمک کرده و موجبات سلامتی هر چه بیشتر جامعه را فراهم خواهد آورد.
با عنایت به موارد عنوان شده و این که در حال حاضر افراد جامعه از جبران نشدن ضررهایی که تحت عنوان از دست دادن فرصت بهتر زندگی از آن بحث کردیم احساس نارضایتی می کنند و رویه واحدی نیز در جبران چنین خسارت هایی وجود ندارد. بهره گیری از تجارب حقوق انگلیس در این زمینه راهشگا خواهد بود
.1 مفهوم از دست دادن فرصت
در این نوع از زیان، شخص کاری را به صورت یقینی انجام داده است که اگر انجام نمی داد، شخص دیگر فرصت دستیابی به منافعی را داشت.
به عنوان مثال فردی که خود را برای شرکت در جلسه کنکور آماده میکند و حین رفتن به جلسه امتحان به دلیل تصادف امکان شرکت در جلسه برایش فراهم نمیشود در این حال سخن از تفویت فرصت برایش پیش می آید و یانکه آیا چنین ضرری قابل مطالبه هست یا نه نظریات مختلفی ارائه شده است بعضی از حقوقدانان صرف از دست دادن فرصت را عرفا ضرر مالی نمی دانند و معتقدند که منافع ناشی از فرصت از دست رفته، برای شخص محروم یک منفعت احتمالی است و ممکن است اگر طرف از فرصت نیز استفاده می کرد نفعی به او نمی رسید و علاوه بر آن صرف داشتن فرصت را یک منفعت عقلایی نمی دانند تا از دست دادن آن ضرر مسلم و قابله مطالبه باشد،
در مقابل برخی معقتدند صرف از دست دادن چنین فرصتی عرفا ضرر محسوب می شود منتها نه به میزانی که ادعای از دست رفتن آن میشود صرف از دست دادن چنین فرصتی عرفا ضرر محسوب می شود منتها نه به میزانی که ادعای از دست رفتن آن میشود؛ بلکه میزان ضرر تابع درجه احتمال ورود آن است. در واقع بخت دستیابی به منفعت یا دفع ضرر نیز به منزله حق یا مالی است که تلف آن باعث مسئولیت می شود؛ و ارزش این حق وابسته به درجه احتمال اصابت امکان به هدف آن است و میتواند بسیار اندک یا فراوان باشد.
آنچه می تواند با از دست رفتن فرصت قابل مقایسه باشد، زیان محتمل است؛ در اصل وقوع زیان محتمل تردید وجود دارد اما در از دست رفتن فرصت اصل وقوع زیان پذیرفته شده است و صرف از دست رفتن فرصت یک ارزش برای شخص میباشد و آنچه مورد بحث است. در چگونگی ارزیابی میزان ضرر وارد شده در این نوع ضرر است.
.2 خسارت معنوی در حقوق انگلیس
اصولا در انگلیس، جبران خسارت معنوی، اعم از اینکه دعوا به طور مستقل یا در ضمن دعوای دیگری مطرح شود، پذیرفته شده است و دعاوی مربوط به لطمه به احساسات و رنج روحی ناشی از ترس و اضطراب و تحقیر، از دست دادن توانایی سازش با شرایط زندگی و تجاوز به شخصیت و حقوق مربوط به شخص، مورد پذیرش قرار گرفته است.
در حقوق انگلیس، به طور مشخص از قرن نوزدهم، جبران این گونه خسارت ها در ابعاد مختلف از جمله صدمات جسمی و درد و رنج بدنی پذیرفته معنوی در صدمات روحی و از دست دادن تعادل فیزیکی محسوب می شود. در نظام حقوقی این کشور صرف صدمات روحی، قابل جبران نیست و جبران خسارت را تنها در شکست های عصبی و اختلالات روانی مجاز می داند. بنابراین هر صدمه ی روحی و عصبی قابل جبران هستند که از سنگینی ویژه ای برخوردار باشند به نحوی که از نظر روانپزشکی بر اساس اسناد و مدارک ارائه شده در حد بیماری روحی و روانی به شمار آید
.3 اقسام از دست دادن فرصت بهتر زندگی در حقوق انگلیس
در حقوق انگلیس ، هر چند سنجش خسارت معنوی با دشواری مواجه است، ولی دادگاه ها در طول سال های متمادی این خسارات را توسعه داده و دسته بندی نموده اند. البته لیست این خسارات جامع نمی باشد و دادگاه ها این لیست را افزایش می دهند، و کلاء به آخرین عناوین خسارات فوق که مابه ازاء نقدی آن تعیین شده مراجعه می نمایند. مهمترین عناوین خسارات مذکور به شرح ذیل می باشد:
الف - درد و نارحتی
هر چند این نوع خسارت قابل اندازه گیری با پول نمی باشد، با این حال حکمی که توسط یکی از دادگاه ها صادر شده چنین خسارتی را قابل تقویم محسوب نموده است و اعلام داشته که این خسارت محرومیت از مواهب زندگی قابل مطالعه است.