بخشی از مقاله
چکیده
مصرف ایرانیان مسرفانه و حتی مبذرانه است و لازم است الگوی مصرف اصلاح شود. برای این کار مقام معظم رهبری سال 1388 را سال اصلاح الگوی مصرف نامیدند و سیاستهای کلی اصلاح الگوی مصرف را ابلاغ فرمودند و متعاقب آن مجلس شورای اسلامی نیز قانون اصلاح الگوی مصرف را تصویب کرد؛ اما این قانون تأثیر چندانی در اصلاح الگوی مصرف ایجاد نکرده است؛ زیرا این قانون با توجه به شرایط زندگی مردم ایران و ساختارها و قوانین حاکمیتی قابلیت اجرا ندارند.
در این تحقیق برای مشخص شدن بعضی از ساختارها و قوانین حاکمیتی که باعث تشدید مصرف میشوند از طریق مصاحبه با خبرگان شامل اعضای هیأت علمی دانشگاهها و کسانی که سابقه ٔ مدیریتی حداقل در سطح مدیرکل یا نمایندگی مجلس شورای اسلامی دارند اقدام شده است. مبتنی بر نتایج تحقیق ساختار انتخابات مجلس شورای اسلامی، اقتصاد دولتی، وجود کارمندان رسمی، پرداخت یارانه و غلبه ٔ سیاست نمایشی بر کشور از مهمترین عوامل نشدید مصرف محسوب می شوند.
۱. مقدمه و بیان مسئله
در موضوع »سبک زندگی«، با طیف وسیعی از اصطلاحات مواجهیم که هر کدام براساس بینش و نگرش خاص محققان، مورد تاکید قرار گرفتهاند. در تعاریف جامعهشناسانه بیشتر بر هنجارهای اجتماعی افراد و توصیف نگرش و منش اجتماعی افراد در جامعه تأکید میشود و در روانشناسی بیشتر به بعد فردی و شخصیتی میپردازند.
»آلفرد آدلر« از این اصطلاح برای اشاره به حال و هوای زندگی فرد استفاده کرد. سبک زندگی هدف فرد، خودپنداره، احساسهای فرد نسبت به دیگران، و نگرش فرد نسبت به دنیا را شامل می شود » .[1]لیزر1963 - «م - سبک زندگی را براساس الگوی خرید کالا تعریف میکند. به نظر وی سبک زندگی نشان دهنده ٔ شیوه ٔ زندگی متمایز جامعه یا گروه اجتماعی و نشان دهنده ٔ شیوهای است که مصرفکننده در آن خرید میکند و به شیوهای که کالای خریداری شده مصرف میشود، بازتاب دهنده سبک زندگی مصرف کننده در جامعه است
از دیدگاه »سویل«، سبک زندگی عبارت است از »هر شیوه متمایز و بنابراین قابل تشخیص زیستن»
«سولومون « اعتقاد دارد که هر جامعهای دارای سبک و شیوه زندگی متفاوتی است. سبک زندگی، فعل و انفعال فرد را در محیط زندگی او نشان میدهد. در جوامع سنتی انتخابهای مبتنی بر مصرف به شکل گستردهای براساس طبقه، کاست، محیط روستا یا خانواده دیکته میشود؛ در حالی که در جوامع مدرن به هر حال مردم دارای آزادی عمل بیشتری در انتخاب کالاها و خدمات و فعالیتهایی هستند که به نوبه خود هویت اجتماعی را خلق میکند
همان طور که تعاریف نشان میدهد سبک زندگی با مصرف پیوندی عمیق دارد و حداقل نحوه ٔ مصرف بخشی از سبک زندگی فرد است.
واژه مصرف - Consumption - در ادبیات فارسی به معنای خرج و صرف و مصرف شدن به معنای خرجشدن و به کار رفتن است [5] مصرف در معنای لغوی آن به هر نوع استفاده و بهرهبرداری ناشی از هر شی قابل استفاده گفته میشود. این مفهوم گسترده بر کالاهای مصرفی، پول، سرمایه ٔ انسانی، سرمایه ٔ اجتماعی و حتی اموری همچون وقت نیز قابل اطلاق است. مصرف کننده کسی است که کالایی را بدون قصد تجارت میخرد یا خدمتی را استفاده میکند
الگو به معنای نمونه و سرمشق است؛ در نتیجه الگوی مصرف به عنوان سرمشقی برای مصرف کردن است؛ پس اصلاح الگوی مصرف نوعی بهینهسازی منابع ملی و شخصی در جامعه است و به دو نکته ٔ اساسی چه چیز مصرف کردن و چگونه مصرف کردن توجه دارد
اصلاح الگوی مصرف در دو ساختار متفاوت حاکمیتی و مردمی بررسی میشود. منظور از حاکمیت مجموعه قوای مجریه، قضائیه و مقننه است که وظیفه هدایت کشور را به عهده دارند. ساختار حاکمیتی به دو بخش سختافزار یعنی قوانین و مقررات و نرمافزار یعنی ساختارهای مدیریتی و فرهنگ سازمانی تقسیم می شود
دو بخش یادشده در اصلاح الگوی مصرف نقش اساسی دارند و هر دو بر هم تأثیر می گذارند؛ یعنی قوانین و مقررات بر ساختارهای مدیریتی و فرهنگ تأثیر میگذارند و باعث ایجاد ساختار و فرهنگ خاص میشود. همچنین قانونگذاران هم متأثر از فرهنگ و ساختار حاکمیتی به قانونگذاری میپردازند و کم هستند اشخاصی که فارغ از فرهنگ خود باشند. علاوه بر آن فرهنگ سازمانها به جامعه هم نفوذ میکند و یک فرهنگ تشریفاتی در ساختار حکومتی باعث میشود مردم به سمت تشریفات و چشم و همچشمی سوق داده شوند. با توجه به آنچه گفته شد اهمیت حاکمیت در اصلاح الگوی مصرف مشخص میشود. اینکه میفرمایند: الناس علی دین ملوکهم شاید به معنای پیروی مردم از ساختارهای حکومتی باشد.
اصلاح الگوی مصرف معروفی است که باید به آن امر کرد و مصرف بیش از اندازه منکری است که باید از آن نهی کرد. در اخبار وارد شده که امر به معروف و نهی از منکر سه مرحله و سه مقام دارد: مرحله قلب و مرحله زبان، مرحله ید و عمل.
مرحله قلب: در مرحله اول گفتهاند: باید شخص از منکرتنفّر و انزجار داشته باشد، یعنی؛ باید ریشهای در روح، قلب و ضمیرش داشته باشد. این ریشه، اثری در ظاهر انسان میگذارد که باعث امر به معروف و نهی از منکر میشود. در این مرحله انسان با دوری کردن امر به معروف و نهی از منکر میکند. این مرتبه یعنی »اولین درجه و مرتبه نهی از منکرهَجر و اعراض است.
مرحله زبانی: بعد از آن که انسان در قلب خود، از عملی متنفر شد، برای خیرخواهی باید فرد را با زبان امر به معروف و نهی از منکر کند. این مرحله یکی از حساسترین مراحل امر به معروف و نهی از منکر است که اگر به درستی انجام شود میتواند اثر مثبت بر فرد داشته باشد و در غیر این صورت نه تنها اثر مثبتی بر فرد ندارد بکله وی را از دین نیز متنفر میکند.
مرحله عمل: متأسفانه مرحله عملی امر به معروف و نهی از منکر، نزد اغلب مردم یعنی مرحله ضرب و جرح طرف مقابل. اگر در مرحله ٔ زبانی که به طور عموم با بدترین لحنها و از موضع قدرت بیان میشود، فرد از عمل خود دست برنداشت، به طور معمول در مقابل آنهایی که احساس قدرت میشود، وارد مرحله عملی میشویم و با زور طرف مقابل را از کارش بازمیداریم؛ اما باید توجه کرد که مرحله عملی خود به دو مرحله تقسیم میشود:
.1 ایجاد زیرساختهای لازم انجام معروف و ترک منکر.
در مرحله نخست باید زیرساختهای انجام معروف و ترک منکر فراهم شود. این کار به طور معمول بر عهده حکومت و اهل قدرت در محدوده قدرتشان است. کارمندی را در نظر بگیرید که حقوقش به اندازه متوسط هزینههای جامعه نیست. این کارمند یا به شغلهای دیگر روی میآورد که در این حالت در همه کارها، کمکاری میکند و کارش را به درستی انجام نمیدهد یا به خیانت و رشوهگیری و امثال آن گرفتار میشود. انتظار از همه کارمندان برای داشتن زندگی پایینتر از سطح متوسط جامعه، انتظار نابجایی است. برای این که این فرد این منکرات را مرتکب نشود نخست باید نیازهای فرد برآورده شود سپس مورد بازخواست قرار گیرد که چرا چنین کردی؟
اگر پدر و مادر خطای فرزند خود را ببخشند، محیطی را آماده میکنند که فرزندشان به آنها دروغ بگوید. در حالی که هر انسانی ممکن است خطا کند. اگر فرزندی جرأت بیان خطاهایش را نداشته باشد، پدر و مادر نمیتوانند او را راهنمایی کنند و بر خطاهایش افزوده میشود.
.2 برخورد قضایی با از حدگذرندگان. در مرحله دیگر، بعد از آن که زیرساختها آماده شد و با منطق قوی فرد امر به معروف و نهی از منکر شد، اگر کسی باز هم مرتکب منکر شود یا معروفی را ترک کند، آن گاه میتوان گفت در دل چنین فردی مرض است و زیادهخواهی وی باید محدود شود. در این مرحله، نوبت به اقدام عملی علیه فرد میرسد
در خصوص سبک زندگی و اصلاح الگوی مصرف باید بررسی کرد که ایا سختارهای حکومتی و نظامهای در جهت اصلاح الگوی مصرف هستند یا باعص توسعه مصرف بیشاز اندازه هستند و تا این ساختارها و نظامها اصلاح نشود اصلاح الگوی مصرف به نتیجه نخواهد رسید. این پژوهش نقش بعضی از قوانین و ساختارهای حاکمیتی را در اصلاح الگوی مصرف بررسی میکند و در صورت لزوم راه حل نیز ارائه خواهد شد.
۲. مروری بر ادبیات تحقیق
در خصوص اصلاح الگوی مصرف بعضی از پژوهشگران مانند کلانتری [11] به بیان جزئیات الگوی مصرف اسلامی در قالب توصیههای دین درباره خوراک، بهداشت، مسکن و تفریح پرداختهاند.