بخشی از مقاله

چکیده: :

همانطور که میدانید کشورهایی که منابع طبیعی فراوانی دارند به خوبی از این منابع استفاده نکرده و کمکی چندانی به پیشرفت آنها نکرده است . ایران نیز جزئی از کشور های درحال توسعه بوده و با وجود اینکه کشوری پهناور ، چهارفصل، سهولت دسترسی به آب های آزاد و دارای منابع طبیعی فراوانی است نسبت به کشوری مثل ژاپن که این خصوصیات را نداشته رشد کمتری دارد. پاسخ به این نکته هدف این مقاله بوده و سعی شده است با پژوهش و تحقیق های نظری پاسخ مناسبی را داده باشد. عوامل متعددی می تواند در این امر دخیل باشد اما این مقاله عواملی مهمتر و متاثرتر را زیر ذره بین قرار داده وبررسی کرده و در آخر پیشنهادهایی ارائه شده است تا بتوان قدمی در حل توسعه نیافتگی این چنین کشورها برداشته شود.

واژگان کلیدی : توسعه یافتگی ، منابع طبیعی ، پیشرفت ، ایران

مقدمه :

منابع طبیعی یک جنبهی خیلی مهم از اقتصاد یک مملکت و یا یک منطقه در نظر گرفته میشوند. اما آیا آنها برای فرآیند پیشرفت اقتصادی نیز همان قدر حیاتی هستند؟واژهی پیشرفت اقتصادی به نوع پیشرفتی که توسط اقتصاد ویژهای هم از لحاظ کیفی و هم از لحاظ کمی در بازهای از زمان به دست میآید اشاره میکند. رشد اقتصادی از نظر افزایش بهره وری بازار همانند کل درآمد ناخالص ملی، یک جنبهی مهم از پیشرفت اقتصادی همراه با خیلی چیزهای دیگر است. اما هدف نهایی پیشرفت هر نوع اقتصادی در دنیا، اطمینان از رفاه اقتصادی و اجتماعی مردم است .منابع طبیعی به مقادیر مختلفی در همهی بخشهای دنیا، موجود هستند. قابلیت دسترسی طبیعی منابع ویژه در یک منطقه، استحصال و استفاده از این منابع را برای مردم آن آسانتر کرده است.

در غیر این صورت، کشوری که در آن منابع طبیعی ویژه در دسترس نباشد، مجبور است به کشورهای دیگر وابسته باشد تا این که آنها را به دست آورد و به همین خاطر مجبور است منابع پولی زیادی را در این زمینه سرمایه گذاری بکند .اثر قابلیت دسترسی منابع طبیعی که میتواند بر روی پیشرفت اقتصادی یک کشور تأثیر داشته باشد و یا نداشته باشد به پارامترهای مختلفی وابسته است.در کل ما نمونههایی از برخی کشورها را داریم که به پیشرفت قابل توجهی رسیدهاند با این وجود که مقادیر نادری از منابع طبیعی و حتی شرایط محیط زیستی افتضاحی را دارند. ژاپن یک نمونهی کلاسیک از این مورد است. از طرف دیگر ما نمونههایی را نیز داریم که در آنها پیشرفت قابل توجهی توسط کشور کسب نشده است با وجود این که ذخایر عظیمی از منابع طبیعی را دارند. برای مثال، کشورهای آفریقایی همچون کونگو، آنگولا و گابون را در نظر بگیرید. این کشورها از ذخایر منابع طبیعی استفادهی چندانی نمیکنند و فقر شدیدی بین اکثریت تودههای مردم شایع است.

تعاریف :

منابع طبیعی چیست؟

منابع طبیعی آن مواد و اجسامی هستند که به طور طبیعی در محیط زیست یافت میشوند. اینها آن منابعی هستند که به طور آماده و طبیعی در روی سیارهی ما موجودند و میتوانند به حالت طبیعی و دست نخوردهی خود، مورد استفاده قرار گیرند. برخی از رایجترین مثالها از منابع طبیعی شامل زمین، آب، زغال سنگ، چوب، نور خورشید و نفت هستند. تمام این منابع به طور تصادفی و اتفاقی روی سیارهی ما توزیع و پخش شدهاند به همین خاطر هر مکانی یک سری منابع طبیعی مخصوص خودش را دارد که به پیشرفت اقتصادی آن کمک میکند. چون این منابع به طور تصادفی و اتفاقی توزیع شدهاند در برخی مکانها به وفور و فراوانی و در برخی مکانهای دیگر به ندرت یافت میشوند. بنابراین مهم است که مردم، استفادهی درست و مناسبی از منابع طبیعی خود، داشته باشند تا این که بتوانند آنها را تا حدودی برای آیندگان حفظ بکنند.

منابع تجدید ناپذیر:

آن منابع طبیعی هستند که فقط میتوانند یک بار مورد استفاده قرار گیرند. آنها، منابع تمام شدنی هستند که به خاطر مصرف مداوم، مقدار آنها کاهش مییابد. در نتیجه مهم است که منابع تجدید ناپذیر را عاقلانه مصرف کنیم تا آنها را تمام نکنیم. منابع تجدید ناپذیر شامل زغال سنگ، گاز طبیعی، نفت خام، اورانیوم و غیره هستند.

نفرین منابع :
رشد اقتصادی پایین تر کشورهایی دارای منابع طبیعی گسترده نسبت به سایر کشورها تناقضی است که به بلای منابع ، نفرین منابع یا به تناقض فراوانی شهرت دارد.

بیماری هلندی :
یک مفهوم اقتصادی است که تلاش میکند رابطه ی بین بهره برداری بی رویه منابع و رکود در بخش صنعت را توضیح دهد این مفهوم بیان میدارد که افزایش درآمد ناشی از منابع طبیعی میتواند اقتصاد ملی را از حالت صنعتی بیرون بیاورد.

دموکراسی:

یک روش حکومتی است برای مدیریت کم خطا بر مردم حق مداراست.

رانت و رانت خواری:
در علم اقتصاد رانت درآمدی است که بیتلاش به دست میآید. رانت خوارها با استفاده از نفوذ سیاسی و اقتصادی شان یا از طریق آشنایانی که صاحب این نفوذ هستند به صورت غیرقانونی به منابع مالی دست پیدا میکنند و به کسب ثروت میپردازند. رانتخواری پدیدهای است که آسیبهای فراوان اجتماعی و اقتصادی فراوانی برای کشورها به وجود میآورد. بنابرنظر اقتصاددانان، درآمدهایی که خارج از فعالیتهای مولد اقتصادی و با بهره گیری از قدرت و نفوذ سیاسی یا اقتصادی صورت میپذیرد همیشه به عنوان آفتی برای نظام اقتصادی هر کشوری حساب شدهاست.

بیان مساله:

تا حالا شده با خود فکر کنیم چرا کشورهایی که دارای منابع طبیعی فراوان هستند به طور متوسط در مقایسه با سایر کشورهای فاقد منابع،رشد کمتری دارند؟دلیل چیست؟ ایراد از کجاست؟
دو جوان که جنسیت هردو پسر است را در نظر بگیرید . هر دو جوان تحصیلاتی یکسان و مهارت های یکسانی دارند. هدف هردو با توجه به اینکه وارد سنین جوانی شده اند خواستار پیشرفت در زندگی خود هستند. پیشرفت از نظر مالی ، شغل و جایگاه اجتماعی بالا را خواستارند .جوان اول در خانواده ای فقیر رشد کرده است و از طرف خانواده پشتیبانی و حمایت نمی شود . در مقابل جوان دوم در خانواده ای ثروتمند رشد کرده و از طرف خانواده کاملا پشتیبانی شده و ثروت خانواده در تسلط اوست . توجه داشته باشید که هدف هردو جوان یکسان است.حال با خود فکر کنید به طور نسبی برای رسیدن به هدف ذکر شده کدام جوان راهی هموارتر و آسان تری در پیش دارد؟

با یکسان فرض کردن سایر شرایط هردوجوان مطمئنا جوان با خانواده ثروتمند و بهره گیری از ارث راه هموارتری برای رسیدن به اهداف را دارد و به طور بدبینانه میشود گفت که جوان اول شانسی برای رسیدن به اهداف نخواهد داشت. جوان دوم می تواند با ثروتی که در اختیار اوست کارخانه ای راه اندازی کرده و به ثروت خود بیفزاید ولی جوان اول خود به تنهایی باید تلاش کند تا شاید به اهداف خود برسد. نظر شما چیست؟این مثال را میتوان به دوکشور یکی جهان سومی با منابع طبیعی فراوان و دیگری کشوری توسعه یافته مثل ژاپن نسبت داد. جای تامل است که چرا کشوری با منابع فراوان نتوانسته از این رانتی که در اختیارش است استفاده کرده و موجب پیشرفت کشور شود. جای تامل است که فکر کنیم آیا اگر ژاپن هم همین رانت را داشت به پیشرفت حال رسیده بود یا اینکه جهان سومی باقی می ماند؟ یا شایدم پیشرفتی دوچندان را خواهد داشت؟!

پیشینه تحقیق:

عبادی ،نیکونسبتی - - 1391بررسی رشد اقتصادی کشورهای دارای منابع طبیعی در خلال سالهای 2010-1970 با روش اقتصاد سنجی انجام شده نشان میدهد که نظریه نورث و همکارانش در مورد کشورهای دارای منابع طبیعی هم صادق است. کشورهایی دارای منابع طبیعی که نظم دموکراتیک دارند، دچار نفرین منابع نشده و توانسته اند ازمنابع خود در جهت رشد اقتصادی استفاده کنند.تورویک - - 2009 چرا برخی کشورهای دارای فراوانی منابع موفقند و بعضی ناموفقند؟به طور متوسط کشورهایی با منابع فراوان طی دهه های گذشته رشد اهسته تری را نسبت به همتایانشان که از جهت منابع فقیرند تجربه کرده اند. چرا منابع طبیعی در برخی کشورها موجب رونق اما در بسیاری موجب رکود میشوند؟ این مقاله اجمالی بر ابعاد تفاوت بین برندگان و بازندگان فراوانی منابع ارایه میکند و بررسی مدلهای مختلف تئوری درباره نفرین منابع همچنین با تاکید ویژه بر رویدادهای اخیر در اقتصاد سیاسی است.

ابراهیمی ،سالاریان و میرزایی - - 1387 بررسی اثر درامد های نفتی بر رشد اقتصادی کشورهای صادر کننده نفت طی دوره 2004-1990 نشان میدهد که درامد های نفتی برای رشد اقتصادی مضر نیست یعنی اثر مستقیم درامد های نفتی بر رشد اقتصادی مثبت است . نتایج نشان میدهد که افزایش سرمایه گذاری فیزیکی ،رشد رابطه مبادله و گسترش اموزش تاثیر مثبت و افزایش درامدهای نفتی و فساد تاثیر منفی بر رشد اقتصادی کشورهای دارای نفت دارد.تیاگو،کاوالکانتی - - 2010 فراوانی نفت و رشد، هدف مقاله پاسخ به این سوال است که ایا فراوانی نفت نفرین است یا موهبت؟ و چه اثری بر رشد و توسعه اقتصادی میگذارد؟انچه مشاهده شده مساله ای متفاوت است که نشان میدهد فراوانی نفت منجر به کاهش رشد اقتصادی میشود.

کارل - 2007 - در مقاله ای از نتایج توسعه سیاسی ،اجتماعی و اقتصادی کشورهای نفتی نتیجه میگیرد که کشورهای وابسته به نفت بیشتر از سایر گروه کشورها دارای بی عدالتی و خطا در عملکرد اقتصادی مثل فقر ، نظارت بد و تعارض میشوند. پولتراویج ، پاپو - - 2010 فراوانی منابع نفرین یا موهبت ،فراوانی منابع نعمت است یا نفرین؟چی یونگ - 2006 - در مقاله ای به دنبال یافتن پاسخی برای این سوال است که ایا وفور منابع برای سطح و رشد درامد سودمند است یا زیان اور؟او از نسبت وابستگی به منابع داخلی به عنوان یک پروکسی برای وفور منابع استفاده نموده و نتیجه میگیرد که بلای منابع ،فقط رابطه منفی بین وابستگی به منابع طبیعی و رشد تولید را منعکس می کند و تا زمانی که فراوانی منابع طبیعی اثر زیان باری به روی رشد تولید نداشته باشد،اثر مفیدی بر روی سطح تولید دارد.

سامتی و همکاران - 1386 - در مقاله ای به بررسی این فرضیه که منابع طبیعی از طریق ایجاد پدیده بلای منابع و صورت های مختلف ان مانند بیماری هلندی و رانت جویی بر اقتصاد کشورهای دارنده این منابع اثردارد پرداختند.یاوری و سلمانی - - 1384 در مقاله ای به بررسی اثر وفور منابع طبیعی بر رشد اقتصادی کشورهای دارای منابع طبیعی در دوره 1999-1960 پرداختند و به این نتیجه رسیدند که وفور منابع طبیعی اثر منفی بر روی رشد اقتصادی این کشورها دارد. انها برای دستیابی به رشد اقتصادی پایدار ،اتخاذ سیاست هایی که توسعه سرمایه گذاری افزایش سرمایه انسانی ،بازتر شدن اقتصاد ،بهبود رابطه مبادله و پیشگیری از تورم بالا را در پی داشته باشد توصیه نمودند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید