بخشی از مقاله

چکیده

تفکر سیستمی در سازمان های آموزشی به عنوان یک روی کرد شناختی،نقش مهمی در تصمیم گیری سطوح بالای عملکرد افراد دارد.به خصوص این تفکر بیشترین تاثیر را بر مفاهیم و مسایل شناختی سازمان داشته و بر ادراکات مدیران در تصمیم گیری،برنامه ریزی راهبردی و مدیریت آموزشی اثر گذار است.

هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر کاربرد تفکر سیستمی بر سازمان های آموزش و عملکرد آنها بوده و این مقاله با روی کرد مفهومی در صدد است تا ضمن بهره گیری از مطالعات تفکر سیستمی از یک سو، کاربرد آن را در سیستم های آموزشی از سوی دیگر در این حوزه برجسته نماید و همچنین دریابد که آیا سطوحی از تفکر سیستمی می تواند منجر به موفقیت سازمان های آموزشی گردد.روش تحقیق در این پژوهش، از نظر هدف کاربردی و از نظر گردآوری مطالب مروری و تحلیلی است و با توجه به یافته ها به نظر می رسد که اعمال نگاهی جامع و کاربردی به تفکر سیستمی در سازمان های آموزشی منجر به اثر بخشی و کارایی این سازمان خواهد شد.

مقدمه

در عصر حاضر در دوران انفجار اطلاعاتی و در دهکده جهانی به خاطر عوامل متعدد نگرش سیستمی یک اصل اساسی به نظر میرسد و میتوان گفت: داشتن یک تفکر سیستمی که بتواند با در نظر گرفتن تمامی جوانب کار وعوامل متعدد و با نگرش فرابخشی بتواند در اصلاح ساختار نظام اداری ایفای نقش کند، ضروری است. امروزه اعمال مدیریت اثربخش و کارا در سازمان کار بسیار دشواری است. با افزایش پیچیدگیها وکاهش سطح اطمینان در دنیای رقابتی امروز، استراتژیهای مدیریتی مرسوم که تا مدتی پیش درست و کارآمد به شمار میرفتند، دیگر ناقص به نظر میرسند.

دستیابی به استراتژیهای جدید مدیریتی و به کارگیری آن، دوام و موفقیت سازمان را به ارمغان میآورد و ضرورت وجود تفکر سیستمی را توجیه میکند. تفکر سیستمی در مدیریت با توجه به عوامل درونی و بیرونی سازمان تصویر کلی تری از آن ارائه میکند و اگر مدیرانی که تصور جزء نگر و تفکر خطی دارند به تفکر سیستمی روی آورند، میتوانند به ابعاد مختلف یک موضوع و ارتباط آن با موضوعات دیگر و تاثیرات آن بر تعاملات درونی و بیرونی توجه و تصمیمات بهتری اتخاذ کنند

در این مقاله کوشش میشود تا نقش تفکر سیستمی در سازمان های آموزش تبیین شود و ضمن بیان ضرورت آن مزایا و موانع تفکر سیستمی در سازمان به اختصار بیان شود از آنجا که رفتار ما ریشه در نظام فکری ما دارد، کسی که دارای تفکر سیستمی است، با موضوعات نیز برخورد سیستمی می کند و در رفتارهای خود به دنبال تشخیص عناصر تشکیلدهنده موضوع و پیوندهای موجود میان این عناصر میگردد.

به این ترتیب فردی که سیستمی فکر میکند تنها در جستجوی، مجموعهای از ویژگیهای موضوع نمیگردد، بلکه تفکر سیستمی به او کمک میکند به مسائل به صورت جامع و نظاممند نگاه کند. اهمیت و ضرورت این تحقیق از انجاست که سازمانهای ما برای تقویت جامعنگری در درون خود نیازمند تفکر سیستمی هستند، به دلیل اینکه تفکر سیستمی به مدیران کمک میکند تا ساختار، الگوها و وقایع را در پیوند با یکدیگر مورد بررسی قرار دهند و تنها به مشاهده وقایع اکتفا نکنند - یار احمدی خراسانی،. - 1385 به همین دلیل چرایی کاربرد تفکر سیستمی در سازمان های اموزش مورد مطالعه قرار می گیرد .

یافته ها

معمولا کاربرد تفکر سیستمی باعث می شود که همه عناصر مجموعه هماهنگ و هم هدف را تشکیل و در راستای اهداف تدوین شده حرکت کند، که این خود باعث موفقیت و بهبود عملکرد هر سازمان با ساختار درونی و سیاست های عملیاتی آن است.تفکر سیستمی فرآیند شناخت مبنی بر تحلیل - تجزیه - و ترکیب در جهت دستیابی به درک کامل و جامع یک موضوع در محیط پیرامون است. این نوع تفکر درصدد فهم کامل سیستم و اجزای آن روابط بین اجزا و کل روابط بین کل با محیط آن فرا سیستم است. لودیک برتالانفی پدر تفکر سیستمی میگوید: از آنجا که ما در تمامی رشته های علمی به ناچار به طریقی، با »کلها« و »پیچیدگیها« یا به عبارتی با سیستمها سروکار داریم. تفکر سیستمی مستلزم تغییر جهتی مناسب در اندیشهی علمی است

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید