بخشی از مقاله

چکیده

امروزه سازمان ها مجبورند به تغییرات درونی و بیرونی پاسخ های سریع ارائه دهند. در این مقاله دو دانش مدیریت دانش و سیستم اطلاعات جغرافیایی - GIS - بررسی شده و به کاربرد GIS در مدیریت دانش اشاره می شود. وقتی از داده های مکان محور سخن به میان می آید GIS نقش خود را به نمایش می گذارد. طیف گسترده کاربران سازمانهای دولتی، محیط های علمی و دانشگاهی، جوامع محلی و.. در هنگام وقوع و یا تولید داده و مبتنی بر مکان، می توانند اطلاعات را ثبت و سپس بر مبنای آن تحلیل نمایند.

هدف ما مکان محور کردن مدیریت دانش است و در این راستا از نرم افزار Arc GIS نسخه 10.3 استفاده کردیم. مدل مدیریت دانش نوناکا و تاکشی را در شش بخش شناسایی دانش، اکتساب دانش، توسعه دانش، توزیع دانش، کاربرد دانش و نگهداری دانش با رویکرد استفاده GIS در آن اجرا و در نتیجه اطلاعات به شکل مکان محور تحلیل می شود.

مقدمه:

امروزه سازمان ها به سرمایه های نامشهود و معنوی که همان دانش1 نامیده می شوند بعنوان یک عامل مهم حیاتی می نگرند. دست یابی به اندوخته های دانش سازمانی 2، بدون یادگیری ممکن نمی باشد - افراز، . - 1384 قابلیت و توانایی استفاده از اطلاعات و تکنولوژی و قابلیت نوآوری در مدیریت و فرایندها به نوبه خود متکی بر توانایی یادگیری نهفته درون سازمان است.

سیستم مدیریت دانش - KMS - 3 درون یک سازمان یادگیرنده4، باید قادر باشد که فعالیت های کاری و یادگیری افراد را با هم هماهنگ سازد و نیز باید دربرگیرنده محرک ها و انگیزه های کافی باشد تا بتواند همه اعضا را جذب نموده و آنها را درگیر فعالیت های درون سازمانی نماید

اسکات - 2008 - سازمان دانش محور و دانش مدار را سازمانی می داند که خلق دانش و فرآیند سهیم شدن دانش در آن درونی شده و به عنوان راه هدایت عملیات مورد قبول واقع شده است

دانپورت و پروسات - 2009 - 5 اعتقاد دارند که مدیریت دانش در سازمانهای پیشرو به ایجاد فرهنگ اشتراک دانش میان کارکنان کمک می کند و با تبدیل سرمایه های انسانی به دارایی های فکری سازمان یافته برای سازمان ایجاد ارزش می کند -

دانشکده مدیریت تگزاس، مدیریت دانش را این گونه تعریف می کند: مدیریت دانش، فرایند سیستماتیک و نظاممند کشف، انتخاب، سازماندهی، تلخیص و ارائه اطلاعات است؛ به گونه ای که شناخت افراد را در حوزه مورد علاقه اش بهبود می بخشد. مدیریت دانش به سازمان کمک می کند تا از تجارب خود، شناخت و بینش بدست آورد و فعالیت خود را بر کسب، ذخیره سازی و استفاده از دانش متمرکز کند تا بتواند در حل مشکلات، آموزش پویا، برنامه ریزی راهبردی و تصمیم گیری از این دانش بهره گیرد. مدیریت دانش نه تنها از زوال دارایی های فکری و مغزی جلوگیری می کند، بلکه به طور مداوم بر این ثروت می افزاید.

موفقیت حال و آینده در رقابت بین سازمان ها، تا حد کمی مبتنی بر تخصیص منابع فیزیکی و مالی و تا حد زیادی مبتنی بر مدیریت دانش خواهد بود. بنابراین، وظیفه رهبری یک سازمان خلق محیطی برای مدیریت دانش است. به بیان روشنتر، در عصر حاضر چالش پیش روی مدیران آماده کردن محیط مناسب برای رشد و پرورش ذهن انسان در سازمان دانش محور است بنابراین، اساسی ترین مهارت برای مدیران سازمانهای دانش محور مدیریت دانش است

با این همه، متأسفانه از آنجائی که ماهیت دانش نامشهود و ناملموس است، آن را توسط هیچ یک از مقیاسهای سنتی حسابداری مالی نمی توان اندازه گیری کرد، ریسک »فراموشی« دانش و سایر دارایی های ناملموس سازمان برای مدیران وجود دارد. می توان گفت مدیران ارشد سازمان ها تنها از 20 درصد دانش موجود در سازمان هایشان استفاده می کنند. درحقیقت، محیط کسب و کار مبتنی بر دانش در بسیاری از کشورهای جهان، مستلزم یک مدل و نامگذاری جدید است که در برگیرنده عوامل ناملموس سازمان باشد. در این وضعیت، رشته نوظهور »سرمایه فکری« توجه روزافزونی را به خود جلب کرده است

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید