بخشی از مقاله
چکیده
این پژوهش با هدف کشف قوانین وابستگی بین مشخصات دموگرافیک افراد مشارکتکننده در سامانه نظام پیشنهادات برنامه مدیریت مشارکتی یک دانشگاه دولتی بزرگ در ایران با خصوصیات پیشنهادهای ارائهشده آنها انجام شد. ساختار این پژوهش کمی، از لحاظ هدف کاربردی و از لحاظ اجرا توصیفی پیمایشی، و براساس نوع ابزار پژوهش دادهکاوی است.
برای گردآوری دادهها از پایگاه دادههای 7920 پیشنهاد واصله در سامانه نظام پیشنهادات سازمان مورد پژوهش در بازه زمانی 4 سال اخیر 1390 - تا - 1393 استفاده شده است. برای انجام دادهکاوی از الگوریتم اپریوری بهعنوان تکنیک استخراج قوانین وابستگی استفاده شد. براساس یافتهها، مجموعاً 24 قانون وابستگی با ضریب اطمینان بالاتر از %90 اکتشاف شد و از طریق تحلیل قوانین حاصله، برای افزایش کارایی ابزارهای مدیریت مشارکتی و پشتیبانی تصمیمگیریهای مدیریت دانش در این حوزه از مدیریت منابع انسانی، راهکارهایی ارائه گردید.
-1 مقدمه
باتوجه به وجود بانک دادههای فراوان در سازمانها و بهویژه در حوزه مدیریت منابع انسانی، این مقاله با استفاده از ابزار دادهکاوی، به کشف قوانین وابستگی بین دادههای پیشنهادهای ثبت شده در سامانه نظام پبشنهادات یک دانشگاه دولتی در ایران در بازه زمانی 4 ساله و مشخصات دموگرافیک افراد پیشنهاد دهنده میپردازد. با بهرهگیری از دادهکاوی که بسیار موثر تر از روشهای آماری، دانش موجود در دادههای بزرگ را آشکار و قواعد نهفته را با روابط" اگر ، آنگاه " بیان مینماید، 95 قانون وابستگی با ضریب اطمینان بیشتر از %90 از درون بانک دادهها استخراج گردید که در نهایت 24 قاعده از میان آنها توسط خبرگان دارای روایی - اعتبار - تشخیص داده شد. سپس برمبنای این قواعد، اقدام به تحلیل آنها و ارائه راهکار برای بهبود نظام پیشنهادات جامعه مورد مطالعه شده است.
فارغ از جامعه آماری مورد استفاده در این پژوهش، بهکارگیری چنین شیوه ای در مدیریت، به ویژه در زمینه مدیریت مشارکتی، نوین و حائز اهمیت تلقی میشود. در نتیجه، اجرای آن در هر سازمانی که درصدد به کارگیری نظام پیشنهادات و درنتیجه حرکت به سوی مدیریت مشارکتی است، یکی از دستاوردهای این پژوهش محسوب میشود. سازمانی که در این پژوهش مورد مطالعه قرار میگیرد ، یکی دانشگاههای دولتی بزرگ ایران و به تبع آن، جامعه دانشگاهی - شامل دانشجویان، اعضاء هیات علمی، و کارمندان دانشگاه - می-باشد.
یکی از دغدغههای اساسی سازمانهایی که از نظام پیشنهادات استفاده میکنند، چگونگی آموزش و هدایت پیشنهاد دهندگان در راستای حرکت به سوی مدیریت مشارکتی می باشد. به همین منظور، پژوهش حاضر سعی دارد با استفاده از ابزارها و تکنیک های داده کاوی، و با تکیه بر قوانین وابستگی کشف شده از 7920 پیشنهاد ارسال شده به سامانه نظام پیشنهادات دانشگاه مورد مطالعه از ابتدای سال تحصیلی -90 1389 تا پایان سال تحصیلی 1392-93 ، راهکارهای کاربردی در این زمینه را برای ایجاد و ارتقاء سیستم های پشتیبان تصمیم گیری های مدیریتی در این حوزه ارائه نماید.
یافته های این پژوهش، ضرورت بازنگری در نظام پیشنهادات دانشگاه مورد پژوهش را از سه جهت نشان میدهد:
-1 از لحاظ ضرورت اصلاح نگاه مدیران ارشد آن دانشگاه در رابطه با فلسفه وجودی و کارکردهای نظام پیشنهاد ها در این سازمان و حرکت به سوی استفاده از این ابزار در راستای تحقق اهداف آموزشی، پرورشی، و پژوهشی دانشگاه،
-2 از لحاظ فراهم آوردن اطلاعات مورد نیاز برای تصمیم گیری در راستای بهسازی و آموزش نیروی انسانی در ارتباط با مشارکت، خلق ایده، و حل مساله
-3 از لحاظ مهندسی مجدد سامانه نرم افزاری کنونی آن برای هدایت افراد پیشنهاد دهنده به ارسال پیشنهادهای دارای جزئیات لازم، و نیز ایجاد امکان ارائه گزارش های استاندارد شده و هماهنگ با افزونه های پیاده سازی پژوهش های آماری، داده کاوی و متن کاوی در محتوا.