بخشی از مقاله
چکیده :
مدیریت هر سازمانی به تنهایی قادر به برنامه ریزی و اجرا برای تحقق اهداف سازمان نمی باشد، بلکه در سایه مشارکت و استفاده از توان فکری و تخصصی کارکنان می تواند به موفقیت های مورد نظر برسد. وقتی مدیریت سازمان اعتقاد عملی به کار تیمی و استفاده از نظر و فکر کارکنان داشته باشد، این اعتقاد تا اعماق سازمان نفوذ یافته و به صورت باورهای مشترک و فرهنگ سازمان در می آید و کار تیمی در عمل شکل می گیرد
مقدمه
در این زمینه لازم به ذکر است که تا اواخر سال 1970 بر اساس تقسیم کار فعالیتهای مختلف به طور تفکیک شده انجام می شد، ولی کم کم بین فاصله سالهای 1980 تا 1970 فعالیتهای مختلف در قالب مشاغل، در هم ادغام و مشاغل جامع ایجاد شد و پس از آن از اواخر 1980 تا 1990 اوج شکل گیری تیم های کاری عملیاتی در سطوح مختلف سازمان بود. از دهه 1990به بعد تقریباً %78 کار سازمانها بر اساس کار تیمی انجام می شد - سلطانی، پور سینا، - 22 :1384 دو حادثه مهم باعث شد که تیمهای کاری بطور وسیع مورد استفاده قرار گیرند :
این دو حادثه نتایج ، مطالعات هاثورن - ظهور مکتب روابط انسانی در مدیریت وتجربیات اروپاییان از گروههای مستقل کاری بود - . تا قبل از آن تیمهای کاری صرفا" در حوزه های ورزشی و نظامی مورد استفاده قرار می گرفتند . بعد از آن دو حادثه کم کم شوق استفاده از تیمهای کاری فروکش کرد تا اینکه در دهه 1980 تیمهای کاری مجددا" توجه صاحبنظران را به خود جلب کرد .
تحقیقات هاثورن:
-1رابطه بین محیط - نور - با تولید
-2گروهی از زنان را جدا کرد و تحت کنترل مدیر در آورد.مقام و ارزش داده شده به گروه سبب افزایش بازدهی ،کاهش غیبت هاو... شد.
-3رابطه بین میزان دستمزد و بازدهی را بررسی کرد و به این نتیجه رسید که عوامل محیطی مثل هنجار های گروه اثر شدید تری نسبت به دستمزد ،بر عملکرد افراد دارد.
تیم و مفهوم آن برای تیم تعاریف متعددی صورت گرفته که در اینجا به تعدادی از این تعاریف اشاره می شود :
تیم عبارت است از گروهی از افراد که در جهت رسیدن به هدفی مشترک با یکدیگر همکاری می کنند
تیم عبارت از یک گروه دو یا چندنفره از افراد است که به طور مستقیم با یکدیگر تعامل برقرار نموده و به منظور رسیدن به اهداف، کارها را هم آهنگ می کنند
کاتزنباخ و اسمیت - 1993 - اعلام داشتند که » تیم گروه کوچکی از افراد است که دارای مهارت های مکمل هستند و به هدف مشترک، اهداف عملکرد و رویکردی که خود را در مقابل آن پاسخگو می دانند، متعهد هستند.
تعریف تیم
تیم عبارتست از یک گروه دو یا چند نفره از افراد که بطور مستقیم با یکدیگر تعامل برقرار می کنند و به منظور رسیدن به هدف ، کارها را هماهنگ می نمایند .در تعریف فوق سه نکته وجود دارد
1 -اول آنکه حداقل دو نفر باید حضور داشته باشند.
2 -اعضاء باید بطور منظم تعامل برقرار کنند و کارهایشان را بصورت هماهنگ انجام دهند.
3 -اعضاء باید دارای هدف مشترک باشند.
شناختن تیم
1 تیم ها زمانی به وجود می آیند که احتیاج به انجام یک کار برجسته باشد. رسیدن به این هدف انگیزه را می سازد.
2 داشتن یک دیدگاه مشخص حیاتی است. که شامل اندازه، مقصد، اهداف، مهارت ها، راه و روش و پاسخگویی برای کارایی موفق است.
3 سازمانها به تیم ها و زیر تیم ها تقسیم می شوند. که نحوه ارتباط و سلسله مراتب بین آنها منجر به برآورده شدن هدف نهایی می شود.
4 در این سلسله مراتب بالاترین تیم - تیم رهبری - پیچیده ترین و مشکل ترین ساختار را دارد. بنابراین باید لایق ترین افراد در این تیم قرار گیرند.
5 تعهد گروهی به تعهد فردی در تیم اولویت دارد. که در نهایت منجر به موفقیت گروهی و فردی می شود.
6 سازمانهایی که کارایی بالایی دارند به احتمال قریب به یقین »تیم های واقعی« را ساخته اند و از آن استفاده می کنند.
7 نحوه ارتباط تیم ها با یکدیگر در کارایی آنها ارتباط مستقیم دارد.
8 کارایی و آموزش دو بخش جدایی ناپذیر از هم هستند و بر یکدیگر تأثیرگذارند. بدون آموزش صحیح و مستمر رسیدن به بهترین سطح کارایی و ماندن در بازار رقابت غیر دست نیافتنی است.
9 رهبران سازمان می توانند کارایی تیم را با ایجاد فرهنگ افزایش بهره بری به بهترین سطح برسانند به طوریکه همه اعضای تیم سعی در بهبود راندمان تیم داشته و روی آن کار کنند. بهترین راه ارتقا فرهنگ کار آموزش است.
10 در یک تیم تعصب گروهی وجود دارد. تبدیل افراد به " عضو " تیم
کشورها از نظر میزان فردگرایی و جمع گرایی با هم متفاوتند . تیم شایسته کشوری است که به شدت جمع گراست.
ولی اگر سازمان بخواهد تیمی را در جرگه افراد فعال خود بپذیرد - یعنی سازمانی که همواره فردگرایی را تقویت کرده و با کسی روبرو است که در جامعه و محیط فرد گرا پرورش یافته - چه باید بکنند ؟
چالش در تیم هیچگاه موفقیت فرد را به حساب شخص او نمی گذارند . برای بسیاری از کارکنان و اعضای سازمانها انجام چنین کارهایی بسیار مشکل و گاهی غیر ممکن است.
-1 فرهنگ جامعه به شدت فردگراست.
-2 تیم باید در سازمانی بوجود آید که از نظر تاریخی سابقه طولانی در جهت ارزش گذاردن به دستاوردها و موفقیتهای فردی دارد.
درچنین شرایطی چه باید کرد؟ تیم سازی
زمانی میتوان " گروه را تبدیل به تیم " کرد یا به عبارتی " تیم سازی " نمود که بتوان هدف ، نتیجه ، نوع رهبری ، مهارتها ، کارکرد گروه را تغییر داد ، سدهای بین دوایر را شکست و تصمیم گیری ها را غیر متمرکز کردتا بتواند تصمیم لازم را بگیرد . برای این امر مدیران میتوانند از طریق " گزینش افراد با مهارت ویژه " ، " آموزش " و " معطوف کردن پاداش به عملکرد تیم " افراد را برای عضویت در تیم پرورش دهند.
تمامی این موارد منجر به حداقل چهار نتیجه مثبت به شرح زیر میشود :
· ارزشهای بنیادی برای هدایت و راهنمایی رفتار اعضا شناسایی میشوند.
· اهداف کلی به اهداف مشخص عملکردی تبدیل میگردد.
· ترکیب صحیح مهارتها برای دستیابی به نتایج عملکرد بالا مشخص میشود.
· نوآوری و خلاقیت در عملکرد وظایف تقویت میشود.
زمانی که معیارهای زیر برآورده شوند ، گروه تبدیل به تیم خواهد شد:
· رهبری به صورت یک فعالیت جمعی نمایان گردد.
· مسئولیت پذیری از حالت فردی به جمعی تبدیل گردد.
· گروه ، هدف یا ماموریت شخصی خود را گسترش دهد.
· تمام زندگی اعضا باید معطوف به حل مسئله شود ، نه اینکه آنها را به صورت فعالیتی پاره وقت به حساب آورد.
· اثربخشی از طریق پیامدها و دستاوردهای جمعی گروه ، ارزیابی شود.
· مهارتهای متنوع و گوناگون به مهارتهای مکمل تبدیل شود.
اهمیت مطالعه گروه و تیم در اواخر دهه 1920 مدیران دریافتند که نیاز دارند ، بدانند چگونه روابط بین اعضا گروه بر رفتار کاری تاثیر میگذارد . هنگامی که دانشمندان
پیشتاز کوشیدند عملکرد را ، به وسیله تغییر شرایط محیط کار بهبود بخشند ، به سرعت دریافتند که چنین عملکردی به جای خط مشی های مدیریت ، به وسیله نفوذ گروههای غیر رسمی تعیین میشود.
لذا پس از شناخت گروه و تیم میتوان به :
· شهرت فزاینده تیم در سازمان پی برد.
· تیم را با گروه مقایسه کرد.
· با انواع تیمها که در سازمان تشکیل میشود آشنا شد.
· رابطه بین گروه و تیم را درک کرد.
· تهدیدها و راههای افزایش اثربخشی را خواهیم شناخت
از نظر بعضی ، براساس اثرات قوی نفوذ گروهی ، خیلی عجیب نیست که گروهها موثرترین منابع تغییر اجتماعی تشخیص داده شوند. یکی از اولین آزمونهای تجربی این اثر ، توسط " کرت لوین " بنیانگذار حوزه پویایی های گروهی انجام گرفت . یافته های لوین نشان داد که اگر با افراد به عنوان اعضای گروه ، روبرو شویم ممکن است برای تغییر عقاید آنها موفق تر باشیم ، تا اینکه برایشان موعظه کنیم .
یادگیری فردی:
» یادگیری فردی اشاره به تغییر مهارت ها، بینش ها، دانش، گرایش ها و ارزش ها دارد که از طریق مطالعه شخصی، آموزش ها مبتنی بر فناوری و مشاهده می شود