بخشی از مقاله
چکیده
تغییرات سریع در دنیای امروز، سازمانها و بنگاه های کسب و کار اقتصادی و غیره را با چالشهای بی شماری درگیر کرده است؛ در این میان سازمانهایی موفق به کمک ابزارهای مدیریتی و فناوریهای نوین، از فرصتهای ایجادشده به نفع خود برای ایجاد تغییرات منجر به تحول مثبت و رضایت بخش استفاده می کنند.
مدیریت تغییر در سازمانها و کشورها نیز برای بقای سازمانها ضروری و حیاتی و گریز از آن اجتناب ناپذیر است و شرط موفقیت سازمانها در عرصه مدیریت خرد و کلان اتخاذ یک استراتژی یا سبک مدیریت تغییر مناسب باشد، اما هنوز هم سازمانها و کشورهایی یافت می شوند که علی رغم توسعه نسبی دانش مدیریت تغییرات در طرح ریزی و تدوین تغییرات و انتخاب استراتژی مناسب برای مواجهه با آثار و عواقب تغییرات دقت لازم را بکار نمی بندند به گونه ای که ×چالش های طبیعی ناشی از تغییر را تشدید و به نقطه بحرانی نزدیک می نمایند.
بیان مساله : چگونه منابع انسانی که به عنوان راهبردی ترین منبع سازمانی هستند هدایت ورهبری شوند.که درضمن تحقق اهداف سازمان ها نیازهای کارکنان نیز تامین گردد . نتیجه گیری هدف اصلی این مطالب معرفی یک سیستم مدیریت تغییر منظم برای پروژه ها است. سیستمی که دارای فرایند دو مرحله ای با اصول اساسی و فرایند مدیریتی برای اجرای آن اصول است. با داشتن یک روش سیستماتیک برای تغییرات، کارایی انجام یک پروژه و میزان موفقیت آن پروژه افزایش خواهد یافت.
مقدمه:
در دنیای کنونی، بر اثر پیشرفت فناوری، طبیعت و محتوای کار تغییر کرده است مدیران امروزی در محیطی پرابهام، پویا و متحول کار میکنند. یکی از بارزترین خصوصیات عصر حاضر، تغییرات و تحولات شگرف و مداوم در طرز تفکر، ایدئولوژی، ارزشهای اجتماعی، روشهای انجام کار و بسیاری از پدیدههای دیگر زندگی است. علوم مختلف در چند دهه اخیر بیش از هر دوران دیگر در طول تاریخ بشر، پیشرفت کرده است. فناوری بهطورمداوم و باشتابی بیمانند در حال تحول و پیشرفت است و ارتباطات جدید، امکان هرگونه تماس را از هر نقطه جهان به نقطه دیگر در کوتاهترین مدت و با کمترین هزینه میسر ساخته است.
تغییر سازمانی ، نوعی راهبرد بهسازی سازمان است که اساس آن بربینش ها وآگاهی های حاصل از پویایی های گروهی ، نظریه ها وکاربردها است که می تواند بسیاری ازمسائل مهم انسانی موجود درسازمان راحل وفصل کند . تغییر انتقال سازمان ازوضعیت موجود به وضعیت دلخواه است. تمرکز به تغییر سازمان دراواسط دهه 1980 و پس درابتدای دهه 1990 باطغیان مهندسی مجدد ادامه یافت این حرکت اموزه با جنبش فناوری اطلاعات با برنامه ریزی منابع وجستجو برای یافتن راهی که بتوان از تغییر بهترین بهره برای سازمان حاصل شود.به کار خود ادامه می دهد
تغییر : عبارتست از فرآیند تحول و دگرگونی رفتارها، ساختارها و خط مشی ها. به عبارت دیگر تغییر فرایند به کار بستن یک ابداع یا نوآوری در سازمان است.
مدیریت تغییر به معنای قدرت دادن به سازمان و افراد آن برای به عهده گرفتن مسئولیت جدید در جهت آینده ی خودشان است.:
❑ به هر صورت، تغییر، یک واقعیت سازمانی است. رسیدگی به تغییر یکی از کارهای هر مدیری است.
❑ حق انتخاب برای مدیران در یکی از این سه مقوله اساسی میگنجد: تغییر ساختار، فناوری، و نیروی انسانی
مدیریت تغییر به عنوان یکی از مهمترین راهکارها برای مواجهه باتغییرات شتابنده عصر حاضر،در دهه های اخیر،بیش ازپیش توجه صاحب نظران رابه خود جلب کرده است. ازمدیریت تغییر به عنوان مدیریت گذر یاد شده است که به معنای برهم زدن وضع موجود وگذر از آن برای رسیدن به یک وضعیت مطلوب درآینده می باشد.
گاتو - - 2000مدیریت تغییر رادرشش حرف خلاصه وتفسیر کرده که هر حرف آن ویژگی مورد نیاز مدیران هنگام ایجاد تغییر اشاره دارد:
- از کلمه جرات ریسک پذیری ،پرسشگری ،چالش وبرآورده کردن نیازهای آینده
- از کلمه داشتن درک وشناخت مناسب ازخود وکارکنان
- ازکلمه تحلیل تحلیل دانش عمومی وتخصصی سازمان
- ازکلمه نیاز نیاز به دانستن ،پژوهش وتوسعه
- ازکلمه حرکت حرکت با تاکید بربزرگترین نقاط خود
-از کلمه مورد انتظار تعیین مورد انتظار - گاتو،2000،ص - 18 بک هارد و هاریس - - 1987 درچارچوب مدیریت تغییر خود،تغییر درسازمان راجنبشی برای حرکت ازوضعیت حال - $ - به سوی آینده - % - تلقی کرده اند وآن رامشتمل برسه مرحله اساسی زیر دانستند.
-1 درک اولیه نیاز به اعمال تغییر
-2 اعمال فرایند تغییر درسازمان
-3تمرین وانجام کار جدید - تثبیت تغییر اعمال شده -
