بخشی از مقاله
چکیده
حصر و قصر یکی از ظرایف هنری بلاغت فارسی و از مباحث مربوط به جملات خبری در علم معانی است. این امکان زبانی بیانی یکی از ابزار های کارآمد بلاغی در تحلیل متون است. قصر در لغت به معنی حبس و حصر به معنی انحصاری بودن است. در اصطلاح علم معانی آن است که حکمی را بر کسی یا چیزی اسناد بدهیم وآن را به مسندالیه منحصر کنیمهدف. کلّی پژوهش بررسی حصر و قصر، قصر حقیقی و قصر غیر حقیقی، انواع قصر نسبت به اعتقاد مخاطب و اغراض قصر در اشعار خواجوی کرمانی است.
این ترفند هنری در شعر خواجو از بسامد بالایی برخوردار است تا جایی که میتوان این ویژگی را از مختصّات سبکی شعرش به شمار آورد. وی با استفاده از این هنر ظریف بلاغی افکار و اندیشه های خود را نه به صورت نوشتار بلکه در لابهلای اشعارش آوردهاست و مسألهی اصلی علم معانی درک عمیق همین مطالب نانوشته است. در قصر نوعی تاکید و برجسته سازی به چشم میخورد که ضرورت بررسی هدفمند آن به دریافتن اندیشهها و جهان بینی گوینده کمک فراوان میکند.
.1 مقدّمه:
در مصر معانی ید بیضا بنمایی وقتی که چو موسی نکشی سر ز شبانی - خواجوی کرمانی، - 505 : 1374 یکی از مباحث بلاغت فارسی علم معانی است که با آن اصول و قواعد احوال مخاطب شناخته میشود تا کلام را با مقتضای حال او بیان کنیمیعنی. اوّل شناخت صرف و نحو و در درجه دوم رعایت خصوصیاتی که موجب فصاحت و بلاغت میشود. »قصر یا فروگرفت بابی از علم معانی است که به آن "حصر"، "تخصیص" و " اختصاص" هم میگویند.
« - شیرازی، . - 86 :1375 در تعریف دیگری آمدهاست که: »علم معانی دانشی است که به یاری آن، حالات گونهگون سخن به منظور هماهنگی با اقتضای حال شنونده و خواننده شناخته میشود« - تجلیل، . - 5 :1386 جای دیگر نیز گفته شدهاست: بوسیله آن الفاظ و کلام را، از لحاظ برابر بودن با مقتضای حال و مقام و شأن شنونده میتوان شناخت« - رضانژاد، . - 48 :1367
.1-1 بیان مساله:
فروگرفت یا حصر و قصر، در دانش معانی آن است که کسی یا چیزی را به چیزی یا کسی اختصاص دهند، به طوری که تنها مختص او باشد. »قصر یا حصر، منحصر کردن مسندالیه است در حکمی.« - شمیسا، - 155 : 1387 جملات میتوانند در غیر معنای خود نیز به کار بروند و موضوع علم معانی همین است که جملهها را از نظر معنای ثانویه بررسیکند. علم معانی فنّی است که گوینده، کلامی را متناسب با شرایط روحی، عاطفی، زمانی، مکانی، موقعیّت و مقام شنونده بیان میکند.
خواجوی کرمانی، در دورهای از تاریخ ادبی ایران زمین شعر میسروده است که شعر بزرگانی چون سعدی و مولانا و ... دست به دست میگشته و در محافل مختلف نقل میشدهاست. به طبع شعر رمزی و استفاده از علم معانی در این دوران در اوج بودهاست. خواجوی کرمانی نیز چون پیشینیان خود از این علم بهرهها بردهاست.
.2-1 اهمّیّت موضوع:
در مطالعات زبانشناسی، علم معانی و دانستن جایگاه درست این علم بسیار حائز اهمیّت است. حصر و قصر به عنوان زیر مجموعهای از این علم ما را در شناختن شعر شاعران یاری میکند. همچنین میبایست به مطالعه در مبانی و پژوهش خلاق در کاربردهای عملی علم معانی در زبان و ادبیات فارسی و شعر شاعران پرداخت. حصر و قصر و ضرورت بررسی و تحلیل آن در شعر خواجوی کرمانی آنجایی نمود پیدا میکند که در جهت تبیین اندیشه و جهان بینی گوینده باشد. شاید بتوان گفت که وی به جهت برجسته سازی از این ترفند هنری، استفادهکرده و بهره بردهاست.
.3-1 اهداف و فرضیههای پژوهش:
هدف اصلیو کلّی در این پژوهش بررسی کارکرد هنری حصر و قصر، قصر حقیقی و قصر غیر حقیقی، انواع قصر نسبت به اعتقاد مخاطب و اغراض قصر در اشعار خواجوی کرمانی است. در راستای این هدف، نخست از نگاه علمای علم معانی، قصر و حصر در قالبکلّیات و مقدمات بررسی میکنیم. سپس نمونههایی از ابیات خواجوی کرمانی را به عنوان شاهد آوردهایم.
.4-1 پیشینه:
از آن جایی که فنّ سخنرانی در یونان رواج بسیار داشتهاست. پیشینه این علم نیز به غرب باز میگردد. به زمانی که افلاطون در مورد خطابه و سخنرانی مسائلی را مطرحکرده-است. زمانی که خطابه و خطیب، حرف اول را میزدهاند. خطبا با گفتار خویش مردم را میگریاندهاند، میشوراندهاند و یا به وجد میآوردهاند. بعد از افلاطون، ارسطو مطالب مفصّلی در مورد سخنرانی و روشهای تحت تأثیر قرار دادن مخاطبان توسط خطیبان، در دو کتاب معروف خویش بوطیقا و رطوریقا، بیان کرده است - رک، شمیسا، . - 18 :1373
تمام فنّون ادب عربی، از لغت و نحو و صرف و معانی و بیان و بدیع و ...، همه و همه، مرهون و مولود ظهور اسلام و قرآن مجید است و بدین سبب آنها را جز علوم قرآنی شمردهاند. در قرون دوم و سوم هجری تألیفات گرانقدری در زمینه علم معانی و بیان و بلاغت شکل گرفتهاست که مهمترین آنها عبارتند از: - المجاز القرآن: ابو عبید معمر بن مثنی - ، - اعجاز القرآن: قاضی ابوبکر - ، - البیان و التبین: جاحظ بصری - ، - دلائل الاعجاز فی علم معانی و اسرار البلاغه: عبدالقاهر جرجانی - ، - تفسیر الکشاف: جار االله زمخشری - ، - مفاتح العلومابو: یوسف سکّاکی - ، - مطول: سعد الدین تفتازانی - - رک، فضیلت، 3 :1386 تا . - 7 مباحثی که در این کتابها مطرح شدهاست، در مورد بلاغت - معانی، بیان، بدیع - است و این مباحث تفکیک شده و از هم جدا نیستندگویا. سکّاکی - در گذشت 626 هجری - ، علوم بلاغی را به سه گروه معانی و بیان و بدیع تقسیم نمودهاست - فضیلت، . - 3 :1384 فارسی زبانان نیز از قرن پنجم، ششم هجری، به نوشتن کتابهایی در علم معانی پرداختند.