بخشی از مقاله
چکیده
انسان معاصر اگرچه با شتابی فزاینده مرزهای دانش و تکنولوژِی را در می نوردد و قادر به تجربه شیوه های زندگی - Lifestyles - مورد نظر خود است اما در مقابل محیط های طبیعی موافق با طبع و سرشت وجودی خود را به طرز غیرقابل باوری مورد تعرض قرار داده و به تدریج از دست می دهد. این در حالیست که همراه با رشد شتابان مدرنیزاسیون عطش و نیاز او را برای آرام گرفتن در محیط هایی که بکارت آنها حفظ شده و همواره مامنی برای او بوده اند ،افزوده شده است.حال اگر روند سریع تجهیز انسان به یافته های علمی و فراورده های تکنولوژیکی را به عنوان نیمه ای از زندگی او امری قهری بدانیم سوالی که بوجود می آید اینست که چگونه می توان نیمه ای دیگر از زندگی را ،پناه بردن و آرام گرفتن وی در محیط هایی در نظر گرفت که مداخلات انسانی در آنها محدود و در چارچوب نگرشی پایدار باشد.
به بیانی دیگر اگر نگاه - با - طبیعت بودن را جایگزین نگاه - بر - طبیعت بودن نماییم نخست مامن همیشگی و حقیقی انسان را حفظ و حراست نموده ایم و دوم آنکه پذیرش و تحمل مدرنیزاسیون و ماشینیسم را ممکن ساخته ایم.حصول نتایج فوق مستلزم ارائه برنامه های و اتخاذ سیاست هایی دوراندیشانه است که موضوع فراغت و تفرج انسان - - شهری زده - - را در بسترهای مساعد و دارای پتانسیل جستجو و عملیاتی نماید.در سطور فوق اشاره ای کوتاه به مفهوم پایداری شد که نیازمند توضیح و طرح دیدگاهی خاص است.پایداری را اگر غایت اندیشی انسان برخوردار از شعور و اراده بدانیم ،نقطه آغازین رسیدن به این مطلوب چیست؟
به نظر می رسد هر تدبیر و اقدامی که بخواهد و بتواند گامی در جهت نیل به پایداری باشد باید از خود انسان شروع شود. به بیان دیگر - - انسان پایدار - - به لحاظ نگرش و روش می تواند منشا پایداری محیط خود شود. یعنی انسانی که پایداری محیط خود را جستجو می کند باید آن را به صورت نگرش و گرایش در تمامی ابعاد و حوزه های کالبدی ،محیطی ، اجتماعی ،اقتصادی و غیره تسری و تعمیم دهد.چنین نگرشی بطور مثال در حوزه اقتصاد فرد را ترغیب می نماید درآمد خود را در محل زندگی خود هزینه کند و در مجموع تقویت و تثبیت اقتصاد محل و ساکنین آن را تضمین نماید.به هر روی حفظ و پایداری هر دو نوع محیط های طبیعی و مصنوع مستلزم درک صحیح از نیازهای ساکنین ،شناخت استعداد های محیط و اتخاذ تدابیر دور اندیشانه برای بهره گرفتن از آنها و در نهایت رشد همه جانبه و همسوی ابعاد وجوه زندگی انسان است.
واژههای کلیدی:فراغت ،گردشگری ،اکوتوریسم ،توسعه پایدار ،برنامه ریزی
مقدمه
امروزه گردشگری یکی از مهمترین عوامل مولد ثروت و اشتغال در دنیا شناخته شده و مثابه ی موتور اقتصادی رشد و پیشرفت کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه در عرصه جهانی به شمار می آید.در این میان ،همگام با آگاهی روزافزون نسبت به علوم طبیعی و شناخت محیط زیست در سراسر جهان ،گردشگری طبیعت - اکوتوریسم - به عنوان یکی از پر جاذبه ترین شاخه های گردشگری در بین جوامع ،جایگاه ویژه ای یافته است.همچنین با توجه به تعریف این نوع گردشگری به عنوان یکی از مهمترین عوامل توسعه فرهنگی و برخورد و رویارویی فرهنگ ها و تمدن ها با یکدیگر شناخته می شود.
در این بین بدون تردید سرزمین ایران که لقب »بهشت گمشده« -بنا به گفته گئورگ گرستر مستند ساز زیبایی های ایران زمین-را به خود اختصاص داده است ،با داشتن جاذبه های گوناگون در زمینه های فرهنگی-طبیعی و تاریخی می توانست مقصدی مناسب برای جذب گردشگران خارجی و داخلی باشد که تا به امروز بنا به دلایلی! متاسفانه در عرصه این مهم کم فروغ و نا موفق بوده است.با توجه به تمام این موارد و اهمیت بسیار بالای موضوع گردشگری در ابعاد گوناگون ،فارغ از مسایل سیاسی و حاکم بر جامعه امروزی ایران ،این رسالت بر عهده معماری ست تا علاوه بر نقش کلیدی که در لازمه های گردشگری ایفا می کند بر توان جاذبه های خود در اغوای گردشگران بیافزاید و نقش پر رنگ تری به عنوان حتی مقصدی برای گردشگران ایفا نموده و همچنین با اتخاذ راهبردهای موثر در حفظ ارزش های بومی-طبیعی و فرهنگی مناطق گردشگر پذیر بکوشد.
با توجه به جمیع این مسایل طراحی یک مجموعه اقامتی –گردشگری با تفکر توسعه صنعت گردشگری و اکوتوریسم و بهره گیری از قابلیت ها و ظرفیت های طبیعی – فرهنگی هر منطقه و توجه خاص به نقش معماری ایرانی در روند جهانی ،می تواند گره گشای توسعه هدفمند و بدور از اثرات منفی آن در کشور ما باشد.معماری ای که جدای از مقوله تزئینات و نگاه عام به معماری کم هویت امروزی ایران و گرته برداری های بی بنیان و فلسفه ،خلوص و پیوند عمیق خود را با خاک و ضمیر ناخودآگاه جمعی این بوم حفظ کرده و در عین حال در استفاده و کاربرد از تکنولوژی به منظور بهبود شرایط آسایش انسانی ،پیشرو باشد؛ عینیتی برخواسته از هرمنوتیک نسبت مکان با هنر معماری. - مروری بر مفاهیم کلیدی فراغت و گردشگری -
اوقات فراغت را با واژه Leisure در زبان انگلیسی و واژه Loisir در زبان فرانسه مترادف دانسته اند. عده ای لغت فراغت را با زمان تفریح مترادف می دانند.از سوی دیگر وقت آزاد مترادف با وقت فراغت نمی باشد، چرا که وقت آزاد به معنی وقتی است که نه تنها اضافه بر وقت کار منظم ،بلکه اضافه بر کار اضافی و وقتی که صرف رفت و آمد به محل کار می شود ، باقی می ماند.در واقع وقت آزاد مجموعه اوقاتی است که هم وقت فراغت را در بر می گیرد و هم تمام فعالیت هایی را که خارج از حوزه کار ،در برابر دستمزد قرار دارد.بطورکلی به مجموعه فعالیتهایی که شخص پس از رهائی از تعهدات و تکالیف شغلی ،خانوادگی واجتماعی به میل و اشتیاق به آنها می پردازد و غرضش استراحت ،تفریح یا توسعه دانش خود و یا به کمال رساندن شخصیت خویش و یا به ظهور آمدن استعدادها،خلاقیت و بالاخره بسط مشارکت آزادانه اجتماع است.
- -Joffer Dumazdier جامعه شناس فرانسوی - - - تفریح شامل فعالیت هایی است که معمولا به طور اختیاری و داوطلبانه به خاطر خشنودی و لذتی که بدنبال دارد و یا بهمنظور برخی از ارزش های شخصی و اجتماعی که از آنها استنباط می شود توسط شرکت کننده انتخاب می گردد .این فعالیت مخصوص اوقات بیکاری است وهیچ رابطه ای با کار اصلی شخص ندارد. - - - اسلاوسن - از مجموع آنچه در زمینه فراغت گفته شد، ملاحظه می شود که در همه تعاریف بر عنصر آزادی و اختیار فرد در انتخاب نوع فعالیت در زمان فراغت و نیز لذت بخشی و ارضا کننده بودن فعالیت ،تاکید شده است.از سوی دیگر به موجب بعضی از تعاریف ، تفریح ممکن است دامنه ای فراتر از ارضای شخصی پیدا کند و موجب خدماتی اجتماعی گردد.
· اشکال گذران اوقات فراغت
فراغت و اختصاص زمانی معین به آن ،یک نیاز فیزیولوژیک و طبیعی انسان است.هرچه سازمان اجتماعی جامعه ساده باشد،به همان نسبت اشکال ظهور گذران اوقات فراغت نیز ساده و ابتدائی است.دستیابی به زمان فراغت ،برخورداری جوامع از رفاه نسبی مادی و وجود تاسیسات و تجهیزات حمل و نقل و عوامل دیگر باعث تشدید تقاضا برای اشکال مختلف گذران اوقات فراغت شد.عمده ترین اشکال فراغت را در مقابل طبقه بندی زیر می توان عنوان کرد:
الف: هنر و سرگرمی شامل رادیو و تلویزیون ،کتاب ،موسیقی،فیلم و سینما،تئاتر،کنسرت،جشنواره ها و دیدار از برنامه های فرهنگی و هنرهای آماتور و حرفه ای ب: سفرهای روزانه شامل سفر به حومه شهر ،دیدن مناظر ،پیک نیک، صرف غذا در خارج خانه ،ورزش و تفریحات و پارک و امکانات ج: تفریحات و سفرهای ملی و بین المللی شامل گشت ها،تفریحات کوتاه مدت،کمپینگ و کاروان،نمایشگاه ها وکنفرانس ها و سفرهای تجارتی یا اقامتی بیش از یک روز ،دیدار اقوام و آشنایان ،درمان ،زیارت اماکن مقدسه ،تحصیل و ورزش. براساس متغیر مکان سه شکل از گذران اوقات فراغت و بطور کلی گردشگری را می توان به شرح زیر مشخص کرد :
1. استراحت و استفاده از زمان اوقات فراغت در منزل یا شهر و روستاهای محل سکونت
2. حوزه های اطراف محل سکونت و یا حومه های استراحتگاهی نزدیک و قابل دسترسی
3. مکان های دوردست و یا به عبارتی مناطق خاص جهانگردی که لازمه آن سفر به مقصد می باشد.
· گردشگری و ضرورت برنامه ریزی آن
نگرش اقتصادی همراه با ملاحظات فرهنگی ،زیست محیطی و ...در جریان بهره برداری از زمین به عنوان ارزشمندترین سرمایه بشر امری است که در سالهای اخیر در محافل علمی و اجرائی مورد توجه قرار گرفته است.نگرش اقتصادی لزوما هم ارز با نگاه سوداگرانه ،سودجویانه و بهره جویی یکسویه نیست بلکه بدین معناست که مجموعه تصمیمات و جهت گیری افراد و گروههای ذینقش و ذینفع بگونه ای باشد که ارزش و پتانسیل زمین در راستای پویائی و رونق بخشی به جریان اقتصادی استفاده شود.در این نگرش ایده اقتصاد چرخشی که در آن پول در پیکره جامعه جاری و غیر راکد است مورد نظر می باشد.در این راستا تنها به قابلیت های فیزیکی محدوده زمین بسنده نمی شود بلکه پتانسیل ها و قابلیت های حوزه های فراگیر آن نیز در جریان هدف گذاری ، برنامه ریزی و ترسیم خطوط اجرائی پروژه ها مورد توجه قرار می گیرند.
در راستای نگرش اقتصادی توام با ملاحظات محیطی، مقولاتی نظیر گردشگری ،اوقات فراغت ،اقامت موقت در محیط های خاص که برخوردار از اعتبار و وجاهت فرهنگی و اجتماعی نیز می باشند دارای اهمیت خاصی می باشند.دیدگاه کنونی به مقوله گردشگری ،نگرشی اقتصادی است که به عنوان کسب و کار ،تجارت و یا حتی صنعت شناخته می شود.بی گمان نیروهای اقتصادی صنعت کلانی چون گردشگری و شناخت و استفاده از توان های نهفته مربوط به آنها نقش بسزایی در کشورهای در حال توسعه خواهد داشت.کشور ما با دارا بودن موقعیت مناسب جغرافیایی و تاریخی و