بخشی از مقاله
چکیده
کشاورزي ارگانیک در ساده ترین تعریف به عنوان »کشاورزي بدون افزودن مواد شیمیایی ، صنعتی« تعریف شده است. کشاورزي ارگانیک در کشورهاي گوناگون با نامهاي مختلف شناخته می شود که 16 نام براي آن از جمله کشاورزي بیولوژیک ، کشاورزي پایدار و کشاورزي زاینده ذکر شده است. اجراي کشاورزي پایدار علاوه بر آن منجر به سود بخشی اقتصادي و اجتماعی می شود.
این در حالی است که الگوهاي کشاورزي متداول خسارتهاي جبران ناپذیري به منابع زیستی کشور وارد کرده است. یکی از اجزاي تشکیل دهنده بسترهاي کشاورزي خاك است که به عنوان بستر اصلی کشت کشت گیاهان و رشد آن محسوب می شود. در آغاز اجراي کشاورزي ارگانیک، ابتدا ایجاد و حفظ و نگهداري بازدهی مشابه و سپس هزینه ها و فعالیتهاي کشاورزان به میزان قابل توجهی کاهش می یابد. اثرات بالقوه این سامانه را می توان به روي سلامت افراد جامعه ، منابع طبیعی ، دام ، هوا و غنی سازي ، حاصلخیزي خاك و غیره مشاهده نمود.
-1مقدمه
هم اکنون بیش از سه دهه از توجه جهانی به موضوع حفاظت محیط زیست وحدود دو دهه از مباحث پیرامون توسعه پایدار می گذرد.قبل از این ایام، در تمامی پروژه هاي توسعه، صرفاً دیدگاه اقتصادي و ایجاد در آمد و بازده اقتصادي بیشتر، مد نظر بود. لیکن در دهه 1970 میلادي این ذهنیت در افکار سیاستگذاران و برنامه ریزان توسعه مطرح گردید که این گونه روند رشد اقتصادي نهایتاً منجر به تخریب محیط زیست، نا برابري اجتماعی،کاهش منابع و... میشود وجبران این معضلات در دراز مدت موجب ضررهاي فراوان اقتصادي خواهد شد.
کشاورزي ارگانیک درراستاي توسعه پایدار کشاورزي بوده و به مجموعه اي از عملیات گفته می شود که باهدف کاهش مصرف نهاده هاي غیرطبیعی به اجرا در می آیدو در آن مصرف کود و سموم شیمیائی ،مواد نگهدارنده سنتز شده ،داروهاي شیمیائی ،ارگانیسم هاي تولید شده به روش مهندسی ژنتیک و پساب ها کنار گذاشته می شود.بررسی ها نشان می دهند که روند استقبال جهانی از کشاورزي ارگانیک امید بخش می باشد که ازجمله دلایل آن می توان به افزایش نگرانی ها در مورد آلودگی منابع پایه ،سلامت غذا ،انسان و حیوانات و نیزتوجه بیش تر به ارزش هاي طبیعت و مناظر طبیعی اشاره کرد. گرچه در مزارع ارگانیک عملکرد محصول معمولا ده تا سی درصد کم تر از مزارع غیر ارگانیک است اما در صورت برنامه ریزي اصولی،میزان عملکرد ،تولید و درآمد مزارع ارگانیک می تواند بیشتر از مزارع غیر ارگانیک باشد.
براي مثال در فیلیپین عملکرد شالیزارهاي ارگانیک شش تن گزارش شده است.تجارب موجود در زمینه اجراي پروژه هاي کشاورزي ارگانیک نشان داده است که در مناطق کم بازده با استفاده از شیوه هاي کشاورزي ارگانیک عملکرد دو تا سه برابر می شود .علاوه بر این،درکشورهاي توسعه یافته عواملی مانند آمادگی مصرف کندگان براي خرید به قیمت بالاتر،پرداخت یارانه از سوي دولت و گسترش اکوتوریسم موجبات افزایش درآمد کشاورزي ارگانیک را فراهم می سازد.
بررسی ها در کشورهاي توسعه یافته نشان داده است که مصرف کنندگان حاضرند محصولات ارگانیک را به بهاي ده تا چهل درصد بیشتر از محصولات غیر ارگانیک بخرند. امروزه تعداد زیادي از فروشگاه هاي زنجیره اي محصولات ارگانیک عرضه می کنند و بازار این محصولات رو به رونق بوده و تقاضاي بالقوه بیش از عرضه است .انتظارمی رود رشد تقاضا در آینده ادامه یابد بنابراین کمبود عرضه محصولات ارگانیک این فرصت را براي کشورهاي در حال توسعه به وجود می آورد که وارد بازار شوند و سهمی از آن را به خود اختصاص دهند. علاوه بر مزایاي زیست محیطی و اقتصادي مذکور،کشاورزي ارگانیک از لحاظ اجتماعی نیز منافع زیادي به همراه دارد از جمله به دلیل استفاده از نهاده هاي ارزان و غیر وارداتی و نیز تکیه بیش تر به نیروي کار ،فرصت هاي شغلی را افزایش می دهد . همچنین کشاورزي ارگانیک شیوه ها و غذاهاي سنتی را احیا می کند و در تقویت انسجام اجتماعی نقش موثري دارد.
-2 تاریخچه کشاورزي پایدار
براي تعریف کشاورزي پایدار توجه به دو اصل از اهمیت ویژه اي برخوردار است. اصل اول در ابتداي دهه 1980 با ظهور مفاهیم کشاورزي قابل تجدید و کشاورزي پایدار تکامل یافت و در واقع مفهوم آن بر اساس اصل »اثر متقابل اکولوژیکی« قابل توضیح است. این مفهوم در حال حاضر فلسفه کشاورزي جایگزین را تشکیل می دهد. اصل دوم نیز از سال 1987 شروع شد و اینکه کشاورزي پایدار را در مقیاس جهانی در بر دارد. در این اصل اثرات متقابل کشاورزي با جامعه مطرح است.
در اوایل قرن بیستم کشاورزي در ایالات متحده آمریکا در مراحل صنعتی شدن خود بود. در آن زمان کشاورزي ایالات متحده در اوج توسعه بود. در ابتداي دهه 1930 تعداد مزارع به حداکثر خود یعنی 6/8 میلیون رسید. مکانیزاسیون به سرعت گسترش یافت و سطح زیر کشت توسعه یافت و کشاورزي با صنعت به رقابت پرداخت و تکنولوژي به سرعت گسترش یافت.
در شروع قرن بیستم مفاهیم کلی گرایی در مقابل فرد گرایی شکل گرفت. ظهور افکار کلی گرایی که در آن به سیستمهاي طبیعی به عنوان یک الگو می نگرد و بر نقش کشاورز در توسعه سیستمها متکی است ، منجر به توسعه مفاهیمی شد که امروزه کشاورزي جایگزین می نامند. در طی دهه 1900 کشاورزي جایگزین به موازات کشاورزي صنعتی شکل گرفت.
اولین حرکت سازمان یافته کشاورزان ، جنبش کشاورزي بیودینامیکی بود که از سخنرانیهاي »رودلف استینر« بنیان گذار علم شناسایی طبیعت انسانی در سال 1924 شروع شد. اصول کشاورزي بیودینامیک روشهاي مناسب زراعت و باغبانی را شامل می شود و تنوع، چرخه مجدد مواد ،اجتناب از مصرف مواد شیمیایی، عدم تمرکز تولید و توزیع و غیره را در بردارد. از دهه 1920کشاورزان بیودینامیک این اصول را توسعه دادند و روشهاي مناسب سنتی را مجدداً معرفی کردند.
-3 راههاي حصول کشاورزي پایدار
پایداري یک مفهوم دینامیک است و می تواند نیازهاي جمعیت در حال افزایش را تغییر دهد. کشاورزي پایدار باید شامل مدیریت موفق منابع براي کشاورزي باشد تا بتواند نیازهاي متغیر انسانی را برطرف کند. از طرف دیگر کشاورزي پایدار باید بتواند خصوصیات کیفی محیط زیست را حفظ کرده یا افزایش دهد و از منابع طبیعی محافظت کند. پایداري شامل اثرات متقابل و پیچیده عوامل بیولوژیکی، فیزیکی و اجتماعی-اقتصادي است و نیاز به روشی جامع براي تحقیقات دارد تا سیستمهاي موجود را بهبود بخشیده و سیستمهاي جدیدي را توسعه دهد که پایدارتر باشند. لذا در زمینه پایداري باید برخی عوامل را مدنظر داشت:
-1 -3 عوامل بیولوژیکی
حفاظت از منابع ژنتیکی باید تداوم داشته باشد .
عملکرد در واحد سطح زمین و در واحد زمان باید بطور اساسی افزایش یابد تا بتواند نیازهاي جمعیت رو به رشد را برآورد کند.
کنترل طولانی مدت آفات باید از طریق مدیریت تلفیقی و ایجاد مقاومت در گیاهان زراعی توسعه یابد زیرا معمولا در کشاورزي فشرده ممکن است آفات تجمع یابند.
باید براي کنترل بیماریها و انگلها جهت حفظ تولیدات دامی، روشهاي مدیریت بهبود یابد.
براي افزایش تولید، وجود سیستم متوازنی از تولید شامل محصولات زراعی ضرورت دارد، همچنین از چراي بی رویه باید اجتناب شود.
-2 -3 عوامل فیزیکی
خاك مهمترین منبع براي اطمینان از پایداري است و تلفات خاك سطح الارض در اثر فرسایش و کاهش حاصلخیزي خاك و عدم جایگزینی مواد غذایی می تواند باعث عدم پایداري شود.
کشاورزي مهمترین قطب استفاده کننده اصلی آب در مقیاس جهانی است. استفاده غیر موثر از آب می تواند باعث اتلاف آن شود.
مدیریت نامطلوب آب و خاك در کاشت دیم می تواند باعث تخریب شدید زمین شود.
استفاده نامطلوب از مواد شیمیایی در کشاورزي و صنعت م ی تواند باعث تجمع مواد سمی در خاك و آب شود.
تغییرات اتمسفري ناشی از فعالیت انسان، اثرات نامطلوبی بر تولیدات کشاورزي دارد.
-4 وضعیت کشاو رزي ارگانیک در ایران و جهان -1-4 وضعیت جههان از نظر کشاورزي ارگانیک
کشاورزي ارگانیک در سالهاي اخیر به سرعت در سراسر جهان گسترش یافته است و در حال حاضر - سال 2006 میلادي - این نوع کشاورزي تقریبا در 120 کشور جهان انجام میشود. طبق آخرین بررسی - soel survey, 2006 - در حال حاضر بیش از 31 میلیون هکتار از اراضی جهان در 623174 مزرعه به صورت ارگانیک اداره میشود. افزایش عمدهاي که در خصوص مساحت کشت ارگانیک بین سالهاي 2005 و 2006 میلادي اتفاق افتاده است مربوط به کشور چین میباشد که اخیرا 3 میلیون هکتار از اراضی مرتعی خود را به صورت ارگانیک گواهی کرده است.
کشور استرالیا، چی ن و آرژانتین بیشترین اراضی کشاورزي ارگانیک را به خود خصوص دادهاند. کشور استرالیا با دارا بودن 12/1 میلیون هکتار بیشترین اراضی ارگانیک جهان را داراست. پس از آن کشور چین با دارا بودن 3/5 میلیون هکتار و کشور آرژانتین با 2/8 میلیو ن هکتار قرار دارند.
نمودار . - 1 - در کل استرالیا/اقیانوسیه %39 از اراضی ارگانیک جهان را به خود اختصاص داده است، پس از آن اروپا %21، آمریکاي لاتین %20، آسیا %13، آمریکاي شمالی %4، و آفریقا %3 قرار دارند.
نمودار - 2 - در خصو ص نسبت اراضی ارگانیک به کل اراضی کشاورزي؛ اتریش، سوئیس، بیشتر از 10 درصد اراضی کشاورزي به صورت ارگانیک مدیریت میشوند.
در سال 2004، ارزش بازار محصولات ارگانیک در جهان به 27/8 میلیارد دلار رسید. بیشترین سهم را اروپا و آمریکاي لاتین دارا میباشد.
نمودار10 -1 کشور داراي بیشترین مساحت اراضی تحت مدیریت کشت ارگانیک
نمودار -2 مساحت کل کشت ارگانیک در جهان - سهم هر قاره
جدول شماره ي -1 مساحت اراضی تحت مدیریت ارگانیک در جهان