بخشی از مقاله

چکیده

در این مقاله ی آیه ی کریمه ی 42 از سوره ی مبارکهوَلَقَدیوسفهَمﱠت - ع - » بِهِ وَهَمﱠ بها ... « مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و با توجه به عقاید و آراء مفسرین بزرگ قرآن مجید به کشف دو نکته مهم بلاغی توفیق یافته ام: اول اینکه مرجع ضمیر » ها « در جمله وَهَمﱠی» بها « هیچکدام از نظرات ابراز شده نیست بلکه به دلیل عصمت و طهارت و دوری ساحت مقدس حضرت یوسف از هر گونه لغزش و گناه کبیره و صغیره، سیاق سخن اقتضا دارد که مرجع این ضمیر کلمه » ابواب « در آیه ی ماقبل باشد. دوم اینکه از بلاغت فوق العاده گویا و معجزه مبرهن قرآنی با توجه به آیه ی بعد و تعبیر وَاستبقا» الباب « به وضوح معلوم می گردد که محل ملاقات زلیخا با یوسف یک اتاق بوده با چند در، نه اینکه در قصری خلوت با اتاقهای تو در تو

» مقدمه «

یوسف - ع - پس از اینکه از ناحیه برادران مورد بی مهری قرار می گیرد و در نهایت بعنوان برده در خانه ی عزیز مصر روزگار می گذراند، همنشین و مصاحب می گردد با زلیخا خاتون عزیز مصر که علی القاعده چون از زنان اشراف بوده از زیبایی خاصی برخوردار بوده است. یوسف در سایه ی توجهات عاشقانه این زن به عهد شباب می رسد. و بقول لسان الغیب:

حافظ چه شد ار عاشق و رند است و نظر باز بس طور عجب لازم ایام شباب است در این سن و سال که اقتضای هر نوع انحراف و تمایلات جنسی از نوع بشر انتظار می رود، زنی زیبا و هوسباز چون زلیخا پیوسته جلیس اوقات یوسف صدیق، سنبل و نماد زیبایی و جوانی است. زلیخا فرصتی را مغتنم می شمارد و زمانی که فکر می کند می تواند یوسف و دل او را تصاحب نماید درها را می بندد و به یوسف پیشنهاد می دهد و شاید مناسب تر است گفته شود التماس می کند که با او همبستر شود. یوسف با تقوای خدادادی از این مخمصه و مهلکه خود را می رهاند.

ماوقع مربوط است به آیه کریمه ی 42 سوره ی مبارکه ی یوسف که می فرماید:

» وی یوسف را قصد کرد، یوسف هم اگر برهان پروردگار خویش ندیده بود قصد او کرده بود. چنین شد تا گناه و بدکاری را از او دور کنیم که وی از بندگان خالص شده ی ما بود 

» مدخل «

در این آیه کریمه آنچه مایه ی اختلاف آراء مفسرین ارجمند است در تعبیروَ هَمﱠ» بها «   می باشد.

که همه ی مفسرین بالاتّفاق مرجع ضمیر » ها « را زلیخا دانسته اند. بهمین دلیل توجیهاتی که گاهی عجیب و غریب می نماید از خود به نمایش گذاشته اند؛ در حالیکه مرجع این ضمیر اصلاً زلیخا نیست و هیچ ضرورتی ندارد که به منظور تبرئه حضرت یوسف این همه صغری و کبرای منطقی چیده شود. ابتدا جهت روشن شدن مطلب نظرات چند مفسر بزرگ قرآن مجید ارائه می گردد آنگاه دیدگاه خود را عرضه می دارم. زمخشری در کشاف خود در این خصوص اظهاراتی دارد که ترجمه آن مختصراً ارائه می گردد.

» زیبایی زلیخا آنچنان بود که بینندگان را مسحور خود می کرد و نفس یوسف با دیدن او گرایش یافت که با او در آمیزد و شهوت ویژه ی دوران جوانی او را مصمم کرد که کاری انجام دهد و او را مثل زلیخا متمایل به ارتکاب عمل نمود؛ ولی یوسف برهان پروردگارش را دید خود را از آن عمل باز داشت. 

بنابراین زمخشری مرجع ضمیر - ها - در آیه ی کریمه را زلیخا گرفته و در این صورت چون آستانه مقدس یوسف را والاتر از آن می دیده که مرتکب چنین عمل شنیعی شود متوسل شده به توجیه دیدن برهان پروردگار که سبب نجات حضرت یوسف گردیده است.

در مجمع البیان آمده است:

» در معنای این آیه دو قول است:

قول اول آنکه از یوسف علیه السلام هیچ گناهی نه صغیره و نه کبیره سر نزد. قول دوم آن است که تصمیم بر کار قبیح گرفت ولی از آن منصرف شد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید