بخشی از مقاله
چکیده:
با تاسیس حکومت صفوی، روابط ایران و اروپا جلوه تازه ای گرفت. سیاحان اروپایی در قالب سیاست، اقتصاد، مذهب و ماجراجویی روانه ایران شدند. بسیاری از این جهانگردان، به عنوان یک ناظر مستقل، اطلاعاتی از ابعاد مختلف حکومت و جامعه ایران این عصر را به تصویر کشیده اند که از جمله آن پدیده حج در این دوره است. مساله حج در این دوره با توجه به کشمکش های سیاسی- مذهبی صفویان و عثمانیان و عطف به این واقعیت که مکه به عنوان کانون گردهمایی حجاج، در قلمرو عثمانی بود، جلوه ای ویژه به خود گرفت.
این تحقیق می کوشد تا به روش توصیفی- تحلیلی و با گردآوری کتابخانه ای داده ها، نگرش و میزان شناخت سیاحان اروپایی مسیحی از پدیده حج در عصر صفوی را به عنوان ناظرانی غیر مسلمان و مستقل بررسی نماید. نتایج این تحقیق نشان می دهند گرچه سطح شناخت سیاحان اروپایی نسبت به پدیده حج یکسان و یکنواخت نیست و حتی برخی از این سیاحان اطلاعات نادرستی نیز در این زمینه به مخاطب منتقل کرده اند، اما از سوی برخی از آنها تلاش شده است تا این رویداد به واقعی ترین شکل، آنطور که مناسک حج نزد مسلمانان مرسوم است، ترسیم شود.
.1مقدمه
عصر صفوی بنابر تحولات سیاسی شکل گرفته در ایران و تشکیل حکومتی فراگیر از یک سو و شروع تحولات عمیق در تاریخ اروپا از سویی دیگر، عرصه شکل گیری روابط گسترده میان ایران و اروپا بود. در نگاهی منطقی می توان گفت بنیان تحولات بعدی در روابط ایران و غرب از همین دوره شکل گرفت. از همین رو، در دوره صفویه جهانگردان اروپایی با انگیزه های مختلفی رهسپار ایران شدند. با وجود این کثرت هدف به نظر می رسد نتیجه این پدیده معرفی و کشف ایران برای اروپاییان بود.
بسیاری از این جهانگردان سعی کرده اند زوایای مختلف جامعه و حکومت ایران را کشف، معرفی و بررسی نمایند. در این بین پدیده حج نیز به عنوان یکی از مسایل اجتماعی و مذهبی مورد در کانون توجه آنها قرار گرفته است. آنچه به اهمیت این پدیده می افزاید آن است که حج به عنوان یک سنت دینی مسلمانان مورد توجه و مداقه جهانگردان مسیحی قرار گرفته است. این پژوهش به طور مشخص می کوشد تا به سوال زیر پاسخ گوید که
جهانگردان اروپایی عصر صفوی تا چه اندازه نسبت به پدیده حج آشنایی داشته و چه نگرشی از خود نسبت به آن ارائه داده اند؟
این تحقیق به روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از داده کاوی کتابخانه ای سفرنامه های اروپایی عصر صفوی انجام شده است.
.2تبار شناسی سفرنامه های اروپایی عصر صفوی
گرچه سفرنامه های اروپایی عهد صفوی را می توان در ابعاد مختلف بررسی نمود، از آنجا که پدیده حج پدیده ای اجتماعی-مذهبی است می بایست به نوعی سفرنامه های مورد استفاده را از لحاظ محتوای آن بررسی نمود. در بین سیاحان اروپایی این عصر عده ای همچون فیگوئروا، فن دریابل، فیدالگو و... تنها به عنوان مامورسیاسی حکومت خویش به ایران آمده و مبادرت به ثبت وقایع روزانه سفر در راستای ماموریت خویش نموده اند. لذا چنین سفرنامه هایی داده های اجتماعی اندکی را دارا هستند.
از سوی دیگر کسانی همچون شاردن، تاورنیه، کمپفر مدت زمان نسبتا زیادی را در ایران زیسته و سپری کرده اند یا آنکه به طور متوالی به ایران سفر کرده اند. لذا داده های اجتماعی آنها نسبتا زیاد و قابل اعتنا هستند. البته، برخی منابع با فوق با وجود انتظار داده فراوان، واجد اندک توجهی به پدیده مورد بحث هستند. در مجموع بررسی انجام شده از سفرنامه شاردن، کمپفر،الئاریوس، تاورنیه، دلاواله، تونو، جملی کارری، کاتف، جونس هنوی، کروسینسکی، نامه های شگفت انگیز و سقوط شاه سلطان حسین اطلاعاتی کسب شد.در ادامه ابتدا، داده های منابع فوق ارایه و سپس بررسی و تحلیل می شوند.
.3سفرنامه دلاواله
پیترو دلاواله جهانگرد ایتالیایی در عصر شاه عباس اول به ایران سفر نمود. کتاب او حاصل نامه هایی از سرگذشت سفرش به ایران است که طی چند مرحله به دوستش در ایتالیا نوشته و ارسال شده است. دلاواله در طول سفر و اقامت خود در ایران به پدیده های اجتماعی اشارات قابل توجهی داشته است. وی در جایی از یادداشت های خود می گوید: » نهم دسامبر مصادف با عید قربان بود که عید پاک مسلمانان است و این روز را به مناسبت قربانی که به دست ابراهیم انجام گرفت همه ساله جشن می گیرند.
مسلمانان در این روز طبق عادات خودشان باید قربانی کنند و در هر خانه ای یک یا چندین گوسفند ذبح می کنند و قسمتی از گوشت آن را می خورند و قسمت دیگر را در راه خدا به مستمندان می دهند...در ایران رسمی جاریست که در سایر کشورهای مسلمان حتی ترکیه و عربستان نیز وجود ندارد و آن عبارت از این است که تمام شهرهای اصلی و اگر شاه در اردوگاه باشد حتی در آنجا با تشریفات و مراسم خاصی به قربانی کردن شتر می پردازند.
زیرا می گویند ابراهیم به جای پسر خود اسماعیل - در صورتی که کتاب مقدس ما در این مورد اسم اسحاق را ذکر می کند - یک شتر را قربانی کرد. در حالی که کتاب مقدس ما می گوید این حیوان یک بره بود. ترک ها با این نظر ایرانی ها هم عقیده نیستند و این نظر را استهزاء می کنند.« - دلاواله، - 108 :1372این تنها مطلب دلاواله درباب مراسمات مرتبط با حج می باشد. از همین جملات محدود مشخص می شود که دلاواله به عنوان یک مسیحی کاتولیک معتقد در تلاش است تا رسوم مرتبط با دین ایرانیان را با رسوم خود مقایسه نموده، فلسفه آن را بفهمد و آنچه ایرانیان در قیاس با دیگر مسلمانان بر آن افزوده اند را مشخص نماید. با این وجود او هیچ اشاره روشنی به اینکه عید قربان خود بخشی از یک تکلیف مذهبی بنام حج است نمی کند.
.4فدت آفانات کاتف
وی که به عنوان نماینده تجاری در دوره شاه عباس اول به ایران آمده بود در باب حج و مظاهر آن همچون دلاواله تنها به عید قربان اشاره می کند.» سومین عید را که در دهمین روز ماه قمری که در سبتامبر است جشن می گیرند. این عید را عید قربان می نامند. می گویند در شب این عید ابراهیم خلیل که پیغمبر بود خواست در زمان های کهن پسر خود اسحاق را قربانی کند.« ادامه روایت او تفصیل ماجرای ده روز شتر گردانی و قربانی کردن شتر است. - کاتف، - 45 :1356 وی نیز همچون دلاواله متفاوت از آموزه های اسلامی مورد قربانی را اسحاق می داند نه اسماعیل. اطلاعات ما از مسایل مرتبط با حج از جانب کاتف محدود به همین مورد است.
.5آدام اولئاریوس
آدام اولئاریوس، جهانگردی آلمانی است که در عصر شاه صفی به ایران آمده است. وی در سفرنامه مفصلی که از خود به جای گذارده، در سه جا به مسایل مرتبط با حج اشاره می کند. مطلب نخست در باب عید قربان است. او ضمن اشاره درست به تاریخ برگزاری این عید، همچون دلاواله و کاتف، اسماعیل را اسحاق می داند.»در این روز پیش از برآمدن آفتاب بیرون خانه و حیاط بره یا گوسفندی زبح می گردد. سپس لاشه او را به تکه هایی تقسیم می کنند و به فقرا که به صورت گروهی در شهر پرسه می زنند می دهند. گوشت و پوست حیوان قربانی نباید نگهداری یا به خانه برده شود.....در همین روز زائرینی که از ایران و سایر ممالک اسلامی به مکه رفته اند نیز قربانی می کنند. - «اولئاریوس، - 107-8 :1363 بدین ترتیب او علاوه بر تشریح عید قربان و مراسم آن در ایران به آنچه در موسم حج در مکه رخ می دهد نیز به درستی اشاره کرده است.