بخشی از مقاله

چکیده :

یکی از خصایص برجسته و مهم فرایند شهرنشینی در ایران ، گسترش سریع فیزیکی شهرها بویژه طی چند دهه اخیر به صورت پراکنده میباشد ، که با آثار متعدد از جمله اتلاف منابع طبیعی و اراضی شهرها توأم است .

شهر نیشابور نمونهای است که آسیبهای متعددی را از رشد شتابان و پراکنده متحمل شده که مهمترین آنها نابودی اراضی مزروعی و باغی روستاهای حاشیه این شهر است . پژوهش حاضر، به دنبال بررسی تاثیر سکونتگاههای شهری در تغییر الگوی کاربری اراضی روستاهای پیرامون شهر نیشابور میباشد . روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش توصیفی - تحلیلی است و برای استخراج دادههای مورد نیاز از تکنیک مطالعات کتابخانهای و اسنادی بهره گرفته شده، ضمن آن که در زمینهی نقشههای ارائه شده و اطلاعات مربوط به آنها نیز از نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی - - GIS و ENVI استفاده شده است .

مهمترین یافتههای پژوهش عبارتند از :

نیشابور طی چند دهه اخیر دچار رشد پراکنده شهری شده و زمینه نابودی اراضی کشاورزی را فراهم کرده است و باعث تغییرات کاربری زمینها از کاربری تولیدی به کاربری مصرفی و خدماتی شده است . ولی این تغییرات ایجاد شده در حوزههای شرقی و غربی و جنوبی شهر بیشتر میباشد

در واقع در حوزه شمالی، توسعه شهر بر اساس سیاستهای دولت بوده و در حوزههای شرقی و غربی و جنوبی بر اساس توسعه خودجوش به وجود آمده است . توسعه شهر نیشابور تحت تاثیر محدودیتهای طبیعی میباشد که از سمت شرق و غرب و جنوب با محدودیتهای طبیعی - اراضی کشاورزی - همراه میباشد . در پایان سعی شده با ارائه راهکارهایی از نابودی اراضی کشاورزی مرغوب روستاهای حاشیه شهر جلوگیری به عمل آید .

-1 مقدمه :

در دهه های اخیر شهرها به صورتی بی برنامه رشد کردند و محدوده های شهری در مدت کوتاهی به چندین برابر وسعت اولیه خود رسیدهاند یا توسعه آنها در قطعاتی مجزا ، بدون برنامه ریزی بوده است که به الگوی گسترش یا پراکنش افقی شهری1 معروف گردیده و منشأ بسیاری از مشکلات در شهرهای جهان در حال توسعه و توسعه یافته گشته است

شهرنشینی و توسعه فضایی - کالبدی شهرها متاثر از توزیع و سازمان یابی فضایی جمعیت و انواع مکانیسم های طبیعی - اقلیم - خاک - مورفولوژی... - و انسانی - جمعیت - اقتصاد - فرهنگ - سیاست و... - در عرصه زندگی بشری بعنوان ویژگی جهانی از قرن 18 میلادی روند تکامل را طی کرده و در قرن 20 شدت یافت . همچنان در قرن 21 میلادی نیز شاهد کره مسکونی شهرنشینی با بیش از %62 بودیم .

تحولات شهرنشینی و گسترش شهرها در اغلب جوامع منجر به تخریب تدریجی مناطق طبیعی و کشاورزی شده و جای خود را به ساخت و سازهای بیرویه داده است و یا در برخی از موارد مزارع و سکونتگاه های طبیعی خالی از سکنه شده و کم کم رو به ویرانی می رود . در سال های اخیر ، رشد شهرنشینی در ایران و افزایش مهاجرت به شهرهای بزرگ کشور باعث گسترش ناگهانی و غیرطبیعی این شهرها و تخریب زمین های حاصل خیز و منابع طبیعی شده و آسیب های جبران ناپذیری به طبیعت وارد کرده است ؛ در حالیکه این روند میتوانست با کنترل و هدایت اصولی گسترش مناطق شهری ، بدون تخریب زمینهای حاصلخیز و منابع طبیعی صورت گیرد .

شهر به عنوان یک پدیده در حال تغییر با چنان سرعتی دستخوش دگرگونی و تحول است که دیگر برنامه ریزی و طرح ریزی رایج نمی تواند پاسخگوی این تغییرات باشد . این تغییر و بیثباتی شهرها به علت ارتباط و وابستگی متقابل فزاینده عناصر شهری و شهروندان با فضای شهر است که هر روز وسعت یافته و پیچیده تر شده و کمتر قابل پیش بینی میشود .

تنها تعادلی که میتوان برای فضای شهری در این شرایط متصور بود تعادلی پویا است . دونالد شون در خصوص یکی از ویژگی های تغییرات می گوید : هر قدر مسائل پیچیده تر باشند حل آنها نیز به زمان بیشتری نیاز دارد هر اندازه آهنگ تغییر تندتر شود مسائل پیش روی ما نیز بیشتر تغییر می کند و دوام راه حل هایی که در برابر ما برای آنها ابداع میکنیم کوتاه تر میشود .

افزایش جمعیت شهری در نتیجه مهاجرت های روستا - شهری ماحصل انقلاب صنعتی در اروپا میباشد پدیدهای که موجب گردیده اولا شهرها به سرعت بسیار زیادی رشد نمایند و ثانیا شرایط مطلوب زندگی در شهرها تحت تاثیر قرار گیرد . کشورهای پیشرفته جهان که زودتر از کشورهای جهان سوم با این مسئله مواجه گردیده بودند سعی کردند تا با برنامه ریزی های دقیق و ایجاد شرایط مطلوب بر بسیاری از مشکلات فائق آیند اما در کشورهای جهان سوم از جمله ایران که پدیده رشد شهرها با شدت بیشتر و در مدت کمتر خود را نمایان کرده بود موجب پیدایش مسائل و معضلات شهری فراوانی گردید و به علت مشکلات مالی - تکنولوژی - تخصصی و... موجود در این کشورها هیچ پاسخ مناسبی به این کشورها داده نشد و به همین دلیل امروزه در کشورهای عقب مانده میتوان شاهد آشفتگی فضایی خاصی در شهرها بود که نمود عینی آن توزیع و مکان یابی نامناسب کاربریهای اجتماعی - اقتصادی و فرهنگی میباشد . روند شهر نشینی در ایران تا سال 1300 هجری شمسی از رشدی متعادل و طبیعی برخوردار بوده است . ولی پس از آن طی دو دوره روال طبیعی خود را از دست داد :

-1 دوره شهر نشینی بطئی از سال 1299 تا1340 -2 دوره شهر نشینی سریع از سال 1340 به بعد

در این دوره شهرها هم از لحاظ تعداد و هم از لحاظ جمعیت با سرعت بیشتری رشد کردند که میتوان عواملی از جمله مهاجرت از روستا به شهرهای کوچک و به شهرهای بزرگ دانست . این موج مهاجرت علاوه بر رشد جمعیت در داخل شهرها باعث تغییراتی در ساختار و همچنین بافت شهرهای بزرگ گردید . جمعیت مهاجر عمدتا در حاشیه شهرها اسکان یافتند که باعث افزایش بار جمعیتی شهرها شدند .

لازم به ذکر است که این مازاد جمعیت نیاز به تأسیسات و خدماتی دارند و با توجه به اینکه شهر توان پاسخگویی به آن را ندارد باید یک سیاست اصولی و درست اتخاذ گردد و تعیین سمت توسعه شهرها به گونهای باشد که از تخریب اراضی کشاورزی در حاشیه شهرها جلوگیری شود که این وظیفه اصلی برنامه ریزان و تصمیمگیرندگان شهری میباشد . با توجه به پیچیدهتر شدن مسائل و مشکلات شهری کار برنامه ریزان دشوارتر شده که بدون استفاده از تکنولوزی و فناوری روز این امر امکان پذیر نخواهد بود .

اصطلاح گسترش افقی بی رویه شهرکه از آن به اسپرال شهری یاد میشود، امروزه به یکی از بحث برانگیزترین مباحث شهری چه در کشورهای در حال توسعه و چه در کشورهای توسعهیافته تبدیل شده است . با توجه به اینکه اکثر شهرهای ایران در چند دهه اخیر این پدیده نامطلوب شهری را تجربه کرده اند ، تحقیقات زیادی در زمینه این موضوع انجام شده است و این اصطلاح به معانی مختلفی از جمله گسترش افقی شهر ، پراکندگی شهری ، پراکنش شهری ، رشد بیرویه و غیره ترجمه شده است .

مطالعات مربوط به پراکنش افقی بی رویه شهر را میتوان به چهار حوزه تقسیم کرد و برای رسیدن به یک درک جامع و اندیشیدن راهکار و استراتژی مناسب میبایستی هر چهار حوزه به درستی بررسی شود . حوزه های مطالعاتی مربوط به اسپرال عبارت اند از: بررسی ماهیت و چگونگی وضعیت پراکنش افقی در یک شهر، علل و عوامل موثر بر بروز چنین پدیده ای در یک شهر، اثرات و پیامدها و در آخر راهکارهای مناسب برای کنترل اسپرال یا کاهش اثرات نامطلوب آن

شهر نیشابور در دههی اخیر متاثر از رشد طبیعی جمعیت و تشدید روند مهاجرت های روستا - شهری شاهد گسترش افقی چشمگیری بوده است . بخش قابل توجهی از افزایش مساحت شهر تحت تاثیر واگذاری زمین های دولتی و همچنین الحاق روستاهای پیرامون به محدوده قانونی شهر صورت گرفته است. این پدیده عمدتاً ناشی از سیاستهای زمین و مسکن که در طرحهای جامع و تفصیلی پیشبینی شدهاست، میباشد . البته در بعضی موارد در اجرای این سیاستها نیز سلایق و دیدگاه مدیران اجرایی شهر بر شدت این روند افزوده است .

از جمله پیامدهای نامطلوب توسعه افقی بی رویه شهر می توان به بروز مشکلات زیست محیطی ، افزایش هزینههای زیرساختها و خدمات شهری ، افزایش مصرف سوخت و انرژی ، افزایش حمل و نقل عمومی ، مشکلات اجتماعی مانند جداییگزینی طبقاتی و از بین رفتن دلبستگیهای مکانی اشاره کرد . از آنجا که سیاستهای زمین و مسکن چه در سطح ملی و چه در سطح محلی در روند توسعهی شهر و الگوی سکونت شهروندان نقش مهمی ایفا می نماید ، از این رو ارزیابی و تحلیل میزان و نقش این سیاستها و تجزیه و تحلیل پیامدهای منفی و مثبت آن میتواند به عنوان یک سند علمی مدیران را در اصلاح سیاستهای آتی یاری رساند

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید