بخشی از مقاله

چکیده

با توجه به آرای اسطوره محور روانشناسی تحلیلی کارل گوستاو یونگ، قصههای اساطیری یا قصههای پریان دارای ظرفیتهایی هستند که می توان از منظر روانشناسانه بهکشف و رمزگشایی آنها پرداخت. یونگ درونمایه و هویت اصلی قصههای اسطورهای را بر مبنای سفری به ناخودآگاه میداند.

سفری که طی آن قهرمان قصه به شکلی خودآگاه به ملاقات و کشف ناخودآگاه خود میرود و با گذر از فراز و فرودها با این بخش از وجود خود به هماهنگی و یگانگی میرسد و در بازگشت از این سفر به انسانی کامل و کامروا تبدیل میگردد که توانسته است به کردار و صفات بد و ضعفهای خود خاتمه دهد و در بازگشت سعادت و آرامش را با خود به ارمغان میآورد.

داستان حسن کچل از جمله قصههایی است که دارای ساختار و بیانی ساده است اما در زیرساخت معناییاش مفاهیم اسطورهای را به همراه دارد.

در این نوشتار که به روش کتابخانهای تهیه و تنظیم گردیده به تحلیل و واکاوی داستان حسن کچل با تکیه بر آرای یونگ و کمبل پرداخته شده است. و نتیجهی به دست آمده نشان میدهد که عناصر داستان مذکور منطبق با نظریهی سفر قهرمان کمبل پیش رفته و به انجام رسیده است.

-1 مقدمه

داستانهای اسطورهای، روایتهای عامیانه و قصههای پریان مواردی هستند که به واسطهی داشتن کهنالگوها در بطن خود به ناخودآگاه انسان نقب میزنند و به بیانی ساده، سعی در روشن نمودن این بخش تاریک و ناشناختهی ذهن آدمی دارند.

به اعتقاد یونگ، کهن الگوها ماهیتی جهانشمول دارند و موجودیتشان از شکلگیری مغز و ذهن انسان در طول تاریخ ناشی شده است

ناخودآگاه جمعی آن بخش از روان آدمی است که سرشار از نمادها، انگارهها و الگوهای باستانی است. کهنالگوها دارای بیشترین جایگاه در ناخودآگاه جمعی انسانها هستند.

در روانشناسی تحلیلی یونگ که در ادامهی سنت فکری اندیشمندانی چون افلاطون و کانت قرار دارد، روان در هنگام تولد لوحی سپید و نا نبشته نیست، بلکه حامل الگوها و انگارههایی است که یونگ با توجه به دیرینگی آن ها و این که آدمیان در آن شریکاند به آنها نام کهنالگو را میدهد. این الگوهای کهن که ساختار ناخودآگاه جمعی را تشکیل میدهند چیزی نیستند جز توان و استعداد بالقوه که در پاسخ به انگیزههای بیرونی فعال میشوند

کهنالگوها ذهن نیاکانمان را، نحوه ی اندیشیدن، حس کردن و تجربه اندوختن از زندگی آنها را برای انسان معاصر به ارمغان میآورند. ما بر حسب سالها میاندیشیم، حال آن که ضمیر ناآگاه بر حسب هزار سال میاندیشد و زندگی میکند

به اعتقاد بتلهایم اسطورهها و افسانههای پریان با زبان اشارات و نمادها سخن میگویند که نماینده ی محتویات ناخودآگاه است. این نمادها هم زمان به ذهن خودآگاه و ناخودآگاه ما یعنی سه جنبهی نهاد، خود و فراخود خطور میکند. - بتلهایم، بی تا: . - 65 قصههای پریان بین این سه بخش از روان آدمی ارتباط برقرار کرده، با هماهنگ نمودن آنها چیدمانی جدید در افکار و عملکرد قهرمان قصه به وجود میآورد.

فرآیند فردیت یا روند یافتن خویش در رشد و تکامل شخصیت قهرمان به شکل باطنی نقش بسزایی دارد و از تحقق یافتن وحدت یکپارچه و جدایی ناپذیر میان آگاهی و ناآگاهی خبر میدهد

در اندیشهی یونگ این فرایند و حرکت به سوی تحول و تکامل در آن بخش از روان انسان صورت میگیرد که ناخودآگاه نام دارد. وی این بخش را به دو قسمت تقسیم میکند.

یونگ به وجود لایهای عمیقتر در ورای ناخودآگاه شخصی قایل است که نه فرد خود آن را کسب میکند و نه حاصل تجربههای شخصی است. وی این لایههای عمیقتر را ناخودآگاه جمعی مینامد که به ناخودآگاه فردی تعلق ندارد و از خصیصههای همگانی بودن برخوردار است که بر خلاف روان شخصی از محتویات یا رفتارهایی سرچشمه میگیرد که کم و بیش در همه جا و نزد همه کس یکسان است و زمینهی روانی مشترکی را تشکیل میدهد

یونگ اثرات این روان آغازین را در ساختار امروزین ذهن بازشناسی کرده و به قالب ها و انگارههایی میرسد که به گفتهی او اندامهای روان پیش از تاریخ ما هستند که کهنالگو نامیده می شوند

نظریهی کهنالگوها را که توسط یونگ مطرح شده است، میتوان یکی از اصلیترین پایههای نظریهی سفر قهرمان کمبل به شمار آورد.

از جمله مضامین بنیادین قصه های اسطورهای یا قصههای پریان، سفر است. سفری که قهرمان داستان از جایی که در آن موقعیت نامطلوب و ناخوشایندی دارد به سمت موقعیت و مکانی که برایش ناشناخته است عزیمت میکند. جوزف کمبل در کتاب قهرمان هزارچهره از این فرایند با عنوان سفر قهرمان یاد میکند.

کمبل سفر قهرمان را در سه مرحله ی عزیمت، تشرف و بازگشت مورد بررسی قرار میدهد که هر کدام از این مراحل جنبه های مختلفی را در میان خود دارند.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید