بخشی از مقاله

چکیده :

داستان گاو، داستان کوتاهی است از مجموعه داستان های عزاداران بیل به قلم غلام حسین ساعدی،وی از نویسندگان سبک رئالیسم جادویی در ایران است.

داریوش مهرجویی فیلم گاو را با اقتباس از قصّه ی چهارم این کتاب کارگردانی کرده است.

نگارنده پس از شرح مختصری درباره ی نویسنده و خلاصه ی داستان به بررسی عناصر داستان و تحلیل سیاسی، اجتماعی و روان شناختی اثر پرداخته است.

این اثر جنبه ی رمزی و تمثیلی دارد.لذا بررسی نماد برای راه یافتن به درون شخصیت ها و تحلیل فضای داستان یک ضرورت است.هسته ی داستان، مسخ است، انگیزه ی مسخ، ذهن خرافه ای و اسطوره پرداز بیلی ها و عوام زدگی از مسائلی است که ساعدی به /ان ها پرداخته است.

مقدّمه :

غلامحسین ساعدی، از داستان نویسان صاحب سبک ایران است، بازتاب رئالیسم جادویی در آثار وی به خصوص عزاداران بیل کاملاً محسوس و مشهود است.وحدت مکان و اشخاص زمینه ای یکسان به اثر می بخشد.ماجراها بر زمینه ای از جنون و هول می گذرند.صحنه ها، سرد و غمگین و فضا خفه و گرفتار است.

داستان ها ساختی نمایشی دارند و با گفت و گو و توصیف پیش می روند.ترسیم فقر و محرومیّت ، جهل و خرافه پرستی و عقب ماندگی از دغدغه های ذهنی نویسنده است، وی فارغ التحصیل رشته ی روان پزشکی بوده است. از این رو داستان وی صبغه ی روان کاوانه نیز دار.ساعدی با بهره گرفتن از زبان اسطوره و نماد سعی می کند به ژرفای ذهن شخصیّت های داستان اش راه پیدا کند.جدال سنّت و مدرنیته، اقتصاد بیمار گونه، اوضاع نا به سامان اجتماعی و سیاسی از موضوعات دیگری است که نویسنده به آن ها توجّه داشته است.

درباره ی نویسنده :

» غلامحسین ساعدی، داستان نویس زمانه ای است که دو نیروی کهنه و نو در کارزاری بی امان، روبه روی هم صف کشیده اند. - پورعمرانی، ص - 11 ساعدی در دهه ی پنجاه که ایران، آبستن حوادث بزرگی است، بیشترین و مهم ترین آثارش را می آفریند.به جز مجموعه ی واهمه های بی نام و نشانکه بازگو کننده ی وضعیّت ذهنی کارمندان، روشنفکران و مردم حاشیه ی شهرهاست و رمان توپ بیشترین نمایش نامه های ساعدی که تعدادشان از ده نیز می گذرد، در این سال ها نوشته شده اند.

ساعدی هم مانند آل احمد به مطالعات و پژوهش های مردم شناختی و گردآوری فرهنگ توده ی مردم علاقه مند بوده و تک نگاری های خواندنی نیز در این زمینه نوشته است، مانند : اهل هوا و خیاو یا مشکین شهر

دهه ی پنجاه پرکارترین و پر رونق ترین دهه ی فعّالیّت های اوّلیّه ی ساعدی است.ساعدی در این دهه مجموعه داستان های کوتاه عزاداران بیل - 1343 - ، دندیل - 1345 - ، ترس و لرز - 1346 - ، واهمه های بی نام و نشان - 1346 - و رمان توپ - 1347 - را به چاپ رساند. - نامداریان، سیدان،1388، ص - 149 دوره ی دوم نویسندگی ساعدیپس از آزادی او از زندان رژیم شاه آغاز شده، او از جهنّم ساواک با روحی مثله بیرون آمد.

ساعدی در سال های اوّلیّه ی انقلاب بیشتر مقاله می نوشت تا داستان و نمایش نامه و این فرجام یگانگی نقشی است که جوامع پیرامونی برای نویسنده ی متعهّد رقم می زنند که بالأخره در نبردی نافرجام هر دو وجه وجود او را از بین ببرد.وی سرانجام در سال 1361 به فرانسه مهاجرت کرد و چند سال بعد - - 64 در همان جا، جان سپرد و در گورستان پرلاشز کنار صادق هدایت به خاک سپرده شد.

دوره ی دوم نویسندگی ساعدی پساز آزادی او از زندان رژیم شاه آغاز شده، او از جهنّم ساواک با روحی مثله بیرون آمد.

سبک نویسنده:

سبک ساعدی را رئالیسم جادویی دانسته اند، درست است که» هر گاه از این سبک نامی به میان می آید، بلافاصله نام گابریل گارسیا مارکز و آمریکای لاتین در ذهن، تداعی میشود، امّا باید گفت، این سبک، خاصٌ جهان سوم است؛ کندوکاوی است در ارتباطات غریب ذهن ابتدایی این ملّت ها که به کلّی با فرهنگ غربی بیگانه است و اسطوره های بومی که در واقعیت های روزمره ی زندگی امروزی ادغام می شوند. -

درهم آمیختگی یا مجاورت واقعیّت و خیا ل با وهم، چرخش هنری زمان، روایات یا پیرنگ های پیچیده یا حتی بسیار پیچ در پیچ، کاربرد متنوّع رؤیاها، افسانه ها، توصیف اکسپرسیونیستی و حتّی سوررئالیستی، عقاید و باورهای شگفت انگیز، عنصر غافل گیری و شوک ناگهانی، دهشت و توجیه ناپذیری از ویژگیهای مهمّ این گونه داستان هاست.

» در داستان های این سبک، هسته ی داستان "واقعیّت " استوهم. و خیال بر واقعیّت غلبه نمی کند و همین ویژگی است که مرز میان داستان های تخیلی و داستان های سوررئالیستی را با داستان های رئالیسم جادویی مشخّ ص می کند.علاوه بر این در این گونه داستان ها، عناصری همچون وهم و خیال یا عقاید و باورهای شگفت انگیز باید به گونه ای در بافت داستان به کار روند که کاملاً طبیعی و باورپذیر به نظر آیند. -

علل گرایش ساعدی به این سبک :

-1 »توجّه وی به جنبه های روان شناختی شخصیت های داستان به ویژه ترسیم شخصیت های روان پریشی که بر اثر نابسامانی های اجتماعی به حالاتیظیرن توهّم و هذیان گویی دچار می شوند.

-2 سفرهای او به آذربایجان و سواحل جنوبی ایران و آشنایی با اهالی این سرزمین ها و زندگی پر از راز و رمز آنان که تک نگاری های ایلخچی - 1342 - خیاو یا مشکین شهر - 1344 - و اهل هوا - - 1345 و مجموعه داستان های کوتاه عزاداران بیل و ترس و لرز را به همراه داشته است. -

گاو تم ساده ای دارد، حرکت عناصر داستانی بر اساس منطقی آرام وملایم جولان دارد، امّا رویداد یا امری خیالی و خلاف واقع نیز بر سرتاسر داستان سایه می افکند؛ عجوزه های سیاه پوش،خانه های گلی، خاکریزها و تپّه ها و اشباح اسرارآمیز پوروسی ها و آدم هایی که نگرشی جادویی -آیینی دارند و در سرزمینی به سر می برند که غرقه در رازهای ناشناخته است.امّا بی شک آن چه که از ویژگی های این داستان بر می آید، وفاداری نویسنده به دست مایه های نوشتاری اقلیمی و بومی است، و ممتاز بودن آن از رئالییسم جادویی آمریکای لاتین. ناگفته نماند در سال 1343که ساعدی این کتاب را نوشته ، هنوز صد سال تنهایی گابریل گارسیا مارکز1 به ایران نرسیده بود.

»وهمناکی و تعامل خیال و واقعیّت در ساخت های بیرونی داستان یادآور داستان مردم بسیار پیر با بال های بسیار بزرگ گارسیا مارکز است.رئالیسم جادویی تنها در آثار داستان نویسان آمریکای لاتین پدید نیامده ، بلکه در ادبیّات داستانی ایران و از جمله داستان های وهمی ساعدی به وفور یافت می شود. -

واقع گرایی ساعدی آمیخته با ترس و تردید و وهم و کابوس است.کابوس های شخصیت های داستانی ساعدی، کابوس های فردی نیست.کابوس های جمعی آدمیان است.آدمیانی که روند نوسازی سطحی جامعه خوابشان را آشفت.آشفتگی، گنگی و خوابزدگی عامل اصلی کابوس های جمعی به شمار می رود.

ساعدی برای نشان دادن آثار روانی اجتماعی خشونت جامعه ی پر ارواح مردم کوچک، از مرزهای تثبیت شده ی واقع گرایی درمی گذرد و به نوعی سوررئالیسم ورئالیسم وهم آلود می رسد. - عابدینی،1369،ص - 231

درباره ی داستان:

قصّه ی گاو، قصّه ی چهارم از کتاب عزاداران بیل است.ساعدی این اثر را در سال 1343 نوشته است.داستان وی به لحاظ قالب از نوع کوتاه است.شخصیت های داستان اغلب خسته از اجتماع، دچار اختلالات روانی هستند.گاو تم ساده ای دارد به همین جهت نویسندهاز میان عناصر فنّی، تمثیل را بر می گزیندکه هم با فضای جادویی و وهمی داستان تناسب دارد و هم با سادگی ظاهری اثر که در روستایی عقب مانده شکل می گیرد، هماهنگ است.بیل روستایی است که ماجراها و شخصیت ها در آن خلق می شود. بسیاری از منتقدان و نویسندگان معتقداند که " بیل " جغرافیای معلومی ندارد.اما دو تن از دوستان نزدیک ساعدی، صمد بهرنگی و جلال آل احمد هر دو بیل را نزدیک ایلخچی تصویر کرده اند.

ساعدی در سال 42 برای یک تحقیق اجتماعی از سوی سازمان مطالعات و تحقیقات اجتماعی راهی ایلخچی می شود و در سال 43 عزادارنا بیل را می نویسد.ساعدی حتّی در تک نگاری ایلخچی که در آن سفر، نگاشته شده، از بیل نام برده است:»امّشاخه ی دیگر جاده می پیچد و از تپّه می رود بالا و از کمرکش چند تپه ی دیگر رد می شود و یک باره سر از دهی بسیار کوچک در می آورد به اسم " بیل " با بیست و چند خانوار و وضعی مفلوک و باغستانی که ارباب با حصاری بلند محصورش کرده است.«

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید