بخشی از مقاله
چکیده
تربیت انسان از موضوعاتی است که همواره مورد توجه جامعه های انسانی بوده و هست؛ زیرا نقش اساسی در رشد و تعالی فرد و جامعه دارد. پیامبران - ص - ، نخستین انسان هایی بودند که تربیت دیگران را، یکی از وظایف اصلی خود قرار دادند. خداوند آنان را برای هدایت مردم انتخاب و برای انجام این وظیفه، که همان تربیت مردم است، مبعوث کرد. پس از پیامبران - ص - نیز اهل بیت - ع - راه ایشان را ادامه دادند و توانستند با تدبیر خود آموزه های ناب اسلام را در میان مسلمانان به رغم مخالفت حکومت ها، بگسترند.
بدین ترتیب، بررسی سیره تربیتی پیامبر - ص - واهل بیت - ع - می تواند چراغی فراروی مربیان و والدین در تربیت نسل جدید باشد و تاریکی های این مسیر سخت و پر مخاطره را برای آنان روشن سازد؛ زیرا بررسی سیره های تربیتی آن ها پرده از روی قواعد، اصول، روش ها و فنون تربیتی به کار رفته در رفتارهای تربیتی آنان بر می دارد و مربیان و والدین می توانند از این روش ها و قواعد در فعالیت های تربیتی خود بهره ببرند.
مقدمه
تعلیم و تربیت در تمامی ادوار تاریخ بشر، همواره از اهم نیازهای حیاتی جامعه بوده و می باشد. بدیهی است تمامی افراد جامعه جهت رفع نیازهای فردی و اجتماعی خود ناگزیر از فراگیری علوم و فنون مختلف و منطبق با تحولات و دگرگونی های زمان خود هستند.
همان گونه که بشر با سرعت شگرف پله های ترقی و پیشرفت را طی می نماید، سیستم های آموزشی و شیوه های علم اندوزی نیز دستخوش تغییرات سریع می گردند. هر چند در آغاز هزاره سوم و قرن بیست و یک میلادی، که به قرن انفجار اطلاعات نامگذاری شده، با ورود رایانه های شخصی و ساختارهای آموزش مجازی و شبکه های اینترنت و اینترانت، انقلابی عظیم در نظام های آموزشی به وجود آمده ولی همچنان معلّم بعد از والدین، مهم ترین و اصلی ترین نقش را در چرخه تعلیم و تربیت ایفا می نماید.
این امر در تعلیم و تربیت علوم اسلامی و بالتبع قرآنی نیز صادق بوده و محوری ترین نقش در فرآیند تدریس قرآن به عهده معلم خودساخته ای است که پس از تخلق به اخلاق اسلامی و تربیت قرآنی، دیگران را نیز به معدن نیکی ها یعنی قرآن کریم فرامی خواند و از این رهگذر به چنان مقام رفیعی نایل می گردد که به فرموده پیامبر اسلام؛ خدا و ملائکه بر او درود می فرستند.
-1 روش های پرورش شناخت و ایمان به خدا در سیره معصومان - ع -
شناخت خدا و ایمان به خدا که در روایات از آن به »معرفه االله« تعبیر می شود، سنگ بنای اسلام و از ارزش والایی برخوردار است. پیامبر - ص - شناخت و معرفت خدا را از برترین عمل ها به شمار آورده است: »أفضل العباده العلم باالله؛ برترین عبادت، شناخت خداوند است. -
امیرمومنان علی - ع - نیز می فرماید: »معرفه االله سبحانه أعلی المعارف؛ معرفت به خدا والاترین معرفت است. - « محمدی ری شهری، ج 6، ص - 155 از این رو مهم ترین تربیت اسلامی آن است که افراد را با خدا آشنا کرده و اعتقاد آنان به خداوند متعال را پرورش دهد. پیامبر - ص - و اهل بیت او - ع - به عنوان بزرگ ترین مربیان دینی، همین هدف را دنبال می کردند و سراسر زندگی آنان وقف هدایت مردم به سوی خدا بود. به همین دلیل ما در این بحث سیره آنان را در زمینه پرورش شناخت و ایمان به خدا بررسی می کنیم.
-2 روش اثبات وجود خداوند
اثبات وجود خداوند اولین گام در پرورش شناخت و ایمان به خداوند متعال است. معصومان - ع - در مقام اثبات وجود خداوند، از سه قاعده کلی پیروی می کردند: مفروض گرفتن اصل وجود خداوند، در صورتی که متربی در وجود خداوند تردیدی نداشت و اقامه دلیل های روشن و قابل فهم در صورتی که متربی در وجود خداوند تردید داشت، یا در جامعه شبهاتی در این مورد رواج داشت و رفع شبهات با دلیل و منطق. در ذیل هر یک از این سه قاعده را توضیح می دهیم.
-1-2 مفروض گرفتن اصل وجود خداوند
اعتقاد به وجود موجودی که برتر از انسان و دیگر موجودات و آفریننده و مدبر تمام جهان هستی باشد، امری نزدیک به بدیهی است و به همین سبب، معمولاً مردم در وجود خداوند متعال تردید ندارند و اگر تردیدی بوده در صفات خداوند و یگانگی او بوده است. بیشتر مردم جزیره العرب نیز هنگام بعثت پیامبر اسلام - ص - در وجود خداوند تردیدی نداشتند.
بنا به گفته مورخان مردم جزیره العرب در جاهلیت، بر چند آیین بودند: عده ای به خدا و وحدانیت او اعتقاد داشتند - موحدان - ؛ عده ای دیگر به خدا اعتقاد داشتند ولی بت می پرستیدند، با این گمان که بت ها آنان را به خدا نزدیک می کنند - مشرکان - ؛ عده ای نیز تنها بت می پرستیدند، به این گمان که سود و زیانشان در دست بت ها است - بت پرستان - ؛ و عده ای دیگر یهودی، نصرانی، مجوس، زندیق و عده ای نیز متوقف1 بودند
-2-2 استفاده از دلایل روشن و قابل فهم
نگاهی اجمالی به سیره معصومان - ع - نشان می دهد که آنان در مواردی که مخاطب درباره وجود خداوند دچار شک و تردید بوده، یا در جامعه شبهاتی در این باره رواج داشته است، ادله متعددی برای اثبات وجود خدا اقامه می کردند. در اینجا به ذکر دو نمونه از این سیره اکتفا می کنیم:
»دیصانی خدمت امام صادق - ع - رسید و گفت: ای جعفربن محمد مرا به معبودم راهنمایی کن و از نامم مپرس. امام - ع - فرمود: بنشین. پسر بچه کوچک امام داشت با تخم مرغی بازی می کرد. امام - ع - فرمود: پسرجان تخم مرغ را بده. او داد. امام - ع - فرمود: ای دیصانی، این قلعه ای دربسته است. پوستی دارد ستبر و زیر آن پوستی قرار دارد نازک و زیر این پوست نازک، طلا ونقره ای مایع است که با یکدیگر مخلوط نمی شوند. نه چیزی از آن خارج می شود تا او را از صلاحش آگاه کند و نه چیزی در آن وارد می شود تا او را از فسادش آگاه کند. روشن نیست که از این تخم مرغ مادینه به وجود می آید یا نرینه...
آیا این مدبری دارد؟ راوی می گوید: دیصانی مدتی سر به زیر افکند و سپس اسلام آورد. -
نمونه دوم
»مردی خدمت امام صادق - ع - رسید و عرض کرد: ای پسر رسول خدا - ص - ، مرا به چیستی خداوند متعال راهنمایی کن که مجادله کنندگان با من بسیار مجادله می کنند و مرا سرگردان کرده اند. امام - ع - فرمود: ای بنده خدا، آیا تاکنون سوار کشتی شده ای؟ گفت: آری. فرمود: آیا کشتی ات در هم شکته؟ به گونه ای که نه کشتی ای بتواند تو را نحات دهد و نه شنا کردن تو را سودی داشته باشد؟ گفت: آری. فرمود: آیا در این هنگام قلب تو گواهی داد که چیزی وجود دارد که می تواند تو را از آن ورطه نجات دهد؟ گفت: آری. امام - ع - فرمود: آن همان خداوندی است که هیچ یاوری نیست، یاری کند. -
دقت در این سیره ها نشان می دهد که معصومان - ع - برای اثبات وجود خداوند، هنگامی که مخاطب در این باره تردید داشت و یا در جامعه شبهاتی رواج یافته بود، دلایلی اقامه می کردند؛ آن هم دلایلی که به آسانی برای مخاطب قابل فهم باشد.
-3-2 رفع شبهات
شبهه، دشمن اعتقاد است. اگر شبهه ای در ذهن مومن راه یابد، به تدریج پایه های کاخ ایمان و اعتقاد وی را سست می کند و سرانجام آن را از درون متلاشی می سازد. از این رو، معصومان - ع - به شبهات مربوط به وجود خداوند متعال اهمیت داده و می کوشیدند با بیانی منطقی و معقول آنها را پاسخ دهند. افزون بر این، شاگردان خود را نیز برای رویارویی با این شبهات آماده و تربیت می کردند. برای نمونه به این دو سیره توجه فرمایید:
مفضّل» بن عمر وقتی سخنان انکارآمیز ابن ابی العوجاء را در کنار قبر پیامبر - ص - می شنود، با ناراحتی نزد امام صادق - ع - می رود. امام از وی سبب ناراحتی اش را می پرسد و او سبب را بیان می کند. امام - ع - به او می فرماید: فردا صبح زود نزد من آی تا از علم و حکمتی که خداوند در آفرینش جهان و جهانیان به کار برده به تو بیاموزم، چنان که عبرت گیرندگان از آن عبرت گیرند و مومنان به آن آرامش یابند و ملحدان، متحیر و سرگردان شوند. -
عبداالله دیصانی از هشام بن حکم پرسید: آیا خدایی هست؟ هشام گفت: بله. گفت آیا قادر غالب است؟ هشام گفت: آری. دیصانی گفت: آیا می تواد همه دنیا را در یک تخم مرغ جا دهد، بدون اینکه دنیا کوچک شود یا تخم مرغ بزرگ گردد؟ هشام گفت: مهلت بده. دیصانی گفت: یک سال به تو مهلت دادم... سپس هشام نزد امام صادق - ع - رفت و این مسئله را نزد ایشان مطرح کرد و ایشان - ع - جواب را به او آموخت.
-3 روش معرفی خداوند
اثبات وجود خداوند و رفع شبهات نه پایان کار پرورش شناخت و ایمان به خدا، که آغاز این راه است، چرا که متربی هنوز آشنایی عمیق و دقیق با خداوند پیدا نکرده است. چگونه می توان شناخت و ایمان متربی به خداوند متعال را عمق بخشید؟ معصومان - ع - برای عمق بخشیدن به شناخت و ایمان متربی، وی را با صفات و افعال خداوند آشنا می کردند. به دو نمونه از این سیره ها اشاره می کنیم:
نمونه اول
اسیرانی را نزد پیامبر - ص - آوردند: زنی از اسیران، هرگاه کودکی در میان اسرا می دید، می گرفت و به سینه اش می چسباند و شیرش می داد. پیامبر - ص - به ما فرمود: آیا این زن، فرزند خود را در آتش می اندازد؟ گفتیم: اگر بتواند او را نیندازد، نمی اندازد.آنگاه پیامبر - ص - فرمود: خداوند به بندگان خود مهربان تر است از این زن به فرزندش
نمونه دوم
مردی لانه پرنده ای را که در آن جوجه وجود داشت، می آورد و پدر و مادر جوجه نیز به دنبال آن پرواز می کردند و بر دستان او فرود می آمدند. پیامبر - ص - رو به یارانش کرد و فرمود: از رفتار این دو پرنده نسبت به جوجه شان تعجب می کنید؟! قسم به آنکه مرا به حق مبعوث کرد، خداوند به بندگان خود مهربان تر است تا این دو پرنده به جوجه شان.
در این روش، مربی به جای متمرکز شدن بر ترسیم تصویری از ماهیت خداوند متعال، سعی می کند صفات جلال و جمال خداوند متعال را برای متربّی به تصویر بکشد.
-4 روش های مأنوس کردن متربی با خداوند
شناخت و ایمانی که در ضمن روش های پیشین به دست آمده است، در صورتی رشد می یابد و راسخ می شود و به بار می نشیند که متربی با خداوند انس پیدا کند. در سیره معصومان - ع - برای ایجاد انس با خداوند از چند روش استفاده شده است:
-1-4مرتبط کردن متربّی با خداوند
مراد از ارتباط با خدا این است که اگر انسان در زندگی خود نیازی داشته باشد آن را از خدا بخواهد، اگر مشکلی دارد حل آن را از او طلب کند و اگر خواسته ای دارد دست تمنا به سوی او دراز نماید. به سخن دیگر، ارتباط با خدا بدین معناست که انسان تنها به خدا امیدوار باشد و در میدان حوادث نیز تنها بر خدا تکیه کند. دعا و مناجات جلوه های این ارتباط هستند؛ کسی که در باطن و ضمیر خویش تنها خدا را حلّال مشکلات و پشتیبان خود بداند، با زبان نیز خدا را می خواند و در دل با او مناجات می کند و در هر حال از او کمک می خواهد و شکرگزار نعمت های اوست.
معصومان - ع - سعی می کردند متربی را با خدا مرتبط کنند و این ارتباط را تقویت نمایند و اگر در جایی احساس می کردند ارتباط وی با خدا در حال گسستن است، سعی می کردند آن را تقویت کنند و مانع ناامیدی وی از خدا شوند. احمد بن محمد بن ابی نصر می گوید: »به امام رضا - ع - عرض کردم: فدایت شوم! من حاجتی را چندین سال است که از خدا می خواهم؛ از تأخیر در اجابت آن خواسته در دلم تردید راه یافته است. امام فرمود: احمد، بترس از اینکه شیطان در تو نفوذ کند تا تو را از خدا ناامید کند... به خداوند بیش از دیگران اطمینان کن و در قلبت جز خیر، راه مده که خداوند آن را می بخشد. -
-5 اصول آموزشی در سیره تربیتی پیامبر - ص - و اهل بیت - ع -
-1-5 اصل ارتباط و جلب توجه مخاطب
اولین اصل از اصولی که معلم باید در تدریس رعایت کند، این است که باید پیش از هر چیز، با شاگردان ارتباط برقرار کرده، و توجه آنها را به خود جلب کند. آموزش و تدریس همواره باید بین دو نفر یا بیشتر باشد و تحقق آن بدون وجود طرف دوم و برقراری رابطه بین آن دو، امری ناممکن است. از این شیوه در سیره معصومان - ع - فراوان استفاده شده است.
امیرمومنان علی - ع - خطاب به عده ای فرمود: »آیا فقیه حقیقی را برای شما معرفی نکنم؟ سپس فرمود: فقیه حقیقی کسی است که به مردم آزاد در گناه ندهد، آنان را از رحمت خدا نومید نسازد و از مکر خدا - عواقب معصیت - ایمن نکند، و با بی رغبتی به قرآن، چیز دیگر به جای آن نگزیند. - «حرانی، ص - 201 پیامبراکرم - ص - نیز فرمودند:
آیا شما را با سلاحی که از دشمن نجاتتان می دهد و روزی را بر شما سرازیر می سازد، آشنا نسازم؟ گفتند: چرا، فرمود: شبانه روز پروردگار خود را بخوانید - و دعا کنید - ؛ زیرا سلاح مومن دعاست. -
-2-5 برانگیختن سوال در ذهن مخاطب
از دیگر روش های جلب توجه مخاطب، این است که در ابتدای سخن، مطلب را به گونه ای بیان کنیم که در ذهن او سوال طرح شود. در این صورت، مخاطب با طرح سوال در بحث شرکت می کند و با توجه کامل، به سخن معلم گوش می سپرد. این شیوه نیز از شیوه هایی است که معصومان - ع - در آموزش های خود از آن بهره می گرفتند و با بیان مطلبی مبهم، مشکل و یا نامفهوم، در ذهن مخاطبان سوال ایجاد می کردند.
پیامبر اکرم - ص - فرمودند:
نابود کننده لذت ها را بسیار یاد کنید! گفتند: ای رسول خدا، نابود کننده لذت ها چیست؟ فرمود: مرگ؛ همانا زیرک ترین مومنان کسی است که بیش از همه به یاد مرگ و بهتر از همه، آماده مرگ باشد. -
امام صادق - ع - نیز از پیامبر گرامی اسلام - ص - نقل فرمود که: »بهترین شما همان صاحبان عقل هستند. گفته شد : صاحبان عقل چه کسانی اند؟ فرمود: آنان کسانی اند که اخلاق نیکو و حلم همراه با وقار دارند، صله ارحام می کنند و با مادران و پدران خود نیکورفتارند و با فقرا و همسایگان و یتیمان، هم پیمانندو... - «کلینی، ج2، ص - 240 پیامبر اکرم - ص - در روایتی دیگر فرمودند:
به سلاح پیامبران روی آورید. گفته شد: سلاح پیامبران چیست؟ فرمود: دعا. -
-3-5 تأکید بر اهمیت مطلب
تأکید بر اهمیت محتوای آموزشی و نقش آن برای مثال در سرنوشت انسان، امتحان و یا هدفی که فراگیران دنبال می کنند پیش از شروع هر درس، می تواند عامل موثری در جلب توجه دانش آموزان به معلم و محتوای آموزشی و در نتیجه یادگیری بیشتر آنان باشد.از این رو معصومان - ع - در سیره آموزشی خود گاه می کوشیدند تا از این راه مخاطبان را به خود جلب کنند.