بخشی از مقاله

چکیده

از جمله مباحث اخلاقی که تاثیر بسیاری بر روابط اجتماعی انسانها دارد، مسئلهی گذشت و انتقام است. توصیه به   عفو و بخشش و نکوهش انتقام و کینهتوزی، در ادیان آسمانی به ویژه در قرآن مجید و روایات اسلامی بازتاب وسیعی دارد. از آنجایی که دو دین بزرگ اسلام و مسیحیت، نقش عمدهای در روند تکامل بشر داشتهاند، این پژوهش با بهرهگیری از منابع دینی اسلام و مسیحیت و با نگاهی تطبیقی، دیدگاه این ادیان را در موضوع جایگاه و اهمیت گذشت و انتقام بررسی و وجوه اشتراک و تفاوت آنها را در این زمینه استخراج نمودهاست.

در این پژوهش، ابتدا با بررسی موارد و مصادیق گذشت و انتقام در کتب عهد عتیق، عهد جدید، قرآن و روایات ائمه معصومین و سپس با تحلیل و مقایسهی این موارد، نشان خواهیم داد که غالب آموزههای کتاب مقدس از جمله موضوع گذشت و انتقام، از شفافیت اخلاقی قرآن برخوردار نیستند عموماً راه افراط و تفریط را رفتهاند؛ همچنین، وجود تحریفات در آن ، موجب خلط مباحث الهی و غیرالهی شده و با توجه به این عقیدهی کلیسا که »تمامی کتب الهام خداست«، تفکیک آنها ممکن نیست؛ ولی تعالیم قرآنی از ضابطهمندی و ظرفیت عظیمی برخوردار است که جنبههای گوناگون حیات انسانی را دربرگرفته و مسیر میانهروی و اعتدال را نشان می دهد که انسان در سایه آن میتواند به سعادت دنیا و آخرت برسد.

1 -مقدمه

انتقام از ریشه »نقم« و در لغت به معنای انکارکردن، کینه کشیدن، کیفردادن، مؤاخذه همراه با کراهت و مبالغه در کیفر و عقوبت آمدهاست . در اصطلاح به عقوبتی خاص اطلاق میشود؛ یعنی فرد در برابر کسی که به او بدی کرده به همان اندازه یا بیشتر بدی کند .

همچنین انتقام، گاه به انسان نسبت داده میشود و گاه به خداوند. تفاوت آنها در این است که انتقام های بشری بیشتر در پی زیانی است که فرد بر اثر عجز از ناحیه دشمن دیده و بدین وسیله میخواهد ناکامی و شکست خود را جبرانکند؛ اما انتقام الهی بر اثر آسیب دیدن خداوند یا برای تشفی خاطر نیست بلکه انتقام او به معنای کیفر دادن گناهکاران بر اساس حق و عدالت است .

انتقام بشری نیز به فردی و اجتماعی تقسیم میشود. انتقام فردی بیشتر برخاسته از احساس و غایت آن آرامش و تسلی خاطر است؛ اما انتقام اجتماعی که در قالب قصاص و مجازات صورت میگیردغالباً، مبتنی بر عقل، و هدف آن حفظ نظام، اصلاح و تربیت افراد جامعه و بستن راههای ناامنی در اجتماع است و این نوع از انتقام بیشتر در قلمرو وظایف حکومت است .

انتقام را میتوان بر حسب شرایط و احکام مربوط، به پسندیده، مباح و ناپسند تقسیم کرد. -انتقام پسندیده یا لازم انتقامی است که بر اساس معیار عقلانی انجام می پذیرد و آن، انتقام اجتماعی است که غرض از آن، حفظ نظام و احقاق حق عمومی است.

-انتقام مباح یا مجاز اگر ستم و تجاوز متوجه شخص انسان شده باشد و انتقام گرفتن او پیامدی برای دیگران نداشته باشد، این کار، جایز و روا خواهد بود؛ بدین معنا که انسان در اینگونه موارد، بین گرفتن انتقام از ظالم یا عفواو مخیّر است. البته گرفتن انتقام به طور مطلق و در همهی موارد روا نیست؛ بلکه در مواردی جایز است که اسلام آن را روا دانسته باشد.

-انتقام ناپسند انتقام، اگر برخاسته از تعصبهای جاهلانه، دشمنیهای نابجا و همراه با تجاوز و تعدی باشد، ناروا و ناپسند است؛ زیرا در این انتقامها نه فقط حقی به دست نیامده و ظلمی برطرف نمیگردد، بلکه خود موجب پایمالی حقوق دیگران و منشأ ظلم و فساد خواهد گشت. انتقامی که در روایات و کتب اخلاقی از رذایل اخلاقی شمرده شده است و مؤمنان از آن نهی شدهاند، چنین انتقامی است. این نوع انتقام در مقابل یکی از بزرگترین فضائل اخلاقی یعنی عفو و گذشت قرار میگیرد.

عفو به معنای گذشتن از گناه و ترک کیفر آن است و اصل و ریشه آن به معنی محو و نابودی است .

عفو بر خلاف تصور عمومی، همیشه پسندیده نیست، عفوی که در راه خدا باشد و به گستاخی گناهکار و جنایتکار نگردد، پسندیده است و در غیر اینصورت مذموم است ؛ بر این اساس عفو دو نوع است: پسندیده و ناپسند.

-عفو ممدوح و پسندیده:

عفو پسندیده عفوی است که فرد با قدرت بر انتقام، از خطای شخصی که به او ستم کرده بگذرد و طبق فرمایشات معصومین - ع - ، هرگونه سرزنش و ملامتی را هم به دنبال عفو خود نیاورد  . علاوه بر این، همانطور که در بالا گفته شد، عفوی پسندیده است که منجر به گستاخی جنایتکار نگردد.

-عفو مذموم و ناپسند:

مواردی پیش میآید که عفو و گذشت سبب جرأت جانیان و خاطیان واختلال در نظام اجتماعی میشود . نظیر توطئههای منافقان و دشمنان برای براندازی نظام یا ظلم مستکبران یا گناهان اجتماعی مستوجب حدّ و... دراین موارد برای حفظ نظم جامعه و پیشگیری از تکرار جرم باید از عفو صرف نظر و حدود الهی را اجرانمود.

علاوه بر این، در اینجا تقسیمبندی دیگری از عفو و گذشت نیز داریم و آن عفو خداوند نسبت به بندگان و عفو بندگان نسبت به یکدیگر است.

در این پژوهش سعی داریم با بهرهگیری از منابع دینی دو دین بزرگ اسلام و مسیحیت و با نگاهی تطبیقی، دیدگاه این ادیان را در موضوع جایگاه و اهمیت گذشت و انتقام بررسی نموده و وجوه اشتراک و تفاوت آنها را در این زمینه استخراج نماییم.

2 -گذشت و انتقام در مسیحیت

کتب مقدس مسیحیان شامل عهد عتیق و عهد جدید میباشد. در اینجا ابتدا به موارد گذشت و انتقام در عهد عتیق و سپس به عهد جدید میپردازیم.

 انتقام در عهد عتیق

• در عهد عتیق، از ابتدای آفرینش انسان، شاهد وجود حس انتقام و به تبع آن کیفر، کشتار یا اعمالی ازین دست هستیم. اولین انتقام تاریخ از عداوت مار با انسان آغاز و به سقوط آدم و حوا منجر شد. - پیدایش َ - بعد از این عهد عتیق ماجرای آزمون پسران آدم و حوا، هابیل و قائن را مطرح میکند که چون خداوند هدیهی هابیل را پذیرفت و هدیهی قائن را رد کرد، قائن از برادرش هابیل کینه به دل گرفت و در فرصتی او را به قتل رساند. - پیدایش ُ: ٌ-ًٌ - خداوند نیز برای قائن مجازاتهایی را در نظر گرفت:

»-و اکنون تو ملعون هستی از زمینی که دهان خود را باز کرد تا خون برادرت را از دستت فروبرد. هرگاه کار زم ین کنی، همانا قوت خود را دیگر به تو ندهد. و پریشان و آواره در جهان خواهیبود. - .«پیدایش ُ: ٌٌ-ٌٍ - • از طرفی خداوند برای کسی که قائن را بکشد، هفت برابر مجازات درنظرگرفت:

-خداوند به وی گفت: »پس هر که قائن را بکشد، هفت چندان انتقام گرفتهشود.« و خداوند به قائن نشانیای داد که هر که او را یابد، وی را نکشد.

• بر همین اساس، هنگامی که لمک، یکی از فرزندان قائن، فردی که او را مجروح کردهبود، کشت مدعی شد که:

-اگر برای قائن هفت چندان انتقام گرفتهشود، هر آینه برالَمَکی، هفتاد و هفت چندان. - پیدایش ُ: ٍَ-ٍُ - • سپس عهد عتیق، وارد عصر نوح میشود و ضمن بیان وقایع و شرارتهای انسان در این دوره، سرانجام خداوند تصمیم به مجازات و انتقام از این قوم میگیرد و همهی ساکنان زمین بهجز مومنان را نابود میکند.

-و خداوند گفت: »انسان را که آفریدهام، از روی زمین محو سازم، انسان و بهایم و حشرات و پرندگان هوا را، چونکه متأسف شدم از ساختن ایشان. - .

·    سپس خداوند با نوح عهد میبندد که زین پس هرگز موجودات زنده را با طوفان هلاک نکند و برایشان متعهد میشود که: »-هرآینه انتقام خون شما را برای جان شما خواهمگرفت. از دست هر حیوان آن را خواهمگرفت. و از دست انسان، انتقام جان انسان را از دست برادرش خواهمگرفت. -

·    در ادامه، عهد عتیق با تشریح وقایع عصر ابراهیم، به ماجرای گناه قوم لوط اشاره میکند که خداوند برای مجازات و انتقام از ایشان، از آسمان گوگرد مشتعل بارانید و همهی شهرها و دهاتش را با سکنهاش نابودکرد.

در متن اصلی مقاله به هم ریختگی وجود ندارد. برای مطالعه بیشتر مقاله آن را خریداری کنید